eitaa logo
اعتبارسنجی احادیث شیعه
576 دنبال‌کننده
31 عکس
3 ویدیو
89 فایل
باسمه‌تعالی‌شأنه‌ کانال اعتبارسنجی احادیث شیعه؛ جلسات، مقالات و مباحثات استاد سید‌علی‌رضاحسینی‌شیرازی که با مدیریت حضرت استاد و بتوسط طلبۀ‌ی از طلاب علوم آل محمد -صلوات‌الله‌علیهم- بارگزاری می‌شود. ارتباط با حضرت استاد: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">sahoseini14@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
بایسته های رجال پژوهی جلسه۵ (3).pdf
260.9K
اعتبارسنجی احادیث شیعه: تقریر سلسه دروس جلسه پنجم: تحلیل پدیده استثناء در دانش رجال @Elal_alhadith
بررسی تطبیقی منابع رجالی شیعه .pdf
922.8K
🔰تقریر سلسه دروس جزوه حاضر ، مربوط به بررسی تطبیقی منابع رجالی شیعه است که توسط استاد گرامی جناب آقای سید علیرضا حسینی شیرازی دام عزّه در مرکز تخصصی امامت اهل بیت علیهم السلام نیم سال اول تحصیلی ۹۱-۹۲ ارائه شده است ... @Elal_alhadith
۱۱. بی‌توجهی به مسئولیت حساس، فراگیر و تأثیرگذار محدّثان و تأثیر آن در سالم سازی فرایند انتقال احادیث شیعه 🔰برخی را گمان آن است که راویان شیعه، بیشتر به سان ظرفی هستند برای انباشت انبوهی حدیث و پس آنگاه، انتقال این انباشت انبوه به شاگردان و دیگر هیچ❗️ در این نگاه، به مسئولیت راویان، که گستراندن آموزه‌های دینی و فراگیر کردن آن در بستر جامعه دینی است به هیچ رو توجه نشده است؛ مسئولیتی که نشر و گسترش آموزه‌های بنیادینی چون ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام¹ را در بر می‌گرفت و پیش نیازی چون ورع داشت² و دانش پژوه و دین شناس کوشا را چنان مرتبتی می‌بخشید که چونان ماه در چهاردهمین شب نورافشانی، دیگر شهروندان جامعه دینی را نور می‌بخشید³ پی‌جویی و پیگیری شرح حال راویان شیعه، دست کم پُر کارها و پُر‌روایه‌هاشان، در لابه لای متون حدیثی و رجالی، بی‌گفتگو آشکار می‌سازد که ایشان به همان پایه که بیشتر حدیث فرا می‌گرفتند، به همان سان بیشتر تقواپیشه و زهدورز بوده اند⁴؛ یعنی اصحاب ما در گام نخست، پیش‌تر از نقل روایت و بیشتر از دیگران، خویش را مخاطب روایتی که ناقلش بودند، می‌دیدند و می‌یافتند و در گام بعد، آن احادیث را به شاگردان خویش تعليم می‌کردند. تقواپیشگی و زهدورزی، راویان را وامی‌داشت که نخست، آموزه‌ها را درست و بی کم و کاست دریافت کنند و سپس، درست و بی کم و کاست به نسل بعدی بسپارند. ________________ ①يا معشر المسلمين! هذا ولیّکم من بعدي فلْيُبلِّغِ الشّاهد من الغائب (الکافی، ج۲، ص۱۶) ②علي‌بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن‌محبوب، عن ابن‌رئاب: عن أبي عبدالله علیه‌السلام، قال: «إنّا لانَعُدُّ الرّجُلَ مؤمناً حتّى يكون لجميع أمْرِنا مُتَّبِعاً مُرِيداً، ألا و إنّ مِن اتّباع أمْرنا و إرادَتِه الورع، فتَزَيَّنُوا بِه یرحمْکُم اللّه (الکافی، ج۳، ص۲۰۱) ③ محمدبن الحسن، و علي‌بن محمد، عن سهل‌بن زياد و محمد‌بن یحیی، عن احمدبن محمد جمیعا، عن جعفربن محمد الأشعري، عن عبدالله‌بن ميمون القَدّاح؛ و علي‌بن إبراهيم، عن أبيه، عن حماد‌بن عيسى، عن القدّاح، عن أبي عبدالله علیه‌السلام، قال: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «مَن سلك طريقاً يطلب فيه علما، سلك الله به طريقا إلى الجنة، و إن الملائکة لتضع أجنحتها لطالب العلم رضا به، و إنه ليستغفر لطالب العلم من في السماء و من في الأرض حتى الحوت في البحر، وفضل العالم على العابد كفضل القمر على سائر النجوم ليلة البدر» (الکافی،ج۱، ص۸۲و۸۳) ④درنگ در گزارشی که کشّی در ترسیم چهرۂ عبادی سه نفر از اصحاب، یعنی معروف‌بن خَرَّبوذ از طبقه اول اصحاب اجماع، جميل‌بن دَرّاج از طبقه دوم و محمدبن أبی‌عُمَیر از طبقه سوم، فراز می‌آورد، بسیار خواندنی است: نصربن الصباح قال: حدّثني الفضل‌بن شاذان قال: «دخلتُ على محمدبن أبي عمير و هو ساجد، فأطال السجود، فلمّا رفع رأسه، ذَكر له الفضل طولَ سجوده، فقال: «كيف لو رأيتٍ جميل بن درّاج ؟!» ثم حدّثه أنه دخل على جميل فوجده ساجداً فأطال السجود جدّاً؛ فلمّا رفع رأسه قال له محمدبن أبي‌عمير: «أطلتَ السجود!» فقال: «كيف لو رأيتَ معروفَ بن خَرَّبوذ؟! » (رجال الكشی، ش ۴۶۹) گزارش ابوغالب زراری از زرارةبن اعین نیز در همین راستا درخور توجه است: ... و رُوي أنّ زرارة كان وسيماً جسيماً أبيض و كان يخرج إلى الجمعة و على رأسه برنس أسود و بين عينيه سجادة و في يده عصا، فيقوم له الناس سماطين ينظرون إليه لحسن هیئته، فربّما رجع عن طريقه. و كان خصماً جدلاً لا يقوم أحد لحجّته، إلا أنّ العبادة أشغلتْه عن الكلام؛ و المتكلمون من الشيعة تلاميذه (ابوغالب زراری، رسالة ابي‌غالب الزراری، ۱۳۶) و همچنین از گزارش نجاشی در بیان زهد صفوان‌بن یحیی، نمی‌توان چشم پوشی کرد: قد توکّل للرضا و أبي‌جعفر علیهماالسلام و سلم مذهبه من الوقف و كانت له منزلة من الزهد و العبادة و كان جماعة الواقفة بذلوا له مالاّ كثيراً و كان شريكاً لعبدالله‌بن جندب و على‌بن النعمان. و رُوی أنّهم تعاقدوا في بيت اللّه الحرام أنه من مات منهم صلّی من بقی صلاته و صام عنه صيامه و زکی عنه زکاته. هماتا و بقي صفوان، فكان يصلی في كل يوم مائة و خمسين ركعة و يصوم في السنة ثلاثة أشهر و یزکی زکاته ثلاث دفعات و كل ما يتبرع به عن نفسه ممّا عدّا ما ذکرناه یتبرع (تبرع) عنهما مثله. و حکی أصحابنا أن إنساناً كلّفه حمل دینارین إلى أهله إلى الكوفة فقال: «إنّ جمالی مکریة و أنا أستأذن الأجراء». و كان من الورع و العبادة على ما لم يكن عليه أحد من طبقته رحمه الله (نجاشی، الرجال، ش ۵۲۴)
نیز گزارش نجاشی از سجده‌های طولانی حسن‌بن علی‌بن فضّال خواندنی است: قال أبوعمرو: «قال الفضل‌بن شاذان: «کنت في قطيعة الربيع في مسجد الربيع، أقرأ على مقرئ يقال له إسماعيل‌بن عباد، فرأيتُ قوماً يتناجون، فقال أحدهم: بالجبل رجل يقال له ابن فضّال، أعبد من رأينا أو سمعنا به» قال: «فإنه ليخرج إلى الصحراء، فيسجد السجدة، فيجيء الطير، فيقع عليه، فما يظن إلا أنه ثوب أو خرقة و أنّ الوحش لترعی حوله فما تنفرّ منه، لما قد آنست به؛ و أنّ عسكر الصعاليك ليجيئون یریدون الغارة أو قتال قوم فإذا رأوا شخصَه طاروا في الدنيا فذهبوا! » (الرجال للنجاشی، ش ۷۲) @Elal_alhadith
۱۲. نادیده گرفتن شرایط فرهنگی اجتماعی دوره‌های گوناگون در انتخاب اولویت‌های عرضه فرهنگ از جانب نهاد امامت 🔰آنچه دست مایه خُرده‌گیری‌ها و کج‌فهمی‌های فراوان -به ویژه برای دگراندیشان و مستشرقان- شده، غفلت از این امر آشکار است که ائمه علیهم‌السلام در بیان معارف و آموزه‌ها، به تناسب ویژگی‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، ظرفیت مخاطبان را در نظر می‌گرفتند؛ از این رو عرضه معارف و آموزه‌ها، سیری از اجمال به تفصیل داشته است. (برای مطالعه بیشتر در این باره بنگرید به؛ [نوشته] سیدمصطفی مطهری، نقش عناصر تاریخی در تبیین عقائد اهل بیت علیهم‌السلام [این کتاب، در صدد پاسخ به دو پرسش اساسی است: سیر تبیین عقائد و معارف شیعه چگونه بوده است؟ و عناصر تأثیرگذار تاریخی در مسیر تبیین آن کدام‌اند؟. این نوشتار با ارائه یک مبحث مقدماتی، در قالب سه فصل سامان یافته است: در فصل نخست، چند نمونه از دیدگاه‌های موافقان تحوّل تاریخی اندیشه شیعی به اختصار بیان شده است. در فصل دوم، نخست به معرفی عناصر تاریخی در چهار محور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پرداخته، آنگاه بحث تطبیقی آن را ارائه کرده است. در فصل سوم، تطبیق سیر اجمالی - تفصیلی موضوع امامت با تأکید بر نقش اثرگذار عناصر تاریخی، در چهار دوره انجام شده است.سایت حدیث نت]) @Elal_alhadith
۱۳. اختلاف دیدگاه‌های دانشمندان رجالی در توصیف یک راوی¹ گاهی دیدگاه‌های دانشمندان رجالی در نحوه نگرش به یک راوی، سراسر با هم مخالف و ناسازگار است❗️ این واقعیت زمانی آزار دهنده‌تر است که می‌بینیم چنین اختلافی درباره برخی از راویان پرتکرار امامیه رخ داده است❗️ ترجمه سه راوی از این دست در پی می‌آید(در این باره اگرچه راویان پُرشماری را می‌توان شاهد آورد، ولی تنها به یاد کرد سه تن از پُر روایه‌ها او بسنده می‌کنیم): : به گاه برابر نهادن ترجمۂ سهل‌بن زیاد آدمی در رجال نجاشی، فهرست شیخ و رجال ابن غضائری با رجال شیخ، با دو نگرش ناسازگار رویارو می‌شویم: شیخ طوسی در رجال، وی را می‌کند (سهل‌بن زياد الآدمي، يكنّى أبا سعيد، 👈ثقةٌ، رازي ، الرجال للطوسی، ش ۵۶۹۹)؛ ولی در رجال نجاشی، فهرست شیخ و رجال ابن‌غضائری تضعیف شده است (سهل‌بن زياد أبوسعيد الآدمي الرازي، كان 👈ضعيفاً في الحديث، غيرَ معتمد فيه؛ و كان أحمدبن محمدبن عيسى يشهد عليه بالغلوّ و الكذب و أخرجه من قم إلى الرّي و كان يسكنها ، الرجال للنجاشی، ش۴۹۰ سهل‌بن زياد الآدمي الرازي، يُكنّى أبا سعيد، 👈ضعيفٌ ، الفهرست للشیخ، ش ۳۳۹ سهل‌بن زياد أبوسعيد الآدمي الرازي. كان 👈ضعيفاً جدّاً، فاسدَ الرواية و الدين؛ و کان أحمدبن محمدبن عيسى الأشعري أخرجه من قم و أظهر البراءة منه و نهى الناس عن السماع منه و الرواية عنه؛ و یروى المراسيل و يعتمد المجاهيل ، الرجال لابن الغضائری ، ۶۵). طُرفه [شگفت و عجیب] آن که راوی یاد شده در سند ۲۵۶۷ روایت از کتب أربعه قرار دارد. : ترجمۂ این راوی نیز چون پیشین، نشان از رویکردهایی ناهمسان دارد. نجاشی او را دو جا توثیق می‌کند: یکی در ترجمۂ خود او (محمدبن عیسی‌بن عُبَيدبن یقطین‌بن موسی، مولى أسدبن خزيمة، أبوجعفر؛ جليلٌ في (من) أصحابنا، 👈ثقة، عین، كثير الرواية، حسن التصانيف. رَوَي عن أبي‌جعفر الثاني علیه‌السلام مكاتبةً و مشافهةً؛ و ذكر أبوجعفربن بابویه عن ابن‌الوليد أنه قال: «ما تفرّد به محمدبن عیسی مِن کُتُب یونس و حدیثِه لا يُعتمَد عليه». و رأيتُ أصحابَنا ينكرون هذا القول و يقولون: «مَن مثل أبي‌جعفر محمدبن عیسی سَکَن بغداد؟!» قال أبوعمرو الكشّي: « نصربن الصباح یقول: «إن محمدبن عيسى‌بن عُبَيدبن يقطين أصغر في السن أن يَروِيَ عن ابن‌محبوب» ». قال أبوعمرو: « قال القتيبي: «كان الفضل‌بن شاذان -رحمه‌الله- یُحبُّ العُبَيدي و يثني عليه و یمدحه و يميل إليه و يقول: {ليس في أقرانه مثله}» » و بحسبك هذا الثناء من الفضل رحمه‌الله ، الرجال للنجاشی، ش۸۹۶). و دیگری در میانۂ ترجمۂ محمدبن احمدبن یحیی (محمدبن أحمدبن يحيى‌بن عمران‌بن عبدالله‌بن سعدبن مالك الأشعري القمي، أبوجعفر. كان ثقةً في الحديث؛ إلّا أنّ أصحابَنا قالوا: «كان يروي عن الضعفاء و يعتمد المراسيل و لایبالی عمن أخذ». و ما عليه في نفسه مطعن في شيء...قال ابوالعباس‌بن نوح: «و قد اصاب شيخنا أبوجعفر محمدبن الحسن في ذلك كلّه و تبعه أبوجعفربن بابوَیه في ذلك الاّ في محمدبن عیسی‌بن عُبيد؛ فلا ادري ما رابه فيه؟! لأنّه كان على ظاهر العدالة و 👈الثقة» الرجال للنجاشی، ش ۹۳۹) در برابر، شیخ طوسی نیز او را در دو جا تضعیف می کند: یکی در ترجمۂ خود او (محمدبن عیسی‌بن عُبيد اليقطيني، 👈ضعیفٌ؛ استثناه أبوجعفر ابن بابوَیه من رجال نوادر الحكمة و قال: «لا أروِي ما يَختَصّ بروايته» و قيل: «إنّه كان يذهب مذهبَ الغلاة» ، الفهرست للطوسی ، ش ۶۱۲) و دیگری در میانۂ ترجمۂ يونس‌بن عبدالرّحمن (يونس‌بن عبدالرحمن، مولى آل يقطين...و قال محمدبن علي‌بن الحسين: «سمعتُ محمدبن الحسن‌بن الوليد رحمه‌الله يقول: «کُتُبُ يونس التي هي بالروايات كلُّها صحيحةٌ يعتمد عليها إلّا ما ينفرد به محمدبن عيسى‌بن عُبيد و لم يروه غیرُه؛ فإنّه لا يُعتمَد عليه ولا يُفتَى به» » ، الفهرست للطوسی، ش ۸۱۳)² این راوی نیز در سند ۱۴۵۱ روایت از کتب اربعه واقع شده است!³ : ناهمسان بودن دیدگاه‌ها پیرامون این راوی نیز جالب توجه است؛ نجاشی و ابن غضائری او را تضعیف نموده‌اند (محمدبن خالدبن عبدالرحمن‌بن محمدبن علي البرقي...و كان محمد 👈ضعيفاً في الحديث و كان أديباً حسن المعرفة بالأخبار و علوم العرب ، الرجال للنجاشی، ش ۸۹۸ محمدبن خالد البرقي‌بن عبدالرحمن‌بن محمدبن علي، أبوعبدالله... . حدیثه يُعرف و یُنکر. 👈یروی عن الضعفاء كثيراً و يعتمد المراسيل ، الرجال لابن‌الغضائری، ش ۱۳۲) و شیخ به وثاقت‌ش تصریح کرده است (محمدبن خالد البرقي، 👈ثقةٌ ، الرجال للطوسی، ش ۵۳۹۱) این راوی نیز در سند ۱۰۴۱ روایت از کتب اربعه قرار دارد.
🔰این پدیده، پرسش‌های چندی را فراروی حدیث پژوه قرار می‌دهد: -مبنا یا مبانی توثیق و تضعیف دانشمندان رجالی چیست؟ -تعامل ما با تعارض جرح و تعدیل چگونه باید باشد؟ -در چنین مواقعی، چه موضعی باید برگزید؛ جانب جرح را یا جانب تعدیل را؟ -مفهوم «ضعف» چیست و مفهوم «وثاقت» کدام است؟ ⁴ _______ ①درباره حکم به وثاقت یا ضعف راویان، تذکار این نکته ضروری است که ما در پی صدور چنین احکامی، رفتار عملی خود را با راوی مورد نظر تنظیم می‌کنیم. به بیانی دیگر، حکم به وثاقت یا ضعف راویان، به خودی خود و فارغ از نتیجه‌ای که بر آن مترتب می‌شود، فاقد ارزش است؛ بلکه رفتار و تعاملی که نتیجه و حاصل چنین احکامی است، اهمیت دارد؛ پس اگر دربارۂ یک راوی، تنها به توثیق یا تضعیف او حکم کنیم و این حکم هیچ اثر عملی نداشته باشد، کاری بیهوده کرده‌ایم؛ ولی اگر این حکم، یعنی توثیق راوی یا تضعیف او ، به نتیجه‌ای عملی منجر شود -برای نمونه، در گونۂ نخست، همۂ روایات او مورد پذیرش واقع شود و در گونۂ دوم، تمام روایات او مردود دانسته شود- آن گاه به نتیجه‌ای عملی رسیده‌ایم. پس کوتاه سخن آنکه نتیجۂ حكم به وثاقت یا ضعف راویان، تنظیم رفتار عملیِ ما با روایات ایشان خواهد بود که با عنوان «مفهوم وثاقت» یا «مفهوم ضعف» نمود می‌یابد. ②این اختلاف مبنا زمانی بحث انگیز تر خواهد بود که بدانیم شیخ طوسی و نجاشی، هر دو دانش آموخته یک حوزه حدیثی بوده و از مشایخ مشترکی بهره برده‌اند. ③ اختلاف نظر پیرامون وثاقت و ضعف محمدبن عیسی، در دیگر کتاب‌های رجالی نیز به چشم می.خورد؛ وی در ش ۱۰۲۳ از رجال کشی توثیق شده و در ش ۵۷۵۸ و ۶۳۶۱ از رجال شیخ طوسی، تضعیف شده است! ④گویا تصور بيشينۂ ما این است که مفهوم وثاقت و ضعف از آنجا که با یکدیگر در تعارض‌اند. به هیج روی در یک مصداق جمع نمی‌شوند؛ ولی محمدبن حسن‌بن زین‌الدین، نوه شهید ثانی، در استقصاء الاعتبار في شرح الاستبصار، تعریف جدیدی از مفهوم وثاقت و ضعف ارائه می‌کند تعریفی که با باور عمومی ما تفاوت دارد. برابر با این دیدگاه، امکان جمع میان مفهوم وثاقت و ضعف وجود خواهد داشت! بنگرید: و يخطر في البال أنّ تضعيف الشيخ لمحمّد بن عیسی ربما لا ينافی توثيق النجاشي؛ لاحتمال أن یراد بالضعیف عدم قبول روايته و إنّ كان ثقة، بناءً على أنّ القبول يفتقر إلى أمر زائد عن التوثيق عند المتقدّمين كما يعلم من الشيخ و غيره؛ و حینئذ لا مانع من حكم الشيخ بالضعیف و توثیق غيره (استقصاء الاعتبار في شرح الأستبصار، ج۱، ص۷۸) برابر با این عبارات، در دیدگاه صاحب استقصاء الاعتبار، پذیرش روایت نزد قدّما تنها منوط به توثیق نیست؛ بلکه نیازمند یک امر زائد[اضافه] است. پرسش اینجاست که آیا ارائه چنین تصویری از مفهوم وثاقت و ضعف، پذیرفتنی است؟ قدر مسلم آن است که این نظریه بر فرض پذیرش نیز همگانی و فراگیر نخواهد بود. زیرا گاه ماهیّت توثیق و تضعیف پیرامون یک راوی در نظر دانشمندان رجال، چنان از هم دورند که به هیج روی نمی‌توان میان آنها جمع کرد! چنان که این واقعیت از شواهدی که آوردیم، [إن شاءالله الرحمن] نمایان خواهد شد. @Elal_alhadith
✨دوره آموزشی آشنایی با حدیث امامیه 📖اعتبارسنجی احادیث امامیه استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی 📖تاریخ حدیث امامیه استاد احسان سرخه‌ای 📖مبانی فهم حدیث استاد حسن طارمی‌راد 📖مبانی شناخت حدیث استاد رضا قربانی زرین 📖آشنایی با منابع حدیث امامیه استاد عبدالحسین طالعی 📍مکان: تهران، خیابان شریعتی، کانون اسلامی انصار 📝ثبت‌نام و اطلاعات بیشتر: www.maaref.org/hadith ✅آخرین مهلت پیش ثبت‌نام: ۴ آذر ماه ۱۴۰۰ 🆔 @maaref_org 🌐 http://maaref.org/ 🌐 https://www.instagram.com/maarefahlulbayt
📢📢📢📢 📍 ثبت نام دوره آموزشی آشنایی با حدیث امامیه 🔷 آخرین مهلت پیش ثبت نام: ۴ آذر ۱۴۰۰ 👥 ظرفیت محدود 💵 هزینه دوره: یک میلیون تومان تأمین نیمی از مبلغ توسط مؤسسه خیریه اهل البیت رسول خاتم علیهم السلام ✅هزینه ثبت نام بعد از گزینش نهایی: ۵۰۰ هزار تومان ✅ هزینه دوره ویژه معرفی شدگان پژوهشکده معارف اهل بیت علیهم السلام و دانشجویان بصائر : ۳۰۰ هزار تومان 📝 ثبت نام و اطلاعات بیشتر در سایت پژوهشکده معارف اهل بیت (علیهم السلام) 👇👇👇 https://maaref.org/hadith ارتباط با ما: @hadith_maaref @basaaer_doranema جهت کسب اطلاعات بیشتر: 09916062695
مصداق‌یابی_و_کارکردهای_فرهنگی_واژه_أَصْحَابُ‌_أَبِی_در_کلام_امام(1).pdf
1.18M
مصداق‌یابی و کارکردهای فرهنگی واژه "أَصْحَابُ‌ أَبِی" انقلاب علمی و فرهنگی شیعه، در عصر امامت امام محمد باقر علیه‌السلام، با مدیریت آن‌ حضرت و توسط جمعی از شاگردان زبده و نخبه ایشان آغاز شد و جامعه شیعه را از فقر فرهنگی به مرحله شکوفایی و بالندگی رساند. این لایه از اصحاب الباقر علیه‌السلام را می‌توان با کلیدواژه «أَصْحَابُ‏ أَبِی» در فرمایشات امام جعفر صادق علیه‌السلام بازشناخت. توصیه ویژه‌ای که امام باقر علیه‌السلام در آخرین لحظات عمر، به فرزندشان درباره یاران خود ابراز فرمودند، همچنین کارکردهای دین‌شناسانه و جامعه‌شناسانه‌ای که از سوی امام صادق علیه‌السلام در مواضع مختلف ایراد شده، ضرورت بازشناسی مصادیق و کارکرد شناسی فرهنگی «أَصْحَابُ‏ أَبِی» را بیش از پیش، هویدا می‌سازد. این نوشتار، با شیوه تحلیل متون حدیثی شیعه، به این دو مهم پرداخته است. کلید واژه‌ها؛ @Elal_alhadith
۱۴. احساس ناسازگاری میان رفتار عملی گروهی از اصحاب با دیدگاه‌های رجالی گروهی دیگر ✅در میان راویان گروهی وجود دارند که تعامل اصحاب ما با روایات ایشان مُوهِم تعارض و اختلاف است❗️ یعنی از سویی شاهدیم که این دسته از راویان در کتاب‌های رجالی تضعیف شده‌اند، اما برخی دیگر از بزرگان اصحاب ما به اخذ حدیث از ایشان اهتمام ویژه‌ای داشته‌اند❗️ راویانی مانند ، ، ، و از این دسته‌اند. اینان در نگاه بیشتر دانشمندان رجالی، به دو خصلت «غلو» و «کذب» متهم‌اند؛ امری که موجب می‌شود در زمرۂ راویان ضعیف، آن هم در پایین‌ترین درجۂ ضعف قرار گیرند؛ چنان که کشّی در گزارشی به ضعف این راویان اشاره کرده است: و ذکر علی‌بن محمدبن قُتَیبة النیسابوری، عن الفضل‌بن شاذان، أنّه، قال «کِدْتُ أن أقْنُت علی أبی‌سُمَیْنة، محمدبن علی الصَّیرَفی». قال: فقلت له: «و لم استوجب القنوت من بین أمثاله؟!» قال: «إنّی لأعرف منه ما لا تعرفه!» و ذکر الفضل فی بعض کتبه: أبوالخطاب و یونس‌بن ظبیان و یزید الصائغ و محمدبن سنان و أبوسمینة أشهرهم. (کشّی، رجال الکشّی، ش۱۰۳۳)¹ اما در عین حال گویی برخی از بزرگان اصحاب ما از ضعف این دسته از راویان چشم پوشی کرده و به نقل روایت از ایشان پرداخته‌اند❗️این رخداد زمانی شگفت آورتر و بحث انگیزتر است که می‌بینیم برخی از بزرگان امامیّه که خود در رأسِ جریان غلوّ ستیزی قرار داشته‌اند، از شاگردانِ راویانِ پیش گفته‌اند❗️برای نمونه آن گاه که به فهرست شاگردان محمدبن سنان نظر می‌کنیم، با شگفتی با دو تن از چهره‌های بزرگ و سرشناس حدیثی شیعه که یکی از آنها از پیشتازان مبارزه با جریان انحرافی غلوّ است، رویارو خواهیم شد: احمدبن محمدبن عیسی الأشعری با ۳۳۸ روایت² و حسین‌بن سعید الأهوازی با ۱۸۷ روایت❗️ واقعیت دیگری که در جای خود بسیار قابل تأمل و محل مناقشه است یکسان نبودن نحوه تعامل اصحاب ما با این دسته از راویان است؛ یعنی اصحاب ما به نحو متوازن و همسان، به نقل روایت از این گروه نپرداخته‌اند؛ یعنی طبقہ راوی هرچه متأخرتر می‌شود، به همان میزان نیز تعداد نقل روایت از او بیشتر شده است. به عدد نقل هر کدام از راویان پیش گفته در کتب اربعه و نیز طبقه ایشان توجه کنید: : طبقه: امام باقر علیه‌السلام (بنگرید به برقی، الرجال، ص۱۲) عدد نقل:👈 ۷ روایت. : طبقه: امام صادق علیه‌السلام (بنگرید به: طوسی، الرجال، ش۴۳۲۱ ؛ برقی، الرجال، ص۲۰) عدد نقل:👈 ۸ روایت. : طبقه: امام صادق علیه‌السلام (بنگرید به: طوسی، الرجال، ش ۴۸۲۹ ؛ برقی، الرجال، ص۳۰) عدد نقل:👈 ۴۶ روایت. : طبقه: امام کاظم و امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام (بنگرید به؛ طوسی، الرجال، ش۵۱۳۸ و ۵۳۹۴ و ۵۵۸۷ ؛ برقی، الرجال، ص۵۴، ۵۵ و ۵۷) عدد نقل:👈 ۹۷۵ روایت : طبقه: امام رضا علیه‌السلام (بنگرید به: طوسی، الرجال، ش۵۳۹۸ ؛ برقی، الرجال، ص۵۴) عدد نقل:👈 ۳۸۶ روایت. 🔰پرسشی که در برابر این واقعیت در ذهن نقش می‌بندد این است: آیا در گذر تاریخ حدیث شیعه، روحيه تساهل و تسامح بر رفتار راویان و محدّثان ما حاکم شده است⁉️ _____________ 1. البته در مورد محمدبن سنان، اوضاع کمی متفاوت است؛ چرا که در چند جا از رجال کشّی، به صحت مذهب و وثاقت او تصریح شده است؛ برای نمونه بنگرید به: ش۹۶۳ ، ۹۶۴ ، ۹۶۷ ، ۹۸۱ و ۱۰۹۰. اگرچه راوی، در دیگر کتاب‌های رجالی تضعیف شده است؛ برای نمونه بنگرید به: نجاشی، الرجال، ش۸۸۸ ؛ طوسی، الفهرست، ش۶۲۰ ؛ و رجالش، ش۵۳۹۴ ؛ ابن الغضائری، الرجال، ش۱۳۰ 2. با آنکه محمدبن علی ابوسمینه مدتی در قم و در منزل أحمدبن محمدبن عیسی سکونت داشته، امّا به دلیل شهرت یافتنش به کذب، از سوی أحمدبن محمد از قم اخراج شد! (بنگرید به: نجاشی، الرجال، ش۸۴۹ ؛ ابن الغضائری، الرجال، ش۱۳۴) حال آنکه احمدبن محمد به أخذ حدیث از محمدبن سنان اهتمام ویژه‌ای داشته است! @Elal_alhadith