5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙حجت الاسلام مؤمنی
🔸حداقل کاری که باید برای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انجام داد؟!
👌بسیار شنیدنی و تأثیرگذار
👈حتما ببینید .
@Emam_kh
🔸 ازدواج سفید
⁉️ ازدواج سفید ـ زندگی مشترک زن و مرد همچون زن و شوهر، بدون اجرای صیغۀ عقد ازدواج ـ چه حکمی دارد؟
✅ ازدواج بدون اجرای صیغه شرعی عقد ازدواج، باطل و روابط زن و مرد در آن حرام است.
@Emam_kh
رمان واقعی«تجسم شیطان»
قسمت_سی_ششم
روح الله بر سرعت قدم هایش افزود و خود را به در نیمه باز خانه رساند با خوشحالی خودش را داخل خانه انداخت.
ردیف اتاق های پیش رو را نگاه کرد و از کفش های جلوی در اتاق مهمانخانه فهمید که هر خبری هست آنجاست.
با دو خودش را به اتاق رساند و در حالیکه نفس نفس میزد در اتاق را باز کرد و سرش را از پشت پرده داخل داد.
خدای من باورش نمیشد، مامان همراه دایی محمد اومده بود، وارد اتاق شد، از خجالت سرخ شده بود، کنار در اتاق وایستاد و گونی کتاباش را با دوتا دست چسپیده بود و خیره به گلیم کف اتاق آهسته گفت: س..سلام
عاطفه از جا بلند شد و با خوشحالی به طرف روح الله امد و عروسک دستش را نشان روح الله داد و گفت: سلام داداشی، ببین چه عروسک قشنگی!!
ناگهان گرمای دستهایی که سالها در انتظار آن بود او را در بر گرفت، روح الله ناخواسته اشک هایش جاری شد و همانطور که بینی اش را بالا میکشید، می خواست عطر تن مادری را که سالها می خواستش اما نداشتش به تن بکشد.
مامان مطهره، روح الله کوچک را در آغوش گرفت و بعد از لحظاتی خم شد و جلوی پای او زانو زد تا قدش به قد پسرکش برسد و بعد دستی به گونهٔ روح الله کشید و بوسه ای از روی او گرفت و گفت: سلام عزیزم! چرا گریه می کنی پسر گلم؟! روح الله ناخواسته خود را در آغوش مادر افکند و هق هقش کل اتاق را گرفت، از گریه روح الله ، مادر، عاطفه ،مادربزرگ و حتی دایی محمد به گریه افتاد.
مادرش همانطور که پشت روح الله را نوازش می کرد گفت، گریه نکن عزیزم، منو ببخش پسرم، منو ببخش که این چند سال نیومدم دیدنتان، یه غرور بی جا و یه کم ترس از اون زن بدهن داشتم، اما قول میدم که از این به بعد هر ماه بیام دیدنتون...
روح الله خودش را از آغوش مادر جدا کرد و همانطور که با آستین لباسش، اشک چشمهاش را پاک می کرد گفت: قول میدی مامان؟!
مادر همانطور که باران اشک هایش سرازیر شده بود گفت: قول قول..و بعد دست روح الله را در دست گرفت به سمت بالای اتاق کنار پشتی برد و گفت: حالا بیا ببین چه چیزهای قشنگی برات آوردم
روح الله کنار مادر نشست و مادر از داخل پلاستیک بزرگی که کنار پشتی گذاشته بود اول دوتا دفتر درآورد، برقی توی چشمهای روح الله درخشید و با خوشحالی گفت: آااخ جون دفتر مشق، از کجا میدونستی که من دفتر می خوام؟!
مادر لبخندی زد و همانطور که موهای روح الله را نوازش میکرد گفت: تازه از این دفتر جدیداست ، خط کشی شده و یه جا هم بالای صفحه کادر داره و میتوتی اسمت یا اسم درسی که داری را بنویسی..تازه جلدش هم از این رنگ رنگی هاست..
روح الله به زرق و برق دفتر نگاه نمی کرد، فقط خوشحال بود که از فردا میتونه تکالیفش را داخل دفتر بنویسه و از آقا معلم کتک نخوره...
مادر دست برد و یه جعبه دیگه بیرون آورد، وای خدای من! باورش نمی شد، یه کفش قشنگ بندی، از همین نیم بوت ها که همیشه دوست داشت داشته باشه..یه کفش قهوه ای و خوشگل..
مادر کفش را از داخل جعبه دراورد و جلو پای روح الله گذاشت و گفت امیدوارم اندازه پات باشه ، بپوش ببینم..
روح الله باذوق مشغول پوشیدن کفش شد و اصلا متوجه نبود که پاچه شلوارش بالا رفته و مادرش خیره به کبودی های ساق پای پسرک زجر کشیده اش هست..
روح الله کفش ها را پوشید و ایستاد، چند قدم راه رفت و گفت: قشنگه ،یه شماره بلنده فکر کنم اما خیلی راحته از کفش های ته میخی خیلی خیلی بهتر و راحت تره...
مادر خودش را جلو کشید،سر کفش را فشار داد و گفت آره یه ذره گشاده و بعد پاچه شلوار روح الله را بالا داد و گفت: پاهات چرا سیاه شده؟!
روح الله که دوست نداشت با گفتن حقیقت مادرش را ناراحت کنه گفت: ه..هیچی تو راه خوردم زمین..
مادر آهی کشید و بعد نگاهی به گونی کنار در کرد و گفت: مگه کیف نداری؟! یعنی بابات اینقدر دستش تنگه که کیف هم برات نخریده؟! شنیدم کارمنده که...
روح الله که نمی دانست چی جواب بده خودش را مشغول کفش ها نشان داد..
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
👇آیت الله جوادی آملی
ضرورت معرفت و تأسی به سنت و سیرت حضرت زهرا (سلام الله علیها )
🔴 گرامیداشت سالگرد شهادت سیدهٴ نساء عالمیان(س) برای آن است که به آن حضرت تأسی کنیم، آنگاه در ماتم آن حضرت هم اشک بریزیم و ثواب ببریم.
🔵عمده آن است که به سیرت و سنّت آن حضرت آشنا بشویم و عمل کنیم. سیرت و سنت آن بانو در توحید او و در استقامت او است یعنی او موّحد کامل بود و پایدار تام؛ هم در مسئلهٴ دینی خود مشکل علمی نداشت، هم در مسئلهٴ منش و گرایش و عمل مشکل عملی نداشت. انسان یک بخشی به نام اندیشهٴ دارد، یک بخشی هم به عنوان انگیزه؛ نه بیش از این دو بخش برای بشر هست و نه کمتر از این. اگر اندیشهٴ یک ملّتی ساعد بود و انگیزهٴ یک ملّتی صالح بود، این ملّت باتقواست.
🔳 در قرآن کریم به همین دو بخش یعنی اندیشهٴ خوب وانگیزهٴ خوب اشاره کرد،
فرمود:
🔺﴿إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ﴾،
🔺﴿ثُمَّ اسْتَقَامُوا﴾
آن توحید و اندیشهٴ به علم و معرفت برمیگردد۰
این استقامت و پایداری به انگیزه و عمل برمیگردد.
@Emam_kh
📢 رژیم صهیونیستی در طوفانالاقصی ضربه فنی شد
✏️ رهبر انقلاب: اگر من بخواهم به شما ورزشکارها دربارهی این حوادث اخیر یک جمعبندی ارائه بدهم، آن جمعبندی و آن جملهی کوتاه این است که رژیم صهیونیستی در حادثهی «طوفان الاقصیٰ» ضربهفنّی شد؛ یعنی حماس به عنوان یک گروه مبارز ــ نه به عنوان یک دولت، نه به عنوان یک کشور با امکانات زیاد؛ به عنوان یک گروه، یک گروه مبارز ــ توانست دولت غاصب صهیونیست را با آنهمه امکانات ضربهفنّی کند؛ این خلاصهی مطلب است.
✏️ تا امروز هم نتوانستهاند خودشان را از زیر بار فشار و ننگی که این شکست بر آنها وارد کرده خارج کنند.
✏️ بخشی از بیانات اخیر رهبر انقلاب در دیدار قهرمانان ورزشی و مدالآوران بازیهای آسیایی و پارا آسیایی. ۱۴۰۲/۹/۱
@Emam_kh
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آخوند های در قم که حتی نماز نمی خوانند.
استاد شجاعی
اللهم عجل لولیک الفرج
#نفوذعمامهای
@Emam_kh