#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_سی_سه
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
اعظم کلافه گفت:اولا تقصیر خودت و کارهاته،دوما به قولی سرت به تقدیر الهی باشه.اشکم جاری شدوگفتم:تقدیر الهی اینطوریه که ندیده و چشم بسته باید زنش بشم؟اعظم گفت:حالا نمیخواهد گریه کنی…چایتو بخور تا جمعه خدا کریمه…نجف مرد خیلی خوبیه و سنش کمه ،،درسته که دو تا بچه داره ولی چون کم سن و سال ازدواج کرده فقط ۵سال از تو بزرگتره،کارش هم کشاورزیه…اعظم حرفش که تموم شد بلند شد و رفت تا شام آماده کنه و من توی خودم غرق شدم و به بخت بدم زار زدم،از بابا متنفرشده بودم و فقط دلم میخواست نجات پیدا کنم حالا به چه طریقی مهم نبود…خیلی گریه کردم و در نهایت با خودم گفتم:باشه….حالا که کسی منو دوست نداره و نمیخواهد و همه میخواهند از دستم خلاص بشند من هم میرم…..حتی اگه رضا هم منو نخواهدتنهایی برای خودم زندگی میکنم،بالاخره یه کاری پیدا میکنم و پول در میارم…با این افکار تصمیم نهایی رو بدون در نظر گرفتن عاقبت کار ،گرفتم و برای رضا نامه نوشتم تا فردا به اون دختر بدم،،،…
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
❣بهترین کار برای
دور ماندن از تلخی ها
فکر نکردن به آنهاست.
پس به چیزهایی که
دوست دارید بیندیشید ...
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
اگردر زندگی نگاهت به
داشته هایت باشد
بیشتر خواهی داشت …
اما اگر مدام به
نداشتههایت فکر کنی
هیچوقت هیچ چیز برایت کافی
نخواهد بود !!!
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
وقتی زندگی شیرینه
بگو ممنون و جشن بگیر،
وقتی زندگی تلخه بگو ممنون و رشد کن …
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_سی_چهار
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
برای رضا نوشتم:سلام،…باشه هر چی تو بگی قبوله و هر جا تو بری باهات میام…کاغذ رو تا و مخفی کردم که فردا بدم به اون دختره…فردا تا ظهر منتظر موندم و خبری نشد.داشتم نگران و ناامید میشدم که اول صدای موتور رضا اومد و بعد زنگ خونه رو زدند…اعظم خواست از جاش بلند شه که زودتر از اون من رفتم و در رو باز کردم…..همون دختر بود…بعداز سلام و احوالپرسی بلند گفتم:اره برات نخ رو پیدا کردم،،،صبر کن برم بیارم…بعدش برگشتم اتاقم و کاغذی که برای رضا نوشته بودم رو برداشتم و چند تا نخ کوبلن هم دستم گرفتم تا اعظم ببینه و مطمئن بشه..نامه رو سریع دادم به اون دختر، دختر هم با صدای بلند تشکر کرد و رفت…تا عصر توی فکر بودم که رضا چطوری میخواهد بهم خبر بده که دوباره زنگ زدند….با عجله رفتم سمت در و دیدم اون دخترست که بلند گفت:این نخها رنگش به کوبلن من نخورد….با این بهانه نامه ی رضا رو بهم داد و گفت:دیگه من نمیتونم بیام ممکنه مادرت شک کنه……زود رفتم اتاقم و نامه رو پنهون کردم و برگشتم پیش اعظم تا بیشتر مشکوک نشه…
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
چیزهایی که باید در موردش سکوت کنی:
1. برنامه بزرگی که داری
2. رابطه عاطفی که داری
3. مشکلات خانوادگی که داری
4. حرکت بعدی زندگیت
5. درآمدی که داری
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
امروز سعی کنیم
یه اتفاق خوب توی زندگی
دیگران باشیم...
مثل یه چتر توی روزای بارونی
مهربون باشیم و صمیمی
بدون شک هزاران مهربونی
به ما برمیگرده...☺️☔️💕
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_سی_پنج
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
نامه رو پنهون کردم و مشغول کمک به اعظم شدم….تا زمانیکه بابا بیاد پیش اعظم موندم تا اصلا شک نکنه…وقتی بابا هم اومد خیلی عادی رفتار کردم و بعد از سلام کردن رفتم داخل اتاقم…درست بعداز ۵ساعت نامه رو باز کردم و خوندم..رضا نوشته بود:اگه میخواهی با من بیای،ساعت ۴صبح شناسنامه اتو و هر چی پول داری بردار و بیا سر کوچه تا باهم بریم…تصمیم جدی گرفتم که با رضا برم….بدون مشورت با دوستم معصوم یا حتی خواهرام…..البته مقصر خواهرام یا زن داداشم هم بودند که منو در حدی نمیدونستند که حتی صحبتهای معمولی هم با من بکنند.بدون فکر و مشورت چند دست لباس و شناسنامه گذاشتم داخل یه ساک و منتظر شدم تا بابا و اعظم بخوابند …میدونستم که اعظم پولی که بابت خرجی خونه از بابا میگیره رو داخل یه کتری قدیمی توی کابینت میزاره…بعداز اینکه از خواب بودنشون مطمئن شدم توی تاریکی رفتم سراغ پولها و برداشتم و برگشتم داخل اتاق و منتظر ساعت ۴شدم…..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
نبردهای زندگی همیشه
به نفع قویترین ها
پایان نمی پذیرد
بلکه دیر یا زود
برد با آن کسی است
که بردن را باور دارد...
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
♥️سـلام خوبان
🤍صبحتان بخیر
♥️ان شالله امروز
🤍پراز خیروبرکت
♥️تنتون سلامت
🤍کسب وکارتون موفق
♥️و زندگیتون
🤍غرق درخوشبختی
♥️وامروز یکی از بهترین
🤍روزای زندگیتون باشه
#صبح_بخیر
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir