کوچه های قدیمی را
باریک میساختند
تا آدما به هم نزدیکتر شوند
حتی در یک گذر
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_رقیه
#سر_خور
#پارت_سی_سه
من رقیه هستم دختر دهه ی شصتی و یکی یه دونه یکی از روستاهای کشورمون
فرداش بعداز ناهار داشتم توی حیاط ظرفهارو میشستم که سایه ی کسی رو از پشت بوم دیدم.اول خیلی ترسیدم وتصور کردم باز هم اون هاله است اما با دیدن رضا اروم شدم ونفس راحتی کشیدم.رضا لبخند زد و گفت:ننه امو گفتم بیاد خواستگاریت……اولین باره که میبینم همچین دختر خوشگلی توی همسایگی ماهست…جواب رد نده چون اگه ردم کنی اینقدر میام و میرم تا خسته بشید و رضایت بدید…به اقات هم بگو اگه تورو به من نده میدزدمت و میبرمت،خودت هم نخواهی بیای بزور بغلت میکنم و میبرمت.همه ی کفترام فدای تو،
من جوری بار اومده بودم که اصلا جوابشو ندادم آخه از حرف وحدیث خیلی میترسیدم مخصوصا که لقب سرخور هم گرفته بودم بیشتر میترسیدم ،،نه از خودم بلکه از جوونها و پسرای مردم میترسیدم.همون لحظه مامان اومد و سر رضا داد کشید:ذلیل شده باز هم اومدی!!رضا تا مامان رو دید ترسید و در رفت…
به مامان گفتم:چقدر پرروی،،،بابا بفهمه میکشتش……
ادامه در پارت بعدی 👇
خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن.
آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
اگر به جاى محبتی که به کسی کردی از او بیمهری دیدی
مأیوس نشو!
چون برگشت آن محبت را
از شخص دیگری
در زمان دیگری
در رابطه با موضوع دیگری،
خواهی گرفت
شک نکن
تو فقط خوب باش و خوب بمان
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
امواج زندگی را بپذیر؛
حتی اگر
گاهی
تورا به عمق دریا ببرند
آن ماهی آسوده
که بر سطح دریا میبینی
دیگر مرده است...!
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
نیایش صبحگاهی 🌺🍃
🌺خـدایا
🍃در هر سه شنبه
🌺از سوى خویش
🍃دو نعمت برما عطاكن
🌺خوشبختى بندگیت را
🍃در آغاز روز مان
🌺و نعمت آمرزشت را
🍃درپايان، روزیمان کن
🌺اى معبود بی همتای ما
🌺آمیـــن
#سرگذشت_رقیه
#سر_خور
#پارت_سی_چهار
من رقیه هستم دختر دهه ی شصتی و یکی یه دونه یکی از روستاهای کشورمون
عصر اون روز خواستگارا اومدند.طبق معمول من توی آشپزخونه موندم تا صدام کنند.نیم ساعت بعد مامان صدام کرد.انگار بابا پسندیده بود آخه هر وقت بابا میپسندید من چایی میبردم…در حال فرستادن صلوات و خوندن ذکر با دست لرزون چایی میریختم که از کوچه صدای جیغ و داد و هوار اومد.نفهمیدیم چطور همه ریختیم توی کوچه…در اوج ناباوری رضا غرق خون بود.انگار یکی سرشو با سنگ نشونه رفته بود و از پشت بوم سقوط کرده بود.ننه اش بیچاره جیغ میزد و هوار میکشید ؛وای پسرم..پسرمو کشتند.پسرم بیدار شو…رضا بلند شومگه نگفتی آخر هفته برات برم خواستگاری!؟؟پسررم!رضاااا...باورم نمیشد که رضا مرده باشه.همه ی اهالی جمع شده بودند و تماشا میکردند و زار میزدند.رضای بیچاره که هنوز نیومده بود خواستگاری پس چرا کشته شد؟توی اون شلوغی یهو دیدم خواستگارم از فرصت استفاده کرده و به من خیره شده..اون حالت برای من بدترین چیز بود و توی دلم گفتم:کاش به من نگاه نمیکردی….تو هم قراره بمیری……
ادامه در پارت بعدی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸
جهان به کسانی که برای کوچکترین داشته ها شاکرند
و
برنداشته ها کمتر غر میزنند
بیشتر میبخشد
آنهانعمات بیشتری راازهستی جذب میکنند
امروزشکرگزارداشته هایمان باشیم
هر چقدر شکرگزارتر ، شایستگی بیشتر برای دریافت موهبتهای بیشتر😍
الهی شکرت 😍🌼
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
زندگی فقط رسیدن به اهداف نیست
زندگی مسیرِ آرامش است
آرامشت را بساز
در راهِ رسیدنهای بیجا نجنگ
گاه کوتاه بیا و آرام بگیر
و در خلوتِ خویش چایِ آرامش را خوش طعم بنوش..
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
ﮐﺎﻏﺬ ﺳﻔﯿﺪ ﺭﺍ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ
هم ﺗﻤﯿﺰ ﻭ ﺑﺮﺍﻕ ﺑﺎﺷﺪ،
ﮐﺴﯽ ﻗﺎﺏ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﺩ!
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﻬﺎ
ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺍﺷﺖ ..
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها زمانی که ذهن ساکن است، آرام است، انتظاری ندارد، به چیزی نمیچسبد و مقاومت نمیکند،
میتوان حقیقت را دید؛
و این حقیقت است که رهایی میبخشد.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir