eitaa logo
انرژی مثبت😍
5.1هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
5 فایل
به نام خدا تبلیغات نه ازنظرمارد میشود ونه تاییدمیشود😍 تعرف تبلیغات قیمت مناسب 👎 https://eitaa.com/joinchat/866648400C9a1ea12469 ایدی👎 @massomeostadi لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/438763812C2474888f1e
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ برای داشتن هر چیز ارزشمندی در زندگی باید هزینه کرد اما خندیدن و شاد بودن ارزشمند ترین اتفاق در زندگی است که هزینه ای ندارد پس بخند و پنجره ی دلت را رو به خوشبختی بگشا🌱 😍😊 @Energyplus_ir
🌺✨ ❣صبر داشته باش... معجزه حقیقی، از خلال صبوری رخ میدهد. لحظه ای که صبر و شکیبایی کامل شود اتفاقی می افتد و معجزه ای.... 😍😊 @Energyplus_ir
خدیجه هستم ۳۸ساله و ساکن یزد… خواستم از اون خانم بپرسم که منشی زودتر از من بهش گفت:همسرتون جلوی در منتظر هستند.زود تشریف ببرید تا من در رو بزنم…اون خانم رفت و نتونستم ازش سوال کنم….موبایل هم نداشتم تا به جعفر که تازه گوشی خریده بود پیام بدم تا خودشو برسونه…نوبت نفر دوم شد و رفت داخل….بقدری حالم بد بود و استرس داشتم که متوجه نشدم کی رفت داخل و کی کارش تموم شد و اومد بیرون…..فقط لحظه ایی که منشی منو صدا زد رو یادمه،.منشی گفت:خانم فلانی نوبت شماست…بلند شدم ‌و با قدمهای لرزون رفتم داخل…..اقای دکتر بدون اینکه نگاهم کنه گفت:روی تخت دراز بکشید…زود گفتم:ببخشید!!!میشه بپرسم جنینی که تزریق میکنید برای کیه؟؟منظورم خصلت و خوی اون طرف هست…اقای دکتر گفت:نگران نباشید…هم با شخصیته و هم باسواد.گفتم:هر دو طرف؟؟آقای دکتر گفت:منظورتو متوجه نمیشم؟گفتم:منظورم خانم و اقا هست…آقای دکتر خندید و گفت:خانم نداریم چون قرار تزریق روی شما انجام بشه یعنی خانم شما هستید…و کلا فراموش کرده بودم که بگم خودم هم مشکل دارم.... ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 😍😊 @Energyplus_ir
بخند و اشک بریز! شادمان باش با غمی که درون ِ توست! زندگی کن! از خودم می پرسم: دیروز و فردا کدامشان همراهِ منند؟! _هیچ کدام!... هر روز متولد شو،هر روز...! به گوش هایت به چشم هایت به خیالت به قلبت... به روحت بیاموز زندگی کند در سکوت و فقط در همین لحظه را! هم اکنون را زنده باش و زندگی کن... 🕴معصومه_صابر 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنج قدم تا خوشبختی: قلبت را مملوء از مهربانی کن .. ذهنت را از نگرانی رها کن .. ساده زندگی کن .. بیشتر ببخش .. کمتر توقع داشته باش 😍😊 @Energyplus_ir
♥️🍃 شکرگزاری قوی ترین داروی ضد افسردگی است؛ حیف که یادمان رفته بسیاری از آنچه امروز داریم همان دعاهایی بود که فکر می‌کردیم خدا آنها را نمی‌شنود! خدایا همینجوری یهویی شکرت 😍😊 @Energyplus_ir
خدیجه هستم ۳۸ساله و ساکن یزد… یادم افتاد که چند روز پیش بخاطر جعفر نگفتم که من هم مشکل دارم با من من گفتم:راستش من هم مشکل دارم و شما باید یه جنین کامل برام تزریق کنید..آقای دکتر متعجب خانم منشی رو صدا زد و گفت:پرونده ی خانم فلانی رو بیارید …خانم منشی پرونده به دست وارد شد و تقدیم اقای دکتر کرد.،اقای دکتر پرونده روی خوب بررسی کرد و گفت:چرا قبلا بهم نگفتید؟؟گفتم:داخل پرونده بود برای همین نگفتم…آقای دکتر گفت:ما اینجا آزمایشگاه و وسایل نگهداری نطفه نداریم و کاملا لحظه ایی انجام میدیم……باید صبر کنید تا یکی از بچه هارو بفرستم تا برند و یه جنین بیارند…نفس راحتی کشیدم و گفتم:منتظر میمونم…رفت سمت چپ اتاق یه در بود..اون در رو بازش کرد…سه تا اقا اونجا نشسته بودند و مشغول صحبت و بگو بخند بودند….به یکیشو اشاره کرد و دستور لازم  رو داد و اون اقا سریع از ساختمون رفت بیرون و ده دقیقه نشده با یه بسته ی کوچیک که شبیه یخچال بود اومد و اقای دکتر شروع کرد و تزریق انجام شد . ادامه در پارت بعدی 👇 😍😊 @Energyplus_ir
خدیجه هستم ۳۸ساله و ساکن یزد… رفتم اتاق انتظار و با دیدن جعفر انگار دنیارو به من دادند..کاش هیچ دانشگاهی دکتر اقا برای خانمها پذیرش نکنه..من اون روز داشتن یه پشتیبان و سپر مثل همسرم رو کاملا احساس کردم و متوجه شدم که خانمها چقدر ضعیف هستند و از هر نظر ازشون سوءاستفاده میشه..،درسته که به چشم ندیدم اما میتونستم حدس بزنم که توی اون ساختمون چه اتفاقاتی میفته،بقدری از دیدن جعفر خوشحال شدم که گریه ام گرفت و پریدم بغلش…جعفر اروم گفت:زشته….این کارها یعنی چی؟؟؟مگه بچه شدی؟بهش نگاه کردم و گفتم:هیچ وقت منو تنها نزار..خانم منشی گفت:بسلامتی….مبارکتون باشه.شیرینی مارو فراموش نکنید…با این حرف منشی گل از گل جعفر شگفت و یه مبلغی به خانم منشی داد و دستمو گرفت و از اون ساختمون لعنتی خارج شدیم…وقتی سوار ماشین شدیم جعفر یه بسته کادویی بهم داد و گفت:تقدیم شما مادر مهربون و خوشگل…با خوشحالی ازش گرفتم و دیدم یه گوشی موبایله.... ادامه در پارت بعدی 👎 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋✨ 🦋شبتون پيچيده در 🌸حرير گرم آرامش 🦋شبتون رویایی 🌸سهم دلــتون آرامش الهی 🦋شـب بخیـر . . . 🌙🌟 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌    😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨ 🔅صبح شده چشم که می گشایی ❄️به تو "لبخند" می زند زندگی 🔅طلوعی دوباره ، ❄️فرصتی دوباره برای شکفتن 🔅خستگیت را تکانده ای ❄️برخیز که باید آغاز کنی دوباره.... ❄️درود بر شما دوستان 🔅صبح یک شنبه تون پراز لبخند خدا داستانهای_آموزنده ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⁣⁣‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ ‎ 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🍃 نیایش صبحگاهی 🌺🍃 🌺الهی ستوده ترین 💫ستایش ها سزاوار توست 🌺 ستایشمان را بپذیر. 🌺الهی تمام پدرومادران سرزمینم را 💫سلامت و مشکلاتشان را حل بفرما 🌺الهی چشمه های امید را 💫به سویمان سرشار گردان 🌺و ما را در پناه مهرعلی (ع) 💫عاقبت بخیر بفرما. 🌺آمیـن 😍😊 @Energyplus_ir
🌼✨ یادت باشه تاوقتی‌که آمادگی‌خطر کردن‌رو نداشته باشی، مزه سعادت رو، اصلاً نمی‌چشی خطر کن چون‌که زندگی شیوه دیگری‌را نمی‌شناسه زندگی‌رو شجاعانه باید زیست فضیلتِ خوشبختی تابعی‌ از شجاعته 😍😊 @Energyplus_ir
🌸✨ زندگی را زیبا کن گاهی با ندیدن ، نشنیدن، نگفتن گاهی فقط باید لبخند بزنی و رد شوی بگذار فکر کنند " نفهمیدی" 😍😊 @Energyplus_ir
خدیجه هستم ۳۸ساله و ساکن یزد… خیلی خوشحال شدم و اتفاقات یک ساعت پیش رو فراموش کردم و به بچه و اینده فکر کردم..سه هفته گذشت..کم کم علایم بارداری رو حس کردم و از روی عمد با مادرشوهرم رفتم دکتر و آزمایش دادم و جواب مثبت شد…خدا میدونه که چقدر مادر جعفر خوشحال بود….شاید بیشتر از من نبود اما حاضرم قسم بخورم که کمتر هم نبود.بقدری شادی توی چهره اش موج میزد که همش  بوسه ام  میکرد..بعد از ابراز احساسات گفت:مبارکت باشه..مبارکمون باشه….گوشیتو بده میخواهم خودم به همه خبر بدم..با ذوق و خوشحالی شماره ی جعفر رو گرفتم و گوشی رو دادم به مادرش….دوران بارداری خیلی خوبی داشتم و مرکز توجه ی هر دو خانواده و مخصوصا جعفر بودم…..بچه ام توی آرامش و محبت جون گرفت و رشد کرد و با درد زایمان مژده ی بدنیا اومدنشو بهمون داد…جعفر منو برد بهترین بیمارستان یزد و دخترم اونجا بدنیا اومد.اسمشو مژده گذاشتیم..با بدنیا اومدن مژده کار من بیشتر شده بود و تمام توانمو برای بچه میزاشتم البته جعفر هم کنارم بود و کمک میکرد… ادامه در پارت بعدی 👇 😍😊 @Energyplus_ir
🌺✨ یک روز، یک ساعت یک دقیقه هرگز باز نمیگردد پس لطفا از جنگ بپرهیز ،از خشم دوری کن عاشقانه حرف بزن… 😍😊 @Energyplus_ir
🌺✨ افراد مثبت اندیش زمان حال را پربار می‌سازند، آینده را بهبود می‌بخشند، تسخیرناپذیر را به مبارزه می‌طلبند و غیرممکن‌ها را به دست می‌آورند... 😍😊 @Energyplus_ir
خدیجه هستم ۳۸ساله و ساکن یزد… چند ماهی گذشت و حس کردم جعفر مثل سابق دوروبرم نیست و حضورش کمرنگ شده….با خودم گفتم:نکنه من بهش کم محبتی کردم ؟؟؟؟نه ربطی نداره همیشه پیشم بود الان صداش هم میکنم بهانه میاره…خدایی نکرده از طریق مجازی با کسی دوست نشده باشه و بهم خیانت کنه؟؟با این افکار یه شب که جعفر خواب بود گوشیشو بررسی کردم و چون رمز نداشت به راحتی کل گوشی رو‌ دیدم و شکم رفع شد…وقتی از نظر خیانت نکردنش خیالم راحت شد دنبال علت گشتم و با خودم گفتم: چرا گوشه گیر شده بود و سعی میکرد تنها باشه؟؟؟چرا دیگه به مژده اهمیت نمیده و سراغش نمیاد؟؟یه مدت توی رفتار و رفت و امدش دقت کردم و بالاخره فهمیدم که چه خاکی به سرم شده…جعفر معتاد شده بود و توی خلوت خودش و پنهانی مواد میزد..همون روز که پی به قضیه بردم باهاش برخورد کردم و بحثمون بالا گرفت و بدبختانه روش بهم باز شد و مصرفشو علنی کرد…زندگی که با وجود بچه باید شادتر و بهتر میشد رفته رفته متشنج و پر از دعوا و بحث و درگیری شد…… ادامه در پارت بعدی👎 😍😊 @Energyplus_ir
❣سهم شما از زندگی پیشرفت کردن است... باید جلو بروید... باید در این دنیا تغییری ایجاد کنید... ایستادگی کنید و بگویید : من همین جا که هستم نمی مانم... من برای بهترین ها آفریده شده ام... من در درونم بذر عظمت دارم... پس تلاش می کنم در جایی که هستم تا آنجا که می توانم بهترین باشم🍃🍃🍃 😍😊 @Energyplus_ir
خدیجه هستم ۳۸ساله و ساکن یزد… عتیاد جعفر هرروز شدیدتر میشد و به مژده هم اصلا توجه نمیکرد و حتی گاهی که مژده به طرفش میرفت از خودش دور میکرد و زیر لب حرفهایی رو میزد که من متوجه نمیشدم چی با خودش میگه…این روال زندگی ادامه داشت تا اینکه یه روز وقتی مژده دو سالش بود و شیرین زبونی میکرد جعفر سر یه موضوع پیش پا افتاده سر بحث رو باز کرد و همون بحث تبدیل به دعوا شد..دعوایی که باعث ترس مژده شد و خودشو توی بغلم پنهون کرد…تا مژده توی بغلم جا گرفت جعفر گفت:ارررره دیگه.!بچه ی یه مرد دیگه رو من باید خرجشو بدم و نگهدارم…با تعجب گفتم:جعفر؟این چه حرفیه ی پیش بچه میزنی؟جعفر که عصبانی بود گفت:فکر نکن که من نمیدونم چطور بچه دار شدی!!کدوم جنین؟؟؟الکی منو پیچوندی و بردی توی اون خونه که اسمشو مرکز باروری گذاشتند و اونجا این حرومزاده بدنیا اومده…از تعجب شاخ دراوردم و گفتم:جعفر!!اصلا میفهمی چی داری میگی؟؟؟جعفر گفت:هنوز یادم نرفته که شوهر داشتی ولی با من اومدی خونه ی خواهرم…. ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎ 😍😊 @Energyplus_ir
🌿✨ معذرت خواهی کردن شکستن غرور نیست، نمایشِ شعوره.. 😍😊 @Energyplus_ir
🌺✨ ذهن مقایسه‌گر باعث میشه هیچ‌وقت از هیچی لذت نبری و حس خوبی پیدا نکنی، حتی وقتی غرق خوشبختی باشی ... 😍😊 @Energyplus_ir
کلبه ای که در آن مهربانی هست و ساکنینش می خندند،، بهتر از کاخی ست که مردمانش دلتنگ هستند! ‌ 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️این ما آدمهاست که تعیین میکنه روزمون خوب بگذره یا بد... ✴️"امروز" به خودی خود روز خوبیه مگه اینکه بخوای با فکر دیروز خرابش کنی... ‌ 😍😊 @Energyplus_ir
خدیجه هستم ۳۸ساله و ساکن یزد… عتیاد جعفر هرروز شدیدتر میشد و به مژده هم اصلا توجه نمیکرد و حتی گاهی که مژده به طرفش میرفت از خودش دور میکرد و زیر لب حرفهایی رو میزد که من متوجه نمیشدم چی با خودش میگه…این روال زندگی ادامه داشت تا اینکه یه روز وقتی مژده دو سالش بود و شیرین زبونی میکرد جعفر سر یه موضوع پیش پا افتاده سر بحث رو باز کرد و همون بحث تبدیل به دعوا شد..دعوایی که باعث ترس مژده شد و خودشو توی بغلم پنهون کرد…تا مژده توی بغلم جا گرفت جعفر گفت:ارررره دیگه.!بچه ی یه مرد دیگه رو من باید خرجشو بدم و نگهدارم…با تعجب گفتم:جعفر؟این چه حرفیه ی پیش بچه میزنی؟جعفر که عصبانی بود گفت:فکر نکن که من نمیدونم چطور بچه دار شدی!!کدوم جنین؟؟؟الکی منو پیچوندی و بردی توی اون خونه که اسمشو مرکز باروری گذاشتند و اونجا این حرومزاده بدنیا اومده…از تعجب شاخ دراوردم و گفتم:جعفر!!اصلا میفهمی چی داری میگی؟؟؟جعفر گفت:هنوز یادم نرفته که شوهر داشتی ولی با من اومدی خونه ی خواهرم…. ادامه در پارت بعدی 👇
‌ خنده‌هایت دلیلِ زنده ماندنِ من است! بگذار بچرخد چرخِ زندگی به همین روال...! مژگان‌بوربور 😍😊 @Energyplus_ir