اگر رفتار را به یک نخ نازک تشبیه کنیم رفتارهای تکراری (نخ های نازک) تبدیل به طناب (عادت) می شوند و آن طناب برای همیشه دور زندگی ما می پیچد. مواظب نخ های نازک زندگی مان باشیم! ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

‏یه وقتام اینطوریه که تو بهترین سیب دنیایی ولی طرف هلو دوس داره عیب از تو نیست تو هیچ مشکلی نداری اتفاقا تو بهترین در نوع خودتی فقط طرف مقابل یه میوه دیگه دوست داره ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

نمای کاملی از کلمه ""ببخشید"" بعضی وقت ها همه چیز با "ببخشید" درست نمی شود !! ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

از کسی پرسیدند کدامین خصلت از خدای خود را دوست داری؟! گفت همین بس که میدانم او میتواند مچم را بگیرد ولی دستم را میگیرد. ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

#سرگذشت_سحر #عذاب_وجدان #پارت_بیست_چهار من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم….. بقدری ترسیده بودم که تصمیم گرفتم سریع تلگرام رو دیلیت (حذف)کنم که همون اکانت نوشت:چرا جواب نمیدی سحر؟واقعا دیگه به آخر استرس رسیده بودم که دوباره نوشت:منم وحدت پسر(….)تا خودشو معرفی کرد شناختم.وحدت از اقوام نزدیکمون بود..متعجب پیش خودم گفتم:وحدت شماره ی منو از کی گرفته ؟حتما شمارمو سیو داره که تا وارد تلگرام شدم براش پیام رفت.من که وحدت رو سال به سال هم نمیبینمش…جوابشوندادم و اینترنت و گوشی رو خاموش کردم و دوباره توی مخفیگاهم گذاشتم و رفتم تا غذا بپرسم…از اون روز به بعد هر وقت گوشی رو برمیداشتم وحدت بهم پیام میداد و حرفهای عاشقونه وابراز علاقه میکرد.حقیقتا من جواب هیچ کدوم از پیامهاشو نمیدادم اما وحدت اصرار داشت که به من علاقمند و میخواهد بیاد خواستگاری…بعد از یه مدت که پیامها و اصرارهای وحدت بیشتر شد بالاخره براش نوشتم:سلام..شماره ی منو از کجا اوردی و چرا توی گوشیت سیو داشتی؟وحدت گفت:گوشی من خراب شده بود، خواهرم گوشیشو به من قرض داد.... ادامه در پارت بعدی 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

خوشبختی چیزی نیست که بخواهی آن را به تملک خود درآوری خوشبختی کیفیتِ تفکر است حالت روحی‌ست‌، خوشبختی وابسته به جهان درون توست. ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

فرمول آرامش اینه که بدونی رفتنی میره، اومدنی میاد، موندنی میمونه، شدنی میشه، نشدنی نمیشه و غصه خوردن تو هم هیچ تاثیری تو این رفت وآمدها و شدن و نشدن‌ها نداره! ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

در دورانی که همه به فکرِ چشمِ زیبا هستند تو به فکرِ نگاهِ زیبا باش. ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

. 🍁اول هفته ✨پاییزی ﺗﻮﻥ شاد 🍂دعا می‌کنم 🍁خدایا.! ✨به اندازه 🍂برگ ریزان پاییز 🍁سلامتي، دل خوشي ✨آرامش، امنیت 🍂و عاقبت بخیري 🍁را به عزیزانم عطا فرما 🍁روزتون پر از نگاه خدا🍁

#سرگذشت_سحر #عذاب_وجدان #پارت_بیست_پنج من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم….. همون روز اول که گوشی دستم بود تووارد تلگرام شدی و من شمارتو برداشتم و وقتی گوشیم درست شد داخل اون سیو کردم..گفتم:خب.حالا از من چی میخواهی؟من نه دوست دارم و نه خوشم میاد که با پسری دوست بشم…وحدت گفت:آخه چرا؟؟؟من که قصدم جدی هست…من دلم میخواهد با تو ازدواج کنم،گفتم:نه،.هر وقت اومدی خواستگاری اون وقت نظرمو میگم وحدت گفت:دختر تو چقدر قدیمی و پاستوریزه ایی؟؟بیا یه مدت باهم دوست بشیم و امتحان کنیم..مطمئن باش پشیمون نمیشی…گفتم:نه نمیخواهم.من اهلش نیستم و پاستوریزه بودن رو دوست دارم…وحدت اینقدرگفت و گفت تا بالاخره قبول کردم و باهاش دوست شدم..بعد از اینکه توی مجازی باهم دوست شدیم و هر روز چت کردیم یه روز وحدت گفت:میتونم بهت زنگ بزنم تا صدای قشنگتو بشنوم؟؟با این جمله اش یاد ساناز افتادم که تلفنی با کسرا حرف میزد.با خودم گفتم:فقط باهم حرف میزنیم مثل ساناز،تازه کسی نیست که ببینه یا بشنوه و به بابا خبر بده..بهتره بهش بگم زنگ بزنه….. ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎ #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

‌ چقدر این متن درسته: «چه رسم جالبی‌ست محبتت را میگذارند پای احتیاجت، صداقتت را میگذارند پای سادگیت، سکوتت را میگذارند پای نفهمیت، نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت، و وفاداریت را پای بی‌کسیت، و آنقدر تکرار می‌کنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بی‌کسی و محتاج. پس محبتت، صداقتت، سکوتت، نگرانیت و وفاداریت را برای همه خرج نکن» . ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

‏بعضی به شعر ‏بعضی به ترانه ‏برخی به فیلم ‏و عده‌ای به کتاب پناه می‌برند ‏اما مدت‌هاست که آدم‌ها دیگر ‏به هم پناه نمی‌برند... ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

تو کتاب بی‌شعوری نوشته : بی‌شعورها قابلیت شگفت انگیزی برای دیدن تنها یک وجه از هر مساله‌ای رو دارن، همون وجهی که منافع اونا رو تامین میکنه! حالا شما هی سعی کن برای کسی که نمیفهمه توضیح بدی...!!! ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

یه دوست واقعی چیزی که تو میخوای بشنوی رو بهت نمیگه بلکه اون چیزی رو که نیاز داری بشنوی رو بهت میگه. ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

#سرگذشت_سحر #عذاب_وجدان #پارت_بیست_شش من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم….. برای وحدت نوشتم:باشه..فقط هر وقت من گفتم زنگ بزنی هااااا..هیچ وقت بی موقع تماس نگیر باشه؟؟خودت میدونی بابای سختگیری دارم..وحدت اطمینان داد و بعدش گوشیم زنگ خورد..شماره رو‌نگاه کردم…وقتی دیدم وحدته زود جواب دادم و گفتم:یه لحظه گوشی رو‌ نگهدار الان میام،وحدت گفت:به به.چه صدای نازنین و مهربونی،.باشه عزیزم،.تو بگو ده ساعت ،اصلا بگو‌تا آخر عمر.من صبر میکنم…با حرفهاش حال خوشایندی بهم دست میداد اما نمیدونم چرا بالافاصله یاد ساناز میفتادم و خوشی حالم دوام نمیاورد..زود رفتم گوشی ساناز رو توی جاساز گذاشتم و برگشتم جلوی پنجره و پشت پرده نشستم تا هم ورودی در رو زیر نظر داشته باشم و هم راحت با وحدت صحبت کنم..وحدت حرفهای قشنگی میزد و روحمو به ارامش میرسوند.بعد از اون روز از طریق پیامک وحدت ازم اجازه میگرفت و من که اکثر وقتها تنها بودم اجازه میدادم تا بهم زنگ بزنه،با هر تماس ساعتها باهم از هر دری حرف میزدیم و خوش بودیم و من فکر میکردم زندگی یعنی همین... ادامه در پارت بعدی 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

اگر بخواهی نعمتی در تو زیاد شود؛ باید آنرا ستایش کنی! حتی وقتی گیاهی را ستایش کنی بهتر رشد میکند! تقدیر کنید ، ستایش کنید؛ تا نعمتهای خدا بسوی شما سرازیر شود ... 🕴 الهی قمشه ای ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

‏یه روز بیدار میشی و میبینی که دیگه هیچ وقتی برای انجام کارایی که دوستشون داشتی نمونده ... همین حالا انجامشون بده!! ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

. ⭐️الهی 🌸چون حاضری چه جویم، ⭐️و چون ناظری چه گویم؟ 🌸الهی! ⭐️می‌بینی و می‌دانی 🌸و برآوردن می‌توانی... ⭐️الهی 🌸از من دعایی و از تو نگاهی‎ #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

انسان به وسعت تفکرش ازاد است جنسیت واژه بی معناست انسان بودن را باید اموخت ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

#سرگذشت_سحر #عذاب_وجدان #پارت_بیست_هفت من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم….. یه روزوحدت گفت:ببین سحرجان،من میگم چطوره گاهی همدیگر رو بیرون هم ببینیم.از این طریق شناختمون نسبت بهم بیشتر میشه.گفتم:نه،من نمیتونم بیام بیرون..یه وقت خانواده ام متوجه میشند و منو میکشند..وحدت گفت:ول کن دختر،،کدوم پدر بچه اشو میکشه آخه؟تازه قصد من برای ازدواج جدیه..نمیخواهم که بازیچه ات کنم..توی دلم گفتم:تو بابای منو نشناختی و نمیدونی که ساناز رو بخاطر همین حرف زدن با پسر کشت..وحدت دوباره شروع کرد و رفت روی مخم تا بالاخره راضی شدم یه قرار حضوری بزاریم و از نزدیک همدیگر رو ببینیم..سخت راضی شدم اما بالاخره کوتاه اومدم و باهاش قرار گذاشتم…روز قرار مدام از طریق پیامک در ارتباط بودیم تا بالاخره بعداز ناهار مامان گفت:سحر…من میرم خونه ی طاهره خانم تا سبزی پاک کنیم….یادت نره که شام رشته پلو بپز ،،آخه شاید داداشت اینا هم بیاندمیدونی که رشته پلو خیلی دوست داره..بیچاره بچه ام مثلا زن گرفته اما همش غذای حاضری و ساندویچ میخورند..من که عجله داشتم مامان زودتر از خونه بره بیرون گفتم:باشه مامان…..!!… ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎#داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

. دست ها سه گونه اند؛ دست گیرنده، دست نگهدارنده، و بهترین دست ها ،دست دهنده است. #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

. سختی ها باعث میشوند تا نیرومند شوی، ترس ها باعث میشوند تا جسور شوی، و یک قلب شکسته تو را سر عقل می آورد... #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

امیــدواربــاش گــاهی درانتهای خــارهای یــک کاکتوس به غنــچه ای میــرسی کــه زنــدگیت را روشــن می سازد.. ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

بهترین راه برای در امان ماندن از دلشکستگی ها، این است که هیچ چیزی، از هیچ کسی توقع نداشته باشید! #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

#سرگذشت_سحر #عذاب_وجدان #پارت_بیست_هشت من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم….. بالاخره بعد از نیم ساعت لفت دادن مامان از خونه زد بیرون و من برای وحدت نوشتم:کجایی وحدت؟وحدت زود جواب داد:دیدم مامانت رفت..میگم سحر!من بیام داخل خونتون؟محکم و قاطع گفتم:نههه.اگه بخواهی از این حرفها بزنی کلا باهات کات (قطع رابطه)میکنم..وحدت گفت:نه عزیزم.دیگه تکرار نمیکنم..الان حاضری تا بیای سر کوچه؟گفتم؛نه.یه ربع دیگه میام درمانگاه قسمت رادیولوژی..همون درمانگاه سر خیابون..گفت:تا به حال اونجا نرفتم..گفتم:از هر کی بپرسی بهت نشون میده…رادیولوژی توی زیرزمین درمانگاه هست..برو اونجا بشین تا من بیام،…وحدت گفت:باریکلا.تو چقدر محتاطی(با احتیاط)..نکنه قبلا با کسی دیگه ایی دوست بودی که این راههارو بلدی!!عصبی گفتم:این چه حرفیه؟هنوز هیچی نشده داری دنبال بهانه میگردی.گفت:نه،منظورم اینکه خیلی باهوشی…خلاصه اون روز همدیکر رو دورادور دیدیم ولی بعدش برامون عادی شد و هر وقت مامان میرفت بیرون منو وحدت توی درمانگاه یا بیمارستان نزدیک محله قرار میزاشتیم و باهم حضوری حرف میزدیم…… ادامه در پارت بعدی 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

هیچکس را در زندگی ملالت نکنید. آدمهای خوب برایتان "شادی می آورند، آدمهای بد ،"تجربه... بدترینها،"درس عبرت می شوند، بهترین ها"خاطره... ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

دو چیز را در زندگی به یاد داشته باش مراقب افکارت باش وقتی تنهایی مراقب کلماتت باش وقتی با دیگرانی ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

به مردم کمک کن حتی زمانی‌که میدونی اونا نمیتونن کمک تورو جبران کنند ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

▪️برای نابودی یک ملت نیازی به بمب هسته ای یا موشکهای دور برد نیست! فقط کافیست سطح و کیفیت آموزش را پایین آورد و اجازه تقلب را به دانش آموزان داد... مریض به دست پزشکی که بتواند تقلب کند خواهد مرد خانه ها بدست مهندسی که موفق به تقلب شده ویران خواهند شد منابع مالی را بدست حسابداری که  موفق به تقلب شده از دست خواهیم داد و انسانیت بدست عالم دینی که موفق به تقلب شده می میرد و عدالت بدست قاضی که موفق به تقلب شده ضایع می شود و جهل در کله فرزندانمان که موفق به تقلب شده فرو می رود ... سقوط آموزش = سقوط ملت ورود 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir

#سرگذشت_سحر #عذاب_وجدان #پارت_بیست_نه من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم….. این قرارها و حرف زدنها باعث شد کم کم به وحدت وابسته بشم..وابسته ی واقعی..در حدی که اگه میگفت بمیر ،میمردم…آخه خیلی مهربون بود و حسابی هوامو داشت و هر بار که به دیدنم میومد یه شاخه گل برام میاورد…وحدت وقتی حسابی منو به خودش وابسته کرد نمیدونم چی شد که قرارهای حضوری رو کلا به صفر رسوند و بعدش تماس تلفنی رو قطع کرد و منو توی خماری گذاشت...واقعا از دوریش غصه میخوردم برای همین گوشی ساناز رو برداشتم تا حداقل از طریق مجازی از احوالش جویا باشم ولی اونجا هم یه پیام رو سه روز طول میداد تا سین کنه..وقتی حس کردم وحدت داره ازم دوری میکنه و این وسط فقط غرور من داره زیر پا له میشه سعی کردم با نبودش کنار بیام..من عاشق وحدت شدم اما بی محلیهای اون واقعا اذیتم میکرد…دیدار حضوری و تماس تلفنی کلا قطع شد و تنها امیدم به پیام توی فضای مجازی شد..هر چی پیام میدادم بعد از۲-۳روز سین میکرد و خیلی خشک و سرد جواب میداد و در نهایت یه بهانه میاورد و افلاین میشد..واقعا از رفتارش خسته شده بودم….... ادامه در پارت بعدی 👇 #داستانهای_آموزنده #مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊 #خدا @Energyplus_ir