#short_story #unit7 #level2
داستان کوتاه
A Beautiful Bird
Dr. Norton’s occupation was a scholar of biology. He learned about all animals on a daily basis. One day he met a sailor from a colony overseas. The man told Dr. Norton about a talking bird! The bird fascinated Dr. Norton, so he told his colleagues about it. They debated with him: no one thought a bird could talk. He tried to persuade them, but they laughed at him. Nevertheless, Dr. Norton believed the bird was real. His new mission was to find it. He wanted factual proof.
پرنده زیبا
شغل دکتر نورتون، محقق زیستشناسی بود. او هر روز در مورد همه حیوانات مطالبی یاد میگرفت. روزی او با یک ملوان از یک مستعمره خارج از کشور ملاقات کرد. آن مرد به دکتر نورتون در مورد یک پرندهی سخنگو گفت! این پرنده دکتر نورتون را شیفته خود کرد، بنابراین او به همکارانش در مورد آن گفت. آنها با او بحث کردند: هیچکس فکر نمیکرد که پرندهای بتواند صحبت کند. او تلاش کرد آنها را متقاعد کند، اما آنها او را مسخره کردند. با این وجود، دکتر نورتون باور داشت که پرنده واقعی است. ماموریت جدید او پیدا کردن آن بود. او میخواست یک مدرک واقعی داشته باشد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
The next day he departed for the colony. The sailor he had met told him to look for a man named Jai, who would be able to help him in his search. After a month of sailing, Dr. Norton finally reached the colony where he met Jai.
“I can take you to where it lives. It lives by the volcano,” Jai said. They left the next day. A week later, they arrived at the volcano. Every day they walked around and looked for the bird, but they couldn’t find it.
روز بعد او به سمت مستعمره عزیمت کرد. ملوانی که او ملاقات کرده بود به او گفت که به دنبال مردی به نام جای باشد، که میتواند در جستجوی او به او کمک کند.
بعد از یک ماه سفر دریایی، دکتر نورتون بالاخره به مستعمرهای رسید که در آن جای را ملاقات کرد.
جای گفت «من میتوانم شما را به جایی که آن زندگی میکند ببرم. آن نزدیک آتشفشان زندگی میکند». آنها روز بعد راه افتادند. یک هفته بعد، آنها به آتشفشان رسیدند. هر روز آنها پرسه میزدند و به دنبال پرنده میگشتند، اما نمیتوانستند آن را پیدا کنند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
After one month, Dr. Norton could not find the bird, and this depressed him. He decided to go home. On the route back, he walked past some old ruins. He heard someone say, “Hello.”
“Who are you?” he asked. Dr. Norton looked up and saw a bird!
Dr. Norton put the talking bird into a cage. Then he returned home. He had made a significant discovery.
بعد از یک ماه، دکتر نورتون نتوانست پرنده را پیدا کند و این موضوع او را افسرده کرد. او تصمیم گرفت به خانه بازگردد. در مسیر بازگشت، او از کنار برخی از خرابههای قدیمی عبور کرد. او شنید که یکی گفت: «سلام.»
او پرسید «تو کی هستی؟» دکتر نورتون به بالا نگاه کرد و یک پرنده را دید!
دکتر نورتون پرنده سخنگو را در قفسی قرار داد. سپس او به خانه بازگشت. او یک کشف مهم انجام داده بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۷✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۷ سطح ۲
eitaa.com/Essential_English_Words/5275
🔄 میانبر به دروس سطح ۱
eitaa.com/Essential_English_Words/4875
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی
تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇
🌺 @English_House
Iraq's Ein al-Assad Air Base, where US Forces were stationed, was bombed by the rockets of the Islamic Revolutionary Guard Corps at 1:20 am this morning.
The same time which Ghasem Soleimany was attacked by rockets in Iraq
#hard_revenge
🏡 @English_House 🏡
#adjective #unit8 #level2
broad [brɔːd] adj.
If something is broad, it is wide.
→ The river is very long and broad.
پهناور ، گسترده ، عریض، پهن
اگر چیزی broad است، پهناور است.
→ رودخانه بسیار طولانی و عریض و پهناور است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit8 #level2
bush [bʊʃ] n.
A bush is a plant with many thin branches. It is smaller than a tree.
→ My dad and I planted some small bushes around the house.
بوته ، بته، درختچه
یک bush گیاهی است با شاخههای نازک زیاد. از درخت کوچکتر است.
→ من و پدرم در اطراف خانه چند درختچه کوچک کاشتیم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adiective #unit8 #level2
capable [ˈkeɪpəbəl] adj.
If someone or something is capable of something, they can do it.
→ The Olympic athlete is capable of lifting a lot of weight.
با استعداد ، توانا ، ماهر، قادر
اگر کسی یا چیزی capable به انجام کاری است، میتواند آن را انجام دهد.
→ ورزشکار المپیک قادر به بلند کردن وزنه زیادی است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit8 #level2
cheat [tʃiːt] v.
To cheat is to be dishonest so that you can win or do well.
→ They cheated on the test by sharing answers.
تقلب کردن ، فریب دادن ، جر زدن
کلمه cheat به معنی ناصادق بودن است تا بتوانید برنده شوید یا خوب عمل کنید.
→ آنها در امتحان با به اشتراک گذاشتن پاسخها تقلب کردند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸