eitaa logo
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
152 دنبال‌کننده
72 عکس
12 ویدیو
12 فایل
«به صفّ النعال فقیهان نشینم» 📚✒️یادداشت‌های سیدمحمد احمدی @SMohammad_Ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
💠 آیا جریان #اصالة_الاطلاق متوقف بر #مقدمات_حکمت است؟ 0⃣ روشن است که اگر اسم جنس بدون قید در کلام ذ
⬅️ 💠 آیا جریان متوقف بر است؟ 🔹 آیةالله (قده) 🔻 و قداختار شيخنا الاستاذ (قده) في دورته الاصولية الثانية مسلكا متوسطا بين المسلكين [المشهورین قبل السلطان و بعده] فاختار وضع اسم الجنس المجرد عن القيد المتصل على اللابشرط القسمي. فلوقال المولى «اعتق رقبة» و لم‌يُرد منه مطلق الرقبة فيكون مجازاً، و وُضع اسمُ الجنس المقترنُ بالقرينة على عدم ارادة الاطلاق على الماهية المهملة. و لكنه عدل عن ذلك في دورته الاصولية الثالثة فاختار وضعه للماهية المهملة مطلقاً كما يبدو من كتابه. 📖 ابحاث اصولیة۴: ۷۰۲. 3️⃣ آنچه از این کلمات به دست می‌آید سه راه برای ارجاع به است: ▪️۱) اگرچه اسماء اجناس برای (که جامع میان مطلق و مقید است) وضع شده‌اند اما وقتی در کلام ذکر شود و قیدی برایش آورده‌نشود قهراً و تکویناً (لابشرط) در ذهن نقش می‌بندد زیرا تصور مهمله به تنهایی ممکن نیست و باید در ضمن مطلقه یا مقیده تصور شود و چون سببی برای تصور مقیده در کلام وجود ندارد قهراً مطلقه به ذهن می‌آید. مثلاً انسان اگر به تنهایی ذکر شود انسان مطلق به ذهن متبادر می‌گردد و اگر همراه با وصفِ «مسلمان» بیاید ماهیت مقیده‌ی انسانِ مسلمان به ذهن مخاطب خطور می‌کند. بنابراین همین‌که اسم جنس در معنای موضوع‌له خود به کار رود باعث قهریِ لفظ برای ماهیت مطلقه خواهدبود. لذا دیگر احتیاجی به اجرای برای اثبات عدم اراده قیود زائد بر ماهیت نداریم، بلکه به صِرف استعمال اسم جنس در معنای خود که با اصالة الحقیقة احراز می‌شود، اراده اطلاق و عدم التقیید ثابت خواهد شد. این بیان از ذیل عبارت «درر» استفاده می‌شود. مناقشه‌ای در این بیان دارد (بحوث۳: ۴۱۴ – ۴۱۵) که ممکن است تمام باشد. ▪️۲) اسم جنس دو وضع دارد: یکی در حالت تجرد از قرائن اهمال و تقیید و دیگری در حالت اقتران به قرائن. در حالت اول موضوعٌ‌له آن مطلق است و در حالت دوم مهمل یا مقیَّد (به حسب موارد). این تقریر از نقل قول بالا از آیةالله استفاده می‌شود. شبیه آن در بحوث (۳: ۴۱۵ – ۴۱۶) نقل و نقده شده‌است. ▪️۳) اسم جنس اساساً برای ماهیت مهمله وضع نشده بلکه برای که عبارت است از ماهیت مطلقه (لابشرط) وضع گردیده‌است. لازمه‌ی این مطلب آن است که وقتی حکمی به اسم جنس اسناد داده می‌شود طبیعت لابشرط تمام المسند إلیه باشد؛ زیرا در غیر این صورت یا اسناد مذکور در کلام «الی غیر ما هو له» خواهدبود () یا اسم جنس در مقیَّد استعمال گردیده () و هر دوی این احتمالات خلاف اصالة الحقیقة هستند. این تقریب صریح کلمات و ظاهر صدر عبارت «درر» است. چنان‌که ممکن است مقصود آیةالله از عبارت فوق‌الذکر نیز باشد. هرچند احتمال می‌رود مطلبی شبیه با آنچه از آیةالله سیدسعید (قده) نقل خواهدشد مقصود ایشان باشد. 4️⃣ در هرحال تقریب اخیر صحیح به‌نظر می‌رسد، زیرا حتی اگر در بحث اعتبارات ماهیت بپذیریم که ماهیت مهمله یا محضه یا لابشرط مقسمی داریم و از اشکالاتی که در بحثهای منطقی/فلسفی بر آن اعتبارات گرفته‌شده صرف نظر نماییم، به یقین می‌توان گفت تصور ماهیت با چنان لحاظ‌هایی دور از تصورات عرفی است و بسیار بعید می‌نماید که واضع آن‌ها را هنگام وضع در ذهن آورده‌باشد. به‌علاوه مستعملین که غالباً اهل عرف ساذج هستند نیز تصور ماهیت با کیفیت‌های مذکور قطعاً برای‌شان مشکل است. ⬅️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan