eitaa logo
فهم قرآن در دبستان
9.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
811 ویدیو
18 فایل
‹ ﷽ › آموزش مفاهیم سوره های جز ۳۰ برای مقطع دبستان . هزینه ی آموزشها: ذکر شریف صلوات و دعا برای ظهور امام زمان عج الله 👈🏻 کانال هامون: 🔹 @tadaboresoreha 🔸️ @onsebaghoranepish 🔹️ @NazmFV . 👈🏻 راه ارتباطی: 🔅 @fadaeivelayatt
مشاهده در ایتا
دانلود
👀 🌀بچه ها تا حالا توی فروشگاه یا مغازه هایی که برای خرید رفتید به دوربین های مدار بسته ای که از اون بالا تمام حرکات اشخاص رو ثبت میکنه توجه کردید ؟؟ 🌀می دونستید که یکی از ویژگی های دوربین های مدار بسته این هست که قابلیت دید در شب داره یعنی شبها وقتی فروشنده و صاحب مغازه هم نیست امکان نظارت دارند.😊 ❓بچه ها می دونید برای ما هم دوربین ها و شاهدانی هست که شبانه روز کارها و رفتارهای ما رو ثبت می کنند.✅ @FahmeGuran
1.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 🐜مورچه ها حیوانات تلاشگر🐜 ❓بچه ها تا حالا لانه سازی مورچه ها رو از بیرون یک ظرف شفاف شیشه ای دیدید؟😊 🔺️ویدئوی بالا رو ببینید چقدر این موجودات کوچک پرتلاشند.🐜🐜🐜 👀بچه ها همانطوری که مورچه در نظر ما کوچک است و ما می تونیم از پشت یک ظرف شیشه ای همه ی کارهای اون رو ببینیم و ثبت کنیم،ما هم در جهان هستی مخلوقات کوچکِ خدای بزرگ هستیم که تمام کارهایی که انجام می دیم توسط شاهدانی ثبت میشه.✅ 🍃 @FahmeGuran
☘پاداش☘ 🍃کردم مرتب من 🍃دیروز اتاقم را 🍃با نظم هر جایش 🍃عالی شد و زیبا 🍃وقتی اتاقم را 🍃مامان خوبم دید 🍃چون شاپرک در باغ 🍃چرخی زد و خندید   🍃رفتم در آغوشش 🍃روی مرا بوسید 🍃در قلب من انگار 🍃نیلوفری رویید   🍃احساسم از کارم 🍃بسیار شد بهتر 🍃پاداش کارم بود 🍃گلبوسه ی مادر شاعر: زهرا عراقی @FahmeGuran
. 🌿🌿به نام خدا🌿🌿 🔹️یک هفته ای می شد که من و هم‌کلاسیم مانی هر روز با هم بگو مگو می‌کردیم. امروز هم از آن روزها بود که حسابی از دستش کلافه شده بودم. 🔹️ از مدرسه آمدم خانه. اصلاً حوصله خواهرم هانیه کوچولو را هم نداشتم؛ وقتی آمد توی اتاقم  و کتاب هایم را از قفسه ریخت پائین، با صدای بلند گفتم: مامان بیاید این بچه را از اتاقم ببرید بیرون! مامان آمدند داخل اتاق و گفتند: مثل اینکه امروز توی مدرسه مسئله‌ای شده که حوصله هانیه را نداری! 🔹️دست هانیه را گرفتم و سرش را بوسیدم و گفتم: راستش خودم هم وقتی سر هانیه داد می زنم ناراحت می شوم‌، اصلا تقصیر این مانی است، حوصله ام را سر برده، خیلی توی کلاس سر به سرم می‌گذارد!  🔹️مامان آمدندکنارم نشستند و گفتند: خب! گفتم: چیزی نشده!  مامان گفتند: به خاطر هیچ چیز به هم ریخته ای؟ 🔹️با مِن مِن گفتم: فقط آقای ناظم گفته فردا با پدر یا مادرتان بیاید مدرسه. مامان گفتند: نمی‌خواهی بگویی چه اتفاقی افتاده؟ 🔹️ گفتم: زنگ تفریح من و مانی توی حیاط دعوای مان شد و دست به یقه شدیم، یک دفعه آقای ناظم به طرف‌مان آمد و گفت، اگر فردا با پدر یا مادرتان به مدرسه نیایید مجبورم فیلم دعوای تان را که دوربین مداربسته ضبط کرده به آقا مدیر نشان بدهم. 🔹️ مامان گفتند: خودت فکر می‌کنی اگر من فردا بیایم مدرسه، مشکل تو و مانی حل می شود؟ 🔹️ گفتم: نمی‌دانم، فکر نکنم.‌ مامان گفتند: اتفاقاً فکر کن و ببین چه چیزی باعث شده تو و مانی که دوست های خوبی با هم بودید هر روز سر یک بهانه‌ای با هم بگو مگو می کنید؛ به‌نظرمن فقط خودت می توانی این مشکل را حل کنی. 🔹️ گفتم: چطوری؟  مامان آئینه را از روی دیوار برداشتند و گرفتند جلویم و گفتند: الان چه می بینی؟  🔹️گفتم: خب معلوم است خودم را! مامان گفتند: به همین آسانی رفتارهایت را هم ببین و بنویس مشکل از کجا شروع شده! مامان این را گفتند و دست هانیه را گرفتند و از اتاق بیرون رفتند. 🔹️  از روی میز یک برگه برداشتم. با خودم گفتم: اگر آقا مدیر فیلم دعوا را ببیند! اگر بابا بشنود پسرش دعوا کرده؟ اصلاً چرا من و مانی با هم  مرتباً دعوا می‌کنیم؟ کارهایی را که نباید انجام می دادم روی کاغذ نوشتم: ▫️سر هانیه داد زدم. ▫️بعضی وقت ها تکالیفم را دیر می نویسم. ▫️وسایلم را به هانیه نمی دهم. 🔹️همانطور که داشتم می‌نوشتم یادم آمد چند روز پیش، سر زنگ علوم، موقع درست کردن کاردستی، قیچی‌ام را به مانی ندادم و کاردستی‌اش خراب شد و به من گفت، خیلی خسیس هستی، حتماً از دستم ناراحت شده بود! 🔹️سریع از اتاق بیرون رفتم و از مامان خواستم تا با گوشی‌اش یک پیام به مادر مانی بفرستد. من می‌گفتم و مامان تایپ می‌کردند: سلام مانی، ببخشید نمی خواستم کاردستی ات خراب شود، اگر دوست داری بیا خانه ما تا با هم کاردستی درست کنیم. 🔹️ مامان پیام را فرستادند. گفتم: اگر مانی قبول نکند چه؟ مامان گفتند: وقتی شما اشتباهت را قبول کردی و می خواهی جبرانش کنی، حتماً مانی هم می‌پذیرد. 🔹️ صدای پیام آمد. مانی نوشته بود: اگر قول بدهی همه‌اش نگویی این مال من است، آن مال من است و خسیس بازی در نیاوری، می آیم. 🔹️ به مامان گفتم: خب دوست ندارم وسیله هایم خراب شود!  مامان گفتند: حالا می شود ماژیک سبزت را به من بدهی؟ می خواهم جلوی اسمت به خاطر این کار خوبت ده تا ستاره بکشم. 🔹️گفتم: ماژیک سبزم؟ خیلی دوستش دارم. مامان گفتند: اگر ‌ندهی با ماژیک سیاه خودم یک شکلک اخمو جلوی اسمت می‌کشم! بعد هر دو با هم زدیم زیر خنده. نویسنده: مرجان شکوری @FahmeGuran
🌿🌺🌿 🌹ای خدایی که بر همه ی امور من شاهد و ناظر هستی ،مرا بواسطه ی امام زمانم کمک کن تا بتوانم قدرت مشاهده را در خود فعّال سازم و در انجام کارها و برنامه هایم تورا بعنوان مراقب همیشگی خود از یاد نبرم.🤲 🌿🌺🌿 @FahmeGuran
d30b21befe78659fc2f852893b726a1c55938967-480p.mp3
زمان: حجم: 2.04M
🌿⚘🌿 🔺️توضیحات دختر عزیز قرآنی در مورد سوره مبارکه ی بروج🍃 🌹شاخه گل صلوات تقدیم بهشون @FahmeGuran
🌿💐🌿 🌹خدایا ،ای شاهد بر همه ی شاهدها ،شاهد باش که من ،تمام پیامبران ،امامان،ملائکه و بندگان خوبت را دوست دارم و راه آنها را می پیمایم . 🌿💐🌿 @FahmeGuran
🌿💐🌿 🌹ای خدای شاهد ،کمکم کن تا با در نظر گرفتن شما بعنوان یک شاهد قدرتمند و یاری پیامبر(ص)و اهلبیتشان (علیهم السّلام)که شاهدان دیگر من هستند بتوانم کارهای با ارزش تری را انتخاب کنم تا در پیشگاهت آبرومندتر باشم و سبب شود الویت های برنامه هایم را به خوبی تشخیص دهم . 🌿💐🌿 @FahmeGuran
🌿🌿🌿 ✨بچه ها توی جلسه ی اول با انواع نظارت بیرونی آشنا شدیم و اینکه ما از بیرون دیده میشیم. ✨متوجّه شدیم که مدل نظارتهای بیرونی هم با هم فرق داره: 🔹️بعضی نظارت ها برای ایجاد امنیت مثل👈 اینجا 🔹️بعضی نظارت ها برای این هست که متخلّف شناسایی بشه مثل👈 اینجا و ... 🌿🌿🌿 @FahmeGuran
🌿🌿🌿 ✨بچه ها یادتونه یه داستانی خوندیم👈اینجا👉داستان خسیس بازی ✨توی این داستان با نظارت درونی آشنا شدیم. ✨بچه ها نظارت درونی یعنی اینکه هر کسی باید حواسش به خودش باشه ،مراقب خودش باشه و سعی کنه به جای اینکه عیبهای بقیه رو ببینه بیشتر به خودش توجّه داشته باشه و سعی کنه عیبهاشو ببینه و اونها رو برطرف کنه✅ ✨بچه ها اگر یادتون باشه یه فعالیت هم👈 اینجا در مورد نظارت درونی براتون گذاشتم. 🌿🌿🌿 @FahmeGuran
🌿🌿🌿 ✨بچه ها ما برای اینکه بتونیم خودمونو بهتر از بیرون ببینیم و متوجه عیبهای خودمون بشیم خیلی خوبه که از دیگران مثل دوستانمون یا اطرافیانمون بخوایم که اونها ما رو توصیف کنند.🍃 ✨ما از طریق توصیف دلسوزانه ی دوستانمون می تونیم نقاط قوت و ضعفمون رو متوجه بشیم و سعی در برطرف کردن اونها داشته باشیم مثل دانش آموز عزیز قرآنیمون که در این مورد صحبت کردن.😊 🌿🌿🌿 @FahmeGuran
🌿🌿🌿 ✨بچه ها توی جلسه ی اول سوره ی مبارکه ی بروج یه فیلم در مورد لانه سازی مورچه ها دیدیم👈اینجا ✨و فهمیدیم که همانطوری که مورچه ها در نظر ما کوچکن و ما از پشت یه ظرف شیشه ای می تونیم کارهای اونها رو ببینیم و ثبت کنیم ما هم در جهان هستی مخلوقات کوچکی هستیم که تمام کارهایی که انجام می دیم توسط شاهدانی ثبت میشه✅ ✨بچه ها یه نگاه مهربون هست که همیشه و همه جا شاهد ماست و نه تنها ما رو از بیرون بلکه از درون هم می بینه و اون نگاه مهربون ، همون خدای عزیز ماست.💐 🌺والله عَلی کُلّ شَیء شَهید🌺 ✨گلهای قرآنی حالا که خدای مهربون، شاهد کارهای ماست ماهم باید مراقب رفتارهامون باشیم.🍃 🌿🌿🌿 @FahmeGuran