#انواع_روحیه_ها 👤: روحیهی لیز و دنیازده
🔹درباره دنیازدگی:
هنگامى كه بينوايان رنج ديده از شب فقر و ذلت، به سپيده دم ثروت و صبحگاه عزتها و اعتبارها مىرسند، برق ثروت چشمهاشان را مىگيرد و دلهاشان را مىبندد... خوشحالى در آنها موج مىزند... حتى پايكوبى در آنها نمودار مىشود و حالت دنيا زدگى و ليزى به آنها دست مىدهد. اينها مغرور نيستند؛ كه خود باختهاند... بحثهاى جدى را نمىتوانند تحمل كنند. هر چه آنها را به خويشتن نزديك كند و آنها را از لحظه بيرون بياورد، آنها را رنج مىدهد و مىرماند. اينها فرارى از خويشتن هستند و زندانى لحظههاى ثروت و عزت.
🔹عوامل دنیازدگی:
1⃣ بچه هايى كه توقع و اميدِ چيزى را نداشتهاند و ناگهان پيش از انتظار خويش سوغاتى گرفتهاند ... چنان شلوغ مىكنند و چنان جست و خيز برمىدارند و خوشحال مىشوند كه در اين حال هيچ نمىفهمند. آنها كه كم مىخواستهاند و زياد بدست آوردهاند و ظرفيت دارايىشان را ندارند، اينها به تعبير قرآن «فَرِحْ» مىشوند
2⃣ اين بىظرفيتى و پريافتن، هنگامى كه با اعجاب چشمها و بزرگداشت ديگران همراه مىشود خطرناكتر مىگردد و اين حالت فرار و ليزى و دنيا زدگى را به اوج مىرساند
3⃣ انسانى كه از گذشتهى خود بريده و از آينده چشم پوشيده و خود را زندانى لحظهها و مدفون دارايىها گردانده، اين چشم پوشى از گذشته و آينده و از حركتها و تحولها و اين چشم دوختن به حال و به لحظه، او را فريب مىدهند و او را گول مىزنند
🔹روش سازندگی و درگیری:
1⃣ اين روحيهها، همانند بچههاى شلوغ و بىآرام، تاب شنيدن مستمر و مستقيم را ندارند. خود ما وقتى كوچكتر بوديم، هر چه نصيحتمان مىكردند مىخنديديم؛ مخصوصا اگر چند نفر بوديم، به يكديگر نگاه مىكرديم و طرف را دست مىانداختيم، يا فرار مىكرديم و مىرفتيم غرور يك دسته و ليزى و سر به هوايى دستهى ديگر، آنها را از شنيدن مستقيم و خطاب رو به رو مىرماند؛ اما هنگامى كه براى در بگويى، ديوارها هم گوش مىشوند و هنگامى كه داستان بگويى و از ناخود آگاهشان شروع كنى، سخت متأثر مىگردند و آهسته آهسته نزديك مىآيند و مىشنوند.
📚 #مسئولیت_و_سازندگی | ص ۲۸۵ الی ۲۸۷
#مدرسه_اندیشه_ورزی_فارا
#راستین_قلم_یکتا
@fara_motahari
#انواع_روحیه_ها 👤: سرد و سر در لاک
🔹درباره درونگرایی:
درون گرا و سر در لاك، كسى است كه فقط با خودش زندگى مىكند و با خيال خودش خوش است و از خيال خودش رنج مىبرد؛ به بيرون كار ندارد. حادثههاى بيرون او را گرم نمىكنند و او را حركت نمىدهند كه در او مسخ مىشوند و رنگ مىبازند.
🔹عوامل درونگرایی:
1⃣ ...اين شكستها و ضربههاى بيرون يكى از عوامل درونگرايى و عرفان شرق حساب مىشود، كه در كنار عوامل ديگر جايگاه خود را دارد.
نياز امنيت و آرامش هنگامى كه در بيرون تأمين نشود بايد از خود انسان و از درون او تأمين گردد. همانطور كه بدن هنگام كمبود غذاها از خود مايه مىگذارد و آب مىشود، اين درونگرايى هم، آب شدن انسان براى تأمين يك كمبود و يك نياز درونى است.
2⃣ در درون انسان ديدگاهها و صحنهها و جريانهايى است زيباتر از ديدگاههاى طبيعت و عميقتر از صحنههاى بيرون. آنها كه كليد اين نهانخانه را بدست مىآورند و با اين زبان آشنا مىشوند و به اين دنيا راه مىيابند، مشكل مىتوانند از اين گنجها چشم بپوشند و مشكل مىتوانند از زبان ديگرى بشنوند و مشكل مىتوانند دوباره به دنيا بيايند.
🔹روش سازندگی و درگیری:
1⃣ آنها كه س۷وار حادثهها مىشوند و به جاى فرار و بىتفاوتى و درگيرى، اين راه چهارم و اين بهرهبردارى را مىشناسند، برداشتهاى زيادترى خواهند داشت و در خود به ذلت نخواهند نشست. كه اين پايگاه درونى، تاب تازيانههاى بيرون را ندارد و آخرسر خودش هم فرو خواهد ريخت و در هم خواهد شكست و انسان را به جنون و مرگ خواهد سپرد.
2⃣ زيبايى و وسعت و عمق درون، براى آنها كه با آن كارى را شروع نمىكنند و از آنجا سكوى پرشى نمىسازند، فقط مىشود وسيلهى سرگرمى... آنها كه مىخواهند دريچههاى بيشترى از وجود بستهى خويش را بگشايند... بايد پس از فرار به خويش، از خويش هم فرار كنند. درون ما، سكويى براى پرش، بالى براى پرواز و توشهاى براى سفرهاى دراز دارد؛ و نمىتواند زندان سيار و قبرستان نزديك و همراه ما باشد.
📚 #مسئولیت_و_سازندگی | ص ۲۹۳ الی ۲۹۹
#مدرسه_اندیشه_ورزی_فارا
#راستین_قلم_یکتا
@fara_motahari
#انواع_روحیه_ها 👤:
روحیهی خونسرد و بیرگ و بیتفاوت
🔹درباره بی تفاوتی:
شايد در لحظههاى شتاب و عجله، گرفتار خونسردهايى شده باشى كه خيلى آرام، لميدهاند و هيچ باكشان نيست كه چه مىگذرد و چه پيش مىآيد.
در آن لحظه كه تو، خون، خونت را مىخورد و هر سلولت فرياد است و دهان است، او تمام وجودش همچون كوه آرام، فريادهايت را به تو باز مىگرداند.
🔹عوامل بی تفاوتی:
اين فكر كه سوختن و آرام بودن، خوبى و بدى، زندگى و مرگ، همهاش يک پا مىرود و تفاوتى نمىكند، بىتفاوتى را بارور مىنمايد و اهميتها را نفى مىكند و حساسيتها را مىبرد؛ و هر چه باداباد و هر چه پيش آمد خوش آمد را شعار مىسازد.
بعضىها در تنهايى مىجوشند و كارهاى خود را كاملا انجام مىدهند، اما همين كه چشمشان به ديگران مىافتد و كاركنهايى را مىبينند، آرام مىگيرند و بىتفاوت مىنشينند.
🔹روش سازندگی و درگیری:
در اين هستى، بر فرض خدا را نفى كرديم، با پذيرش قانونمندى و نظم هستى و علمى بودن هستى، ديگر نمىتوانيم بىتفاوت و لوطىوار و عشقى حركت كنيم.
در هستى قانونمند، درگيرى با قانونها، با بهرهبردارى از آنها برابر نيست. كسى كه با آتش، با برق، با ميكروبها يا ... درگير مىشود و دل به دريا مىزند، با آن كس كه از اينها بهره مىگيرد و با آنها هماهنگ مىشود و آنها را اسير مىكند يكسان نيست. در هستى مقدر و هماهنگ، در هستى مرتبط و وابسته، بدى محبوس نمىشود و در يک جا نمىماند؛ كه جدا شدن يک نگاه از جايگاه خود بر تمام هستى اثر مىگذارد و تمام نسلها را در برمىگيرد.
و در اين هستى وابسته نمىتوان فسادها و لوطىگرىها را نديده گرفت و نمىتوان با مزاحمها و سنگهاى راه، صلح كلى شد. نمىتوان همه را خوب دانست و با همه دست داد.
📚 #مسئولیت_و_سازندگی | ص ۳۰۵ الی ۳۰۹
#مدرسه_اندیشه_ورزی_فارا
#راستین_قلم_یکتا
@fara_motahari