eitaa logo
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
5.1هزار دنبال‌کننده
213 عکس
62 ویدیو
6 فایل
قدمی کوتاه برداشتیم بلکه نظری افتد. محمدحسین فاریاب دکترای کلام اسلامی، دانشیار موسسه امام خمینی (ره) کپی مطالب بدون ذکر لینک، هیچ مانعی ندارد. سردار سلیمانی: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم. آنکس که باید ببیند، می‌بیند. @faryab110 @Mh_faryab
مشاهده در ایتا
دانلود
7⃣5⃣📌چرا ما انسان‌ها باید به دلیل گناه حضرت آدم علیه السلام از بهشت محروم شویم؟ 👈پاسخ 1️⃣ اساساً هیچ دلیلی وجود ندارد که ثابت کند، حضرت آدم علیه السلام برای زندگی در بهشت آفریده شده بود، بلکه قرآن می‌فرماید: «انی جاعل فی الارض خلیفه» بدین معنا که حضرت آدم علیه السلام برای زندگی روی زمین آفریده شده بود. بنابراین، از ابتدا قرار بوده که او فقط مدتی در آنجا باشد. 2️⃣ما انسان‌ها اصلا قرار نبوده در بهشت زندگی کنیم تا الان بخاطر نبودن در آنجا اعتراض کنیم. 3️⃣ هدف از آفرینش انسان این بوده که با زندگی روی زمین و پشت سر گذاشتن امتحانات بتواند به کمال برسد و سرانجام استحقاق رفتن به بهشت را پیدا کند و اینگونه اشرف مخلوقات شود. 4️⃣درباره اینکه اساساً حضرت آدم علیه السلام در بهشت موعود بوده و با گناه از آنجا اخراج شده است، فرداشب سخن می‌گوییم ان شاءالله. https://eitaa.com/Faryab110
8⃣5⃣📌 گناه حضرت آدم علیه السلام در بهشت چگونه قابل توجیه است؟ 👈 پاسخ 1⃣در قسمت قبل گفتیم که اصلا قرار نبوده حضرت آدم در بهشت بماند و چنین نبوده که گناه او، موجب محرومیت ما از بهشت شده باشد. 2⃣اینک می‌گوییم اصلا حضرت آدم علیه السلام در بهشت نبوده و مرتکب گناهی نشده است. 3⃣جنت در اصل به معنای باغ است. حضرت آدم علیه السلام در بهشت موعود نبود. چراکه اولا در بهشت امر و نهی وجود ندارد. ثانیاً بهشت، مقصد انسان‌ها پس از انجام طاعات است. ثالثا اخراج از بهشت بی‌معنا است. 4⃣ویژگی‌های این باغ در قرآن، با دنیوی بودن آن هم ناسازگار است؛ چراکه بر پایه آیات قرآن، در این باغ، هیچ‌گونه درد و رنجی و ... وجود ندارد، و این نکته با دنیوی بودن ناسازگار است. 5⃣ چنانکه علامه طباطبایی فرموده، این یک بهشت برزخی بوده که موقتی بودن و رنج نداشتن از ویژگی‌های آن است. 6⃣ حضرت آدم علیه السلام مرتکب گناه نشد. زیرا امر و نهی بر دو گونه است: الف. امر و نهی ای که در سعادت اخروی انسان تأثیرگذار است و موجب استحقاق ثواب یا عقاب می‌شود. ب. امر و نهی ای که در سعادت اخروی انسان تأثیرگذار نیست، و موجب به دست آوردن یا محرومیت از یک منفعت دنیوی می‌شود. 7⃣ گناه، مربوط به دسته اول از امر و نهی است نه دسته دوم. 8⃣ از آیات قرآن کریم، به خوبی استفاده می‌شود که نهی از خوردن از آن درخت، از دسته دوم است؛ چراکه پیامد آن نافرمانی را مساوی با محرومیت از برخی منفعت های مادی برمی‌شمارد. 8⃣بنابراین، نمی‌توان آن نافرمانی را گناه به شمار آورد، هرچند از کسی چون حضرت آدم علیه السلام انتظار می‌رفت که مراعات چنین نهی ای را نیز می‌کرد؛ به همین دلیل گفته میشود که کار او، ترک اولی بود. https://eitaa.com/Faryab110
📌هر شب، یک سوال 👈در داستان سفر حضرت موسی و خضر علیهماالسلام، حضرت خضر علیه‌السلام یک پسر را به دلیل اینکه در آینده، والدینش را به سوی کفر هدایت می‌کند، به قتل رساند. آیا این کار، قصاص قبل از جنایت نیست؟ تا فرداشب... سلامتی و تعجیل در ظهور یوسف زهرا سلام الله علیها صلوات. 🌹🌹
9⃣5⃣📌اینکه حضرت خضر علیه‌السلام یک جوان را بخاطر جرمی که قرار بود در آینده مرتکب شود، به قتل رساند، قصاص قبل از جنایت نیست؟ ✍ پاسخ 1️⃣ قوانین حاکم بر جهان دو گونه است.‌به دیگر سخن، دو نظام در جهان هستی وجود دارد: الف. قوانین تشریعی (نظام تشریع) این قوانین، در قالب دین به انسان‌ها گفته می‌شود. این قوانین فراگیر هستند و مبنای تعامل انسان ها با یکدیگر، همین قوانین هستند. تعامل پیامبر و امام با مردم هم بر پایه همین قوانین تشریعی است، از این جهت هم است که گفته می‌شود آنها مأمور به ظاهر هستند نه باطن. یکی از قوانین دینی تشریعی، حرمت قصاص قبل از جنایت است. ب. قوانین غیرتشریعی(نظام تکوین) این قوانین، هرچند، کلیت دارند، ولی استفاده از آنها در اختیار خداوند یا کسی است که از جانب خداوند متعال اجازه دارد. برای نمونه، آزمودن انسان‌ها از طریق وارد ساختن رنج (بیماری، مرگ عزیزان، خشکسالی و ... )، یک قانون مربوط به نظام تکوین است که همگی بر پایۀ علم مطلق خداوند و مصلحت واقعی انسان ها انجام می شود. همچنین او می تواند شب مرا بیمار سازد تا ناگزیر از خانه خارج نشوم، چون اگر خارج شوم، اتفاق بسیار ناگواری برای من خواهد افتاد. روشن است که انسان‌ها شرعا نمی‌توانند با چنین اموری (مانند کشتن عزیزان یک نفر) او را بیازمایند یا مانع از خروج او از منزل شوند. 2️⃣بر این اساس، خداوند متعال یا کسی که از سوی او اجازه دارد، آن‌جا که مصلحت می‌بیند، می‌تواند خلاف قوانین تشریع عمل کند. حضرت خضر علیه‌السلام از سوی خداوند متعال چنین اجازه‌ای داشت، به همین دلیل بود که در پاسخ اعتراض حضرت موسی علیه السلام، فرمود: «ما فعلته عن امری؛ این کار را از سوی خود انجام ندادم». (کهف، 82) 3️⃣بنابراین، قصاص قبل از جنایت، در نظام تشریع جایز نیست، ولی اگر مصلحت بالاتری در میان باشد، خداوند متعال که عالم به تمام مصالح است، می‌تواند آن را انجام دهد یا کسی را مأمور انجام آن کند. 4️⃣ ممکن است یک از مصلحت های کشتن آن پسر این باشد: بنا بود که این پسر، هم خودش کافر شود و هم والدینش را کافر کند. کشته شدن این فرزند، هم لطف به خودش بود و هم لطف به والدینش؛ چراکه در سرای دیگر، به جرم کافرشدن و کافرکردن، عقاب نمی شود؛ حال آنکه اگر خضر علیه السلام او را نمی کشت، هم کافر می شد و هم والدینش را کافر می کرد و در سرای ابدی، تا ابد عذاب می شد. البته درک تمام مصالح موجود در این واقعه، برای ما امکان پذیر نیست، تا انتظار داشته باشیم خداوند چنین کاری را برای هر کافری قبل از کافرشدن و مرگ طبیعی، انجام دهد. https://eitaa.com/Faryab110
🌹🌹 با سلام خدمت سروران گرامی شب‌های جمعه، سوال طرح نمی‌شود. التماس دعا
هدایت شده از مشفقون
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قابل توجه جبهه حق، طلاب، انقلابی ها، متدینین و ... ✅ ما یک صاحبی داریم که همه چیز ما در اختیار اوست... معیار چیز دیگری است نه «بَه بَه» و یا «اَه اَه» دیگران... 🔸 نکات و توصیه هایی ناب در كلام مرحوم آیة الله مصباح یاعلی🌹 محمد صالح مشفقی پور 💎 @Moshfeghoun 💐
0⃣6⃣📌 چرا خداوند کسی را که می داند کافر می شود و تا ابد در جهنم خواهند ماند، می آفریند؟ آیا این کار، اجحاف در حق او نیست؟ ✍ پاسخ 1⃣خداوند متعال، انسانها را می‌آفریند تا با اختیار خود به سعادت برسند. اگر کسی کافر شود و تا ابد در جهنم باشد، عالمانه و عامدانه این راه را پیموده و نمی‌تواند اعتراض کند. چنین نیست که چون خدا از قبل، علم داشته، او کافر شده. بلکه او با اختیار خود کافر و جهنمی شده است. 2⃣ لازمه این شبهه و سوال آن است که خداوند متعال فقط آنهایی را بیافریند که مستقیماً وارد بهشت می‌شوند. 3⃣ آفرینش بر اساس اسباب مادی و اذن الهی صورت می‌گیرد. خداوند میداند که فرزند یک زوج خاص، کافر می‌شود. اگر خداوند نخواهد که این فرزند متولد شود، چند کار می‌تواند انجام دهد: الف. مانع از به دنیا آمدن این زوج هم شود. ب. مانع از اختیار آنها برای ازدواج آنها با هم شود و نگذارد این دو با هم ازدواج کنند. ج. مانع از اختیار آنها برای فرزندآوری شود. د. مانع از اثربخشی فعل آنها برای فرزندآوری شود. 4⃣همه این چهار فرض، درباره والدین و والدین والدین و ... این زوج خاص هم صدق می‌کند، چراکه برای متولد شدن این فرد کافر، باید هزاران هزار ازدواج شکل پذیرد و برای ممانعت از متولد شدن او، باید هزار هزار ازدواج سر نگیرد؛ در حالی‌که در این هزاران هزار ازدواج می‌تواند هزاران هزار فرد مومن به دنیا آید و اگر این هزاران هزار ازدواج سر نگیرد، هزاران هزار مومن نمی‌توانند پا به عرصه وجود بگذارند. بعلاوه اینکه، ممکن است از نسل خود همین کافر هم، انسان‌های مومن فراوانی به دنیا آیند. 5⃣بنابر این، برای آنکه این فرد به دنیا نیاید، لازم است بسیاری از اسباب از کار بیفتند، بسیاری از انسان‌ها فاقد اختیار شوند، بسیاری از مومنانی که میشد به دنیا آیند، دیگر به دنیا نیایند؛ حال آنکه چنین فرضی اولا با اختیار انسان ناسازگار است، زیرا لازمه اختیار انسان آن است که بتواند با فردی ازدواج کند که حاصل آن یک فرزند کافر شود. ثانیاً با نظام احسن مبتنی بر نظام علیت و اسباب و مسببات نیز سازگار نیست. https://eitaa.com/Faryab110