eitaa logo
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
4.1هزار دنبال‌کننده
187 عکس
38 ویدیو
6 فایل
قدمی کوتاه برداشتیم بلکه نظری افتد. محمدحسین فاریاب دکترای کلام اسلامی، دانشیار موسسه امام خمینی (ره) کپی مطالب بدون ذکر لینک، هیچ مانعی ندارد. سردار سلیمانی: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم. آنکس که باید ببیند، می‌بیند. @faryab110 @Mh_faryab
مشاهده در ایتا
دانلود
6⃣3⃣📌 شبهه ناسازگاری علم پیشین خدا با اختیار انسان چگونه قابل حل است؟ ✍ پاسخ اصل اشکال: اگر خداوند از قبل به افعال ما علم دارد، ما یا می توانیم خلاف علم او عمل کنیم، یا آنکه نمی توانیم. در فرض اول، علم خدا تبدیل به جهل می شود، در فرض دوم، ما فاقد اختیار می شویم. باید از کدام یک از این دو گزینه به نفع دیگری دست برداشت؟ علم مطلق الهی یا اختیار انسان؟ 👈پاسخ: 1⃣ کسی که چنین شبهه ای مطرح می کند، وجود خداوند را به عنوان موجود کامل مطلق پذیرفته است. همچنین او علم پیشین الهی را نیز یکی از صفات لازم خدا می داند؛ وگرنه اگر خدا را قبول نداشته باشد، این پرسش برای او بی معناست، دست کم اینکه باید گفت که این شبهه بر فرض پذیرش وجود خدا مطرح است. 2⃣وجود اختیار در انسان ها هم به نحو بدیهی و وجدانی است. اگر هم بر فرض کسی منکر اختیار باشد که اولاً نمی تواند اشکال تعارض میان علم پیشین با اختیار را مطرح کند؛ ثانیاً او را نسبت به اختیار، متنبه و بیدار می کنیم. مثلا می گوییم همین اشکالی که مطرح کردی، با اختیار بود یا بی اختیار؟ روشن است که باید بگوید از روی اختیار. 3⃣حال در پاسخ به شبهه، میگوییم: اختیارمان را با علم حضوری و وجدانی می یابیم؛ پس روشن می شود که واقعاً اختیار داریم. پس روشن می شود که علم پیشین الهی، اختیار را از ما نگرفته است. پس هم او علم پیشین به افعال ما دارد و هم ما اختیار داریم. اگر علم پیشین خدا، اختیار را از ما می گرفت، نمی توانستیم اختیار را با علم حضوری و وجدانی بیابیم. 👌تمام!!!! https://eitaa.com/Faryab110
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
6⃣3⃣📌 شبهه ناسازگاری علم پیشین خدا با اختیار انسان چگونه قابل حل است؟ ✍ پاسخ اصل اشکال: اگر خداون
✌️با سلام. برخی عزیزان، خواستار توضیح بیشتری درباره این متن شده اند؛ ازاینرو، این توضیح تکمیلی را ارسال می کنم. یک. با علم حضوری و وجدانی اختیار خودمان را می یابیم، پس علم خدا اختیار را از ما سلب نکرده است. این یک پاسخ مبنایی است. دو. فعل ما مجموعه ای از حرکات ظاهری همراه با اختیار درونی است و او به همۀ اینها علم دارد. پس او در حقیقت به این مجموعه که اختیار هم بخشی از آن است، علم دارد. به دیگر سخن، او علم دارد که من با اختیارم چه کاری انجام می دهم. سه. مانند آنکه بنده علم دارم که پسرم امشب از روی اختیار، شام می خورد. اینکه من چنین علمی دارم، موجب نمی شود که او مجبور به خوردن شام شود. https://eitaa.com/Faryab110
0⃣6⃣📌 چرا خداوند کسی را که می داند کافر می شود و تا ابد در جهنم خواهند ماند، می آفریند؟ آیا این کار، اجحاف در حق او نیست؟ ✍ پاسخ 1⃣خداوند متعال، انسانها را می‌آفریند تا با اختیار خود به سعادت برسند. اگر کسی کافر شود و تا ابد در جهنم باشد، عالمانه و عامدانه این راه را پیموده و نمی‌تواند اعتراض کند. چنین نیست که چون خدا از قبل، علم داشته، او کافر شده. بلکه او با اختیار خود کافر و جهنمی شده است. 2⃣ لازمه این شبهه و سوال آن است که خداوند متعال فقط آنهایی را بیافریند که مستقیماً وارد بهشت می‌شوند. 3⃣ آفرینش بر اساس اسباب مادی و اذن الهی صورت می‌گیرد. خداوند میداند که فرزند یک زوج خاص، کافر می‌شود. اگر خداوند نخواهد که این فرزند متولد شود، چند کار می‌تواند انجام دهد: الف. مانع از به دنیا آمدن این زوج هم شود. ب. مانع از اختیار آنها برای ازدواج آنها با هم شود و نگذارد این دو با هم ازدواج کنند. ج. مانع از اختیار آنها برای فرزندآوری شود. د. مانع از اثربخشی فعل آنها برای فرزندآوری شود. 4⃣همه این چهار فرض، درباره والدین و والدین والدین و ... این زوج خاص هم صدق می‌کند، چراکه برای متولد شدن این فرد کافر، باید هزاران هزار ازدواج شکل پذیرد و برای ممانعت از متولد شدن او، باید هزار هزار ازدواج سر نگیرد؛ در حالی‌که در این هزاران هزار ازدواج می‌تواند هزاران هزار فرد مومن به دنیا آید و اگر این هزاران هزار ازدواج سر نگیرد، هزاران هزار مومن نمی‌توانند پا به عرصه وجود بگذارند. بعلاوه اینکه، ممکن است از نسل خود همین کافر هم، انسان‌های مومن فراوانی به دنیا آیند. 5⃣بنابر این، برای آنکه این فرد به دنیا نیاید، لازم است بسیاری از اسباب از کار بیفتند، بسیاری از انسان‌ها فاقد اختیار شوند، بسیاری از مومنانی که میشد به دنیا آیند، دیگر به دنیا نیایند؛ حال آنکه چنین فرضی اولا با اختیار انسان ناسازگار است، زیرا لازمه اختیار انسان آن است که بتواند با فردی ازدواج کند که حاصل آن یک فرزند کافر شود. ثانیاً با نظام احسن مبتنی بر نظام علیت و اسباب و مسببات نیز سازگار نیست. https://eitaa.com/Faryab110
7⃣6⃣📌چرا خدا ما را به زور و جبر آفرید؟ ما نمی‌خواستیم آفریده شویم. 👈پاسخ 1⃣ظاهر این سوال می‌گوید که پرسشگر یا پرسشگران از بودنشان راضی نیستند، حال آنکه در عمل هر کاری می‌کنند که بیشتر عمر کنند. بنابراین آنها از بودنشان راضی هستند و گرنه کاری می‌کردند که نباشند. 2⃣ این سوال، آنجا درست است که انسانها وجود داشته و حق انتخاب میان آفریده شدن و آفریده نشدن را داشته باشند، حال آنکه اصلا چنین نبوده است. 3⃣ اصل آفرینش، کاری نیکوست که انسان اگر به طور صحیح از آن استفاده کند به بالاترین سعادتها می‌رسد و اگر از آن درست استفاده نکند به بدترین شقاوت ها می‌رسد. مانند دانشگاه. ممکن است کسی در دانشگاه دنبال عیاشی برود و بعداً بگوید دانشگاه جای بدی است. حال آنکه دانشگاه به خودی خود، جای مفیدی است ولی او از آن به خوبی استفاده نکرده است. 4⃣ پرسشگر گمان کرده که آفریده شدن او، چنین بوده که خداوند یهویی تصمیم گرفته او را بیافریند. او را بدون اسباب مادی آفریده و به دنیا انداخته است. حال آنکه اساسا آفرینش چنین نیست. فردی به نام حسن بن علی بن احمد بن محمود بن رشید بن مالک را در نظر بگیرید. برای به دنیا آمدن حسن، باید علی، احمد، محمود، رشید و مالک هم آفریده شوند. اگر حسن نخواهد به دنیا بیاید ناگزیر تمام این افراد هم نباید باشند یا آنکه خداوند در اختیارهای آنها برای فرزندآوری دخالت کند تا نگذارد حسن به دنیا آید!! که چنین کاری با مختارآفریدن انسان ناسازگار است. https://eitaa.com/Faryab110
0⃣5⃣1⃣📌آیا سرنوشت انسان قابل تغییر است؟ رابطه‌ی میان سرنوشت و اختیار انسان چیست؟ ✍️پاسخ 1️⃣اختیار انسان از اموری است که هم با وجدان قابل درک است و هم اینکه اگر انکار شود، ارسال پیامبران و مسأله معاد، لغو و بی معنا خواهد شد؛ خدا برای انسان فاقد اختیار پیامبر نمی فرستد و او را بهشت یا جهنم نمی برد. 2️⃣برای اینکه انسان کاری انجام دهد، مجموعه ای از عوامل باید دست به دست هم دهند که یکی از آنها، اختیار خود انسان است. 3️⃣برای نمونه، وقتی انسان بخواهد ماشین خود را به حرکت درآورد، باید تمام اجزای ماشین سر جای خود باشند، آنگاه اختیار انسان بر حرکت ماشین استوار باشد، در این صورت است که ماشین شما به حرکت در می آید. 4️⃣خداوند نیز می داند که در مکان و زمان خاصی، انسان با اختیار خود ماشینی را که تمام اجزایش سر جایش است، به حرکت در می آورد، همین پدیده را به عنوان سرنوشت و تقدیر در لوح محفوظ رقم می زند. 5️⃣بنابراین، اختیار انسان، در تعیین سرنوشت تأثیر اساسی دارد و اگر انسان در این مثال، اختیار نمی کرد، چنین سرنوشتی تعیین نمی شد. حاصل آنکه، سرنوشت، بر پایۀ اختیار انسان است، نه آنکه اختیار انسان را سلب کند. 6️⃣سرنوشت نهایی انسان نیز با همین فرمول، رقم خورده است. تأثیر عوامل مؤثر در تحقق یک پدیده به همراه اختیار انسان.(در یادداشت فرداشب، نکتۀ اخیر را توضیح خواهم داد) ✅برای پیوستن به کانال یادداشت‌های اعتقادی از لینک زیر وارد شوید: 🆔@faryab110
5⃣5⃣1⃣📌بنابر روایات، مقدرات انسان ها در شب قدر تعیین و به امام معصوم عرضه می شود. این حقیقت، چگونه با اختیار انسان قابل جمع است؟ ✍️پاسخ 1️⃣مقصود از تقدیر اعمال انسان، آن است که خداوند متعال در چنین شبی با علم به اینکه انسانها تا سال آینده با اختیار خود چه کارهایی انجام می دهند و نیز مجموعۀ عوامل تأثیرگذار در زندگی آنها، تعیین می کند که در سال آینده برای آنها چه اتفاقی رخ می دهد. 2️⃣خداوند متعال با توجه به شایستگی های افراد، بر اساس حکمت خود، انسان را به افعال نیک هدایت خاص می کند(قصص، 56) که البته انسان در قبول این هدایت نیز مختار است. 3️⃣بنابراین در شب قدر، یکی از اموری که تعیین می شود، مقدار هدایت ها و عنایت های خاصه ای نیز است که شامل انسان ها در سال آینده می شود. 4️⃣شب قدر برتر از هزار ماه است (قدر، 3) و اعمال و دعاهای انسان در این شب بیش از هر زمان دیگری، در تعیین مقدار این هدایت ها تأثیرگذار است. بدین معنا که خداوند متعال با توجه به اصرار بنده اش، در رسیدن به سعادت، هدایت های بیشتری را برای او در نظر می گیرد. 5️⃣بنابراین، تعیین مقدرات در شب قدر نه تنها با اختیار انسان منافاتی ندارد؛ بلکه همین اختیار و تلاش مختارانۀ اوست که موجب جلب بیشترین هدایت های الهی و در نتیجه بهترین اعمال اختیاری خواهد شد. ✅برای پیوستن به کانال یادداشت‌های اعتقادی از لینک زیر وارد شوید: 🆔@faryab110
0⃣1⃣2⃣📌اتفاقات عالم ذر، چگونه با اختیار انسان در زندگی دنیوی سازگار است؟ ✍ پاسخ 1⃣عالم ذر، به عالمی قبل از عالم دنیا گفته میشود که خداوند انسان‌ها را به شکل ذره، حاضر و از آنها برای ربوبیت خود اقرار گرفت. 2⃣جزییات عالم ذر به طور کامل برای ما روشن نیست، در عین حال، اصل وجود عالم ذر به دلیل کثرت روایات، پذیرفتنی است. 3⃣یکی از مسایل عالم ذر، چگونگی پاسخ انسان‌ها به پرسش‌های مطرح شده در آن عالم (مانند سوال از ربوبیت خدا و ولایت اهلبیت) است که به قول برخی، موجب تعیین ظرفیت خاص وجودی برای انسان‌ها شده یا آنکه سرنوشت انسان را به طور قطعی در این دنیا تعیین کرده است. 4⃣در پاسخ باید گفت که اصل وجود اختیار برای انسان در این دنیا از امور بدیهی است و هر انسانی به طور وجدانی آن را می‌یابد. 5⃣نیز ارسال پیامبران برای انسان‌ها در این دنیا، نشان از وجود اختیار برای انسان‌ها نسبت به تعیین سرنوشت خود در این دنیا را دارد. 6⃣با این حال، حتی اگر بپذیریم که چگونگی پاسخ انسان‌ها به پرسش‌های عالم ذر، موجب تعیین ظرفیت آنها برای زندگی در این دنیا شده باشد، در عین حال، این امر، موجب سلب اختیار انسان نیست، بلکه مانند آن است که مثلاً کسی در آمریکا یا در یک خانواده فاسق متولد شود و دیگری در قم یا در یک خانواده مومن متولد شود. 7⃣مکان تولد انسان‌ها ممکن است در سرنوشت آنها تأثیرگذار باشد، ولی به طور قطعی سرنوشت آنها را تعیین نمی‌کند، به همین ترتیب، ظرفیت تعیین شده برای انسان‌ها نیز سرنوشت آدمیان را به طور قطعی مشخص نمی‌کند، بلکه افراد می‌توانند با اختیار خود، مسیر زندگیشان را تغییر دهند. 8⃣ ضمن آنکه خداوند متعال نیز، با توجه به همان ظرفیت، با ایشان برخورد می‌کند. ✅با ما در کانال یادداشت‌های اعتقادی همراه شوید. 🆔@faryab110
1⃣4⃣2⃣📌اگر خداوند متعال، انسان را برای رسیدن به کمال از طریق اعمال اختیاری آفریده، تکلیف کسانی که در کودکی یا در حال دیوانگی از دنیا می روند یا به وسیلۀ دیگران کشته می شوند، چه می شود؟ آنها در حالی از دنیا می روند که نمی توانند به کمال برسند. ✍️پاسخ 1️⃣این دنیا اقتضاءات خاص خود را دارد. بیماری، مرگ و میر، کشته شدن به وسیلۀ دیگران و ... همگی از این قبیل هستند. قرار هم نیست که انسانها به اندازه هم عمر کنند یا مانند هم بمیرند یا به اندازۀ هم به کمال برسند. 2️⃣خداوند با همین وضعیت، انسان را آفریده تا به کمال برسد. سرانجامِ کمال طلبی انسان، زندگی جاودانه در بهشت است. انسانی که به کمال رسیده، وارد بهشت می شود و انسانی که وارد بهشت می شود به کمال رسیده است. 3️⃣اما تنها راه رسیدن به کمال، عمل اختیاری خود فرد در این دنیا نیست. بلکه گاه، نحوۀ عمل دیگران با انسان، برای انسان کمالی می آفریند. برای نمونه، ظلم ظالم به مظلوم، برای مظلوم، کمال ایجاد می کند؛ مانند کشته شدگانی که از روی ظلم، کشته شده اند یا رنجهای غیراختیاری (مانند بیماری) که انسان متحمل میشود، موجب کمال او میشود. (ثواب الاعمال، ص193) 4️⃣همچنین انسان ها در برزخ، هرچند عملی در آنجا انجام ندهند، ولی عمل اختیاری دیگران (مانند خیرات، عمل نیک فرزند صالح و ...) موجب کمال آنها در برزخ میشود. نیز، رسیدن انسان به مرحلۀ یقین نسبت به حقایقی که تا پیش از آن، آنها را انکار می کرد یا آنکه تنها به آنها علم ـ نه یقین ـ داشت، موجب کمال انسان است. 5️⃣ کودکان یا مجانینی که فرصت انجام عمل را نداشته اند، چنین نیست که به کمال نرسند. دیوانگان بابت مشقت هایی که از زندگی سخت در این دنیا می بینند، همچون سایر افرادی که از ناحیۀ دیگران مورد رنج قرار می گیرند، به کمالاتی می رسند و نوزادان بابت رنج محرومیت از لذتهایی که می توانستند به آن برسند، به کمالاتی میرسند. 6️⃣بعلاوه، بر پایۀ برخی دیدگاهها و روایات، این قبیل افراد در آن دنیا مورد آزمایش یا آزمایشهایی قرار می گیرند و کامیابی یا ناکامی آنها در سعادت و شقاوت آنها تأثیرگذار است.(الکافی، ج3، ص248) در خصوص کودکان مومنان نیز روایاتی وجود دارد که مستقیماً وارد بهشت میشوند که به معنای رسیدن آنها به کمال است.(من لایحضره الفقیه، ج3، ص409) 7️⃣نکتۀ پایانی آنکه، چنین نیست که اگر کسی عمر بیشتری کرد، لزوماً به کمال بیشتری می رسد یا آنکه اگر نوزاد و مجنون مانند دیگران بود، حتماً به کمالاتی برابر یا بیشتر از دیگران دست می یافت. ✅کانال یادداشتهای اعتقادی 🆔@faryab110
9️⃣6️⃣2️⃣📌شیطان دوست دارد انسانها گمراه شده و به جهنم بروند. اگر انسانها به جهنم بروند شیطان به خواسته اش رسیده است؛ پس چرا خداوند جهنم را آفریده است تا شیطان به خواسته اش برسد؟ ✍️پاسخ 1️⃣خداوند متعال انسان را موجودی مختار آفریده است که بتواند خوب یا بد شود. لازمۀ مختاربودن انسانها آن است که برخی کافر و برخی مؤمن؛ برخی صالح و برخی فاسد؛ برخی ظالم و برخی مظلوم میشوند. روشن است که شیطان دوست دارد انسانها کافر، فاسق و ظالم شوند. 2️⃣در دنیای کنونی، زندان ساخته می شود تا مجرمان و تبهکاران برای تحمل مجازات خود به آنجا روند. آیا میتوان گفت چون خواستۀ شیطان آن است که انسانها ظلم و جنایت کنند و در نتیجه به زندان روند، ما نباید زندان بسازیم و ظالمان و جنایتکاران را مجازات کنیم؟ 3️⃣لازمۀ عدل الهی نیز آن است که بدکاران عذاب و نیکوکاران پاداش داده شوند. جهنم قرارگاه عذاب بدکاران است. اگر قرار باشد بدکاران و ظالمان عذاب نشوند و به جهنم نروند، عدل الهی زیر سوال میرود. 4️⃣اینکه جهنم همان جایی است که شیطان دوست دارد، انسانها گناه کنند و به آنجا بروند، سخن صحیحی است، ولی این مطلب اشکالی به خداوند وارد نمیکند، بلکه باید به انسانهای خطاکار اعتراض کرد که چرا کاری کردید که شیطان به خواسته اش برسد نه آنکه به خدا اعتراض کنید که چرا جهنم را آفرید تا عدالت اجرا شود. ✅کانال یادداشتهای اعتقادی 🆔@faryab110