eitaa logo
فیش های مطالعاتی یک طلبه
557 دنبال‌کننده
33 عکس
21 ویدیو
0 فایل
در این کانال، فیش هایی پراکنده از مطالعات خودم یا دیگر دوستان که جالب و مهم باشد، گذاشته میشود، در حیطه های مختلف. فیش های قرآنی و روایی در این کانال مستقلا گذاشته میشود: @AyatRevayatEjtemai ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 چند کلمه درباره برچسب تحجر ▫️در ایام انتخابات و خصوصا بعد از، دو گروه و دو جریان حزب اللهی به شدت شروع کردن به زدن و تخریب هم دیگه، جریانی که رو نماینده خودش میدید و جریانی که رو نماینده خودش میدید ▫️این دو جریان همچنان در حال زدن و هم دیگه هستند. هم اون زمان گفتیم و هم امروز میگیم که این امری به شدت هست و اصلا همخوانی با نداره. ▫️البته کردن فکرها و کنش ها هیچ اشکالی نداره اما نقد هم آدابی داره که عموما از هر دو طرف رعایت نمیشه لذا ختم به و و میشه خلاصه هر دو جریان اشتباهات فاحشی داشتند. ▫️اما اخیرا بعد از انتخابات یک جریانی راه افتاد که شروع کرد به جا انداختن و و اون بر ▫️اوج این مسئله، با بحث تحجر و اسلام خوارجی استاد در محرم بود که مفصل به این بحث پرداختند و بعد از اون هم توسط اساتید دیگه و حتی دنبال شد و در فضای مجازی هم به شدت پخش و بحث شد ▫️در نگاه امام راحل، دیگریِ ، است. اسلام امریکایی هم دو شاخه دارد: و ▫️هم باید با تجدد مقابله کرد و هم تحجر، هر دو را باید نقد و نفی کرد. اما سوال مهم این است که از بین این دو، کدام جریان و و است؟ قطعا در دستگاه فکری رهبران انقلاب، اساسی تر و مهمتر است. ▫️ما نمیگوییم نباید تحجر را نقد کرد، اتفاقا باید حسابی هم نقد کرد اما بدانیم از آن، تجدد است. بله برخی به اسم انقلابیگری هرچه توانستند نثار بزرگان نظام، علما و... کردند، از و و و های مختلف از بی بصرت و... که قطعا این روش غلط و اشتباه است ▫️هیچگاه یک انقلابی چنین رفتار نمیکند اما نکته مهم این است که آیا اصلی ترین مشکل امروز ما این جریان است؟ کسی در نقد این جریان حرفی ندارد. اتفاقا برای رشد ، باید این جریان را نقد کرد. اما مشکلی اصلی امروز ما این تفکر است؟ به نظر ما اینگونه نیست. ▫️چیزی که استاد در منبرشان به آن دقت نکردند و را و اساسی معرفی کردند و اساسا را تحجر دانستند. ▫️این نگاه قطعا غلط است. همان گونه که در عصر حضرت امیر عده ای گرفتار این شدند، امروز نیز عده ای دچار این کج فهمی هستند و فکر میکنند تحجر مشکل اصلی است. ▫️عجیب تر و از آن، این که بچه حزب اللهی ها و بچه های را مصداق تحجر معرفی میکنند. من منکر این نیستم که بچه حزب اللهی ها اشتباهاتی دارند و گاهی کنش شان مصداق تحجر است اما با این شیوه برخورد مشکل دارم. ▫️اینها به جریان که میرسند، با یک بحث میکنند و برخورد میکنند که فقط دیدن دارد، اینجا حرف از است، اینجا نباید تند برخورد کرد، اینجا باید داشت و کرد و با آنها کنار آمد و... ▫️اما به بچه حزب اللهی ها که میرسند را مستقیم در شکم فرو میکنند و با بدترین لحن و شکل برخورد میکنند. اگر آن طرف روشش غلط است، خب ما هم که داریم با همان روش غلط شروع میکنیم به برچسب زدن و حذف کردن. ▫️این همان است، اساسا اگر بدنبال اصلاح بچه حزب اللهی ها هستیم، روشش این نیست که از استفاده کنیم، اصلا چه لزومی دارد هی برچسب تحجر بزنیم و آن وقت آنقدر در استفاده از آن را در بیاوریم که دیگر طرف مقابل حالش از شنیدن نقد ما بهم بخورد، ▫️خب همان محتوا را قشنگ بیا و بگو و کن اتفاقا اینگونه خیلی راحت تر مخاطب از شما این را میپذیرد، ▫️اما وقتی با عصبانیت و با برچسب تحجر این را مطرح میکنیم، قطعا هیچ گاه از شما نخواهد پذیرفت بلکه اگر تا دیروز در چشم او هم داشتید، امروز دیگر از مرجعیتش خواهید افتاد، چیزی که بارها دیده ایم و در این ماجراها هم مجدد دیدیدم. ▫️خلاصه اینکه، هیچگاه از این برچسب ها برای بچه حزب اللهی ها استفاده نکرده و نمیکنند، البته نقد میکنند، اما نه اینگونه، نه با برچسب زدن اتفاقا بارها از زدن برچسب و سوپر حزب اللهی و... نهی کرده اند و اینها را ادبیات دشمن دانسته اند ▫️اما نمیدانم چه اصراری است که همدیگر را در بیاوریم و هی بهم برچسب بزنیم. بازهم تکرار میکنم، منکر برخی رفتارهای برخی مذهبی ها نیستم، اما مشکلم روش برخورد با آنهاست. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
💠 ایجاد ترس و ارعاب، راهبرد کارآمد باطل و شیطان 🔺آخرین فتنه ای که در حکومتش با آن درگیر بود، مسئله بود. نیروهایش را به شهرهای مرزی حضرت امیر میفرستاد و صریحا میگفت من به دنبال تسخیر شهرها نیستم بلکه تنها انگیزه ام، غارت کردن و بهم ریختن شهر و و ارعاب در دل مردم آنجاست. 🔺کتاب به نقل از میگوید: به من گفت: تو را با لشكر انبوه و ساز و برگ جنگى مى‌فرستم. از مسير فرات به برو. اگر آن جا لشكريانى ديدى بر آنان بتاز و غارت كن، وگرنه پيش برو تا شهر را غارت كنى. اگر در آن جا لشكريانى نيافتى، برو تا به ، شبيخون بزنى. سپس به نزد من بازگرد. مبادا به نزديك شوى! چرا كه اگر بر مردم انبار و مدائن بزنى، گويا كوفه را غارت كرده‌اى. 🔺در ادامه معاویه برای این غارات سه کارکرد میشمارد و میگوید ما از این غارات به دنبال این سه هدف هستیم: 1️⃣ اولا در دل مردم عراق می اندازد. (تَرهَبُ قُلوبَهُم) 2️⃣ ثانیا هواداران ما را نيز كه در فكر جدا شدن از آنان‌اند را مى‌بخشد و باعث میشود همچنان در بین آنها بمانند. (و تُجَرِّئُ كُلَّ مَن كانَ لَهُ فينا هَوىً مِنهُم و يَرى فِراقَهُم) 3️⃣ ثالثا كسانى را كه از پيشامدها مى‌ترسند را به سوى ما مى‌كشانَد و عملا اینها جزو نیروهای ما خواهند شد. (و تَدعو إلَينا كُلَّ مَن كانَ يَخافُ الدَّوائِرَ) 🔺در ادامه نیز تاکید میکند: به هر آبادى‌اى كه رسيدى كن و هركس را كه با خودت همفكر نديدى و اموال را كن كه اين كار هم مثل كشتن است و دل‌ها را بيشتر به درد مى‌آورد. (و خَرَّبَ كُلَّ ما مَرَرتَ بِهِ مِنَ القُرى، وَ اقتُل كُلَّ مَن لَقيتَ مِمَّن لَيسَ هُوَ عَلى رَأيِكَ‌، وَ احرَبِ‌ الأَموالَ‌، فَإِنَّهُ شَبيهٌ بِالقَتلِ و هُوَ أوجَعُ لِلقُلوبِ‌) 📌پ.ن: ▫️ و ارعاب، یک راهبرد مشترک بین جبهه حق و باطل است. هم شیطان و اصحابش در طول تاریخ از این راهبرد استفاده کرده و میکنند و هم انبیا و قرآن کریم امر میکند که سپاهیان اسلام باید در دل دشمنان خود ایجاد رعب کنند. ▫️نکته مهم در چرایی استفاده از این راهبرد است. چون مهمتر از ، احساس و است. اگر دقت کنیم خواهیم دید که خیلی مهم نیست زندگی یک انسان چقدر در واقعیت خوب است بلکه مهم این است که آیا آن انسان احساس و ادراک خوبی از زندگی اش دارد یا نه. ▫️در این ماجرا نیز همین است. در واقعیت رژیم منحوس در عملیات ، ضربه سنگینی خورده اما میخواهد با و ، ذهنیت و را به نحو دیگری صورت بندی کند. ▫️لذا با برساخت رسانه ای، هم ذهنیت مردم را نسبت به واقعیت تغییر میدهد و هم در دل مردم ارعابی ایجاد میکند که مردم از عملیات موفق خود پشیمان بشوند. ▫️پس اولا متوجه باشیم که دشمن ضربه سنگینی خورده و احتمالا واکنشی داشته باشد ولی برای مردم ما که تجربه دفاع مقدس را دارند، این زد و خوردها چیزی نیست. در واقع نباید متاثر از ارعاب او، دچار بشویم. اما ثانیا، داشته باشیم که صادق است، پس نه بترسیم و نه بترسانیم بلکه به دیگران بدهیم. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 تفاوت و تفکیک بین نظر امام و تصمیم ایشان 🔺 نقل میکند بن ابى سرح، اسلام که آورد، به نحوی بود و حضرت، قرآن را به او املاء میکرد. بعد میگوید: پيامبر به او «الكافرين» املا مى‌كرد اما او به جاى آن، «الظالمين» مى‌نوشت. به او «عزيز حكيم» املا مى‌كرد اما او «عليم حكيم» مى‌نوشت و مانند اين موارد. 🔺وقتی به عبدالله بن سعد میگفتند چرا چنین میکنی، در پاسخ میگفت: من هم مانند آنچه محمّد مى‌گويد، مى‌گويم و مانند آنچه ‌محمّد مى‌آورد، مى‌آورم. یعنی به نحوی کرد. اینجا بود که خداوند آیه93 انعام را درباره او نازل کرد: ➕«و كيست‌ ستمكارتر از آن كس‌كه بر خدا دروغ بست؟ يا گفت: «به من وحى شده!»، در حالى كه چيزى به او وحى نشده؟ و يا آن كه گفت: «به زودى مانند آنچه خدا نازل كرد، نازل مى‌كنم»؟». 🔺عبدالله بن سعد عملا شد و به فرار کرد. لذا پيامبر به كشتن او فرمان داد اما چون او برادر رضاعی(شيرىِ) بن عفّان بود، به همین دلیل عثمان شروع کرد به اصرار و خواهش و التماس کردن از پیامبر و آنقدر این کار را ادامه داد تا پيامبر از عبدالله بن سعد دست كشيد. 🔺سپس پيامبر فرمود: «آيا كسى در ميان شما نبود كه به سوى اين (عبدالله بن سعد) برخيزد و پيش از آن كه دهم، او را بكشد؟». گفت: اگر با چشم به ما اشاره مى‌كردى، او را مى‌كشتيم. پيامبر فرمود: ➕من، كسى را با نمى‌كشم؛ چون پيامبران، چشم خيانتكار ندارند. این را دیگر شما باید متوجه میشدید و کار او را پیش از امان من، تمام میکردید. 📌پ.ن: ▫️از این گزارش و موارد مشابه آن، برداشت میشود نباید بین و خلط کرد. اینگونه نیست که هر نظر امام تبدیل به تصمیم ایشان بشود. اینگونه نیست که هر تصمیم امام نیز مبتنی بر نظرشان باشد. این مسئله هم نسبت به است و هم نسبت به امام و . ▫️نسبت به امام معصوم، موارد متعدد داریم که حضرت نظرشان یک چیزی بوده اما تصمیم شان چیز دیگری شده است. به عنوان نمونه نظر این نبود که والی مصر بشود اما با اصرار خواص خصوصا تصمیمش انتخاب او شد. یا در نظر پیامبر بر دفاع در شهر بود اما به خاطر برخی نکات، تصمیم شان چیز دیگری شد. یا نظر امیرالمومنین ردّ بود اما به خاطر مخالفت اصحاب، تصمیم شان چیز دیگری شد. و موارد متعدد دیگر. ▫️وقتی نسبت به امام معصوم این نکته صادق است، نسبت به امام غیر معصوم نیز به طریق اولی این مسئله صادق است. این است که تصمیم شان در یک فرآیندی شکل میگیرد که عامل ، به شدت در آن اثرگذار است. ▫️البته نظر خواص تنها عامل نیست بلکه در مواردی داریم که نظر خواص چیزی بوده اما امام جامعه، تصمیمی غیر از نظر خواص گرفته اند یعنی نظر خود را تبدیل به تصمیم کرده اند مانند موارد حساسی مثل عدم پذیرش به عنوان والی شام یا ماجرای ورود به ، اما در اینجا میخواهیم بگوییم نظر خواص در شکل گیری تصمیم امام، کم اثر نیست. ▫️رهبران انقلاب، نه اند و نه ! لذا تصمیمات شان صرفا برخاسته از نظر خودشان نیست. بلکه بر اساس «و شاوِرهُم فی الأمر» ناظر به و نهادهای رسمی و همینطور و نیز هست. چه اینکه حتی امام معصوم نیز در چنین بستری تصمیم گیری میکند. ▫️بنابراین نسبت دادن هر تصمیمی به نظر رهبری و یا منتظر ماندن برای ابلاغ تصمیم رهبر در هر امری، کار صحیحی نیست. چرا که تصمیم امام و رهبر در ظرف ، ، و ما سمت و سو پیدا میکند، بلکه گاهی اوقات، برخی خواص به خاطر غفلت مؤمنین از همین امر، راحت تر امام و رهبر را مجبور به تصمیم خاصی کرده یا تصمیم خاصی را به نظر رهبری منتسب میکنند. ▫️به عنوان نمونه مسئله ، پدیده ای بود که نظر رهبر انقلاب بر آن نبود و ایشان موافق این پدیده نبود اما برخی و ایشان را مجبور به گرفتن این تصمیم کرد. لذا تحقق برجام نبود اما ایشان بود. ‼️ البته این متن به دنبال تطبیق این مسئله بر نیست، اینکه بخواهیم بگوییم نظر رهبری با تصمیم شان در این مسئله متفاوت بوده است محل بحث این متن نیست، چه اینکه صحبت رهبر انقلاب در خطبه تاریخی دیروز، کمک بسیاری در فهم این نکته میکند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9