eitaa logo
✍️قلم زنی✒️
212 دنبال‌کننده
612 عکس
115 ویدیو
3 فایل
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم ذره ای بودم و مهـــر تو مـرا بالا برد اینجا محفلی است، برای قلم زنی در عرصه‌ی نگارش دل‌نوشته‌های تحلیلی، تاریخی و ناگفته‌هایی از جنس افکار زن نگار ارادتمند #فاطمه_شکیب‌رخ دکتری تاریخ @Shakibrokh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یَا إِلَهِی وَ رَبِّی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ لِأَیِّ الْأُمُورِ إِلَیْکَ أَشْکُو وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْکِی‏ اى خداى من اى پروردگار من و سید و مولاى من از کدامین سختی های امورم بسویت شکایت کنم و از کدام یک به درگاهت بنالم و گریه کنم… @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«چادر زدایی» پروژه حجاب زدایی، که سال ها پیش توسط روشنفکران غرب زده آغاز شد؛ دو هدف اصلی داشت، در مرحله ی اول متوجه حذف چادر زن ایرانی بود، و‌ در مرحله بعد، برای حجاب زدایی تلاش می کرد. اما در دوران فعلی به دلیل کاهش کیفیت حجاب در میان زنان ایرانی، این پروژه با تمرکز بر هر دو هدف دنبال می شود، یعنی همزمان که در صددِ عادی سازی بی حجابی برآمده اند، از چادر زدایی نیز غافل نمانده اند! علت توجه هدایتگران این پروژه به چادر زدایی، نقش مهمی است که چادر به عنوان یک حجاب اسلامی-ایرانی در انقلاب اسلامی ایران، ایفا کرده است! در این باره "ریون کرکت" مسئول سابق شبکه جاسوسی سازمان سیا CIA، بیان می کند؛ چادر‬⁩، نمادی است که وجود انقلاب را در سر هر چهارراه به نمایش می گذارد، با چادر می توان این احساس را پدید آورد که انقلاب اسلامی هنوز زنده و جاوید است. این کلامِ یک سیاست مدار حرفه ای، به خوبی مبین این مطلب خواهد بود که چادر در دوران معاصر، تنها یک نوع حجاب و یا یک پوشش شرعی کامل نیست، بلکه افزون بر وظیفه تعبدی بودن، نماد مهمی، برای مبارزه با استکبار و حفظ وطن از ورودِ اجانب فاسد نیز به شمار می آید. ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
از خـاک پـاک میـهن و آب خلیـج فارس کـوته شــده دو دست طـمع‌کـار اهـرمن تـا مرد جنگ باشد و یـاران جان به کـف پــیروز و جــاودانــه بــمانـد سرای من 🌺دهم اردبیهشت ماه، سالروز خروج اجانب از خلیج همیشه فارس گرامی باد🌺 @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«مقام معلم» معلمان را به انبیاء تشبیه کرده اند، زیرا که مقام تعلیم، جایگاهی عظیم دارد! یک معلم تنها، درس پس نمی دهد، بلکه در برابر دانش آموزان، به عنوان یک الگوی تمام عیار، در مقام تعلیم حاضر می شود. کردار، گفتار و پندار معلمان، به مصداق آئینه ای می ماند که پاکی و ناخالصی های درون را به وضوح، بازنمایی می کند! تصویر بازتابانده شده از شخصیت یک معلم، در نهایت بر روح و روان متعلمان، اثر می نهد! از این رو، نتیجه ی این انعکاس در احوالات روحی، فکری، اخلاقی و علمی جامعه ی دانش آموزان، قابل مشاهده خواهد بود! در این مسیر، چنانچه جامعه ما نسبت به سنوات ‌پیشین، راه کمال و رشد را برگزیده باشد، یعنی که معلمان فرهیخته و‌ بالنده بر مصدرها نشسته اند و چنانچه غیر از آن تصور شود، باید برای ناخوشی احوال آیندگان، به چاره جویی نشست! در واقع از آن رو، جایگاه مقام یک معلم، در اجتماع مسلمانان، به مقام انبیاء، تشبیه شده که معلمان مقام هدایت جوامع انسانی را به دوش خواهند کشید! با توجه به اهمیت بی مثال جایگاه معلم، بر نظام اسلامی، واجب است که در گزینش مربیان انسانی، بیش از آنچه در زمان فعلی، توجه می شود، همت گمارند! زیرا که بخش مهمی از تربیت و تعلیم فرزندان مسلمانان، بر دوش معلمان، محول شده است! ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یاد استاد فرهیخته ی اندیشمند، شهید مرتضی مطهری، دوازدهم اردبیهشت ماه، مفتخر به گرامی داشت مقام معلم شد. این روز به یادماندنی، بر معلمان و اساتید ارزشمند کانال قلم زنی، تبریک و تهنیت باد. آرزوی سربلندی، سلامتی و عاقبت بخیری را از خداوند متعال برای شما عزیزان خواستارم. ان شاءالله که همه ی شما عزیزان شامل حال این حدیث شریف از امام صادق علیه السلام باشید که فرمودند: « هركس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمان ها، به بزرگى ياد شود و گويند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل كرد و براى خدا آموزش داد.»🦋 ارادتمند فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
رابعه عَدَویّه، بانوی صوفی و شاعر عربی در سدهٔ دوم هجری بود که به تاجُ الرجال با کنیهٔ امُ الخیر، ملقب است. از رابعه عدویه کلماتی، آموزنده به ما رسیده است؛ در تاریخ آورده اند که او بسیار اشک می ریخت، همین که سخن از آتش به میان می آمد مدهوش می شد و می گفت؛ استغفارنا يحتاج الى استغفار، ما از استغفارمان باید استغفار کنیم، این همان معرفت بلندی است که سالار شهیدان - صلوات الله علیه - در دعای عرفه عرضه می دارد؛ «الهی من كانت محاسنه مساوى فكيف لا تكون مساويه مساوی» خدایا، کسی که خوبی‌های او بدی است بدی هایش چگونه بد نباشد، کسی که خوبی خود را خوب بداند معلوم می شود ـ به خیال خودش ـ به پایه های رفیعی دست یافته است، کسی که نماز می خواند و خیال می کند که کاری کرده است و دیگر نمی داند که همه این توفیقات به برکت لطف الهی است، کسی که اشکی می ریزد و استغفاری می کند و خیال می کند، کار مهمی کرده است، اینها محاسنه مساوی است، حسنه او سیئه است، چه رسد به سیئه او، این بانو هم می گوید که: استغفار ما خود محتاج استغفار دیگری است. زیرا همین استغفار نیز مشوب و ناخالص می باشد. او هرگز چیزی از مردم نمی پذیرفت و می گفت: «ما لى حاجة بالدنیا» وقتی شنید سفیان ثوری می گوید: «وا حزناه» تا کی ما باید غمگین باشیم؟ گفت: وا قلة حزناه، باید متأثر باشیم که چرا کم محزون هستیم. من می نالم که چرا ناله ام کم است، تو می گویی اصل حزن چرا؟ اما من می گویم: کمی حزن چرا؟ منبع، جوادی آملی، زن در آيینه جمال و جلال، ص ۲۲۸ @Ghalamzaniii
✍️قلم زنی✒️
رابعه عَدَویّه، بانوی صوفی و شاعر عربی در سدهٔ دوم هجری بود که به تاجُ الرجال با کنیهٔ امُ الخیر، مل
از این بانو (رابعه عدویه)، سخنان آموزنده دیگری نیز رسیده است، از جمله این که به همه توصیه می نمود: «اكتُموا حسناتكم كما تكتمون سيئاتكم واعدات له» همانگونه که بدی های خود را پنهان می کنید تا کسی نبیند، خوبی های خود را هم پنهان کنید، چون اظهار و ظهور خوبی برای یک انسان نقص است، زیرا که خودنمایی است. بزرگان اهل معرفت می گویند؛ ظهور اولیای الهی در عبودیت برای آنها اولی و لذیذتر است تا در ربوبیت! اگر ضرورت اقتضا نکند، هیچ یک از اولیای الهی معجزه نشان نمی دهند؛ زیرا، اعجاز ظهور ربوبیت یعنی مظهر پروردگار شدن است. ما كان لرسول أن يأتي بآية الا باذن الله هیچ پیامبری حق نداشته که آیه و معجزه بیاورد جز با اذن الهی. منبع؛ جوادی آملی، آئینه جمال و جلال، ص ۲۲۹ @Ghalamzaniii
«پندی قابل تامل» دوستی می گفت در فجازی فقط برای همفکراتون بنویسید. به مخالفاتون کار نداشته باشید. ‏نوشته‌های شما فقط بر همفکراتون اثر داره و تلاش برای جذب مخالف، آب در هاون کوبیدن و اسرافِ وقته! از رسانه‌هایی که روانشناس دارند یاد بگیریم. از بی بی سی و بچه هاش! هیچ وقت دنبال اقناع مخالفشون نیستند! و به جای آن، برای تقویت همفکراشون، تماماً معطوف هستند! در واقع وقتی همفکراتون رو محکم کنید، این جمعِ محکم، می تونه در جامعه اثر گذار باشه، اما جمع متلاشی، که هر کدوم یک ساز می زنند، هیچ تاثیری بر اجتماع نداره، بلکه بخاطر اظهار نظرهای متناقض، باعثِ پیشرفتِ مخالفان هم میشه! امیرالمؤمنین ‌علیه‌السلام، راجع به برخی از اصحابش، توبیخی دارد که خیلی جالبه! می فرماید؛ ای کاش معاویه، با من معامله صرافی می کرد! صرف دینار به درهم؛ ده نفر از شما را می گرفت و یکی از یاران خودش را به من می داد! (نهج‌البلاغه،خطبه۹۷) ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِى، وَأَفْرَطَ بِى سُوءُ حَالِى... وَقَصُرَتْ بِى أَعْمَالِى، وَقَعَدَتْ بِى أَغْلاَلِى خدايا ! بلاى من بزرگ است، و بدى حالم از حد گذشته است و اعمالم چنان اندك و كم و كوتاه است كه نمى تواند مرا به نجات و سعادت برساند و زنجيرهاى وابستگى هاى بى اندازه ام به دنيا و تعلّقاتم به امور مادى و ديگر صفات ناپسند، مرا زمين گير نموده و از پاى انداخته و به ناتوانى و عجز نشانده است. @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
DoaNodbeh.mp3
3.96M
دعای ندبه، که مشهور به استغاثه و درخواست کمک از امام زمان (عج) و ابراز تأسف بر غیبت ایشان است. این دعا برای اولین بار توسط محمد بن جعفر مشهدی، یکی از علمای قرن ششم هجری قمری، در کتاب مزار کبیر ثبت شده و سپس توسط سید ابن طاووس در کتاب اقبال الاعمال نیز به امام صادق (ع) نسبت داده شده است. با این حال، برخی منابع دیگر مانند محدث نوری، این دعا را به نقل از مزار کبیر و سایر منابع روایت کرده‌اند. مَتَىٰ نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِکَ فَقَدْ طالَ الصَّدىٰ ؟ چه زمان از آب وصل خوشگوارت بهره‌مند می‌شویم؟ که تشنگی ما طولانی شد… «اللهم لَـیِّن‌قَـلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِک‌» @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانو مجتهده امین، یکی از سالکان الی الله بود که حدود ۴۰ سال قبل از دنیا رفت. ایشان تالیفات و شاگردان بسیاری از خانم ها داشت. "بانو امین" می گفت: هر وقت حضرت عزرائیل (ع) برای گرفتن جان کسی وارد محله ما می‌شوند، من متوجه حضور ایشان می‌شوم و می‌دانم که به کدام خانه می‌خواهند بروند و جان چه کسی را می‌خواهند بگیرند!» استاد صفوی قمی از بانو امین می پرسد: «بانو! شما چگونه به این مرتبه رسیدید و اینگونه اسرار برای شما مکشوف می‌شود؟» بانو امین گفت: «من در اثر انس با قرآن به این مرتبه رسیده‌ام و هرچه بیشتر به قرآن می‌پردازم و غرق در آیات الهی می‌شوم، این حالت بیشتر به من دست می‌دهد و حجاب‌ها برایم کنار می‌رود.» یازدهم مهر ماه سال ۱۳۵۶ علامه طباطبایی با همسر خویش به اصفهان آمده و در منزل مرحوم حاج آقا منصور زاده، یکی از وعاظ مشهور، بودند و ایشان برای دیدار بانو امین اظهار علاقه و ارادت می کردند. آقای جواد امین، که از بستگان بانوی ایرانی بود، زمینه ملاقات این دو بزرگوار را فراهم کرد. در این دیدار علاوه بر مرحوم علامه و همسرشان، شیخ رضا ناطق که از وعاظ مشهور اصفهان هستند و بنده نیز حضور داشتم. به منزل بانو که وارد شدیم ایشان با متانت و وقار خاصی در حالی که بسیار محجبه بودند ما را پذیرفتند. دقایق، یکی پس از دیگری می گذشت و علامه و بانو در کمال سکوت نشسته بودند. آقای ناطق به بنده گفتند: چنین مجلسی که دو مفسر و فیلسوف در آن حضور دارند حیف است با سکوت طی شود. شما سؤالی بپرسید تا باب سخن گشوده شود و ما از محضر این دو بزرگوار استفاده کنیم. بنده از مرحوم علامه در مورد «مخلصین» سؤال کردم که چه کسانی هستند و چرا قرآن کریم آنان را از دیگران استثناء کرده است؟ حضرت علامه فرمود: بندگان مخلص بر حسب اعمالشان جزا داده نمی شوند از این رو حساب آنها از سایرین کاملا جدا بوده و شیطان هم در برابر آنها بیچاره است. پرسیدم: چگونه می توان به این درجه رسید و مخلص شد؟ فرمودند: همیشه باید به یاد خدا باشید «فاذکرونی اذکرکم». برای خلاصی از هر وسوسه شیطانی و گمراهی، خدای تعالی را یاد کنید. گفتم: بهترین اذکار چیست؟ مرحوم علامه و بانوی ایرانی به یکدیگر نگریسته و سپس فرمودند: لا اله الا الله از بهترین اذکار است. از قلب سلیم پرسیدم که در سوره شعراء به آن اشاره شده است. بانو فرمودند: قلب سلیم قلب لا یکون فیه الا الله. قلب سلیم قلبی است که در آن غیر خدا نباشد و مخلصین هم دارای قلب سلیم هستند. پرسیدم: آیا امکان دارد کاری کنم که حجاب ها کنار رود و به کشف و شهود نایل شویم؟ فرمودند: بله حتما می شود: «و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض لیکون من الموقنین.» @Ghalamzaniii
تشیع پیکر مطهر شهدای گمنام در مسجد مقدس جمکران. شهیدان می رون‌ نوبت به نوبت خوشا آن روز که نوبت بر من آید دعاگوی همراهان کانال قلم زنی، هستم. @Ghalamzanii
حجت خدا جعفر صادق علیه السلام، نیمه شب بر سجاده عاشقی نشسته بود و درمناجات با معشوق، گل از گلش می شکفت. به سپاس و ثنای معبود، زبان گشوده بود و تاریکی شب، بر سجده های عاشقانه اش، سایه غیرت، می گسترانید. ناگاه، صدای گام های نامردی بر بام خانه ایشان شنیده شد، ربیع فرستاده منصور عباسی بود که ماموریت احظارِ استاد بی همتای بشریت را به کاخ غاصبان، بعهده داشت. نماز مولا که پایان یافت، دستور ناخلیفه به محضر ایشان، اعلام شد! صادق خدا بر روی زمین، عرضه داشت، مهلتی ده، تا لباسی مناسب به تن کنم. مهلت داده نشد، آستین مبارک حضرت به سوی درب خانه کشیده می شد و قدم های‌‌ برهنه ی حضرت استاد، بر خاک های ناهموار کوچه ها، به یادگار نقش می بست! فرزند رسول خدا (ص)، همو که چهار هزار شاگرد، بر پای منبر او دست نیاز به دریای معرفت الهی، می گشودند؛ با سری برهنه، نفس نفس زنان، راه خرابه ی خلیفه را پیش گرفته بود! ۶۵ بهار، از عمر ابوکاظم، می گذشت و اینک تحمل این مسیر طولانی، دشوار بود، آن مامور سنگدل، وقتی حال خسته ی امام را مشاهده کرد، از خویشتن برید و مولایمان را بر مرکبی سوار نمود! لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ، آه بر آن چهارپایان انسان نمایی که حتی بر ‌بدن مطهر شما رحم نکردند، تن بی جان شما بر ریگ های داغ بیابان، آرمیده بود که اسب هایشان را نعل تازه کوبیدند… آجرک الله یا صاحب الزمان ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه امام صادق.mp3
2.55M
بفرمایید روضه روضه جانسوز امام صادق علیه السلام 🎙️ علیه السلام @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند سالی بود که زهرا خانم، دوست صمیمی و دوست داشتنی من شده بود. تو فضائل اخلاقی و ایمانی چیزی برای رفاقت کم نداشت، او من رو جای دختر نداشته اش دوست داشت و من ایشون رو در جایگاه یک استاد دانا و با بصیرت می دیدم. عاشق شهدا بود، در همان اوایل ایام دوستی مون، به مسجد محله ی ما عنایتی شد و پنج شهید گمنام، آوردند! دیگه از اون موقع، زهرا خانم، صبح و شب کنار شهدا می نشست، زیارت عاشورا می خوند و راز مگو می گفت و می شنید! شوهر زهراخانم، چندان هم تیپ خودش نبود، ولی چون به خانمش علاقمند بود، همه جا همپا، همفکر، همدل و همراهش بود! عباس آقا، اینقدر با دل زهرا خانم کنار می اومد که چون خانمش ما دخترای پایگاه بسیج رو دوست داشت، شده بود، سرویس دربستی ما دخترا از خانه تا مسجد و بالعکس! در دعای کمیل و مراسمات مسجد، همیشه کنار هم می نشستیم، تا از هوای دل هم، حال بهتر بگیریم. اینقدر به هم عادت داشتیم که در ایام امتحانات دانشگاه وقتی مسجد نمی رفتم، روزی یکبار گوشی خونمون زنگ می خورد که ای دختر بی وفا کجایی؟! نمی گی دلم برات تنگ شده! یادم میاد که آخرین امتحانم خورده بود به روز عرفه. زهرا خانم سفارش کرد، خانم خانما، یادت نره عرفه بیایی ها، اون جلو جلوها برام جا بگیر، من کمی ممکنه دیر بیام! هنوز نمی دونم چرا قرار بود دیر بیاد! اون روز چشمم تا آخر دعا به در خشک شد، اصلا نفهمیدم چه دعایی خوندم، هر چقدر منتظرش شدم نیامد که نیامد! با دلشوره به خونه رفتم، که تلفن زنگ زد، عباس آقا بود، التماس دعا داشت؛ گفت خانمش، حالش بهم خورده و تو آی سیو بستری شده! دو روز بعدش، روز عید قربان، خبر دادند که زهرا خانم پَر کشید! بعدها فهمیدم، که یک اختلاف زناشویی مالی، دل این بانو رو آنطور شکست، که دیگه راهی برای تنفسش باقی نگذاشته بود! بعد از زهراخانم، از عباس آقا هم، حال و روزی باقی نموند، اونقدر در فراق همسرش گریه می کرد که صدای همسایه ها درآمده بود! بچه هاشون خانه رو بخاطر دلتنگی مادر ترک کردند، و آن خانواده محکم عاشق، یکباره متلاشی شد! اینا رو گفتم، برای تلنگر به خودم، که یادمون نره، همه آدم ها، با کلام منفی هم نوعشان شکسته می شوند، برخی تَرَک سطحی پیدا می کنند و بعضی عمیقِ عمیق، خرد می شوند! و اون روز خرد شدن آدمها، همون یوم حسرتی هست که بازگشتی نداره! قدر داشته هامون رو بدونیم، قبل از اینکه ازما گرفته بشوند! ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii