eitaa logo
✍️قلم زنی✒️
200 دنبال‌کننده
531 عکس
99 ویدیو
3 فایل
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم ذره ای بودم و مهـــر تو مـرا بالا برد اینجا محفلی است، برای قلم زنی در عرصه‌ی نگارش دل‌نوشته‌های تحلیلی، تاریخی و ناگفته‌هایی از جنس افکار زن نگار ارادتمند #فاطمه_شکیب‌رخ دکتری تاریخ تشیع @Shakibrokh
مشاهده در ایتا
دانلود
در روایتی از امام معصوم علیه السلام منقول است که برای انسان، زندگی گواراتر از عافیت و سلامتی نیست (فهرست غرر، ص ٢٥٣) و در حدیثی دیگر سلامتی بهترین نعمت‌ خدادادی شمرده شده است (بحار، ج ٧٨، ص ٣٦٥). روایات بسیار دیگری در شکرانه و سپاسگزاری سلامتی وجود دارد که آدمی هنگامی بر حقیقت این روایات واقف می شود که گرفتار بیماری و خستگی از درمان شده باشد! برای بیماران چشم انتظار دعاهای مومنان، آیه شریفه أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء، را قرائت کنیم. باشد که مادر اینجانب نیز در دعای شما خوبان شامل شود. @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قَدْ نَرى‌ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ «بقره، 144» (ما نگاه های منتظر تو را رو به آسمان می بینیم) الله من این روزها که چشمانم را به آسمان مهربانی ات دوخته ام، این آیه را تسلی خویش می دانم. راستی چقدر آسمانت زیبا و‌ پهناور است، گویی که هر بار با نظر به آسمان، دلم را در بزرگی اش گم می کنم… وقتی که احساس می کنم نگاه های منتظر مرا می بینی، داغی اشک های جاری بر گونه هایم را می فهمی… آرام می شوم و آرام تر می شوم هنگامی که به یاد می آورم، خدایی دارم که از رگ گردن به من نزدیک تر است «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید» یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ… آمین یا رب العالمین @Ghalamzaniii
این روزها گذر پوست به دباغ خانه افتاده و دیدار یک بیمارستان دولتی با آنهمه خصوصیات ناخوشایند برایم عجیب است! پرستارانی بی حوصله، خسته، کم توجه نسبت به شرایط بیماران با پزشکانی از دماغ فیل افتاده، در کنار تحمل بیماری مادر و درد و رنج حاصل از آن، حقیقتی نازیباست! اینکه ایرانیان را در هیچ کجای تاریخ جز در هنگام حمله مغولان، چنین ناخوش احوال وصف نشده اند! و اینکه امید و انسانیت جز لاینفک یک ایرانی بوده که به درخشش او در اعصار مختلف شایانی نموده! و چرا کنون با وجود بهترین شرایط رفاه در مقایسه به ادوار تاریخی، مردم ایران چنین دچار خشم و انتقاد از همه زمین و زمان هستند! می تواند موید کار شبانه روزی استعمار نو در تخریب احوال درونی ایرانیان باشد! انتقاد بی منطق و توقع بیجا و پرخاشگری در برابر مطالبه و از همه بدتر کم رنگ شدن حس انسان دوستی، در حال رسوخ به فرهنگ ملت ما است که در همین مکان عمومی بیداد می کند! ایکاش حضرات که نگران وقوع دوگانگی در جامعه هستند، نگران حال درخت آفت زده ی کهنسال فرهنگ ایران زمین هم باشند! ملت ما را رسانه های بیگانه تربیت می کند و ما انتظار فرهنگ اسلامی_ ایرانی از جامعه داریم! به راستی که آنچه کاشته شود، رویش می یابد نه آنچه توقع برداشت می رود!!! @Ghalamzaniii
چشم بیمار تو را دیدم و‌ بیمار شدم @Ghalamzaniii
«به نام نامی مادر» این روزها که بر من سخت می گذرد، نه؛ گاهی اصلا انگار نمی گذرد، گویی که با زخم عمیق بیماری ات می سوزم، آب می شوم، من هم ذره ذره، دارم تمام می شوم! چقدر این روزها به آغوش مهربانت، محتاج شده ام… گو چگونه می شود گسست و شکستگی ستون و تکیه گاه زندگی ام را به تماشا بنشینم و آرام بگذرم! عمری تو مرا به سینه خویش چسباندی و اکنون که من، تو را در آغوش می گیرم، بند بند دلم پاره می شود…روزی تو مرا با نوازش خویش سیراب می کردی، بوسه بر من می نواختی و اکنون که من تو را می نوازم، جان از دلم سر ریز می شود… راستی نمی دانی چقدر خدا را شاکرم که چشم هایت خوب نمی بیند و گوش هایت دقیق نمی شنود! گاهی باید نشنید و ندید تا بازی روزگار تمام شود، ورنه چهره ی شکسته من و خواهرم تو را نیز به غمی تازه مبتلا می کرد! هنوز هم چشم امید خویش را از رحمت پروردگار عالم بر نگرداندم، هنوز هم به لطف واسعه ی خالق بی همتا ایمان دارم و جز زیبایی در این سوز و گداز افتاده بر جانم چیزی نمی بینم! دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت حال دوران دائما یکسان مباشد غم مخور @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏روزه یعنی عطشِ روزه‌ی لب‌های حسین، هرکه دارد طلبِ خونِ خدا، بسم الله🤍 صلی الله علیک یا اباعبدالله @Ghalamzaniii
«السلام علیک یا میزان الاعمال یا اباالحسن، یا امیرالمؤمنین» روح‌الامین، این اثر را میزان نامیده و آن را به خواهران شهید غزه، تقدیم کرده! در این شب ها برای دادرسی مظلومان جهان دعا کنیم! @Ghalamzaniii
همینطور که امشب داریم، دونه دونه حوائج مون رو کنار هم می چینیم؛ تا یادمون نره از خدا چی بخواهیم، یه بند خالی هم، برای نجات مردم غزه، بزاریم… صاحب امشب، پدر امت رو واسطه ی این دعا قرار بدیم؛ که تا دنیا دنیاست، دیگه هیچ بچه ای زیر آوار نمونه. هیچ پدری مجبور نشه، جون دادنِ بچشو رو با دست بسته، تماشا کنه. هیچ مادری با عضو قطع شده ی فرزندش، وداع نکنه. هیچ انسانی، با کمر شکسته از مصیبت، در فکر شکم گرسنه ی بچه هاش اشک نریزه. خدایا می دونم که از ما نسبت به بنده هات مهربون تر هستی و‌ ما رو با صدای این مصیبت، به میدان امتحان انسانیت فراخواندی، بر قلوب فشرده ی ما رحم کن و از باقی مانده ی این غربال آخر الزمانی بگذر… الهی بدم المظلوم، بک یا الله… «اللهم لَـیِّن‌قَـلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِک‌» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیش تو آوردم، دستای خالی مو مرحم بذار آقا، شکسته بالی مو😭 من بی کس و تنهام تو تکیه گاهم باش مثه قدیم آقا، پشت و پناهم باش @Ghalamzaniii
امید، نوری از پهنای آسمان خداست که تا وقتی بر دل های بندگان تابان است، صدای جریان هیاهوی هستی شنیده می شود! رنگ خلقتِ شاهکار خالق، دیدنی می ماند و‌ دنیای تلخ، قابل هضم! بی ربط نخواهد بود، اگر امید را به روح اَبدان تعبیر کنیم، که گر برود، ماندن جسم معنایی نمی یابد! قصه امید، به بایدی ماندگار در این گنبد دوار شبیه است، که بی آن، گرچه گنبد می چرخد، اما حالِ خوبِ زندگی، حس نمی شود! امید را به هیچ قیمتی نفروشیم! که کوتاهی عمر، ارزش ناامید زیستن ندارد! احوالتان از طروات احوال نیک، مملو باد! «در این روزها، بسی به دعای خیرتان محتاجم» ✍🏻فاطمه_شکیب رخ
ای آنکه مرا با دستانت پرورش دادی، از دهان خود بر دهانم نهادی تا مرا با نرم‌خواری، به لطافت بزرگ کنی، شب ها مرا در آغوش خود خواباندی تا خواب آسوده مرا فراگیرد، روزها به تربیتم همت گذاشتی، تاسعادت و آرامش نصیبم شود. در تمام خوشی و ناخوشی ها با من بودی، تا تنهایی مرا فرانگیرد! هیچ میدانی، اینک که بر بستر بیماری، همچو کودکی ناتوان، حتی توان برخاستن از بستر نداری و چنان طفولیتم به آغوش و کمک ‌نیازمند گشته ای، حالم دلم عجیب واژگون شده است! بی تاب آن روزهایی هستم که تو با من می دویدی، می خندیدی، هم بازی ام بودی و من‌ در گرمی آغوشت، به چموشی می غلطیدم! کجایند آن روزهایی که چشمانم را از نگاهت می دزدیم تا مبادا اندوه نگاهم را دریابی! و اینک تو را چه شده که حتی چشمانت، اشک های مرا نمی بیند! آه بر حسرت وامانده ای، که از ایستادن یک بار دیگر تو در کنار خودم می کشم، آه بر آن لحظه ای که دستانت، دیگر از گرمی اشک های روانم واکنشی نشان نمی دهد! گاه دوست دارم آنقدر بگریم تا دریا از امواج اشک هایم خجل شود، تا آسمان از سنگینی اندوه هایم، بی تاب شود! اینک نمی دانم، تا با این قاب شکسته ی اعماقم، که بر هر دیواری کوبیده ام، ترک بر می دارد، چه کنم! اندکی با من صحبت کن، منی که راه گلویم به تنگی رسیده است، گو آدمی را چگونه در رنج آفریدی که دردهایش او را به پرتگاهی می رساند که فریاد می کشد؛ ای رحم کننده بر تمام هستی، هستی مرا دریاب، تا دیگر درد نکشد! مرا که اینک به حال اضطرار مبتلایم‌، نگاهی کن! ✍🏻فاطمه_شکیب رخ @Ghalamzaniii
تنگناهای زندگی، مرد و زن نمی شناسد، ایرانی و خارجی هم نیز. اصلا دنیا بر اساس لحظه های تنگی و گشایش تنظیم گشته؛ «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»، به بیان فلسفی، امورات دنیا، خاصیتش بر اساس پیوستگی باهم و رابطه بین عسر و یسر چیده شده. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرموده اند که چون سختی‌ها به نهایت رسد، گشایش پدید آید و آن هنگام که حلقه‌های بلا تنگ گردد، آسایش فرا خواهد رسید. ✍🏻فاطمه_شکیب رخ @Ghalamzaniii
بالای سرش نشسته بودم و محو در چشمان بسته اش، که ناگاه درب اتاق باز شد؛ چند پرستار داخل شدند و گفتند می خواهیم او را به آی سیو انتقال دهیم! ده روزی بود که در نوبت آی سیو، انتظار می کشیدیم، دلم یکباره فرو ریخت، ایکاش نوبتش نمی شد، آنجا ما نیستیم که مثل پروانه دورش بگردیم… خدایا رحمی کن. داخل آی سیو تا دیدم پرستار، بندی برداشته تا دستان مادر را به تخت ببندد، به سرعت به سمتش دویدم، با صدای لرزان گفتم، یادم نمی آید؛ او ‌در کودکی، دستی از ما بسته باشد! چند شب با خواهرم کنارش بودیم، دستانش را در دستانمان می گذاشتیم، تا مبادا به لوله تنفس دست ببرد! اشک های مرا که دید، گفت نگران نباش، طوری می بندم که اذیت نشود… آن‌ بندِ بر دست مادرم. دلم را بریده است… این روزها، روضه ی کوچه و دستان بسته ی جان پیمبر (ص)، قلبم را به محنت می کشاند! آه از بندهایی که بر دستِ عقلیه عرب و حجت خدا (ع) بر زمین، بسته شد! آری به راستی که بندها بر دستان بندگان خدا بسته گردید تا رسم بندگی، تنها برای تو باقی بماند! ای بهترین بنده نواز، مرا که به بند تو گرفتارم دریاب! الحمدالله علی کل حال ✍🏻فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یَا إِلَهِی وَ رَبِّی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ لِأَیِّ الْأُمُورِ إِلَیْکَ أَشْکُو وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْکِی‏ اى خداى من اى پروردگار من و سید و مولاى من از کدامین سختی های امورم بسویت شکایت کنم و از کدام یک به درگاهت بنالم و گریه کنم… @Ghalamzaniii
اَللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِى، وَأَفْرَطَ بِى سُوءُ حَالِى... وَقَصُرَتْ بِى أَعْمَالِى، وَقَعَدَتْ بِى أَغْلاَلِى خدايا ! بلاى من بزرگ است، و بدى حالم از حد گذشته است و اعمالم چنان اندك و كم و كوتاه است كه نمى تواند مرا به نجات و سعادت برساند و زنجيرهاى وابستگى هاى بى اندازه ام به دنيا و تعلّقاتم به امور مادى و ديگر صفات ناپسند، مرا زمين گير نموده و از پاى انداخته و به ناتوانى و عجز نشانده است. @Ghalamzaniii
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرمایید روضه روضه جانسوز امام صادق علیه السلام 🎙️ علیه السلام @Ghalamzaniii
پشت در اتاق عمل، ثانیه ها بی تابند؛ گاهی می گذرند، گاه ساکن از همه هستی، مرا را جا می گذارند؛ تا با بی خبری از زمان این دنیا، خاطرات مهربانی ات را مرور کنم! ایکاش که به سلامت بر گردی، ای آنکه ذرات وجودم از تو آبستن گرفته… یا غیاث المستغیثین @Ghalamzaniii
«الهي رِضاً بِقَضائِكَ و تَسْليماً لِامْرِكَ وَ لا مَعْبودَ سِواكَ يا غِياثَ الْمُستَغيثين»😭 احرام تو اینبار کفن شد… روز عرفه خون به دلم شد… ای یار که احرام به یار بستی و رفتی از قلب من انگار نفس کندی و رفتی😭 إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ مادرم پرکشید… @Ghalamzaniii