﷽ سید محمد حسین طباطبایی ((هوالذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء)) رحم همان مکانی است که جنین باید پیش،از ورود به عالم بعدی در آن شکل بگیرد ،جنین ناقص ،جنینی است که شکل گیری اش در رحم کامل نشده باشد، آن هنگام که من در رحم مادر و در حال تکامل برای به دست اوردن ابزار حیات دنیوی بودم و دست و پا و صورتم در حال شکل گرفتن بود ،استاد بی بدیلم سید علی قاضی در رحم دنیا ،در حال تکمیل برای تولد در عالم برزخ و عوالم مافوق آن بود . آفریدگان گمان می کنند یک بار متولد می شوند اما نمی دانند هر انسانی باید بارها متولد شود و رحم های بسیاری را پشت سر بگذارد . اگر کسی در رحم دنیا ابزار عالم برزخ را در حقیقت خویش ایجاد نکند ،در سرزمین برزخ کور و کر خواهد بود . مردمانی که به تهذیب نفس مشغول هستند کسانی هستند که اگر استقامت کنند ومیدان جنگ با خویش را رها نسازند ،فوایدی برای بشریت دارند که دایره ی پرگار حقیقت هیچ گاه مثل آن را ترسیم نکرده است ، پدر و مادرم اهل تبریز بودند .روزگار کودکی ام با برادرم سید محمد حسن به یتیمی گذشت مادر رادر پنج سالگی و پدرم را در نه سالگی کودک که بودم درس ها را نمیفهمیدم چهارسال از اوقات درسی ام را به سرگردانی سپری کردم و به بالای تپه ای رفتم و در آنجا خود را به خداوند سپردم و به او گفتم ،یا مرگ یا فهم ! پس از آن ،یکباره برای تحصیل کمال ،شیفتگی و بی تابی بی سابقه ای در خویش یافتم از همان روز تا هفده سالگی هرگز به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم زشت و زیبای جهان را فراموش کردم و تلخ و شیرین حوادث را برابر می پنداشتم بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم و در خور و خواب و لوازم دیگر زندگی به کمترین ضروری قناعت کردم و باقی وقتم را به مطالعه پرداختم رفیق راهم برادرم بود و استاد طریقم ،سید علی قاضی کرامتی که خداوند به من عنایت کرد در انتهای عمرم بود که تفسیر المیزان را برسینه ام جاری ساخت و توفیق مکتوب کردن آن را روزی ام فرمود از رحمی مسافر سرزمینی دیگر شدم و از عالمی به عالم بعدی رخت بستم تا به آن گوهر درخشانی رسیدم که استادم مرا به آن هدایت کرده بود ، شیفتگی ام به امیرالمومنین و نجف اشرف آن چنان در وجودم تابیدن گرفت که پیش و پس زمان در وجودم ناپدید شد و هم نشین حقایق بی زمان و بی مکان شدم داستان حرکت من گام نهادن در ردپای مردی بود که از تبریز عازم نجف اشرف شده بود ،من هم به دنبال همان حقیقت ،مسافر آن دیار پر از عجائب شدم و بالاخره روزی دستان گرم و پدرانه او را که برپیشانی سرنوشتم قرار گرفت ،در مقابل حرم مطهر امیرالمومنین علی ع روی شانه هایم احساس،میکردم من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم او که می رفت مرا هم به دل دریا برد 🔖قسمت نوزدهم 📚 برای رفتن به قسمت اول کتاب #کهکشان_نیستی روی لینک👈 قسمت_اول بزنید. 🍀🍀🍀🍀 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_(س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_س ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

شش سحـرگاه به پایان ضیافت مانده حق شش ماهه‌ی ارباب #الهی_العفو ...💔 #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_س ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

🍀 تلاوت تحدیر (#تندخوانی) 🍃 #جزء_۲۵ #قرآن_کریم 💐 هدیه به حضرت صاحب الزمان(عج) ⏲ در ۳۰ دقیقه یک جزء تلاوت کنید. 🍀🍀🍀🍀 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_(س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

پیام های آسمانی جزء بیست و پنجم قرآن کریم #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_(س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

#روز_قدس . سکوت خود را بشکنید، برای #فلسطین! Break your silence for #Palestine .

☘️وَأَنَا يَا سَيِّدِى عائِذٌ بِفَضْلِكَ، هارِبٌ مِنْكَ إِلَيْكَ ☘️و من ای بزرگ من پناهنده به احسان توأم، گریزان از تو به‌سوی توأم 🌱من به تو امید دارم و می دانم مجرم ها را مداوا میکنی. من به تو گمان دارم ، آخر من چه هستم و چه ارزشی دارم و چه خطری. تو به من هدیه کن. به من ببخش. من در مقام داد و ستد نیستم، که کاری نکرده ام و سرمایه ام را سوزانده ام. تو به من با عفو‌ خویش ببخش و نه تنها عفو که زشتی ها و خرابکاری های مرا جبران کن. #دعای_ابوحمزه_ثمالی #بشنو_از_نی #عین_صاد #ماه_رمضان @gharagahemontazeran

امروز افطار چی درست کنم ؟؟ 💛شله زرد مجلسی مامان پز❤️ #افطاری #ماه_رمضان #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_س ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

فضائل سوره نمل #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_س ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

۱۴ هزار بچه را کشتند ۴۰ هزار انسان را قتل عام کردند تمام خانه‌هایشان را خراب کردند دو میلیون نفر را آواره کردند کاملاً گرسنه و تشنه و محاصره هستند اسرائیل وحشی هیچ قاعده‌ای را رعایت نمی‌کند بچه، خبرنگار، زن باردار، فرستاده‌ی سازمان ملل، پیرمرد و پیرزن را می‌کشد آمریکا و اسرائیل خونخوار به لبنان و سوریه و یمن و عراق هم حمله هجوم می‌آورد همه‌ی جهان از خشم فریاد می‌زنند آمریکا و اروپا بی‌دریغ از این جنایات حمایت می‌کند شیوخ بی‌غیرت عرب همه تسلیم آمریکا شده‌اند دولت‌های جهانی از ترس صهیونیسم اقدامی نمی‌کنند سازمان ملل مرده و اسرائیل زیر دست حمایتش بزرگترین جنایت قرن را رقم می‌زند کره‌ی زمین را ظلم فرا گرفته... فقط یک گروه مردانه ایستاده‌ و زیر بار ذلّت نمی‌رود! به راستی آنان یاران خدایند... پیروز باد جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت #روز_قدس #قدس #طوفان_الاقصی #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_س ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

﷽ رخشنده سادات "و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی قدرا " سراسر شهر را سیاهپوش کرده بودند .کسی باور نمیکرد که سید مرتضی کشمیری در ۵۵ سالگی از دنیا برود تمام بازارهای شهر تعطیل و مردم در سوگ مردی بزرگ ،عزاداربودند ، خانه ی کوچک من هم غصه دار این مصیبت بود و پدر بچه هایم که دیگر نزدیک به چهل سالش بود در حال دست و پنجه نرم کردن با غمی جدید به سر می برد ، گویا روحش بزرگتر شده بود حوادث،کمتر در او اثر می گذاشت ، صبور بود و غم هایش کمتر بروز خارجی داشت به چشم هایش که نگاه می کردم ،روحم آرام می شد ، دخترها بزرگ شده بودند و پدرشان را خوب می فهمیدند ،سید مهدی هم کم کم جان گرفته و راه افتاده بود و خانه را روی سرش می گذاشت . نامه های بسیاری بین سید علی و برادرم در تبریز رد و بدل شده بود ،به اصرار من ،برای برادرم نامه می نوشت و می گفت :خواهرت می خواهد املاکش را بفروشد و با مبلغ آن به حج برود و کمی زندگی اش در این شهر را سامان دهد اما نمی دانم چه مشکلی در تبریز بود که اموال پدری ام را به دستمان نمی رساندند ،سید علی دغدغه های زیادی داشت ،تا می توانست از آبروی خودش برای طلبه های نجف خرج می کرد تا از ایران مبالغی را بفرستند و او بتواند برای آنها نان تهیه کند . مدت قابل توجهی پیگیر پخش نان و رساندن نان به دست طلاب ترک در نجف بود ؛ سید علی با دلسوزی تمام ،این مسئولیت سنگین را پذیرفته بود و به داد نداری و گرسنگی طلاب می رسید . گاهی همان سهمیه ی نان به خانه ی خودش،هم نمی رسید و به دلیل فقر به بچه ها فشار زیادی می امد اما می دانستم که باید صبر کنم من که دختر یکی از بزرگترین مال داران و زمین داران تبریز بودم باید در گوشه ای منتظر سهمیه ی نانی می شدم که برسد یا نرسد اما مطمئن بودم اجر صبرم در درگاه امیرالمومنین گم نمی شود این راهی بود که باید سید علی می رفت و من پشتیبانی اش میکردم منزل ما با منزل سید مرتضی کشمیری فاصله ی کمی داشت وقتی سید مرتضی از دنیا رفت ،داستان زندگی ماهم عوض شد‌. و بعد ازآن سید علی دنبال ارتباط گرفتن با سید احمد کربلایی بود به سید علی می گفتم :تو که دنبال سید احمد کربلایی هستی ،من و این بچه ها رو هم به کربلا ببر سید علی که خودش،هم شیفته ی زیارت سید الشهدا بود لبخندی زد و وفات سید مرتضی هم دلیلی شد که ما را ببرد سید مرتضی زمانی که مریضی اش شدت پیدا می کند درخواست می کند که او را به حرم ببرند وقتی به حرم امیرالمومنین می رسند می بینند او شروع به صحبت می کند گویا کسی در مقابلش ایستاده است و او اصرار میکرده و طرف جواب منفی،میداده بعد از رفتن از حرم ازیشان می پرسند که بر شما چه گذشت ،گفت محضر امیرالمومنین بودم و در خواست داشتم که اجازه بفرمایند مرا در کنار مزارشان دفن کنند ولی ایشان قبول نکردند واو را در کنار ارباب مظلومش اباعبدالله الحسین به خاک سپرده شد و همگان دلیل انکار امیر المومنین برای خاکسپاری ایشان در نجف را متوجه شدند اوضاع اقتصادی،روز به روز بدتر می شد ولی معرفت و جایگاه امیرالمومنین در دلهایمان بیشتر ،پس از مدتی ،نامه ای از برادرم به دستمان رسید که در آن به فروش،املاکم برای حج اشاره شده بود و گفته بود حواله ی مبلغ را به نجف اشرف ارسال کرده است،بادریافت این نامه طلیعه های،سفر بی پایان زندگی ام در حال سر برآوردن بود ... ادامه دارد 🔖قسمت بیستم 👈 قسمت بیست و یکم 📚 برای رفتن به قسمت اول کتاب #کهکشان_نیستی روی لینک👈 قسمت_اول بزنید. 🍀🍀🍀🍀 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_(س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

لذت روزه ی ماه رمضان جای خودش اربعین ، کرببلا ، پای پیاده عشق است [ #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_س ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

🍀 تلاوت تحدیر (#تندخوانی) 🍃 #جزء_۲۶ #قرآن_کریم 💐 هدیه به حضرت صاحب الزمان(عج) ⏲ در ۳۰ دقیقه یک جزء تلاوت کنید. 🍀🍀🍀🍀 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_(س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

پیام های آسمانی جزء بیست و ششم قرآن کریم #قرارگاه_منتظران #قطعه_ای_از_بهشت #صحن_حضرت_زهرا_(س) ━━━━⊱♦️⊰━━━━ @gharargahemontazeran

☘️فَلَوِ اطَّلَعَ الْيَوْمَ عَلَىٰ ذَنْبِى غَيْرُكَ مَا فَعَلْتُهُ،وَلَوْ خِفْتُ تَعْجِيلَ الْعُقُوبَةِ لَاجْتَنَبْتُهُ ☘️اگر امروز جز تو بر گناهم آگاه می‌شد، آن را انجام نمی‌دادم و اگر از زود رسیدن عقوبت می‌ترسیدم، از آن دوری می‌کردم 🌱این درست است که اگر غیر تو از وضع من آگاه می شد، خودداری میکردم و اگر از زودرسی عقوبت می ترسیدم، پرهیز میکردم، ولی این نه به خاطر این است که تو نظارت کننده خواری باشی و آگاه بی ارزش، بلکه این به خاطر همان است که تو بهترین پوشاننده هستی، تو مرا می پوشانی ولی دیگران رسوا می کنند. و این است که از آنها حساب می برم ولی بر تو می شورم. تو بهترین ساترها هستی و هنگام قضاوت هم ، ستم نمیکنی. #دعای_ابوحمزه_ثمالی #بشنو_از_نی #عین_صاد #ماه_رمضان @gharagahemontazeran