🦆🌳غاز دانا🌳🦆
در میان جنگلی انبوه، درخت بسیار بلندی قرار داشت. روی شاخه های آن دسته ای از غازهای وحشی لانه ساخته بودند.
در میان جنگلی انبوه، درخت بسیار بلندی قرار داشت. روی شاخه های آن دسته ای از غازهای وحشی لانه ساخته بودند. درخت آن قدر بلند بود که غازها می توانستند روی آن دور از چشم شکارچی ها زندگی راحتی داشته باشند.
یک روز غاز پیر، در پای درخت چشمش به گیاهی کوچک افتاد. خوب به آن نگاه کرد. آن گیاه یک گیاه رونده بود. غاز فوری بالای درخت رفت و به غازهای دیگر کفت: آیا گیاه رونده ای را که در کنار درخت روییده است، دیده اید؟ ما باید آن را از بین ببریم.
غازها با تعجب به گیاه کوچک نگاه کردند و گفتند: آن که گیاهی کوچک است. تازه از خاک درآمده. برای چه باید آن را از بین ببریم؟
غاز پیر گفت: آن گیاه حالا کوچک است، اما به زودی رشد می کند. از درخت بالا می آید و کم کم ضخیم و محکم می شود.
غازها گفتند: خب، رشد کند، مگر چه اشکالی دارد؟
غاز پیر گفت: اگر این گیاه بزرگ شود و دور درخت بپیچد، شکارچی می تواند به کمک آن از درخت بالا بیاید. آن وقت ما نمی توانیم به راحتی این جا زندگی کنیم.
هر چه غاز پیر گفت، غازهای دیگر حرف هایش را قبول نکردند و گفتند: این گیاه کوچک است، باید صبر کرد. شاید آن طور که تو می گویی خطری در کار نباشد.
روزها گذشت. گیاه رونده رشد کرد و رشد کرد. خود را به تنه درخت رساند و از آن بالا رفت و روز به روز محکم تر شد.
یک روز صبح وقتی که غازها برای پیدا کردن غذا از لانه بیرون رفته بودند، یک شکارچی به جنگل آمد و با دیدن درخت، متوجه شد غازهای وحشی روی آن لانه دارند. شکارچی با کمک گیاه رونده که شاخه هایش مثل طناب دور درخت پیچیده شده بود، بالا رفت. دام خود را پهن کرد و پایین آمد. غازهای بی خبر از همه جا از راه رسیدند و نشستند. ناگهان متوجه شدند که در دام شکارچی اسیر شده اند. هر چه بال زدند فایده ای نداشت. غازها شروع کردند به فریاد کشیدن.
غاز پیر گفت: سر و صدا نکنید. تقصیر خود شماست. من گفته بودم که این گیاه رونده اگر بزرگ شود باعث دردسر ما می شود، اما قبول نکردید. حالا قبل از آن که شکارچی از راه برسد و همه ما را بکشد باید فکری بکنیم.
غازها خجالت زده گفتند: ما نادان بودیم که حرف تو را قبول نکردیم. تو که دانا هستی بگو چه باید بکنیم؟
غاز پیرگفت: وقتی شکارچی از راه رسید باید خودمان را به مردن بزنیم. او با پرنده های مرده کاری ندارد.
صبح روز بعد، همان طور که غاز دانا گفته بود شکارچی به آن جا آمد. از درخت بالا رفت و خود را به دام رساند، اما دید همه غازها در دام مرده اند. به همین خاطر آن ها را یکی یکی از تور درآورد و روی زمین پرت کرد. غازها آن قدر منتظر شدند تا شکارچی آخرین غاز را هم روی زمین پرت کرد. بعد، همه با هم بال زدند و پرواز کردند. شکارچی با تعجب به پرواز آن ها نگاه کرد. بعد از درخت پایین آمد و از آن جا دور شد.
#قصه
🌳
🦆🌳
🌳🦆🌳
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#بازی_خلاقیت_کودک
⛹بازی برای کودکان یک تا دو سال
#یکسال
#دو_سال
💟کودکان مادر و کودکی از طریق #بازی می آموزند.بازی تنها راه آموختن و کشف محیط اطراف می باشد.و هیچ بازی وجود ندارد که کودک از طریق آن اطلاعات زیادی بدست نیاورد.
🍶پرو خالی کردن
کودکان پرو خالی کردن ظرف را بسیاردوست دارند.سعی کنید برای کودک امکان پرو خالی کردن ظرف را بوجود بیاورد. قوطی ها و جعبه های خالی ابزار مناسبی برای این بازی می باشند. می توانید جعبه ها را شکلات و اسباب بازیهای کوچک پرکرده و در اختیار کودک قرار دهید.
🎏بازی علت و معلول
کودکان بازیهایی که در آنها قانون علت و معلول وجود دارد را رعایت می کنند. چراغ قوه ، چراغ لیزری ، عروسکهای موزیکال و سوت سوتک دار ابزار مناسبی هستند زیرا کودک با فشار دادن عروسک صدای سوت را می شنود ، کودک علاقه زیادی به این موضوع دارد.
📚ساخت سرسره
با چند کتاب و بلوک می توانید برای کودک سرسره بسازید و از او بخواهید تا عروسک های خود را از بالا به پایین قل دهد
🚿🛁حباب بازی
کودکان در این سن علاقه زیادی به درست کردن حباب و دنبال آن دویدن دارند.
🛁بازی آب و شن
می توان مقداری سنگ از کنار رودخانه جمع آوری کرد و در وان حمام کودک ریخت . وان را از آب پر کنید. اگر صدف ، ماهی پلاستیکی ، ژله ای و.. دارید . در وان بریزید.
📦کارتن
حتما در وسایل بازی کودک یک کارتن خالی قرار دهید مطمئن باشید که کودک در درون آن نمی ایستد. بلکه سعی می کند خود را با آن سرگرم کند.
🎨رنگ انگشتی با پودینگ شکلاتی
پودینگ شکلاتی را طبق دستورالعمل پشت بسته آماده کنید. سپس برروی کاغذ براق با انگشت نقاشی بکشید. این بازی برای کودکانی که علاقمند به خوردن می باشند بسیار جالب می باشد
🔔زنگ در درون بطری
یک زنگوله در داخب یک بطری بیندازید .سپس سر آن را محکم ببندید و با چسب بچسبانید.به کودک اجازه دهید تا با آن بازی کند.
🏃بازی پریدن
"نام کودک " " نام کودک "
"بپر" "بپر""بالا ""پایین "
"حالا بشین "
👭آسیا بچرخ
دستان کودک را بگیرید و یک حلقه تشکیل دهید. در این صورت دور هم بچرخید و بخوانید "آسیا بچرخ ""می چرخم""تند تند بچرخ " " می چرخم" "آسیا بشین می نشینم ."
🎭کاردستی
تعدادی از وسایلی که شما مادر و کودکی جهت کاردستی نیاز دارید شامل موارد زیر می باشد.
مداد شمعی ، خودکار، مداد، مارکر؛ رنگ ، نخ ، پانچ ، روبان ، کاغذ ، کاغذ باطله ، استیکر، سنگ ، قطعات پازل قدیمی ،چسب رنگی ، نوارچسب رنگی ، گچ سفید و رنگی ، فویل آلومینیوم ، کاغذ رنگی اسفنج ، پاستا و برنج رنگی
🎱بازی با تیله
یک ظرف با درب گشاد را بردارید. یک قطعه کاغذ را در ته ظرف بچسبانید.مقداری رنگ ( چند رنگ مختلف ) را در ته ظرف بریزید . سپس چند تیله در داخل ظرف ریخته .سر ظرف را ببندید . سپس شروع به حرکت دادن ظرف کنید. حتی می توانید به کودک اجازه دهید تا آن را تکان دهد. بعد از اینکه کارتان تمام شد. کاغذ را دربیاورید و تابلوی هنری خود را نگاه کنید.
📃کاغذ پاره کردن
کودکان در این سن علاقه زیادی به پاره کردن کاغذ دارند.در خانه محلی رابرای کودک تعبیه کرده سپس مقداری روزنامه و کاغذ پاره در آنجا بریزید.کودک را در بین آنها بریزید و به اجازه دهید تا کاغذ ها را پاره کند. فقط مواظب باشید کاغذها را نخورد.
🎨نقاشی با آب
برای کودک یک سطل کوچک و یک برس تهیه کنید.جلوی او یک پیشبند ببندید و ادعا کنید که نقاش است اجازه دهید با برس خود دیوارهای آشپزخانه را رنگ آمیزی کند
🏀⛹بسکتبال بازی کنید
یک سبد و چند توپ تهیه کنید.و به کودک بیاموزید که چگونه #توپ را در داخل سبد بیندازد.حتی می توانید از بالش هم استفاده کنید.
📦بازی با جعبه نخودها
مقداری نخود را در ظرفی بریزید.آنها را در جعبه قل دهید یا اینکه به هوا پرتاب و گرفته .آنها را روی سر و یا پشت دست خود قرار دهید.
⚽غلتاندن توپ
روی زمین بنشینید و توپ را پیش یکدیگر قل دهید.
☕️چای دم دادن
می توانید ست چینی استکان و قوری را تهیه کنید و از کودک بخواهید تا با هم چای درست کنیم.
🎄🌲🌳رفتن به طبیعت
با کودک به طبیعت رفته و درختان،برگ ، سبزه ها ، حشرات و.. را به کودک نشان دهید.
🔎بازی با آینه
جلوی #آینه بایستید .کودکان مشاهده خود در آینه را دوست دارند.در آینه #شکلک دربیاورید. یا اینکه حتی می توانید آینه را روی سطح زمین قرار داده و از او بخواهید تا روی آینه راه برود.
💒ساخت خانه بازی
یک چادر روی میز انداخته و برای کودک #خانه بسازید. یا اینکه می توانید #چادر_بازی بخرید و در گوشه خانه نصب کنید.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔶شعر
🟠
دعایِ هنگامِ وضو
#نوجوان
با یک وضویِ زیبا
دل میشود مُصَفا
هرعضو وقسمتِ آن
دارد دعایی آسان
باید که من بدانم
تا در وضو بخوانم
🔶
چوندستو رو بشویم
من با خدا بگویم
بررویِ صورتِ من
نورِ وضو بیفکن
تا روزِ محشرآنجا
گردم سفید وزیبا
چونشدسفید رویم
حفظاست آبرویم
یک عدهدر قیامت
هستند درخجالت
چون هستهرگناهی
یکنقطهیِ سیاهی
آن لکههایِ ظلمت
افتند رویِ صورت
یا رب تو چهرهی ما
مَنما شبیهِ آنها
🔶
نوبترسدچو بردست
حرفِ رسول ایناست
یارب تو نامهی ما
در دستِراستدِهجا
پروردگارِ سبحان
در دستِچپمَدِهآن
🔶
بردستِچپدعاییست
آن همقشنگوعالیست
گوید دعا کهمَحشَر
وقتی رَسَم بهمَحضر
بخشش نما تماماََ
جرم وگناه از من
آنگهکه نامه شد پاک
من هم شوم فرحناک
باشد عذابِ دوزخ
درآخرت وَ برزخ
مشمولِ آن چپیها
آنغرقِ در بدیها
از ترسِ از جهنم
نزدت پناه جویم
🔶
در مسحِ سر بگویم
من رحمتت بجویم
پس برسرم فرو ریز
برکات و فضلِخودنیز
🔶
در مسحِ پا بگویم
راه تورا بپویم
ثابت بدار ما را
در هر قَدَم خدایا
یا رب رهم همان سوست
کهدوستداریایدوست
🌸🌼🍃🌼🌸
شاعرسلمان آتشی
#نوجوان_شعر
#دعای_وضو
#یاد_قیامت_محشر
#یاد_نامه_عمل_محشر
#دستراست_بهشت
ایدوستان ثوابست
درنشرآن بکوشیم
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
دکتر که ترس نداره_صدای اصلی_423549-mc.mp3
9.27M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🌼 دکتر که ترس نداره
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته_تربیتی
🟢 سه شرط برای تنبیه
🌱تنبیه نباید دائمی باشد چون اثر خود را از دست میدهد
🌱کودکان باید آنقدر از پدر و مادر احساس خوب داشته باشند که سی ثانیه اخم برایش سخت باشد و اثر خود را بگذارد
🌱در حیطه مهارت اجازه دهیم اشتباه کنند و نتیجه اشتباه خود را ببینند .البته در صورتی که خطر زیادی نداشته باشد.
مثلا اگر شش تا شکلات به او دادیم دو تا صبح دو تا ظهر و دو تا شب بخورد. اگر همه را صبح خورد جزایش این است که دیگر تا شب شکلات ندارد. سرزنش در اینجا جایی ندارد.
🟣به یاد داشته باشیم تنبیه برای تخلیه عصبانیت نیست.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🕸🐚 هزاردست🐚🕸
خانم هزار پا تخم گذاشته بود. اما از توی تخمش یه بچه بیرون اومد که هزار پا نبود. هزار دست بود. اصلا هیچی پا نداشت ولی به جای پاهاش یه عالمه دست داشت.
خانم هزار پا از دیدن بچش خیلی ناراحت شد. دلش برای نی نی هزاردست می سوخت . آخه اون حتی دو تا پا هم نداشت که بتونه باهاشون راه بره.
هزار دست از اینکه پا نداشت ناراحت و اخمو نبود. بلکه خیلی هم خوش اخلاق و خنده رو بود. اون برای چهارتا از دستاش کفش درست کرده بود و با همونا راه می رفت و با بقیه دستاش کارهای خوب زیادی انجام می داد. یه روز که داشت با چند تا از دستاش شیشه های خونه رو پاک می کرد، دید بیرون از خونه، بچه پروانه،و کفشدوزک و کرم ابریشم با هم بازی می کنن. هزاردست هم می خواست با اونا بازی کنه .اما اونا از دیدن هزار دست تعجب کردن و فقط بهش نگاه کردن. بچه پروانه گفت آخی این بیچاره هیچی پا نداره . کفشدوزک می گفت طفلکی چجوری راه می ره . کرم ابریشم هم فقط نگاه می کرد.
هزار دست هیچی نگفت و برگشت خونه. مامان هزار دست وقتی ماجرا رو فهمید خیلی غصه خورد. اما هزاردست بازم می خندید .
بعد از ظهر که شد بچه پروانه اومد خونه خانم هزار پا و گفت ببخشید خانم هزارپا ما عروسی داریم . می شه لطفا شما با هزار دست بیایید عروسی ما.
خانم هزارپا گفت ما نمی تونیم بیاییم آخه…
بچه پروانه گفت خواهش می کنم بیایید . اگه شما نیایید عروسی ما به درد نمی خوره . آخه هزاردست با اینهمه دست که داره وقتی دست بزنه عروسی ما حسابی قشنگ و زیبا می شه .
خانم هزار پا لبخند زد و قبول کرد. اون شب صدای دست زدن هزار دست، عروسی پروانه ها رو قشنگترین عروسی دنیا کرده بود.
فردای اون روز کفشدوزک اومد در خونه ی خانم هزارپا و نفس نفس زنان گفت : لطفا کمکم کنید. خواهش می کنم اجازه بدید هزاردست امشب به من کمک کنه. من امشب باید یه عالمه کفش بدوزم.
خانم هزارپا قبول کرد. اون شب هزاردست فقط یه ساعت به کفشدوزک کمک کرد و همه ی کفش ها آماده شدند.
آخر شب که همه خواب بودن یکی محکم در خونه ی خانم هزار پا رو می کوبید. خونه کرم ابریشم آتیش گرفته بود و اومده بود تا هزار دست کمکش کنه. هزار دست با هر دستش یه سطل آب برداشت و آتیشا رو به تنهایی خاموش کرد.
آتیش که خاموش شد هزاردست از خستگی خوابش برد. فردای اون روز همه دور هزاردست جمع شده بودن و منتظر بودن بیدار بشه تا بهش بگن که چقدر دوستش دارن .
هزاردست از خواب بیدار شد و یه عالمه کادو از دوستاش هدیه گرفت . جعبه های کادو پر از النگوهای قشنگ بودن که دستهای هزاردست رو زیباتر و زیبا تر کردند.
#قصه
🐚
🕸🐚
🐚🕸🐚
🕸🐚🕸🐚
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
نشانه «ضمه » درس 3_صدای اصلی_423057-mc.mp3
12.09M
#زنگ_قرآن
🌼درس:سوم
🌼 با آقاجون و نورا کوچولو همراه بشید و قصهبهقصه، روخوانی قرآن رو با برنامهی زنگ قرآن یاد بگیرید.
😍آموزش روخوانی قرآن برای اولین بار در قالب قصه صوتی.
🌸شما که دوست داری قرآن خوندن رو یاد بگیری، باید این برنامه رو گوش کنی و با آقاجون و نورا کوچولو درسها رو بشنوی و تکرار کنی.
🌸در این برنامه نورا با نشانهی ضمه آشنا میشود.
🍃این برنامه دارای دو بخش است
بخش اول: نمایش موضوعی و مرتبط
بخش دوم: آموزش
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
#کاردستی
هم بازى هم كاردستى🤩
با استفاده از بطرى پلاستيكى بزرگ و بادكنك و لوله دستمال كاغذى ميتونيد خونه رو پر از شادى و هيجان كنيد و يه بعدازظهر خاطره انگيز كنار فرزندتون داشته باشيد❤️
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#بازی_آپارتمانی
بازي هاي آپارتماني
نمونه هايي از بازي هاي آپارتماني که والدين مادر و کودکی قادر به اجراي آن در محيط هاي کوچک مي باشند، اشاره مي کنيم که والدين مي توانند براي کودکان در سنين مختلف متناسب با زبان و فهم کودک آن ها را اجرا کنند.
1- بازي کشف اَشکال :
(هدف: ادراک فضايي)
ابتدا به کودکان مي گوييم به پوسترهاي اطراف خود با دقت نگاه کنند، آن گاه از آن ها خواسته مي شود شکل مورد نظر را در اطرافشان پيدا کنند هر کسي سريع تر انگشت خود را روي شکل قرار يا آن را نشان داد برنده است اين کار مي تواند با استفاده از اشياي موجود در اتاق نيز انجام گيرد.
2- بازي مفاهيم
( هدف: آموزش مفاهيم و اطلاعات عمومي) :
با استفاده از پوسترهاي آموزشي ، مفاهيمي مانند کوچک و بزرگ، کوتاه و بلند، تر و خشک، چاق و لاغر، باريک و پهن، سنگين و سبک، پشت و رو، تاريک و روشن و ... به صورت سوالي و به شکل مسابقه به کودکان آموزش داده مي شود.
3 - بازي نقطه گذاري
( هدف: دقت و جهت يابي)
:روي تخته وايت برد، يک دايره رسم و از کودک خواسته مي شود با دقت ، موقعيت خود را تا رسيدن به تابلو در نظر بگيرد و سپس با چشمان بسته در داخل دايره يک نقطه بگذارد، برنده مسابقه کسي است که بتواند با تشخيص موقعيت دقيق خود و تابلو و دايره، علامت را نزديک تر به مرکز دايره بگذارد بازي مي تواند روي کاغذ نيز انجام شود.
4-بازي ترسيم خطوط
(هدف: افزايش دقت و تمرکز)
ابتدا روي تابلو خط صاف، مارپيچ و زيگزاگ رسم مي شود و سپس چشمان کودک را مي بنديم و به او مي گوييم به فرمان من بدون آن که دستت را از تابلو برداري خطوط صاف، مارپيچ و زيگزاگ رسم کن، اين کار مي تواند روي کاغذ نيز انجام شود.
5- بازي تخمين فاصله
(هدف، دقت، جهت يابي و ادراک فضايي )
کودک را در فاصله چند متري ديوار قرار مي دهيم و از وي مي خواهيم که حدس بزند که با قدم هاي خودش از جايي که ايستاده تا ديوار چند قدم فاصله دارد برنده مسابقه کسي است که تخمين دقيق تري از فاصله داشته باشد (قدم ها بايد چسبيده به هم باشد).
👼🏼آموزش بازی و شعر برای افزایش هوش و خلاقیت👇👇
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_متن
با درخت پیر قهر نکنید
کلاغ شروع کرد به غار غار کردن، درخت پیر گوشهایش را گرفت و با صدایی لرزان گفت: هیس.... آرام باش. آواز نخوان. سرم درد می گیرد... حوصله ندارم... کلاغ ساکت شد و آرام روی شاخه نشست.
دارکوب نشست روی شاخه ی دیگر و شروع کرد به نوک زدن و تق تق کردن. درخت پیر شروع کرد به ناله کردن و گفت نه نه نزن. خواهش می کنم نوک نزن. من طاقت ندارم... اعصاب ندارم... زود خسته می شوم... دارکوب ناراحت شد و رفت.
پرستو دوستانش را دعوت کرده بود به لانه اش، که روی یکی از شاخه های درخت پیر بود. درخت پیر تا دوستان پرستو را دید، گفت: خواهش می کنم سر و صدا نکنید من می خواهم بخوابم... مریضم ... حوصله ندارم... پرستو هم از درخت پیر دلگیر شد.
غرزدن و زود خسته شدن درخت پیر، کم کم همه ی پرندگان را ناراحت کرد. پرنده ها یکی یکی با درخت پیر قهر کردند و رفتند و فقط کلاغ پیش او ماند. کلاغ، از بقیه ی پرنده ها باوفاتر بود و درخت پیر را خیلی دوست داشت. او یادش می آمد که از زمانی که یک جوجه کلاغ بود روی شاخه های همین درخت زندگی کرده بود. یادش می آمد که چقدر همین درخت، که الان پیر و کم حوصله شده است، با او مهربان بود و به او محبت می کرد. به خاطر همین هیچ وقت حاضر نبود از پیش او برود.
کلاغ پیش او ماند اما بدون سر و صدا و وروجک بازی . کلاغ آرام و با حوصله با درخت پیر زندگی می کرد.
یک روز درخت پیر که خیلی دلتنگ شده بود، به کلاغ گفت: دلم برای پرستو و دارکوب تنگ شده است. ای کاش آنها هم مثل تو کمی مهربان بودند و با من قهر نمی کردند. من دیگر پیر شده ام و نمی توانم سروصداهای زیاد را تحمل کنم. نمی توانم مثل قبل، زحمت بکشم و کار کنم. بیشتر وقتها می خواهم بخوابم اما همه ی پرنده ها را مثل تو دوست دارم و دلم می خواهد هر روز آنها را ببینم اما آنها خیلی زود از دست من عصبانی می شوند و با من قهر می کنند.
کلاغ حرفهای درخت پیر را شنید و خیلی غصه خورد او تصمیم گرفت هر طوری شده به بقیه ی پرنده ها یاد بدهد که چگونه با درختان پیر با مهربانی رفتار کنند. کلاغ هر روز با پرنده ها صحبت کرد و از مهربانی های قدیم درخت پیر برایشان خاطرات زیادی نقل کرد.
پرنده ها دوباره دلشان برای درخت پیر تنگ شد و پیش او برگشتند اما از این به بعد وقتی پیش درخت پیر می آمدند آرام حرف می زدند و مراقب رفتارشان بودند تا درخت پیر اذیت نشود. اینطوری دوباره شادی و صفا در بین شاخ و برگ درخت پیر پیدا شد و همه از هم راضی و خوشحال بودند.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#شعر_کودک
شعر کودکانه خانواده
#مامان جون من چه مهربونه
دوسش دارم خیلی زیاد خودش می دونه
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای مادر
اونکه به فکر بچه هاست از همه بیشتر
#بابای خوبم چراغ خونست
دستای گرم اون برام یه آشیونه است
یه شاخه گل هدیه ی ما برای بابا
اونکه همیشه سایه اش روی سر ماست
#داداش جون من لنگه نداره
وقتی میاد برای من شادی میاره
یه شاخه گل هدیه ی ماست برای داداش
خدای خوب و مهربون مواظبش باش
#خواهر خوبم چه نازنینه
برای من فرشته ی روی زمینه
یه شاخه گل هدیه ی ما برای خواهر
که خوب و مهربون اون ، مثل یه مادر
ما همه هستیم یه خانواده
خونه داریم کوچیک و قشنگ و ساده
هر کسی تو خونه ی خود دلخوش و شاده
شکر خدا داده به ما یه خانواده
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌼نقاشی منظره
🍃ویدیو آموزش در مطلب بعدی👇
🎨 آموزش نقاشی به کودکان👇
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
37.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼ویدیو آموزش نقاشی منظره
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
عید مسلمانان_صدای اصلی_100024-mc.mp3
12.04M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🌼 عید مسلمانان
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🎲💭لالایی💭🎲
لالایی کن گل یاسم
تو مروارید و الماسم
لالا لالا یکی در زد
نینی جونم دلش پر زد
لالا لالا باباش اومد
صدای کفش پاش اومد
توی دستاش گل پونه
صفا پاشید توی خونه
نینی جونم باباش رو دید
باباش اومد اونو بوسید
نوازش کرد دو ابروشو
تماشا کرد سر و روشو
نینی جونم دلش واشد
مثال غنچه زیبا شد
لالا لالا باباش اومد
صدای خنده هاش اومد
نینی جونم چه خوشحاله
روی دستاش دو تا باله
نینی داره به لب آواز
دلش میخواد کنه پرواز
لالا لالا گل نازم
گل زیبا و طنازم
واسش لالا میگه باباش
نینی خوابه روی پاهاش
#لالایی
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
👦🏻⚽️ داستان توپی که باد نداشت ⚽️👦🏻
یکی بود یکی نبود. توپی بود که باد نداشت و گوشه ی حیاط افتاده بود. پشت دیوار حیاط، یک پارک بود. توپ هر روز سر و صدای بچه ها را می شنید و دلش می خواست بپرد توی پارک؛ اما چون باد نداشت نمی توانست زیاد بپرد. تازه روی دیوار نرده هم بود. گاهی توپی توی حیاط می افتاد و بچه ای می آمد تا توپش را بردارد. توپی که باد نداشت جلو می رفت و خودش را نشان می داد؛ اما کسی حاضر نبود با یک توپ بدون باد بازی کند.
توپ هر روز غمگین و غمگین تر می شد. تا این که یک روز باد کوچولو وارد حیاط شد. باد کوچولو افتاده بود دنبال گل قاصدکی و هی با فوت هایش او را از این طرف به آن طرف می انداخت. توپ با دیدن باد کوچولو فکری کرد. او را صدا زد و گفت: باد کوچولو بیا این جا!
باد کوچولو تا رویش را برگرداند، گل قاصدک فرار کرد. توپ گفت: دنبال چی می گردی؟
باد کوچولو گفت: حواسم را پرت کردی گل قاصدکم فرار کرد.
توپ گفت: غصه نخور! من خودم یک گل قاصدک دارم.
باد کوچولو گفت: کو؟ کجاست؟
توپ گفت: توی شکمم برو و آن را بردار!
بعد هم دهانش را حسابی باز کرد. باد کوچولو که رفت توی شکم توپ، توپ فوری دهانش را بست. باد کوچولو فریاد زد. خودش را به این طرف و آن طرف زد، اما هر چه کرد نتوانست از دل توپ بیرون بیاید.
توپ از روی دیوار پرید و از نرده های روی دیوار هم رد شد. خودش را انداخت وسط بازی بچه ها و هی بالا و پایین پرید. بچه ها توپ را برداشتند و با آن مشغول بازی شدند. توپ محکم دهانش را بسته بود تا باد کوچولو نتواند فرار کند.
نزدیک غروب، باد سیاهی زوزه کشان به طرف آن ها آمد. همه از ترس توپ را رها کردند و فریاد زدند: طوفان! طوفان! بعد هم به خانه رفتند. توپ، تنها توی پارک مانده بود. باد سیاه و وحشتناک آمد روی سر پارک ایستاد و هوهو کرد. از هوهویش درخت ها لرزیدند و از ترس، چند برگ از تنشان کنده شد و به زمین ریخت. باد سیاه، همن طور که هوهو می کرد فریاد زد: کسی بچه ی مرا ندیده؟
توپ فهمید باد کوچولوی توی شکمش همان بچه ی باد سیاه است. از ترس هیچ چیز نگفت. دهانش را هم محکم بست. باد کوچولو صدای پدرش را شنیده بود، داد زد: بابا من اینجا هستم.
باد سیاه وحشتناک، صدای بچه ای را شنید و سرش را خم کرد. چشمش به توپ افتاد و گفت: این صدای بچه ی من بود. تو می دانی کجاست؟
توپ باز هم چیزی نگفت؛ ولی باد کوچولو این بار بلندتر از دفعه ی قبل گفت: بابا من توی شکم توپ هستم.
باد سیاه تا این را شنید از ته دل نعره ای کشید. توپ از ترس جیغ زد. باد کوچولو از دل توپ بیرون پرید. باد سیاه فریاد زد: ای بچه دزد! می دانم با تو چه کار کنم.
توپ کوچولو زبانش بند آمده بود. باد سیاه فوت محکمی کرد. توپ با فوت باد از جا کنده شد. در هوا چرخید. بالا رفت و رفت و افتاد زمین.
باد سیاه خواست برود. برگشت توپ را که دید دلش برایش سوخت. کمی توی توپ فوت کرد. توپ باد شد، تپل شد بعد باد سیاه گذاشت و رفت. بچه ها برگشتند. توپ را برداشتند و با آن مشغول بازی شدند.
#قصه
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#شعر_کودکانه
شعر برای کودکان
شب اومد و ستاره
شب اومد و ستاره
رو آسمون نشسته
نه یك ، نه ده ، نه صدتا
هزار هزار تا دسته
ستاره توی شبها
چراغ آسمونه
مثل گل و بنفشه
تو باغ آسمونه
یك كمی این طرفتر
ماه قشنگ و زیباست
دلش گرفته امشب
برای اینكه تنهاست
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#بازی
#آموزش_بازی_سنتی
🏃🏼🚶🏼بالا بلندی
این بازی در فضای باز انجام میشود.
شرکت کنندگان یک نفر را به عنوان گرگ انتخاب میکنند که باید دنبال بچههای دیگر شرکت کننده بدود و آن ها را بگیرد.
وقتی گرگ به یکی از بچه ها نزدیک شود او باید روی یک بلندی که از پیش تعیین شده، برود و تا وقتی روی بلندی است گرگ نمیتواند او را بگیرد.
گرگ، بازی را با دنبال کردن کودکان دیگر ادامه میدهد.
هر کس را پیش از این که روی بلندی بایستد بگیرد، گرگ میشود و کار او را دنبال میکند.
وقتی گرگ، دنبال کودکی می دود، دیگران شعر میخوانند و شادی میکنندو در عین حال مواظباند گرگ هدفش را عوض نکند و آن ها را نگیرد.
وقتی گرگ دارد دنبال کودکی می دود، بچه ها می خوانند:
گرگ بازی تنبلی هرگز مکن / جان من!
خود رابه گوشه کز مکن
در این بازی ممکن است به جای بلندی، کودکان با گچ یا زغال، دایره یا مربعی بکشند و درون آن را جای امن بدانند.
امروزه، می توان این بازی را به خاطر هیجان و سرعت و تحرکی که دارد،و با هدف ایجاد شور و شادی، تقویت عضلات، سرعت و دقت به کودکان آموزش داد.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#شعر_کودک
#آموزش_نماز
شعر اموزش نماز
ای کودک خوش خبر
گل دخترو گل پسر
وقت نماز خوندنه
بگو الله اکبــــــــــر
📿🕌📿
وقت نمـــــــــــــاز رسیده
گوشات چه خوب شنیده
صدای بانگ اذان
لباس بپوش پاکیزه
📿🕌📿
خبر بده به دوستات
با شادی و با نشاط
برو به سمت مسجد
تا مستجاب شه دعات
به سمت قبله بایست
صف نماز دیدنیست
نیت و تکبیر گوی
برتر از او کسی نیست
📿🕌📿
سوره ی حمد بخوان
بانام پاک رحمـــــــــن
بعدش بخون یه سوره
ای کودکــــــــ مسلمان
📿🕌📿
اللــــــــــه اکبـــــــر بگو
برو به سمت رکوع
سبحـــان ربــــــی بگو
بعدش بایست با خضوع
📿🕌📿
حالا برو به سجـــــــده
که جات توی بهشـــــته
خـــــــــدا چه نزدیک شده
ثواب برات نوشتـــــــــه
حالا باید بشینی
تا ارامــــــش ببیــــــــنی
بعدش سجده ی دوم
ببیـــن تو بهترینی
📿🕌📿
رکعت اول تمام
بـرو بـه ســوی قیام
رکــعت دومیــــــــن را
ادا بــــکـــن با امـــــــام
📿🕌📿
حـــالا تشهـــــــد بخوان
دو رکعتت شــــــأ تمــــــام
صـــــل علــــــــی محمـــــد
نیت بکن با ســـــــلام
📿🕌📿
چه خــــــــوب و با شکوه
خورشید که پشت کوه
نماز صبح بخـــــــونیم
حــــــالا وقت طلوع
📿🕌📿
سروده ی«هارون عبدالله درر»
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
نشانه های « فتحه و کسره و ضمه » درس 4_صدای اصلی_423060-mc(1).mp3
12.41M
#زنگ_قرآن
🌼درس:چهارم
🌼 با آقاجون و نورا کوچولو همراه بشید و قصهبهقصه، روخوانی قرآن رو با برنامهی زنگ قرآن یاد بگیرید.
😍آموزش روخوانی قرآن برای اولین بار در قالب قصه صوتی.
🌸شما که دوست داری قرآن خوندن رو یاد بگیری، باید این برنامه رو گوش کنی و با آقاجون و نورا کوچولو درسها رو بشنوی و تکرار کنی.
🌸در این برنامه نورا با جمع بندی نشانهی فتحه،کسره و ضمه آشنا میشود.
🍃این برنامه دارای دو بخش است
بخش اول: نمایش موضوعی و مرتبط
بخش دوم: آموزش
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
نقاشی ماهی
ویدیو آموزش در مطلب بعدی
🎨 آموزش نقاشی به کودکان👇
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
17.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدیو آموزش نقاشی ماهی
🎨 آموزش نقاشی به کودکان👇
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔹دوستانش میگفتند:
شب قدر سال قبل تو هیئت گفتند:به یکی نیازه که بچههای کوچیک رو از دم در ببره تا مهدکودک هیئت، همه گفتیم ما میخواهیم قرآن سر بگیریم و قبول نکردیم.
🤍اما آرمان قبول کرد و کل شب احیا فقط دم در ایستاده بود و بچههارو تا مهدکودک میبرد!
‼️راههای عاقبت بخیری فقط اونهایی نیست که ما فکرمیکنیم!
شادی روح شهدا صلوات
#یه_لحظه_لطفا
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
بازی در یک روز طوفانی_صدای اصلی_414557-mc.mp3
9.66M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🌼بازی در یک روز طوفانی
🍃کفشدوزک کوچولوی قصهی ما همراه دوستانش، بچه جیرجیرک و نینی شاپرک، روی یه شاخه گل سرخِ قشنگ نشسته بودن و ...
😍بهتر است ادامهی داستان را بشنوید👆
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#لالایی
🍇🍇🍇🍇
دوباره ماه زیبا
نشسته اون بالاها
می تابه نور مهتاب
همه چشما پر از خواب
🍊🍊🍊🍊
مامان جونم بخون باز
برایم شعر و آواز
شده وقت لالایی
عروسک جان کجایی
🍍🍍🍍🍍
لالا لالا آناناس
عروسک تو تنهاس
بگیر اونو تو آغوش
لحافت و بکش روش
🍐🍐🍐🍐
لالا لالا گلابی
خیال کن روی تابی
یا تو قایق رو آبی
حالا راحت می خوابی
🍎🍎🍎🍎
لالا پسته خندون
خوابیده گل تو گلدون
تو هم مثل گل ناز
نگفتی شب بخیر باز
بذار چشاتو رو هم
نباشه تو دلت غم
🍈🍈🍈🍈
لالا انار دون دون
نمی ره خوابت آسون
ببین خورشید خوابیده
لحاف و روش کشیده
لحاف پر ستاره
یه ماه نصفه داره
🍑🍑🍑🍑
لالا شلیل و آلو
بالش پنبه ایت کو
کجا قایم شده کوش؟
خوابیده روی اون موش
گل من خیلی خستس
قایم باشک دیگه بس
🍌🍌🍌🍌
لالالا موز و انگور
بلا از تو بشه دور
تو آسمون ستاره
شبا تا صبح بیداره
نگاه کن دست تکون داد
یه بوس برات فرستاد
🍉🍉🍉🍉
لالالا هندوونه
گل یکی یدونه
تو دیشب خوش خوابیدی
بگو تو خواب چی دیدی؟
بخواب آرام و شیرین
ببین خوابای رنگین
🍒🍒🍒🍒
لالا گیلاس خوش طعم
بذار چشماتو رو هم
قناری خواب خوابه
می خواد تا صبح بخوابه
یواش ساعت دیواری
بیدار میشه قناری
🍋🍋🍋🍋
لالا لیموی شیرین
پاورچین و پاورچین
بابا اومد تو رو دید
تو خواب چشماتو بوسید
بابا تخت و می ده تاب
تو هم می خندی تو خواب
🍓🍓🍓🍓
لالالا توت فرنگی
عجب خواب قشنگی
چشمات و بستی آرام
تموم شد لالایی هام
الهی باشه فردا
برایت صبح زیبا
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌛🦎مارمولکه و ماه پر نور🦎🌛
یکی بود یکی نبود. در روزی از روزهای گرم مارمولکی کوچولو در بیابان زندگی می کرد که خیلی گرمش شده بود
مارمولکه رفته بود زیر ماسه ها تا گرمش نشود. بعد همان جا خوابش برد.
مارمولکه از خواب بیدار شد و خوش حال شد، چون شب شده بود و دیگر هوا گرم نبود.
اما این نور از کجا می آمد؟
مارمولکه این ور را نگاه کرد، اون ور را نگاه کرد؛ یک مرتبه چشمش افتاد به بالا.
ماه را دید و گفت: وای.... چه ماه پر نوری.
ماه، صدای او را شنید پایین را نگاه کرد و گفت: چه مارمولک با مزه ای...
مارمولکه گفت: چه نور قشنگی داری ماه!
ماه گفت: نورم را دوست داری؟
مارمولکه گفت: آره نور تو هم سفیده هم قشنگه و هم خیلی خنکه.
تازه اصلا هم مثل نور خورشید نیست، نور خورشید هم زرده و هم خیلی گرمه.
ماه با نورش مارمولکه را ناز کرد، مارمولکه خیلی خوشش اومد و کلی خندید.
ماه از مارمولکه پرسید: خونه تو توی همین بیابونه؟
مارمولک هم گفت: آره من تو همین بیابون زندگی می کنم.
ماه گفت: پس چرا من اولش که من اومدم تو را ندیدم؟
مارمولکه به ماه گفت: آخه من ادم شده بودم.
ماه پرسید: یعنی داشتی قایم موشک بازی می کردی؟
مارمولکه هم یه کم فکر کرد و گفت: شاید.
ماه دوباره از مارمولکه پرسید: با کی قایم موشک بازی می کردی؟
مارمولکه گفت: با هوای بسیار گرم.رفته بودم زیر ماسه ها، که هوای گرم من و پیدا نکنه.
ماه پرسید: پیدات نکرد؟
مارمولکه گفت: نه که پیدام نکرد، عوض من هوای خنک را پیدا کردم.
ماه گفت: پس تو برنده شدی؟
مارمولکه گفت: فکر کنم.
ماه گفت: آفرین. و باز با نورش مارمولکه را ناز کرد.
#قصه
🦎
🌛🦎
🦎🌜🦎
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_آموزشی
#ریاضی
🔢آموزش ریاضی
🧐جمع ➕و تفریق➖ اعداد🔢 از طریق کاردستی🥳 جالب و دیدنی.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته_تربیتی
🌼زمانی که از دست فرزندمان عصبانی هستیم چه کار کنیم؟
هرگز به عنوان تهدید از جمله "من مادرت نیستم" ، "من دیگه پدرت نمیشم" و یا "دیگه دوستت ندارم " استفاده نکنید.
لازم نیست ناراحتی و عصبانیت خود را با جمله "دیگه تو رو دوست ندارم" همراه کنید.
هنگام عصبانیت خیلی صادقانه می توانید فقط ناراحتی و خشم خود را بگویید و به کودک بگویید که از دست او ناراحت هستید! همین! "خیلی ناراحتم که اتاقت نامرتبه"
انتظار خود را از کودک بیان کنید. "دوست دارم وقتی بازی با اسباب بازی هات تموم شد اونا رو سر جاشون بذاری"
شما می توانید از دست کودک عصبانی شود، غمگین شوید، ناراحت شوید و ... اما هیچ کدام از این موارد ربطی به دوست نداشتن او ندارد.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته_تربیتی
⚠زماني كه #فرزند شما ناراحت است و براي درد دل نزد شما ميآيد. ممكن است به عنوان مثال بگويد :
❌- از معلمم متنفرم
❌- از خاله بدم مياد
❌- بابا رو دوست ندارم
❌- ديگه خونه مادر بزرگ نميام
❌- از خواهرم يا برادرم بدم مياد
و .....
در چنين شرايطي :
🔸نصيحت نكنيد
🔸حالت دفاعي به خود نگيريد.
🔸سعي نكنيد فرزندتان را متقاعد كنيد كه اشتباه ميكند.
🔸سعي نكنيد نظر او را عوض كنيد.
🔸سعي نكنيد در حمايت از ديگران صحبت كنيد.
در چنين مواردي:
✔شنونده خوبي باشيد.
✔احساسش را درک کنید.
✔سعی کنید علتش را متوجه شوید تا بهتر بتوانید به او کمک کنید.
👈با اين روش هم هوش هيجاني فرزندتان را بالا ميبريد هم فرزندتان به شما اعتماد ميكند.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4