eitaa logo
قصه های کودکانه
34هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
913 ویدیو
323 فایل
قصه های زیبا،تربیتی و آموزنده کودکانه 🌻مطالب کانال را با ذکر آدرس کانال ارسال نمایید 🌻ارتباط باما: @admin1000 🌸 کانال تربیتی کودکانه 👇 @ghesehaye_koodakaneh کتاب اختصاصی کودکانه👇 https://eitaa.com/ketabeh_man تبلیغات👇 https://eitaa.com/tabligh_1000
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃میلاد امام حسین علیه السلام مبارک سوم شعبان اومد نم نم بارون اومد 🌸 گل به گلستان اومد قاری قرآن اومد 🌸 بوی بهاران شده فاطمه خندان شده 🌸 وقتی اومد به دنیا امام سوم ما 🌸 بال و پر فرشته شکسته بود و خسته 🌸 فرزند دوم علی(ع) نور دو چشمان نبی(ع) 🌸 شفای بالشو داد فرشته خوشحال و شاد 🌸 گفت بچه ها یار اومد سید و سالار اومد 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لینک کانال جهت ارسال و دعوت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
دعوا سر اسباب بازي ها توسط كودكان پديده آشنايي است كه همه والدين تجربه آن را كم و بيش دارند. وقتي ميبينيد فرزندان شما سر يك اسباب بازي باهم دعوا و جر و بحث ميكنند ميتوانيد توجه آن ها را به سمت يك اسباب بازي و يا فعاليت ديگر جلب كنيد، در اين گونه موارد معمولا يكي از بچه ها و يا هر دوي آنها فعاليت قبلي را رها كرده و به فعاليت جديد روي مي آورند. در موارد شديد تر ميتوانيد اسباب بازي مورد نظر را براي مدتي (از چند دقيقه تا چند ساعت) توقيف كنيد. اگر از روش توقيف اسباب بازي استفاده كرديد، حتما به طور مختصر هم هنگام توقيف و هم پس دادن اسباب بازي، دليل آن را به كودكان بگوييد. کانال قصه های تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
34.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃داستانی زیبا از زندگانی امام حسین علیه السلام :بهترین سود 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لینک کانال جهت ارسال و دعوت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
:امام حسین(ع) : پی دی اف_همراه تصویر (کیفیت بالا) 🍃قصه در مطلب بعدی👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
New Document.pdf
7.16M
:امام حسین علیه السلام : پی دی اف(کیفیت بالا) 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کودکی که خیلی سخت گیرانه تربیت می شود، فردی که در کودکی از سوی والدین محبت نبیند و در تربیت او سخت بگیرند... در بزرگسالی یک انسان خشک، سرد و بی عاطفه می شود... @Ghesehaye_koodakaneh
🍃مامان باباهای عزیز 🍃کوچولوهای ناز 🌸قصه صوتی زیبای امشب رو از دست ندهید الاغه و کلاغه 🌸قصه در مطلب بعدی امشب👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
الاغه و کلاغه.mp3
7.69M
🍃الاغه و کلاغه 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لینک کانال جهت ارسال و دعوت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
هر گل خوشبو که گل یاس نیست هر چه تلالو کند الماس نیست ماه زیاد است و برادر بسی هیچ یکی حضرت عبـاس نیست 🌸میلاد حضرت اباالفضل(ع)، ماهتاب شب های غریبی حسین(ع)و اسوه باشکوه جانبازی مبارک باد🌸 🌸🌼🌸🌼🌸 کانال قصه های کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
وقتی که عباس(ع) آمد به دنیا وقتی که آمد آن ماه زیبا زد بوسه مولا بر دست و رویش زد بوسه­ای هم بر فرق و مویش یک بار فرمود آن شیر یزدان با درد و آه و با چشم گریان این دست و بازو در دشت بی­آب یاری رساند برمرد بی تاب شاعر:مهدی وحیدی صدر 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لینک کانال جهت ارسال و دعوت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
:لک لک دانا با دوستان یکی بود یکی نبود .غیر از خدا هیچ کس نبود. دو اُردک ، یک لک لک ، دو کبوتر با یک کبک در کنار برکه ای با هم زندگی می کردند . آن ها زندگی خوبی داشتند . در یکی از روزها ، صبح زود دو کبوتر با صدای ویز ویزتعدادی زنبور بیدار شدند .کبوتر ماده که روی تخم هایش خوابیده بود ترسید که به تخم هایش حمله کنند ، بالهایش را روی تخم ها پهن کرد و از کبوتر نر خواست که از دیگران کمک بخواهد . کبوتر نر پیش پرنده های دیگر رفت . دید آن ها هم ناراحتند . با لک لک حرف زدند و گفتند: این ها آسایش ما را بر هم می زنند و ما نمی توانیم با آن ها زندگی کنیم . کبک گفت: باید آن ها را از این جا برانیم لک لک گفت : باید عاقلانه فکر کنیم ، اگر ما با زنبورها بد رفتاری کنیم بد می بینیم وآنها را عصبانی می کنیم . باید از راه درستش وارد شویم . اردک گفت : خوب باید چکار کنیم این ها قصد ماندن دارند .آخه من دیدم دارند برای خودشان لانه (کندو ) می سازند . لک لک گفت : بگذارید به عهده ی من . من الان با آن ها صحبت می کنم .لک لک بلند شد و رفت کنار درخت ایستاد و گفت : بزرگ شما زنبورها کیست؟ ملکه ی زنبورها آمد کنار کندوی ناتمام ایستاد و گفت :کیست که با من کار داره ؟ لک لک جلو رفت و گفت : ملکه ، ما سال هاست که در کنار و روی این درخت زندگی می کنیم با هم خوب و مهربان بوده ایم .اما احساس می کنیم که با آمدن شما این آرامش از ما گرفته می شود . ملکه گفت :چرا این طور فکر می کنید . ما که به شما آزاری نرسانده ایم . چه بدی از ما دیدید .ما زیاد این جا نمی مونیم ، برای مدتی کم ، این جا هستیم بعد از تولد زنبورهای کوچولو می رویم لک لک گفت :اگر شما مزاحم دوستان ما نباشید ما هم با شما مشکلی نداریم ، همینطور هم شد و آن ها برای مدت زیادی در کنار هم بودند و هیچ وقت مزاحم زندگی همدیگر نشدند . 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
33.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
: 🍃فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایران آشنا نماییم. 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لینک کانال جهت ارسال و دعوت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4