eitaa logo
غلوپژوهی | یادداشت‌های حدیثی و رجالی
539 دنبال‌کننده
45 عکس
4 ویدیو
49 فایل
بررسی‌های رجالی، تاریخی و اعتقادی ارتباط با مدیر: @amid30 كانال اصلی در تلگرام: https://t.me/gholow2 گروه نظرات غلو پژوهی: https://eitaa.com/joinchat/588316994C46d2b1319c
مشاهده در ایتا
دانلود
معصوم پنداشتن شمارى از امام‌زادگان (محمدتقی اکبرنژاد، «ضعف عقلانیت زمینه ساز خرافه»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۲، سال ۱۳۸۸) اگر شخصیت مقدس و پاکى، با احساسات عمومى ملتى پیوند بخورد، زمینه براى غلو و زیاده‌روى و قهرمان‌سازى در آن باره درست مى‌شود. شخصیتهاى حاضر در کربلا مصداق روشن همین موارد هستند. معرفت ما نسبت به امام زادگانى چون: حضرت زینب(س) و حضرت عباس(ع) و على اکبر(ع) از مقطع پایانى زندگى آن حضرات، شروع مى شود. مقطعى که با مظلومیت پایان یافت و به مرور زمان در اوج احساسات دینى مردم قرار گرفت. شمارى در نوشته ها و سخنرانیها، به روشنى از عصمت آن بزرگواران یاد کرده و به شدت از آن دفاع مى‌کنند. گذشته از این که اصل بحث، غیر لازم است و اثبات و یا عدم اثبات عصمت ایشان هیچ تأثیرى در امر دنیا و آخرت ما ندارد، باید افزود: براى اثبات درجه معنوى بزرگانى نظیر امام‌زادگان حاضر در کربلا، یا باید در آن اوج بود، یا از کسى که در آن اوج است شنید. به عبارتى ما وسیله تقواسنج نداریم، تا خودمان میزان تقواى افراد را بسنجیم! در خلوت و جلوت و ظاهر و باطن آنان نیز نبوده‌ایم تا از ریز و درشت اعمال و نیاتشان باخبر باشیم. بنابراین، تنها راه براى اثبات عصمت ایشان، خبر مورد اعتمادى است که از معصوم(ع) رسیده باشد. در حالى که هیچ خبر دال بر عصمت ایشان وجود ندارد. شمارى استدلال مى کنند که امام صادق(ع)، از حضرت عباس به (عمو) یاد مى کند! یا ایشان مقامى دارد که تمام شهدا در روز قیامت به منزلت ایشان غبطه خواهند خورد، یا در زیارت، از ایشان به (عبد صالح) تعبیر شده است و امورى از این قبیل… . در حالى که اگر از (عمو) گفتن امام عصمت قابل استفاده باشد، عصمت ابوذر قبل از حضرت عباس ثابت مى شود؛ زیرا زمانى که ابوذر در حال رفتن به ربذه، محل تبعید خود بود، حضرت امیر(ع) به همراه فرزندان به تودیع او پرداختند و هر کدام سخنى گفتند. امام حسین(ع) نیز توصیه خود را با تعبیر (عمو) شروع کرد. اما تعبیر به عبد صالح یا مقام والاى روز قیامت، هیچ کدام منافاتى با عدم عصمت ندارد. چنانچه تعبیر (فهمة غیر مفهّمه) یا تعبیرات همانند، دلالت بر عصمت حضرت زینب نمى کند. در همین زمینه بنگرید به: eitaa.com/Gholow/259 @Gholow
🔴تأملی در معصوم‌شماری زید بن علی در سخنی منسوب به آیة اللّه بهجت گذشت که بنابر روایات و مبانی کلامی شیعه «عصمت» بدون «نص» قابل تمییز و اثبات نیست. بی توجّهی به مبانی کلامی شیعه باعث شده که ادعاهای ناراستین با لعاب «کلام علماء و عرفا» تلقّی به قبول شود. مثلا در کلامی منسوب به آقای بهجت می خوانیم: «... در زید بن علی بن الحسین (علیهم السلام) احتمال عصمت می دهیم؛ من احتمال حسابی، حتی بالاتر از احتمال می دهم که ایشان معصوم از خطیئه بوده نه معصوم از خطا. در جایی - گویا در تفسیرش - می گوید: معصوم همان پنج تن بودند که پیداست در این مسأله با معصوم (علیه السلام) گفتگو نکرده؛ اما هم خودش و هم پسرش یحیی با آن جوانی اش، معصوم از خطیئه بودند. و امام صادق (علیه السلام) فرموده است: خدا عمویم زید را رحمت کند؛ اگر پیروز می شد، حق ما را به ما وامی گذاشت. همین طور در حضرت ابوالفضل و علی بن حسین که در کربلا شهید شد و این همه اصحاب سیدالشهداء؛ صحبت احتمال نیست واقع عصمت در این ها محرز است. و همچنین برای مقداد و سلمان؛ آیا می شود بگوییم عصمت ندارند؟ بلکه نزدیک عصر ما هم دیده شده کسانی که مدعی بودند: معصیت بجا نیاوردیم عالما و عامدا؛ از روی علم و عمدا، معصیت بجا نیاوردیم.» www.ghadeer.org/Book/303/44286 ادعای عصمت از خطیئه برای اشخاصی چون زید بن علی و پسرش یحیی بن زید نه تنها با هیچ یک از سازوکارهای کلامی اثبات پذیر نیست، بلکه با وجود همه انتقاداتی که در روایات ما به آنها وارد شده است کاملاً نامعقول و دور از عقاید شیعه امامیه است، و نادرستی آن به حدی روشن است که نیازی به تفصیل در نقد آن نیست. عجیب آن‌که ایشان خود با استناد به روایتی تفسیری (نک: تفسیر فرات، ص339) مدّعی جهل و انحراف عقیدتی زید بن علی شده است، اما در عین حال او را معصوم از خطیئه می‌داند! چگونه ممکن است کسی در اساس عقیده بر خطا باشد و عصمت را از امامان علیهم السلام نفی کند و در عین حال خود معصوم از خطیئه باشد؟! این خودشکنی در سخن، دلیل روشنی بر نادرستی ادعای عصمت زید است. ادعای عصمت بر اساس «احتمال»، خود دلیل بر نادرستی این انگاره است؛ زیرا در اثبات «عصمت»، احتمال را نمی‌توان دخیل دانست، بلکه نصّ صحیح و صریح لازم است که راه را بر هرگونه احتمال می بندد. اما این که آقای بهجت از سخنشان بازگشته و فرموده‌اند: «صحبت احتمال نیست، واقع عصمت در این ها محرز است» چنان که گفتیم با مبانی عقیدتی شیعه در تضادّ است؛ زیرا عصمت بدون نص قابل احراز نیست؛ پس چگونه می‌توان مدعی احراز عصمت در شهداء کربلا شد؟! آن هم پس از چندین قرن و بدون این‌که امکان مجالست با آنان وجود داشته باشد؟! از تواریخ مختصری که نقل شده نیز نه تنها عصمت برداشت نمی شود بلکه خلاف آن ثابت است؛ به خصوص در مورد اشخاصی چون حر بن یزید. و اما این سخن که: «همچنین برای مقداد و سلمان؛ آیا می شود بگوییم عصمت ندارند؟» از جهت روشی ناصواب است؛ زیرا ادعای عصمت نیاز به اثبات و آوردن نص صریح صحیح دارد نه نفی آن! تذکر: البته عظمت یک عالم دینی با نقدپذیر بودن برخی از اظهارات وی قابل جمع است؛ چنانکه آقای جهانبخش در مقاله ای اشکالات متعدد تاریخی و حدیثی کتاب «در محضر آیة الله بهجت» را واکاوی کرده است. @gholow