💞
دلم را جــز تــو ..
جـانـانی نمی بینم...❤️
👤عـراقی
┄•●❥ ❣
قـنوت🕊️
#قنـوت بهقلم #ماهتابان🪶🐾 #پارت508 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › نگاهم بهش، عصبی بود؟ دلخ
#قنـوت
بهقلم #ماهتابان🪶🐾
#پارت509
- - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 ›
دیگه تحمل نداشتم. دیگه نمیخواستم حتی ذرهای مراعات کنم.
لحنم، تلخ بود و کنایهآمیز:
- وقتی اون بلا رو سر بچهی حؤرا آوردی، نشونم دادی که چقدر حقیری! ولی فکر نمیکردم انقدر پست باشی که بچهی خودتو به کشتن بدی!
با سرعت دستاش رو پایین آورد و کلافه گفت:
- چرا حرف الکی میزنی غیاث؟!
پوزخند زدم:
- الکی؟! آره خب. همه چیز برای تو الکیه.
من، علاقم، عشق بینمون که داری نابودش میکنی! حساسیتام، حرفام، زندگیم، زندگیت، زندگی حورا، زندگیمون! همه چیز برات الکیه!
جلو میرم و با خم شدن، پهلوش رو به نرمی، فشار میدم:
- حتی وجود بچمونم الکیه برات!
«افسانه»
در مبهوتترین حالت خودم قرار میگیرم. در درموندهترین، متعجبترین، غمگینترین و غافلترین حالت کل زندگیم.
- - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 ›
هرگونه کپی حتی با نام نویسنده ممنوع هست و صد در صد پیگرد قانونی و الهی داره! 🔥🚫
تُ نباشی ..❣
نفسَم بند ❣
و دِلم تنگ ❣
و جهانَم سردَست❣
┄•●❥ ❣
.
من
حرف دلم را به
زبان كه نه
ميريزم داخل چشمهايم...
با پلك زدنم
تمام خواستنم را بخوان!
#علي_قاضي_نظام
🌱🌸
هدایت شده از ابر گسترده🌱
روی تخت آرام و بی صدا خوابیده بود. کنارش نشست، دست روی صورت ماهش کشید.
سرد بود، سرد و یخ...
قلبش ایستاد و ناباور سر دخترک را حرکت داد
تکان نمیخورد...
_ نیهان, نیهان جانم... نیهان چت شده؟ پاشو دورت بگردم، غلط کردم همه کسم، باز کن چشماتو...
وحشت زده به اطراف نگاه انداخت که چشمش روی برگه ای کنار بانو خشک شد.
_ منو کنار بچم خاک کن آقا ارسلان...
https://eitaa.com/joinchat/560530295C0f2348aa9e
#پارتواقعی😭😭😭
قـنوت🕊️
#قنـوت بهقلم #ماهتابان🪶🐾 #پارت509 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › دیگه تحمل نداشتم. دیگه ن
وااای یه پارت هدیه
براتون آوردیم اینجا😍👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1252000256C75db1b6577
ولی راضی به خوندن پارت ، بدون عضو شدن نیستیم❌
(تعارف بذار کنار بخون)
حتما عضو بشین ، یادتون نرهــ💕