"🍉"
#تله_پاتی
#قسمت_چهارم
🧠زینب: زکیه!
🧠من: چیه باز🦦
🧠زینب: تو میفهمی استاد داره چی میگه؟
🧠من: نه جان تو👀
🧠زینب: خخخخخخخ😂😂🤣🤣🤣🤣
🧠من: رررررررر😂😂🤣🤣🤣
۲۰ دقیقه بعد...
🧠من: زینب چرا استاد لباسش کجه؟
🧠زینب: کج نیس ، چون خوابت میاد
چشمات آلبالو گیلاس میبینه🍒
🧠من: عه ، آره راس میگی🦦
🧠زینب: زکیه این حرف استادو خدایی قبول ندارم..
🧠من: منم قبول ندارم ولی حال ندارم بگم چون خوابم میاد👩🏻🦯
🧠زینب: زکیه خیلی گشنمه زنگ تفریح برو بربری بگیر از کوچه بغلی یه صبونه مشتی بزنیم🦦
🧠من: نمیرم حال ندارم خودت برو🦶🏻
🧠زینب: یا میری یا لپاتو با چایی شیرین میخورم
زود باش انتخاب کن😗🔫
و بعد همون لحظه به زینب نگا میکردم و اونم به من...
خندمون میگرفت و تصمیم بر این میشد که ادامهی قطع ارتباطمون بمونه برای بعد از صبونه😂🗿
#ادامه_دارد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش من به کسایی که پیام دادن گفتن واقعا تله پاتی در همین حد که نوشتی بوده؟
"🍉"
[بیوگرافی زکیه رو خواستین📜]
وی در سال ۱۳۸۳ در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. اما مسیر و طریق لامذهب بودن را پیش برد تا سن ۱۵ سالگی که سرش به سنگ اصابت کرد و ناگاه تحول عقیده یافت.
او آنقدر اصابت محکمی به سنگ داشت که تصمیم گرفت در ۱۶ سالگی به حوزه علمیه بیاید و ادامهی حیات خود را در راه کسب علم و معرفت سپری کرده، گذشتهی تاریک خود را جبران کند.
اما تقدیر او این بود که به محض ورود به حوزه، با اینجانب آشنا شود و جز یادگیری اصول اولیهی "بینهایت خوردن و نترکیدن" چیز دیگری نیاموزد.
وی هم اکنون به دنبال راهی برای فرار از بنده به علت بالا رفتن روز افزون کالری میگردد؛ اما به دلیل اتصال ماوراییِ بینمان از این امرِ اهمّ عاجز مانده و در حال حاضر دل به باشگاه و دراز نشست خوش کرده است.
"🍉"
طرفدارای لوازم تحریر جینگولی
کدوم سمت کانال نشستین؟🧐
آمادهاید گلبتون بگیره؟
انقدر اینا رو فشار دادیم بیق بیق کنن که
فروشنده لبخند زنان اومد بیرونمون کنه🤓
هدایت شده از تـنبــ🦥ــلخونہشآه؏ـبــاس
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیگه غلط کردن فایده نداره 😂😂😂
#طنز #هفته_دفاع_مقدس گرامی باد