eitaa logo
گنبد فیروزه
63 دنبال‌کننده
516 عکس
153 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️تحریری (بازیابی) بسمه تعالی 💠 عوامل مؤثر در شاکله شخصیتی (قسمت 1): ارکان اربعه انسان‌ها متشکل از «عوامل زیرساختی متغیر» آنهاست که عبارتند از: 1) عوامل وراثتی (ژنتیکی) 2) عوامل ولادتی (تقویمی) 3) عوامل محیطی (+ غذا) 4) عوامل ارادی (عزمی) یعنی و هر فردی، رهین این چهار عامل بنیادی بوده ولیکن میزان هر کدام کاملا متغیر است. فرض می‌کنیم؛ در سالهای پس از تولد، سهم عوامل سه‌گانه وراثتی، ولادتی و محیطی هر کدام 30% و سهم و اراده 10% است: 30% (حدود 30% متأثر از عادات والدین و اجداد) 30% (حدود 30% متأثر از حالات زمان تولد) 30% (حدود 30% متأثر از جذبیات محیطی، اجتماعی و غذا) 10% ولیکن می‌تواند بمرور زمان از سهم میزان تأثیرگذاری (وراثتی، ولادتی و محیطی) در شاکله شخصیتی خود کاسته و بر سهم میزان تأثیرگذاری و اراده خود بیافزاید. تا آنجا که در شاکله خودساخته خویش به ترکیب متمایزی فرضا به شاکله ذیل، نائل گردد: وراثت 10% ولادت 10% مأخوذات 10% 70% توضیح هر کدام از این گزینه‌ها نیازمند تألیف یک مقاله مفصل است. زیرا انسانها در باره یکایک این ارکان چهارگانه مطالعات و تألیفات فراوانی بخرج داده‌اند که در عین‌حال، یافته‌های بشری در این عرصه‌ها بلحاظ فراوانی تنقیصات و تحریفات، قاعدتا دارای اعتبار مطلقی نیستند. نه می‌شود همه را یکجا قبول کرد و نه می‌توان همه را دور ریخت! همچون کتابهای آسمانی شده که پذیرش مطلق آنها خطاست باستثناء که «تحریف‌ناپذیر» است! میزان تأثیرگذاری هر کدام از عوامل جبری را می‌توان به 10% کاهش داد ولیکن هیچکدام را نمی‌توان از بین برد و محو نمود. چنانکه میزان تأثیرگذاری عزم و اراده را می‌توان حداکثر به 70% ارتقاء بخشید. در این میان توجه به ، معمولا جذابیت بیشتری برای مردمان دنیا داشته است. مراد از عوامل تقویمی یا ؛ تأثیرگذاری ارضی و سماوی و بر انسان در اوست. منظور از دوره تولد؛ بازه زمانی یکسال قبل از تولد و یکسال پس از انسان است که تأثیرپذیرترین حالت و آسیب‌پذیرترین دوره زندگی انسان است. فلذا (در ؛ ساعت، روز، ماه و سال تولد) به شدت تحت تأثیر است که افراز دقیق آنها چندان هم براحتی میسر نیست. با این‌حال، بسیاری از دانشمندان تلاش کرده‌اند که عوامل ولادتی و تقویمی را در قالب انواع و تنظیم نمایند. ولیکن علیرغم مساعی فراوان آنها، بلحاظ وجود 20% الی 30% خطا و غلط در آنها، هیچکدام قابل اعتماد نیستند، همچون کتب آسمانی تحریف شده که (بجز قرآن)، هیچکدام قابل اعتماد نیستند. فلذا اسلام از گرایش به باور آنها نهی فرموده است. ولیکن سرگرمی جذابی برای بسیاری از انسانهاست و صرفاً در و راجع به و منظورین، شاید تا حدودی قابل اعتناء باشند! ما هم از این منظر بدان نزدیک شدیم! ناگفته نماند: امام علی(عليه السلام) در خطبه 79 نهج البلاغه نکوهش شدیدی از کرده و آن را معادل با شمرده و می‌فرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِیَّاکُمْ وَ تَعَلُّمَ النُّجُومِ، إِلَّا مَا یُهْتَدَى بِهِ فِی بَرٍّ أَوْ بَحْرٍ، فَإِنَّهَا تَدْعُو إِلَى الْکَهَانَةِ وَ الْمُنَجِّمُ کَالْکَاهِنِ وَ الْکَاهِنُ کَالسَّاحِرِ وَ السَّاحِرُ کَالْکَافِرِ! وَ الْکَافِرُ فِی النَّارِ! سِیرُوا عَلَى اسْمِ اللهِ»؛ (اى مردم! از فرا گرفتن علم نجوم [آنچه مربوط به پیشگویى به وسیله ستارگان است] بپرهیزید! جز به آن مقدار که در خشکى یا دریا به وسیله آن هدایت حاصل مى‌شود؛ چراکه نجوم به کهانت دعوت مى‌کند و منجّم همچون کاهن است و کاهن همچون ساحر و ساحر همچون کافر است و کافر در آتش دوزخ است! حال که چنین است، به نام خدا به سوى مقصد حرکت کنید). که البته نهی حضرت امیرالمؤمنین(ع)، نهی از است نه نگاهی به این روایت هم خالی از لطف نیست: زنديق گفت: نظر شما در باره علم ستاره‌شناسي چيست؟ حضرت فرمودند: آن علم و دانشي است که فوائدش کم و زيانهايش بسيار، زيرا نمي‌‏توان به وسيله‏ آن مقدرات را دفع نمود، و يا از خطري در امان بود. اگر منجم از بلا و واقعه‏‌اي خبر دهد نمي‌تواند از مقدر الهي خود را نجات دهد و چنانچه به خيري خبر دهد نمي‌تواند در حصول و تحقق آن تعجيلي کند و اگر مصيبتي بر او وارد شود نمي‌تواند به وسيله‏ اين علم آن را از خود دفع کند. منجم با علم خدا به وسيله‏ ادعاهايش مخالفت مي‌‏کند، چون ادعا مي‌‏کند که مي‌‏تواند قضاي الهي را در مورد بندگانش تغيير دهد و آن را دفع کند! (بحارالأنوار/ ج 10/ ص 183) ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) تابستان 1377 🆔 @chelcheraaqHM
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۱): مقدمه؛ سال‌ها (بویژه در اغتشاشات ۱۴۰۱ که دو بار در قالب عمامه‌پرانی و عمامه‌ربائی به عمامه بنده سوءقصد شد!) در صدد تحریر این مقاله بودم و هر بار به عللی به تعویق می‌افتاد. در سفر گروهی اخیرمان به مراسم در کربلای معلی هم ذهنم عجولانه درگیر ابعاد این مبحث بود که از کجا و چگونه آنرا آغاز، تبویب، تنظیم و (بر کدام نکات) تأکید کنم؟ عجولانه بعلت مضاعف بودن ضرورت نگاشت آن در آستانه سالگرد اغتشاشاتِ که ناگهان یکی از همسفران در توهم وحشتناکی فرو رفت! او برخی از همراهان را گرگ پنداشت و خود را چوپانی که باید گلّه را نجات بخشد! بسیار زشت و اقدام نامعقول وی موجب چند دستگی یاران گردید و برای بنده که معمولاً موی سفید را هم از ماست بیرون می‌کشم، مایه تعجب و معمائی که باید به راز آن پی ببرم. هرچه بیشتر فکر و ریشه‌یابی کردم، عمدتاً رم کردن آن دوستمان را هم اتفاقاً دارای ریشه در مسائلی یافتم که در صدد تحریر و تبیین آن بودم! ⁉️ چرا عده‌ای از انسان‌ها ناگهان رم می‌کنند؟! روانشناسی اغتشاش‌گرها ❓چه کسانی مستعد پیوستن به اغتشاشات هستند؟ پیشتازی تک‌احتمالی‌های بدبین ❓علت تفرقه مسلمانان به چهار فرقه (تابعین، ناکثین، قاسطین و مارقین) چیست؟ ❓چرا تابعین در ، سه فرقه می‌گردند (لاحقین، زاهقین و مارقین)؟! ❓گفتار و رفتار دیگران را چگونه تحلیل کنیم که قرین حقیقت باشد؟ تا گرفتار گناه‌آلود نشویم؟ در این سلسله مقالات، سعی می‌کنیم از زاویه نوینی، این مسائل را مورد توجه و بررسی قرار بدهیم. بدیهی‌ست که هر انسانی بر مبنای خود رفتار می‌کند. این مسئله، در قرآن مجید هم موضوعیت دارد و یک مقوله دینی‌ست: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَىٰ سَبِيلًا» (قرآن/سوره اسراء/آیه۸۴) بگو: هر كس بر ساختار و خُلق و خوى خويش عمل مى‌كند، پس پروردگارتان داناتر است به كسى كه به هدايت نزديك‌تر است. از این آیه شریفه، این مفهوم خطیر، قابل برداشت است که؛ گمراهی و ضلالت انسان‌ها را در عملکرد متأثر از آن‌ها باید جستجو کرد. برخی از مفسرین در ذیل آیه مذکور نوشته‌اند: «امام صادق عليه‌السلام در بحث از نيّت و اينكه نيّت از عمل بهتر [مهمتر] است، اين آيه را تلاوت فرمود؛ «يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ» (از كوزه همان برون تراود كه در اوست) «شاكله»، به معناى ساختار و بافت روحى انسان است كه در اثر وراثت و تربيت و فرهنگ‌ اجتماعى براى انسان پيدا مى‌شود. بعضى «شاكله» را به معناى فطرت گرفته‌اند، در حالى كه فطرت‌ها يكدست و ثابت است و آنچه در انسان‌ها متفاوت است، انگيزه‌ها، خلق و خوى، عادات و بافت فكرى و خانوادگى افراد است و عمل هر كس هم در گرو آنهاست. رفتار انسان برگرفته از شخصيّت فكرى و روحى و اخلاقى اوست. چون رفتارها ريشه در حالات و عادات دارد، بايد از انگيزه‌ها و خوگرفتن‌هاى نابجا پرهيز كرد تا اعمال نابجا به صورت ملكه در نيايد.» (تفسیر نور/محسن قرائتی) ولیکن این شاکله‌ها و عوامل تشکیل‌دهنده آن‌ها را باید به دقت مورد شناسایی قرار داد: انسان‌ها در مواجهه با هر پدیده‌ پیرامونی خود از جمله و نیز دیگران، بطور کلی دو گروه هستند؛ ۱) ۲) ❓شما از کدام گروه هستید؟ (تک‌احتمالی یا چنداحتمالی؟) و هر دو گروه از لحاظ نحوه نگرش و ارزیابی پدیده‌های پیرامونی خود، بطور کلی به سه دسته؛ ، و قابل تقسیم هستند. ❓شما از کدام دسته هستید؟ (خوشبین یا بدبین؟) در ضریب ماتریسی این شعب خمسه، خطرناک‌ترین انسان‌ها؛ «بدبین‌های تک‌احتمالی» هستند. اینها چنانچه به وقوع پدیده‌ها و رفتارهای دیگران، بیاندیشند، با اولین احتمالی که به ذهن محدودنگرشان می‌رسد برانگیخته شده و اگر از خوش‌بین‌ها باشند، معمولاً فریب می‌خورند و اگر از بدبین‌ها باشند ایضاً بلافاصله دست به اقدام می‌شوند. این عده معمولاً علاوه بر خودشان برای دیگران هم دردسرساز می‌شوند. ذهن معمولاً علیل اینها قادر نیست به احتمال دوم یا بیشتر بیاندیشد یا اینکه تک‌احتمال خود را بدون بحال خود رها نماید. زیرا از هم ناتوان است. اولین گمانه‌زنی این‌ها آخرین گمانه آنهاست! فلذا اگر احتمال اول‌شان (تنها احتمالی که به ذهن‌شان خطور می‌کند و آنرا ۱۰۰٪ قطعی می‌پندارند و سراغ هیچ احتمال دیگری هم نمی‌روند!) غلط باشد و با بدبینی آن‌ها عجین گردد، هیچ دست‌کمی از نخواهند داشت، العیاذ بالله کلمه «أهدی» در ... ...ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2514 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران) 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۳): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2514 بخش قبلی☝️ در و ؛ تک‌احتمالی‌ها گرایش به مروق داشته و را تشکیل می‌دهند و چنداحتمالی‌ها گرایش به زهوق داشته و را تشکیل می‌دهند. این گرایشات در بین بدبین‌های هر دو طیف مذکور، شدیدتر است و با فاصله بیشتری دارند. در هر دو طیف تک‌احتمالی و چنداحتمالی (بویژه مستعدین بدبینی) و اوهام گناه‌آلود موج می‌زند. فلذا (که مفهوم را می‌نامد)، تذکر و هشدار می‌دهد که: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجتَنِبوا كَثيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعضَ الظَّنِّ إِثمٌ ۖ وَ لا تَجَسَّسوا وَ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوّابٌ رَحيمٌ» (سوره الحجرات/آیه ۱۲) ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و... و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است! قاعدتاً این هشدار شامل احتمالات هر دو طیف یک‌احتمالی و چنداحتمالی می‌باشد. یکی از عرصه‌های ظریف و خطیر و ، علاج همین سوءظن آثمین هر دو طیف و و و ضد گوئی ماجراست. (آثمین یعنی گنهکارانی که مرتکب می‌شوند که قرآن بعضی _ در مفهوم بسیاری _ از «احتمالات جدی گرفته شده» را بدان توصیف می‌کند) طرداً للباب، اشاره کنم که «امربمعروف و نهی از منکر» فریضتینی متعلق به و لاحقین است نه (زاهقین) و (مارقین) که هیچکدام لیاقت آنرا ندارند. یعنی مارقین و تک‌احتمالی‌ها بر عهده زاهقین و چنداحتمالی‌های راکد نیست همچنانکه خیرخواهی برای زاهقین و راکدین، خارج از عهده مارقین و منحطین است. زیرا امر و نهی این دو طیف بجای افزودن و ارتقاء صرفاً بر (رکود و انحطاط) آن‌ها می‌افزاید و تشدید می‌کند. فلذا فریضه امرونهی از جانب چنداحتمالی‌های واقع‌بین که راشدین و لاحقین هستند، معتبر، موجه و صحیح است وگرنه دخالت تک‌احتمالی‌ها و چنداحتمالی‌های بدبین، خرابکاری‌های بیشتری به بار می‌آورد. جهت استکمال مطلب، استماع این سخنرانی (حجة‌الاسلام؛ دکتر ناصررفیعی در بیان فرازی از زیارت و )، خالی از لطف نیست👇 http://player.iranseda.ir/islam-player/?g=262028&w=45&VALID=TRUE تک‌احتمالی‌های و نیز چنداحتمالی‌های ، از مصادیق بارز مریض‌القلوب هستند. (نهاد باطنی و شخصیت) این‌ها چنان بیمار و خطرناک است که قرآن، آن‌ها را هم‌ردیف و در ، تعریف می‌کند و اینکه باید از و با دیگران، بگیرند. این در سطح ، و ، قابل اقدام است! در مفهوم : ❓ در حوزه دینی از چه عنوان و جایگاهی برخوردار است؟ نویسنده‌ای در مقاله‌ای به نشانی؛ https://www.google.com/amp/s/article.tebyan.net/Article/AmpShow/257519 چنین آورده است: «بررسی واژه قلب نشان می‌دهد که این کلمه در معنا و مفهوم، نزدیک‌ترین واژه در به اصطلاح شخصیت در است. واژه «قلب» و جمع آن «قلوب» بیش از ۱۲۰ بار در به‌کار رفته است.» در اینجا عجالتاً پرداختن به قلب در مفهوم شخصیت، مطمح نظر نگارنده نیست و این مطلب را از آن جهت پیش کشیدم که بودن شاکله شخصیتی را مورد اشاره قرار بدهم (و حال آنکه یک مطلوب ارزشمند الهی است). یعنی شاکله شخصیتی انسان‌ها معمولاً حالت ثابت و یکنواختی ندارد و بلکه همچون قلب مستمراً در انقلاب و دگرگونی است. زیرا شاکله شخصیتی هر انسانی تحت‌الشعاع عواملی است که ارکان آن‌ها عبارتند از؛ ۱) عوامل وراثتی ۲) عوامل محیطی ۳) عوامل تقویمی ۴) عوامل ارادی این عوامل، نفوذ یکسانی ندارند و در کمّ و کیف و نیز فرد به فرد، متغیر هستند و هر کدام درصدهای متغیری دارند. می‌توانیم فرض کنیم که ابتداءبساکن، سهم هر کدام از عوامل؛ «وراثتی، محیطی و تقویمی» حدود ۳۰٪ و بلکه بیشتر است و سهم عامل؛ «اراده»، حدود ۱۰٪ و بلکه کمتر! ولیکن بمرور زمان این درصدها تغییر می‌کنند تا آنجا که ای‌بسا سهم اراده و قوه اختیاریه در تشکیل شاکله شخصیتی انسان به بالای ۷۰٪ نائل می‌گردد و سهم هر کدام از عوامل سه‌گانه وراثت، محیط و تقویم به زیر ۱۰٪ اما هرگز نباید تصور کرد که سهم سه‌گانه جبری «وراثت، تقویم و محیط» کاملاً مضمحل می‌گردند که بسیار بعید و بلکه محال است. ...ادامه دارد👇 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏