eitaa logo
گنبد فیروزه
57 دنبال‌کننده
553 عکس
173 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش دوم): 👈 بنابراین چیزی (از قبیل؛ بشریت، انسانیت و حرّیت) بنیادی‌تر از گرایشات و اعتقادات نژادی و مذهبی هم وجود دارد که می‌تواند تعیین‌کننده رفتار اجتماعی انسانها باشد و آنان را به همگرایی و رفتار صحیح سوق دهد. 👌 ب) اشکالات قضیه: ۱- بشریت؛ در افواه عوام ممکنست در مقابل و پایبندی به و بالتبع عاری از صفات نیک انسانی و نوعدوستی به کار برود ولیکن بنده بعنوان یک محقق لازمست توضیح بدهم که؛ در نگاه قرآن کریم؛ بشریت همان حیوانیت است که البته شامل همه مشترکاتی می‌شود که همه انسانها با حیوانات دارند از قبیل؛ جسم و پیکر و اعضاء و‌ جوارح و نیز غرائزی که موجب حیات و بقای این مخلوق (حیوان ناطق؟!) می‌گردد. از بشره (و جمع آن) بمعنای پوست، مشعر بر کالبد ظاهری این موجود است. در واقع هم همان مجموعه‌ای از ترکیبات بافتهای حیوانی است که پوستی بر آنها کشیده شده است و آنچه از آن مشهود است پوست و جنبه فیزیکی آنست. فلذا بهتر است هنگام استفاده از کلماتی که قصد تخطئه حیوانیت و غرائز حیوانی را دارد بجای واژه بشریت از عبارت استفاده شود. ولیکن انسانیت هم (که در متون مشابه معمولا بعنوان یک «دین کامل» یاد می‌شود!) عبارت چندان مناسبی نیست. زیرا ایضا در ؛ بشر (در مقابل و و ؟) دارای دو بُعد وجودی دیگر هم است که وجوه افتراق این مخلوق از سایر خلائق است. انسان/انسانیت (از سه ریشه نسیان یا نَوَسان و یا إنس) بر خلاف بشر/بشریت (که جنبه دارد) دارای جنبه است. به عبارتی؛ بشریت ابعاد سخت‌افزاری و انسانیت ابعاد نرم‌افزاری ما را تشکیل می‌دهد. در نتیجه معمولا بشریت (=حیوانیت) در مقابل انسانیت (=معنویت) است که قاعدتا ترجیح بشریت بر انسانیت، در واقع ترجیح حیوانیت (سبُعیّت و بهیمیّت) بر انسانیت (عقلانیت و فرزانگی) است. 👈 انسان موجودی است که با دیگران و غیر خود و یا هوای نفس خود اُنس می‌گیرد. جویای انس و پذیرنده انس است و از آنجا که سریعا مأنوس می‌گردد، انسان نامیده شده است. این موجود حتی با و یا ترکیبی از این دو هم مأنوس می‌گردد (و و می‌شود!) تا آنجا که با آنها همذات‌پنداری پیدا کرده و یگانگی می‌جوید و معمولا دل کندن از آنها را هم بر نمی‌تابد! چنانکه هم‌اکنون حتی که داعیه (ص) دارد، متاسفانه دارای ماه‌هایی است که اسامی آنها عمدتا یادآور الهه‌های موهوم نیاکان آنهاست و حتی نظامی ایدئولوژیک مثل هم جرأت تغییر این اسامی کهنه‌پرستانه و موهوم را ندارد! 👈 انسان موجودی است که معمولا گرفتار نسیان و فراموشی است و همه چیز را براحتی فراموش می‌کند. فلذا انسان نامیده شده است. این تعریف در مقابل تعریف قبلی است و البته شگفت‌انگیز! 👌 طبق این تعاریف؛ انسان موجودی است که هم اهل أُنس آسان با همه‌چیز است و در عین‌حال اهل نسیان و فراموشی همان چیزهایی که با آنها مأنوس گردیده است! خلاصه: انسان موجودی است که با خود أنس می‌جوید ولیکن همزمان او می‌شود در حد «نسیاً منسیّا»! 👈 در وجه تسمیه انسان، انتساب انسان به نوسان هم خالی از وجه نیست! زیرا این موجود بعد از تعلق بر ، دارای مرتبه وجودی سومی می‌گردد متفاوت از روح و جسم و لذا نامیده می‌شود. نفس حالتی متغیّر در میزان وابستگی به روح یا جسم است. نفس گاهی به جسمانیت (حیوانیت) گرایش پیدا می‌کند و مظهر بشریت و پوستین‌گی و کدورت می‌گردد و لذا بهیمیت (گوسفندصفتی) و سَبُعیّت (گرگ‌صفتی) می‌ورزد که در این حالت نامیده می‌شود آنهم أماره به سوء! (إنّ النفس لَأمّارة بالسوء) ولیکن این نفس بلحاظ نوسانی که در طبیعت خود دارد گاهی هم به (معنویت) گرایش یافته و مظهر و آدمیّت می‌گردد فلذا حُرّیت و و عشقیت می‌ورزد که در این حالت نام می‌یابد. حد فاصل «نفس أمارة» تا «نفس مرضیة»، مراتبی است که به ترتیب از سطح بشریت لغایت آدمیت، عبارتند از: نفس لوّامة نفس عاقلة نفس ملهمة نفس مطمئنة نفس راضیة (قرآن: یآ أیّتها النفس المطمئنة إرجعی إلی ربّک راضیة مرضیة) بنابراین همان «نفس»ی است که در مراتب خود دائما در است. امروز است و فردا و پس‌فردا و شاید روزی با توجه به الهامات الهی بتواند به مرتبه و شاید و حتی به برسد که است. و ایضا ممکنست در یک سیر قهقرائی و ارتجاعی پیاپی سقوط کند و تا خود را به نیافکند، بیقرار باشد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
⭕️ نفر آخر دو تا رای آورده! در جمهوری اسلامی بین ۲۵ میلیون رای که در صندوق ریخته شده، دو تا دانه رای این هموطن گم نشده است و شمرده شده... بله آقای شیخ فتحی، جمهوری اسلامی حتی دوتا رأی رو هم نادیده نمیگیره،شمام بجای تخریب،ی گوشه بشین فکر کنن ببین چیشد که کارت به رسید، بازم واست آرزوی عاقبت بخیری و هدایت داریم... ✅ کانال /عضوشوید👇 @sargazimajid @sargazimajid ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 وجاهت رأی سفید 👌 گاهی انسان مخیر می‌شود که بین بد و بدتر، طرف بد رو انتخاب کند که البته بتعبیر علیه‌السلام، عین عقلانیت و خردمندی است. ولیکن گاهی دعوا بین و نیست بلکه هر دو طرف دعوا بد یا بدترند! در چنین مواقعی علیه‌السلام می‌فرمایند که ابن‌لبون (شتر تازه پا) باشید یعنی نه اجازه بدهید که از شما شیر بدوشند و نه از شما سواری بگیرند! در انتخاباتی که هیچ صالحی در بین کاندیدها پیدا نمی‌کنی تا چه برسد به اصلح (= برای گزینش توسط شورای نگهبان هم اعتباری قائل نیستی!) در اینصورت، عین به شمار می‌رود وگرنه وجاهتی ندارد. ✍ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ سلام لطفاً با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212بانیان وضع موجود❕ رضایت از و ؛ امری کاملاً نسبی است همچنانکه آن هم امر مطلقی نیست. وضع موجود ایران؛ حکایت همان لیوانی را دارد که کسی فقط نیمه پر آنرا می‌بیند و شکرگذاری کرده و اظهار رضایت دارد و کسی هم فقط نیمه خالی را می‌بیند و ناشکری پیشه کرده و اظهار نارضایتی می‌کند! بدیهی است که هر دو حالت این مطلق‌گرائی‌ها قرین و و نیست و دعای «اللهم أرنا الاشیاء کما هی» به ما آموخته که واقعیت‌های موجود را همانطور که هست ببینیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. نگاه مطلق به وضع موجود (همه چیز خوب است/ همه چیز بد است!) قطعاً و احمقانه‌ای است. احمقانه‌تر از نگاه غلط مذکور به (سیاه‌نمائی ۱۰۰٪ی و سفیدنمائی ۱۰۰٪ی) نسبت دادن وضع موجود به یک شخص حقیقی یا حقوقی است. فلذا باید پرسید کدام است؟ هر کسی که و بانیان «بخش نامطلوب وضع موجود» را به یک شخص حقیقی یا حقوقی محدود و منحصر نماید، اگر گرفتار وقاحت و پلیدی نباشد، قطعاً اسیر حماقت و پلشتی است. در «بخش مطلوب و شوق‌آفرین وضع موجود»، قطعاً «ملت رشید ایران»، «ولایت و علمای ربّانی»، «شهداء و ایثارگران انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و جبهه مقاومت» و در یک کلمه؛ «نظام جمهوری اسلامی ایران» بر سکوی قهرمانی و قله افتخار ایستاده و تا ابد بر تارک دنیا می‌درخشند. ولیکن در «بخش نامطلوب و شرم‌آور وضع موجود»، یقیناً خیلی‌ها مذموم و محکوم هستند. این خیلی‌ها در نگاه درست، جامع و دقیق امام معصوم(ع) عبارتند از اضلاع یک که باعث و بانی کلیه بدبختی‌های جوامع بشری از جمله جامعه ایرانی هستند: «اللهم ... و اکفنی؛ شرّ الشیطان و شرّ السلطان و سیّئات عملی» (امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی) ☝️☝️☝️ سهم هر کدام از اضلاع «مثلث شوم بدبختی‌های همه جوامع بشری»، چقدر است؟! شاید سزامند باشد که سهم را در عاملیت وضع بد موجود ۳۰٪ در نظر بگیریم! مکار وسوسه‌گر حتی لحظه‌ای هم از هیچ شخصی (اعم از حقیقی و حقوقی) فروگذار نبوده و نیست و نخواهد بود. کمّ و کیف آنقدر هولناک است که باید به خدا پناه برد. سهم (نظام سلطه در سطح جهانی و مؤثر در کلیه بلاد بشری) در شرارت و فتنه‌گری کمتر از شیطان لعین نیست. فلذا سزامند است که علت ۳۰٪ بدبختی‌های عالم را در فتن صهیونیزم شیطانی و سراغ گرفت که ایضا یک لحظه هم هیچ ملتی از جمله را به حال خود رها نکرده، نمی‌کند و نخواهد کرد. و اما سهم در این معرکه (مسائل و مصائب وضع موجود اعم از مشکلات، معضلات، بحران‌ها و فجایع مشهود و ملموس آن)، چقدر است؟! سزامند است ۴۰٪ از الباقی عاملیت در بدبختی‌های را بصورت مساوی بین ملت‌ها و حکومت‌ها تقسیم کنیم تا سهم هر کدام ۲۰٪ باشد! هم از این قاعده مستثناء نیست. در ایران شاید کسانی یافت شوند که بخواهند ۴۰٪ سهم دولت/ملت را به سلطان (بویژه شیطان بزرگ؛ ) نسبت دهند ولیکن دور از واقعیت است. زیرا ۲۰٪ کم و کیف بدبختی‌های موجود زیر سر اعضاء و ارکان دولت و بلکه حکومت است، همچنانکه ۲۰٪ آن‌ها هم زیر سر آحاد و اقشاری از ملت است. شاید کسانی بخواهند با تکیه بر عبارت «الناس علی دین ملوکهم» تمام تقصیرات (۲۰٪ی) ملت را به حکومت و دولت حواله دهند ولیکن لازمست در باره مفهوم عبارت «یا اشباه‌الرجال و لا رجال» امیرالمؤمنین؛ علی(ع) هم نیک بیاندیشند. فلذا هر کسی سهم خود را دارد و باید به همان میزان هم پاسخگو باشد. همچنین؛ حکومتی که «ساختار صوری و صیرورتی» معیوب یا کارگزارانی دور از «دانائی، دلسوزی و دلیری دین‌دارانه» داشته باشد، نمی‌تواند در پلشتی‌ها و پلیدی‌های وضع موجود، بی‌تقصیر باشد. و اما در این معرکه دهشتناک، ما کجای قضیه است؟ و نقش آن را در وضع موجود چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ مطمئناً قضاوت آسانی نیست! شاید سزامند باشد که به روحانیت ۵۰٪ نمره مقبولیت بدهیم زیرا که در حوزه‌های افتخارآمیز وضع موجود، نقش کاملا مفید و مؤثری را ایفاء کرده است ولیکن ۵۰٪ هم نمره مردودیت می‌گیرد زیرا که نمی‌تواند خود را از ۴۰٪ سهم «سیّات‌العمل ارکان حکومت و اقشار جامعه» مبرّیٰ سازد! اگر آحاد و اقشاری از ملت به مسیر و مصیر خلاف و خطا رفته و ۲۰٪ بدبختی‌ها و شرارت‌های جامعه را رقم زده باشند، جای سؤال خواهد بود که میزان «کم و کیف انذار و هشدار روحانیت» چقدر بوده است؟ و احیانا چرا مؤثر نبوده است؟ همچنانکه اگر حکومت در مسیر و مصیر بدساختاری و بدکارگزاری خود موجب ۲۰٪ از شرارت‌ها و بدبختی‌های جامعه بوده، ایضا «میزان کم و کیف هشدار و اخطار روحانیت» چقدر بوده است؟ و چرا مؤثر نبوده است؟! ✍ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212بانیان وضع موجود❕ رضایت از و ؛ امری کاملاً نسبی است همچنانکه آن هم امر مطلقی نیست. وضع موجود ایران؛ حکایت همان لیوانی را دارد که کسی فقط نیمه پر آنرا می‌بیند و شکرگذاری کرده و اظهار رضایت دارد و کسی هم فقط نیمه خالی را می‌بیند و ناشکری پیشه کرده و اظهار نارضایتی می‌کند! بدیهی است که هر دو حالت این مطلق‌گرائی‌ها قرین و و نیست و دعای «اللهم أرنا الاشیاء کما هی» به ما آموخته که واقعیت‌های موجود را همانطور که هست ببینیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. نگاه مطلق به وضع موجود (همه چیز خوب است/ همه چیز بد است!) قطعاً و احمقانه‌ای است. احمقانه‌تر از نگاه غلط مذکور به (سیاه‌نمائی ۱۰۰٪ی و سفیدنمائی ۱۰۰٪ی) نسبت دادن وضع موجود به یک شخص حقیقی یا حقوقی است. فلذا باید پرسید کدام است؟ هر کسی که و بانیان «بخش نامطلوب وضع موجود» را به یک شخص حقیقی یا حقوقی محدود و منحصر نماید، اگر گرفتار وقاحت و پلیدی نباشد، قطعاً اسیر حماقت و پلشتی است. در «بخش مطلوب و شوق‌آفرین وضع موجود»، قطعاً «ملت رشید ایران»، «ولایت و علمای ربّانی»، «شهداء و ایثارگران انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و جبهه مقاومت» و در یک کلمه؛ «نظام جمهوری اسلامی ایران» بر سکوی قهرمانی و قله افتخار ایستاده و تا ابد بر تارک دنیا می‌درخشند. ولیکن در «بخش نامطلوب و شرم‌آور وضع موجود»، یقیناً خیلی‌ها مذموم و محکوم هستند. این خیلی‌ها در نگاه درست، جامع و دقیق امام معصوم(ع) عبارتند از اضلاع یک که باعث و بانی کلیه بدبختی‌های جوامع بشری از جمله جامعه ایرانی هستند: «اللهم ... و اکفنی؛ شرّ الشیطان و شرّ السلطان و سیّئات عملی» (امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی) ☝️☝️☝️ سهم هر کدام از اضلاع «مثلث شوم بدبختی‌های همه جوامع بشری»، چقدر است؟! شاید سزامند باشد که سهم را در عاملیت وضع بد موجود ۳۰٪ در نظر بگیریم! مکار وسوسه‌گر حتی لحظه‌ای هم از هیچ شخصی (اعم از حقیقی و حقوقی) فروگذار نبوده و نیست و نخواهد بود. کمّ و کیف آنقدر هولناک است که باید به خدا پناه برد. سهم (نظام سلطه در سطح جهانی و مؤثر در کلیه بلاد بشری) در شرارت و فتنه‌گری کمتر از شیطان لعین نیست. فلذا سزامند است که علت ۳۰٪ بدبختی‌های عالم را در فتن صهیونیزم شیطانی و سراغ گرفت که ایضا یک لحظه هم هیچ ملتی از جمله را به حال خود رها نکرده، نمی‌کند و نخواهد کرد. و اما سهم در این معرکه (مسائل و مصائب وضع موجود اعم از مشکلات، معضلات، بحران‌ها و فجایع مشهود و ملموس آن)، چقدر است؟! سزامند است ۴۰٪ از الباقی عاملیت در بدبختی‌های را بصورت مساوی بین ملت‌ها و حکومت‌ها تقسیم کنیم تا سهم هر کدام ۲۰٪ باشد! هم از این قاعده مستثناء نیست. در ایران شاید کسانی یافت شوند که بخواهند ۴۰٪ سهم دولت/ملت را به سلطان (بویژه شیطان بزرگ؛ ) نسبت دهند ولیکن دور از واقعیت است. زیرا ۲۰٪ کم و کیف بدبختی‌های موجود زیر سر اعضاء و ارکان دولت و بلکه حکومت است، همچنانکه ۲۰٪ آن‌ها هم زیر سر آحاد و اقشاری از ملت است. شاید کسانی بخواهند با تکیه بر عبارت «الناس علی دین ملوکهم» تمام تقصیرات (۲۰٪ی) ملت را به حکومت و دولت حواله دهند ولیکن لازمست در باره مفهوم عبارت «یا اشباه‌الرجال و لا رجال» امیرالمؤمنین؛ علی(ع) هم نیک بیاندیشند. فلذا هر کسی سهم خود را دارد و باید به همان میزان هم پاسخگو باشد. همچنین؛ حکومتی که «ساختار صوری و صیرورتی» معیوب یا کارگزارانی دور از «دانائی، دلسوزی و دلیری دین‌دارانه» داشته باشد، نمی‌تواند در پلشتی‌ها و پلیدی‌های وضع موجود، بی‌تقصیر باشد. و اما در این معرکه دهشتناک، ما کجای قضیه است؟ و نقش آن را در وضع موجود چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ مطمئناً قضاوت آسانی نیست! شاید سزامند باشد که به روحانیت ۵۰٪ نمره مقبولیت بدهیم زیرا که در حوزه‌های افتخارآمیز وضع موجود، نقش کاملا مفید و مؤثری را ایفاء کرده است ولیکن ۵۰٪ هم نمره مردودیت می‌گیرد زیرا که نمی‌تواند خود را از ۴۰٪ سهم «سیّات‌العمل ارکان حکومت و اقشار جامعه» مبرّیٰ سازد! اگر آحاد و اقشاری از ملت به مسیر و مصیر خلاف و خطا رفته و ۲۰٪ بدبختی‌ها و شرارت‌های جامعه را رقم زده باشند، جای سؤال خواهد بود که میزان «کم و کیف انذار و هشدار روحانیت» چقدر بوده است؟ و احیانا چرا مؤثر نبوده است؟ همچنانکه اگر حکومت در مسیر و مصیر بدساختاری و بدکارگزاری خود موجب ۲۰٪ از شرارت‌ها و بدبختی‌های جامعه بوده، ایضا «میزان کم و کیف هشدار و اخطار روحانیت» چقدر بوده است؟ و چرا مؤثر نبوده است؟! ✍ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏