eitaa logo
•متنِ‌سبز!🇵🇸•
702 دنبال‌کننده
334 عکس
18 ویدیو
0 فایل
به‌نام‌خدای‌فلسطین‌ِ‌آزاد🇵🇸 شده‌آیابنویسی‌وغمت‌کم‌نشود؟! هرچه‌فریاد‌زنی‌، مرحم‌دردت‌نشود؟! شده‌روزی‌برسدبغض‌امانت‌ندهد؟! آنقدرگریه‌کنی‌، ولی‌هیچ‌زیادت‌نرود؟! کپی؟ متن ها فور بقیه‌ آزاد:) شنوام @Green987
مشاهده در ایتا
دانلود
•متنِ‌سبز!🇵🇸•
حسن عطایی هم داره کم کم به مداح های محبوبم اضافه می‌شه🥲
•متنِ‌سبز!🇵🇸•
بیاید به صدای حسن عطایی ایمان بیاریم🥲
:))))) _از زیبایی های خونه‌مون
با کیمیا به بالکن رفتیم؛ قرار بود امشب آنجا بخوابیم. تشک هایمان را پهن کردیم و سعی کردیم چشمانمان را، چند ساعت روی این عالم ببندیم؛ ولی مگر ماه اجازه می‌داد؟! _آراد؟ _بله؟ _گریه می‌کنی؟! با اینکه در آن تاریکی چیزی معلوم نبود، لبخند زدم. خودش هم داشت گریه می‌کرد. _تو چطور؟ مکث کرد؛ و احتمالا اشک هایش را پاک کرد. _می‌بینی آراد؟ ماه خیلی خیلی شبیه پریاست! مخصوصا رنگ‌پریدگی پریا این آخر‌ها. چتری های خوشگلش رو هم که مجبور شدیم بزنیم. چقدر دلم برای خنده‌ های قشنگش تنگ شده... توصیفات کیمیا دلم را آتش زد. من جوری وانمود می‌کردم، که همه فکر کنند رفتن پریا برایم زیاد سخت نیست. دروغ بود. همه‌اش دروغ بود. من دلم برای دیدن پریا لک زده. کم‌کم صدای گریه‌ی کیمیا بلند‌تر شد. سرش را در بالشش فرو کرد و داد زد. _آراد من امشب نمی‌تونم توی این خونه بخوابم. تروخدا بریم بیرون‌. _بریم کجا؟ _نمی‌دونم‌. فقط بریم. خواهش می‌کنم. _پاشو بریم. •• بی هدف توی خیابان ها می‌چرخیدیم. داشتیم خودمان را گول می‌زدیم. مگر می‌شد پریای زندگیمان را فراموش کنیم؟! سعی کردم چشمانم به ماه نیفتد تا دوباره اشک هایم جاری نشوند... _اِلآی وصالی
•متنِ‌سبز!🇵🇸•
با کیمیا به بالکن رفتیم؛ قرار بود امشب آنجا بخوابیم. تشک هایمان را پهن کردیم و سعی کردیم چشمانمان را
قضیه‌ی اینه که شما می‌تونین یه عکس پی‌ویم بفرستین و من درموردش متن بنویسم🥲 @Green987 _یکم طول می‌کشه