eitaa logo
حوزه دانشجویی شریف
463 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
355 ویدیو
46 فایل
حوزه شریف، پایگاهی برای تبیین اسلام ناب واقع در دانشگاه صنعتی شریف طبقه منفی دو ساختمان ریاست تلفن: 66164010-021
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸هفته ششم_ بخش دوم 🔹🔹🔹دومین حیثیت دانش شرایط اجتماعی، فرهنگی و ... است . امروز در جامعه شناسی مسائلی مطرح می شود که در آن جامعه اصلا مسئله نیست. مثلا برگزاری کنسرت در جامعه ی اروپا به دلیل بافت فرهنگی آن مسئله ای قابل بررسی است ولی آیا واقعا این مسئله امروز درد جامعه ی ماست؟ 🔹🔹کسانی که کشف واقعیت را اصل قرار می‌دهند حیثیت دوم را نادیده میگیرند و دچار جزم گرایی می شوند. یعنی به طور مثال میگویند راه پیشرفت شبیه فلان جامعه شدن است ولا غیر! و کسانی که حیثیت دوم را اصلا قرار می دهند، حیثیت اول را ناديده میگیرند و دچار نسبی گرایی می شوند. 🔹حکمای اسلامی می گویند نظریه ای علم است که مستدل و برهانی باشد. ما در کشف واقعیت نسبی گرایی نداریم. هرآنچه عقل گفت و برای شش برهان اقامه کرد هرمکتبي گفته باشد علم است. در مراحل طرح مسئله و فرضیه نسبی گرایی اشکال ندارد اما وقتی به نظریه رسید دیگر نسبی گرایی معنا ندارد.
🗓 🔸هفته هفتم 🔹🔹🔹ما پنج واژه مهم داریم که بسیار مقدس هستند و به هم ربط دارند و اصلا از هم جدا نیستند. "علم، عقل، اخلاق، ایمان، هنر" در گذشته اگر به کسی نسبت عالم می‌دادند، مایه‌ای از همه‌ی این پنج واژه را داشت. اما در دوران مدرنیته علم را به تجربه، عقل را به استقرا، هنر را به صنعت، ایمان را به خرافه و اخلاق را به سود و صنعت تبدیل کردند. 🔹🔹امروز در جامعه ما تصور مردم از هنرمند همان هنرمند متعالی قبل از مدرنیته است که مایه‌ای از علم، عقل، اخلاق، ایمان، هنر دارد. و این حد از تاثیر‌پذیری و تاکید روی هنرمندان به همین دلیل است. در حالی که هنر قبل از مدرنیته، هنر توحیدی و متعالی است ولی هنر امروز هنر ارسطویی است. این مغالطه ایست که اخیراً خیلی در جامعه‌ی ما انجام می‌شود. مثلا یک مسئول می‌گوید: هنر امر متعالی است. کنسرت هنر است. پس کنسرت یک امر متعالی و مخالف کنسرت مخالف هنر و تعالی است. در حالی که جنس هنر اول با جنس هنر دوم به طور کامل متفاوت است.
رابطه علم و دین، استاد موسوی.mp3
3.56M
🎵بشنوید: رابطه علم و دین، نفی علم یا نفی دین؟ 🔹كلاس علم دینی، استاد موسوی ۲
وحدت حوزه و دانشگاه.rar
32.14M
🔹 پرونده *وحدت حوزه و دانشگاه* با ارائه چندی پیش در کانال حوزه شریف منتشر شد. پوستر و متن کامل این پرونده را می‌توانید دانلود کرده و یا هشتگ را در کانال تلگرامی حوزه شریف به آدرس HDSUT@ جستجو نمایید. حوزه شریف 🔻 @hdshaif HD.sharif.ir
💠 نسبت علم و دین 💠 🔹 اگر بخواهیم به سابقه‌ی خیلی دور نسبت دین و علم نگاه کنیم، در دنیا اساسا علم از دین جدا نبوده است. حتی حوزه‌های مسیحی هم این‌گونه بودند... همین الآن دانشگاه‌های قدیمی دنیا را نگاه بکنید، همان فضای حوزه‌ی علمیه را دارند. ساختمان‌هایشان هم همان است. 🔸 سواد به علم دینی بوده است. آن کسی که علم کتاب آسمانی را داشته، علم داشته است. پیامبر (ص) ما را امی می‌گفتند چون کتاب تورات نمی‌دانست. عالمان دینی، عالم حساب می‌شدند و کلمه عالم دینی وجود نداشته. این ادبیاتی است که ما در سنت خود داشتیم. در کل دنیا همین ادبیات حاکم بوده است. 🔹 اداره کردن حوزه‌های حکومتیِ دنیا در دست وزرا بوده که آن‌ها هم همین علما بودند. در سابقه کل دنیا، از جمله خود ایران و حتی دنیای اسلام، اگر حکومت عباسی و حکومت‌های مختلف را نگاه کنیم، همین گونه‌اند. همه‌ی حکومت‌ها عالم‌شناس بودند و وزرا هم عالم بودند. 🔸 شما شکوه و عظمت بزرگ این پدیده را در دوران عباسی به خصوص هارون‌الرشید می توانید ببینید تا دوره‌ی مأمون، و بعد از آن نظامی بغداد و مکتب اصفهان و شیراز. فلسفه، طب، ریاضیات، نجوم، حتی در حوزه‌ی اجتماعی حکمت عملی، تا برسید به حوزه و حرف‌های موجود در جامعه. ۲ --------------------------- 🔹شریفی معرفت‌جوست🔹 🔻 @HDsharif
💠 پیشرفت غرب یا فلسفه غرب! 💠 🔹 گسست بین علم و دین در جامعه‌ی غرب از دوره قاجاریه شکل می گیرد. ریشه‌ی آن هم پیشرفت‌های جهان اسلام است. غربی‌ها از طرف عثمانی تا مجارستان و از آن طرف تا و اندلوس، با جهان اسلام برخورد می‌کنند. آثار این برخورد به طور خلاصه عبارت‌اند از: «اعتراضات دینی» و بعد «تولید یکی سری از دانش‌ها»؛ به طبع، «صنعت» و پیشرفت‌هایی که در غرب پدید می‌آید و در کنار این ها یک نوع اباحی‌گری ویژه که برای کل دنیا و از جمله جهان اسلام و ایران خود ما خیلی جذاب است. 🔸 امیرکبیر پیشرفت را می‌بیند و لذا دارالفنون را تأسیس می‌کند؛ واقعا امیرکبیر به عنوان یک عالم با سواد و یک مدیر راهبردی از غرب تکنولوژی و صنعت آن را انتخاب می‌کند و آن را وارد می کند. یعنی به سراغ فلسفه و اندیشه‌های غرب نمی‌رود. 🔹 امیرکبیر که شهید می‌شود عباس میرزا این فضا را نمی‌تواند حفظ کند و اکثر افرادی که به غرب رفتند شروع می‌کنند به تحصیل در حوزه‌ی مباحث فلسفی. غالبا هم این افراد مرعوب می‌شدند. اما نکته‌ی جالب این است که در این دوره، همچنان نظام آموزشی مکتب‌خانه است و بعد هم حوزه علمیه. شکاف بین علم و دین در دوره‌ی رضاشاه دیگر عملاً بنیان‌گذاری می‌شود... ۳ --------------------------- 🔹🔹 🔻 @HDsharif
💠 دانشگاه چگونه درست شد؟ 💠 🔹 رضا شاه به شدت نگاه ضد روحانیت داشت و این‌قدر فضا را تلخ کرد که طلبه‌های حوزه‌های علمیه قم به کم‌تر از 100 نفر رسید. بعد عمامه را از سر آن‌ها برداشت؛ بعد مراسم‌های مذهبی را جمع کرد؛ و حتی مراکز علمی حوزوی را تبدیل به مراکز علمی دانشگاهی نمود. 🔸 مثلاً همین مدرسه سپه‌سالار که شهید مدرس در آن تدریس می‌کرده تبدیل می‌شود به دانشکده معقول و منقول و افرادی را تربیت می‌کند که به قول حضرت امام (ره) بروند در مراسم‌های کذایی رضاشاه برای برداشتن حجاب شرکت کنند؛ این علمای دینی دانشکده معقول و منقول (که مدرسه مرکزی تهران است) طوری تربیت می‌شوند که بتوانند یک نوع دین‌داری همراه و همگام با این حرکت ضد دینی رضاشاه را ترتیب دهند. دانشگاه از این نقطه در حال شکل‌گیری است. یعنی اگر همان حرکتی که امیرکبیر شروع کرده بود با یک دانشکده فنی و مهندسی ادامه پیدا می‌کرد ما طبیعتاً وضعیت دیگری داشتیم. 🔹 ورود پدیده دانشگاه به کشور ما از نقطه‌ای شروع می‌شود که مبدأ آن دارالفنون نیست؛ بلکه مبدأ آن همین دانشکده معقول و منقول است که قرار بود آخوندهای بعدی جامعه را با یک شقاق عظیم تربیت کند؛ 🔸یعنی شما حوزه علمیه را کاملا نابود کنی. دست روحانیت را کاملاً ببندی؛ مراسم‌های مذهبی را کاملاً تعطیل کنی که یک چیزی را درست کنی به نام دانشگاه. ۴ --------------------------- 🔹🔹 پذیرش دوره دهم حوزه دانشجویی شریف hd.sharif.ir
💠 دو قطبی شدن جامعه 💠 🔹 دعوایی که شما در ادبیات امثال میرزا‌ملکم‌خان و کسروی می‌بینید یک دعوای طلبگی است. اما وقتی این دعوا یک جایگاه رسمی پیدا کند و صاحب یک کرسی شود، می‌گوید شما داری یک جور حرف می‌زنی و من جور دیگر. در واقع شما داری در حوزه علمیه‌ات که بوی کپک می‌دهد صحبت می‌کنی و من دارم در مورد یک دنیای جذاب امروز صحبت می کنم. 🔸 آن وقت سیاست هم بیاید حوزه علمیه را کلا تعطیل کند؛ به کمتر از 100 تا آدم برساند و از این سمت هم از یک چنین پدیده‌ای مثل دانشکده معقول و منقول به نام دانشگاه (که در پست قبل توصیف کردیم) حمایت کند. این می‌شود سنگ بنای پدیده‌ای به اسم دانشگاه و طبیعتا از دید حوزه علمیه دانشگاه مرکز کفر و فساد است و طبیعتا از آن طرف هم حوزه علمیه مرکز تحجر و مقدس‌مآبی است. 🔹 این دشمنی کینه‌توزانه و این دو قطبی سنگین اجتماعی (در دهه‌ی 40) باعث دوپاره شدن جامعه ایران شده بود. طبیعتا این دوپارگی خیلی به نفع دشمن است... ۴ --------------------------- 🔹شریفی معرفت‌جوست🔹 🔻 @HDsharif
💠 یک‌ درگیری سنگین! 🔹وقتی دو نقطه‌ی رهبری در جامعه داشته باشیم که یکی نقطه مبدا آیتش نگاه سکولار غربی است و قدرت ایجاد یک توسعه غربی در جامعه را دارد، و دیگری مبدا آیتش نگاه وحی و الهی است و قدرت ایجاد معنویت در جامعه را دارد، هر چند در اوایل نزاع این دو جریان مردم فرودست تمایلاتی به معنویت داشته باشند، ولی در یک جنگ دراز مدت اگر دین بخواهد این چنین مقابل ؟«این دنیا» بایستد، همان اتفاقی رخ می‌دهد که در غرب رخ داد. 🔸 چون ما یک شکاف نه، یک درگیری سنگین داریم یعنی دو جبهه‌ای که از لحاظ حیثیتی با هم درگیر هستند و هویت وجودی هریک به ضرر دیگری است. 🔹اگر همان روند سال‌های ۴۰ حتی ۵۰ ادامه پیدا می‌کرد ما دقیقاً همان وضعیت را می‌داشتيم که امروز غرب دارد؛ یعنی کل دنیا یک دست می‌شد؛ و اگر ما هم یک دست می‌شدیم دیگر نه ترکیه‌ای و نه مصری با این خصوصیات داشتیم و نه بیداری اسلامی و نه خیلی چیزهای دیگر. 🔸 آن چیزی که همه این معما را به گونه‌ای دیگر حل کرد و کل این پازل را به هم ریخت انقلاب اسلامی بود که به قول امام اگر انقلاب اسلامی نمی‌شد وضعیت حوزه‌های علمیه ما به وضعیت کلیساهای قرون وسطا تبدیل می‌شد؛ الحق هم همین گونه بود. ۵ --------------------------- 🔹شریفی معرفت‌جوست🔹 🔻 @HDsharif
💠 وحدت حوزه و دانشگاه 💠 🔹 تا اینجا یک مقدمه از سابقه‌ی تاریخی پدیده وحدت حوزه و دانشگاه را ارائه کردیم. حال می‌خواهیم به این بپردازیم که پس از انقلاب اسلامی این روند به چه شکلی ادامه یافت و در حال حاضر چه چیزی را به ما تحویل داده است. 🔸 وحدت حوزه و دانشگاه را در دو ساحت می‌توانیم مطرح کنیم؛ یکی از نظر اجتماعی و سیاسی است و دیگری از نظر تمدنی. تصور ابتدائی این است که وحدت عمیق‌تر، وحدت تمدنی است و وحدت سطحی‌تر وحدت سیاسی؛ اما جالب اینجا است که تحلیل امام این نیست! 🔹چون شما در عملیات باید جواب را پیدا کنی. درست است که عمیق‌ترین وحدت وقتی حاصل می‌شود که شما پروژه وحدت تمدنی را کلید بزنی، اما این پروژه کلید نمی‌خورد مگر این‌که شما بتوانید یک وحدت سیاسی پدید بیاورید. 🔸ما اول از همه باید دل‌های این دو مجموعه را به هم نزدیک کنیم؛ بتوانیم این مجموعه‌ها را در یک دستور کار مشترک قرار دهیم و منافع مشترک را پدید بیاوریم؛ اگر این اتفاق نیفتد شما پروژه تمدنی هم نمی‌توانی کلید بزنی. 🔹 در خلال این پدیده‌ای که عرض شد که شقاق و شکاف است، شما اگر بخواهی وحدت ایجاد کنی، باید عناصر وحدت بخش را رصد کنی. مثلا شما انجمن اسلامی دانشجویان قبل از انقلاب را داری که بسیاری از فعالین دانشجویی را همراه انقلاب کرده‌اند ... ۶ --------------------------- 🔹شریفی معرفت‌جوست🔹 🔻 @HDsharif
💠 وحدت حوزه و دانشگاه بزرگترين پيروزی انقلاب 💠 🔹همان‌طور که پیش‌تر توضیح دادیم، یک دوقطبی در جامعه شکل گرفته بود اما انقلاب یک وحدت سیاسی بین حوزه و دانشگاه پدید آورد. 🔸 فیضیه و دانشگاه تهران کانون تحولات انقلاب بودند. طلبه‌ها می‌آمدند در مسجد دانشگاه تهران و دانشجو‌ها می‌آمدند در حیاط فیضیه. این ارتباط خصوصا در زمان استقبال از حضرت امام به اوج خود می‌رسد و این یک دستاورد عظیم است؛ 🔹 یعنی امام نشان داد با این پروژه که کلید زده است ورق را برگردانده؛ حوزه علمیه می‌خواهد بشود کلیساهای قرون وسطا و دانشگاه‌های ما می‌خواهد بشود مبدأ وابستگی کل کشور؛ اما دیدگاه و تعابیر امام خمینی (ره) را در جمع کمیته استقبال 12 بهمن ( که همین طلبه‌ها و دانشجوها هستند ) نگاه کنید: 🔸 《من بزرگ‌ترین پیروزی را آشتی بین مدارس حوزه‌های علمیه و دانشگاه می‌دانم اگر ما هیچ پیروزی را پیدا نکرده بودیم الا همین معنا که بین دانشگاه و طبقه روحانی نزدیک کردیم تفاهم حاصل شد و این دست خیانتی که سال‌های طولانی دست جدایی انداخته بود بین این دو طبقه قطع شد و به حمدالله هم روحانی فهمید دانشگاهی آنچه اجانب گفته‌اند نبود، هم طبقه جوان دانشگاهی فهمیده‌اند که روحانی آن‌طور که برای این‌ها توصیف کرده‌اند نبود این‌ها می‌خواستند ملت را از هم جدا کنند و تمام هستی ملت را ببرند. خود ملت را هم باز به هم بریزند که از مصالحشان غافل باشند.》 ۷ --------------------------- 🔹شریفی معرفت‌جوست🔹 🔻 @HDsharif
💠 حوزه و دانشگاه در اندیشه عبور از دنیا 💠 🔹 در این اندیشه است که می‌گویید دانشگاه کافی نیست. حوزه باید به آن متصل شود. وحدت حوزه و دانشگاه یک حرف نبود، بازی نبود، کلا همه با هم خوب باشید نبود، این آن گزاره‌ی اصلی و کلیدی اندیشه حضرت امام درباره حوزه و دانشگاه است. 🔸 آن کسی که اگر تغییر بکند، دانش عوض می‌شود نهاد تولید دانش است. عالِم را عوض کن تا علم عوض بشود. عالم هم تک تک شما منظور نیست، نهاد دانش منظورش هست. 🔹 نهاد دانش عوض شود خروجی نهاد دانش (که علم است) هم عوض می‌شود. نهاد علم جامعه کیست؟ حوزه و دانشگاه. این را عوض کن! این عوض بشود تولیدی و خروجی آن تغییر می‌کند. لذا این که می‌بینید امام در حرف‌هایشان به دانشگاه اصرار می‌کند، به حوزه گیر می‌دهد. این نکته راهبردی است. این‌که این دوتا را دارد به سمت هم می‌برد، می‌گوید این دو نهاد به هم نزدیک بشوند. 🔸برای تغییر نهاد علم هم او را وصل می‌کند به حاکمیت، به عمل، به اقدام، اول اقدام را عوض کن! زاویه نگاه را عوض کن! همه چیز عوض می‌شود. این عوض بشود تولید دانش‌ آن تغییر می‌کند. این راهبرد ما بود. در این راهبرد هست که وحدت حوزه و دانشگاه معنی دارد. اصلا پرداختن به حوزه و دانشگاه به این خاطر مهم هست. 🔹 چه طور این وحدت حاصل می‌شود؟ هر دو را متصل کن به آن کانون نهایی رفتار، آن‌وقت مجبور هستند به هم دست بدهند، حوزه را وصل کن به حکومت، حوزه مجبور است به سمت حاکمیت برود. دین در عالم مجبور است به سمت دانشگاه برود، بخواهد یا نخواهد. دانشگاه بخواهد مردم را از زمین بلند کند با حکومت می‌تواند، مجبور است به سمت قوانین فقهی برود. بچه‌ها نگاه کنید اگر ما نگاه دانشگاه را به علم عوض کنیم، مفاهیم تغییر می‌کنند، قواعدی که حاضر می‌شوند تغییر می‌کنند. ۸ --------------------------- 🔹شریفی معرفت‌جوست🔹 پذیرش دهمین دوره حوزه دانشجویی شریف 🔻 HD.sharif.ir