•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمان_آنلاین
#راه_عاشقی ♥️
#قسمت_پنجاه_پنجم
- اسم ؟!
- جاسم
- کامل بگو
- جاسم عبدالکریم بن عامر...
بصره..
- اگر حرف زدن به فارسی برات سخته میتونیم با یه روند دیگه ای پیش بریم !
با زبون مادریت بازجویی رو ادامه میدیم...
چطوره؟!
- فکر نمیکنه .. حرف مشترک زیاد .. بین من و تو باشه .. که نیاز به تغییر زبانه !
- جالبه...
چطوری به این نتیجه رسیدی..؟!
- من .. چیزی نمیدونم... اصلا .. نداره .. من نداشتم که بگم !
- در مورد اون ساک بگو..
- من ندانست...
- آهان..
یعنی یهویی...
همینجوری یه ساک میاد دستت که از قضا یه بمب..
- گفت..چیزی..ندونست..
- چطور میشه یکی از بالا ترین اعضای داعش !
با یه بمب بیاد توی یکی از بزرگ ترین های موکب که این همه زائر داره ..
بعد رو سر یکی از مامورین ما اسلحه بکشه ...
از هیچ چیز هم خبر نداشته باشه !
تو جای من باشی باور میکنی حرفای خودت رو ؟!
هان؟!
- برای من .. اصلا اهمیت نداشت که تو باور کرد یا باور نکرد ... لکم دینکم ولي الدین !
اون دخترت بود؟!
کمال از روی صندلی بلند شد...
- هرکس به دین خودش... جالبه ..
آخه معمولا شما کسی رو به جهالت خودش رها نمیکنید !
سر بریدن..
زنده زنده تو قفس سوزوندن...
اسیر مردن زنها..
پدرومادر رو جلوی چشم بچش تیکه تیکه میکنید...
یا حتی کاری که میخواستی بکنی...
معنی این کارا چیه؟!
معنیشون اینه که لکم دینکم ولي دین...
شما با دین خودتون..
هرکس هم مخالفه..
سرش رو می برید...
- ما دشمن هرکس باشیم .. که دشمن خدا هست..
- کی تعیین میکنه دشمنان خدا رو؟!
حتی اون طفل شیرخواره هم دشمن خداست..؟!
- ما برای کشتن دشمنان خدا اومدیم...
هرکس تو این راه کشته بشه اگه بی گناه باشه به جنت میره...
- نه.. بزار من برات بگم...
- چه چیز.. ؟!
- همه چیز .. هر چیزی که تو قرار بگی !
- اگر خودش .. هر چیز من قرار بگم.. دونست ..
من اینجا برای چی آوردی؟!
- برای اینکه چیزایی که نمیدونم رو بگی..
- من هیچ ندونم...
- اگه کمک بخوای میتونم کاری کنم حافظت برگرده!
شاید یه چیزایی یادت اومد...
امتحان کنیم؟!
ما ایرانی ها وقتی کسی در مورد یه سوال ..
سکوت میکنه .. به معنی رضایت تلقی میکنیم...
الصمت دليل على الرضا
هذا صحيح جاسم؟!
درستش این بود همون وقتی که دست درازی کردی با یه تیر میرفتی پیش بقیه دوستات...
- ای کاش همان وقت .. به بهشت برین رفته بودم.....
آن وقت به جای مرتدین..
با پیامبر اکرم و ابوبکر صدیق هم صحبت بودم!
وسخ على رأس جاسم..
اما..
خدا میخواست به خودش هدیه داد...
همون دختر رو گفتم...
اون حفظ کن..
بعدها میام دنبالش...
کمال خندید...
- زیاد مطمئن نباش !
تو فقط به یه دلیل هنوز اینجایی و دنیا از وجود منحوست راحت نشده...
اون هم فقط و فقط اطلاعاتیه که داری...
به جای اون هم..
باید یه نفر دیگه رو بفرستم...
امممم شوهرش چطوره؟!
به نظرم خوب بتونه به حرفت بیاره...
- چند بار تکرار کنه ... من هیچ .. ندانم...تو که فارسی قوی ...
نکند عربی ها؟!
تو عرب؟!
انت اعراب العراقیه؟!
هان؟!
- جاسم عبدالکریم..
به خاطر سابقه درخشانت در بریدن سر و به غارت بردن اسیران..
معروف به جاسم عقارب ذهبية(جاسم دست طلا)
سن .. ۳۵ سال...
تصمیم دارید امسال عزای اباعبدلله رو نا امن کنید...
بمب تو تهران...
بمب لب مرز...
و الان...
بازم بگم...؟!
- من..ندانست..که از چی حرف زدی...
کمال نشست روی صندلی...
درست روربهروی جاسم...
- به سوالی که پرسیدم جواب بده...
هر چیزی راجع به این بمب ها میدونی بگو...
جاسم نمیتونست تو چشم های کمال نگاه کنه...
از ابهتی که داشت می ترسید...
- چی باید بگم...؟!
- هر چیز که مربوط به این بمب ها میشه...
- همون..یکی بود..
که پیداش کرد...
کمال وسايلش رو جمع کرد و به سمت درب خروجی رفت...
-من اگه جای تو بود..
حواسم به کشور خودم...
ایران..بود...
نمی اومد..اینجا.. برای اینها جنگید...
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ #خط_شکن
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
26.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #نـمـاوا | جـان آقا علی علی
🌸 جشن شب ولادت امیرالمؤمنین (ع)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
📆 دوشنبه ۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۰
🔺 هیأت آیین حسیـنی
🕌 امامـزاده قاضـی الصابر (علیهالسلام)
✅ @MeysamMotiee
‹🌸💕›
كُنتَ رَبيعَ الأيتامِ
بهاࢪ ِ سرسبز ِ يتيمان بودے .!
حرم مولامون امیرالمؤمنین چقدر خوشگل شده..!!😍✨❤️
پ.ن: عکس رو استادم استوری گذاشتند...
رفتن کربلا..
از طرف همتون گفتم دعا کنند✨🌱
#خط_شکن
4_5782734501226491538.mp3
3.37M
مولودی بسیار زیبا و شنیدنی
یاعلی یامولا...
🎤کربلایئ میثم مطیعی
ولادت حضرت علی(ع)
💐🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐🌺