حکمت الهی قتل کودکان چیست؟
حمید پارسانیا
در فص موسوی کتاب «فصوص الحکم»، ابنعربی در مورد حکمت قتل کودکان توسط فرعون و نسبت آن با جامعۀ بنی اسرائیل بحث میکند. همانطور که میدانیم فرعون با خبر میشود که فرزندی خواهد آمد که قدرت او را متزلزل میکند. او هم برای جلوگیری از به دنیا آمدن موسی (ع)، فرزندان بنیاسرائیل را قتلعام میکند. اینجا سوالی که به وجود میآید این است که اگر عالم صحنۀ حکمت الهی است آیا این حادثه و قتل کودکان از باب تصادف است؟ زمانی هست که ما در سطح خرد مساله را نگاه میکنیم و فقط اراده، قدرت و اقتدار فرعون و ظلمی که انجام میدهد را ملاحظه میکنیم اما اگر در عالم همه جنود و کارگزار الهی هستند و از یک منظر الهی به مساله نگاه کنیم خود این امر هم در طرح حکیمانه الهی و نظام احسن نقشی ایفا نمیکند؟
ابنعربی در این فص و در توضیح این مطلب - به تعبیر بنده- بیان میکند که این «اخذ عزیز مقتدر» است که با دست خود فرعون دارد او را به نابودی میکشد و با همان ظلمی که دارد انجام میدهد، امت موسی (ع) در حال شکل گیری است. چون این کودکان که به تعبیری «حدیث العهد بالرّب» هستند و به واسطه حدیثالعهد بودن به پروردگار و قربی که به خداوند دارند، پدر، مادر و بزرگان را به تسخیر خود درمیآورند و جامعه را به خدمت خود میگیرند. ضرورت این به خدمت درآوردن این است که عُلّوی در کار باشد و این علّو را کودکان به خاطر نزدیکی به خداوند دارند و همین موضوع باعث میشود که در دیگران اثر بگذارند و آنها را به تسخیر خود درآورند. اگر کسی پدر و مادر را از خواب بیدار کند، خودشان ناراحت میشوند و تحملش را ندارند اما تا از فرزند سرفهای سر میزند یا ناآرام میشود با همه وجود از خواب برمیخیزند و در خدمت کودک قرار میگیرند. این در واقع منزلتی است که خداوند به کودک داده است که اینگونه میتواند مادر و پیرامون را تسخیر کند.
کودکانی که حدیث العهد هستند وقتی که به مقتل برده میشوند نفس دارند و از بین نمیروند. ظلمی که به اینها میشود و انتقام و قصاصی که نسبت به این خون میشود باعث انباشت میشود. این کودکان با روحانیتی که دارند در یک حقیقت روحانی برتر اجتماع پیدا میکنند که همان تشکیل امت موسی است. همین مساله در سنت الهی عمل میکند و در نهایت فرعون را از بین میبرد.
امروز حوادثی که در غزه رخ میدهد و قتلعام کودکان بیگناه رخ میدهد کافی است که سنت الهی عمل کند و دست انتقام الهی با متن همین ظلم دارد قدرت و قوت میگیرد تا گریبان ظالم با آن گرفته شود. کسانی که به قتل میرسند کلمه توحید را بر زبان میآورند و ربّ خود را فرا میخوانند. فقط این کودکان نیستند که به مقتل برده میشوند و سنت خدا با آنها عمل میکند. این مقاومت و استقامت و توجه و عنایتی که به خداوند دارند و این ظلمی که به حیثیت الهی اینها میشود، مسبب تکوین امت اسلامی است که در حال رخ دادن است.
گاهی حوادث را در ظرف مسائل طبیعی و دنیوی میبینیم و قواعد و سنن را در این افق در نظر میگیریم اما نظام عالم یک نظامی است که روابط دنیوی ظاهر اوست و ارتباطات وجودی در سطح عمیقتری شکل میگیرد و هویت امت و جامعه فقط در این روابط نیست بلکه در سطح معانی و حقایقی است که وجود دارد. بنابراین اگر مرگی اینجا وجود دارد فقط در نسبت این بدن هست و حقیقت اینها از بین نمیرود: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.» ارتباط وجودی انسانها در حوزه معنایی و روحانی آنهاست پس قاعدتاً این ارواح حاضر هستند و وجود دارند و خود بخشی از سنت الهی است که به دست خود ظالم عمل میکند تا انشاالله انتقام مظلوم گرفته شود.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
✍️تفکر شیعی : هوش فرهنگی در مدیریت تعارض
ابوالحسن حسنی
۱) حماس و مردم غزه نه تنها وهابی نیستند، بلکه از جهاتی به عقاید شیعه نزدیکاند و به همین دلیل نسبت به سازمان فتح و یاسر عرفات و محمود عباس، هم خیلی راحت کمکهای شیعه را میپذیرند و هم به راحتی ارتباط برقرار میکنند. برای نمونه، در بین سنیها این عقیده پذیرفته شده که اجداد رسول الله (صلی الله علیه و آله) موحد نبوده و مشرکاند، در حالی که مردم غزه برای هاشم از اجداد رسول الله (صلی الله علیه و آله) حرم ساخته و به زیارت او میروند. این زیارتگاه هم از قدیم بوده. اینکه به زیارت قبر میروند، یعنی وهابی نیستند و این که به زیارت قبر جد رسول الله میروند، یعنی به شیعه خیلی نزدیکاند، زیرا شیعه همهی اجداد ایشان را موحد میداند. از این نکته میگذرم که بسیاری از شهدای جنگ جمل، صفین و نهروان، و بلکه برخی از شهدای کربلا، اصلا به معنای امروزی شیعه نبودند، با این حال قطعا عند الله از شهدایند.
۲) معیار جاری شدن احکام اسلام، شهادتین است. یعنی اگر کسی شهادتین را گفت، سنی باشد یا شیعه، میشود با او ازدواج کرد، ذبیحهاش را خورد، اگر درگذشت، کفن و دفن او واجب است و ... ؛ مگر این که دلیلی وجود داشته باشد که او مسلمان نیست. بنابر این، کشتههای غزه، اگر در معرکه شهید شدند، با همان احکام شهید دفن میشوند و اگر در غیر معرکه شهید شوند، حکم شهید در غیر معرکه دارند و نماز بر آنها واجب است (در وضعیت فعلی غزه، احتمالا همهی شهداء حکم شهید در معرکه دارند).
۳) فرض میکنم که اهالی غزه ناصبیاند که قطعا فرض نادرستی است. اما در همین فرض هم دفاع از آنها واجب شرعی است. شیخ حسن کاشف الغطاء، از علمای عصر زندیه و اوایل قاجار است و کتاب فقهی او به نام انوار الفقاهة از کتابهای مورد توجه است. وی در این کتاب مینویسد: قاعدهی نفی سبیل که مفادش رفع سلطهی کافر بر مسلمان است، حتی شامل منتحلین به اسلام میشود، یعنی اگر کفار بخواهند بر منتحلین به اسلام سلطه پیدا کنند، باید از آنها دفاع کرد و کفار را عقب راند. منتحلین به اسلام به کسانی میگویند که آنها خودشان را مسلمان میدانند، ولی ما به دلایلی آنها را جزء مسلمانان به شمار نمیآوریم، مثل غلاة یا خوارج یا ناصبیها.
۴) دفاع از سرزمین اسلامی مورد توجه همهی فقیهان شیعه بوده است. برای نمونه، سید یزدی، صاحب عروة، که از فقیهان بسیار مهم دورهی مشروطه است، دفاع جدی از قیام عمرمختار کرده و علیه ایتالیا حکم جهاد میدهد. فقیهان نجف و قم از ابتدای فتنهی فلسطین، به صورت جدی از قیام فلسطینیان حمایت کردهاند، بدون توجه به مذهب آنها. حمایت کسانی چون آیات عظام خویی، شهید سید محمد باقر صدر، شهید شیخ محمدتقی جواهری، شهید سید نصرالله مستنبط و حضرت آیتالله سیستانی از حوزهی نجف، و آیات عظام بروجردی، گلپایگانی و مرعشی نجفی و البته بالاتر از همه امام خمینی، از فلسطین از نکات روشن است.
۵) وقتی مسئلهی دفاع از سرزمین اسلام در برابر هجوم کفار مطرح است، مطرح کردن اختلافات درونی مسلمانان قطعا خلاف روش اهل بیت علیهم السلام است، بلکه فتنهای است که فرموده اند بالاتر از کفر و قتل است.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
https://eitaa.com/haqnegar
باید در برابر کودککشی اسرائیل، جنبشی اعتراضی و تظاهراتی از کودکان و نوجوانان همدرد و همدل با بچههای فلسطین بهراه انداخت و برائت از این ظلم یزیدی را با زبان و فریاد کودکانه اعلام نمود. اسرائیل و اشرار وابسته به آن، قبل از آنکه با موشکهای حزبالله نابود شوند، با خون کودکان «مظلومِ معصوم» در فلسطین از بین خواهند رفت.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
https://virasty.com/Habibollah_Babai/1698830849184160356
#گزارش_تصویـری
🔰 جلسه اول درسگفتــار «علیه وضعِ سکولار»
استــاد: حجتالاسلام دکتر حبیبالله #بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
🆔️ @sch_negah
💢 سکولاریسم، کانون درگیری تمدن اسلامی و تمدن غرب
▫️ در نگاه های تمدنی، همهی تمدن ها دارای عناصری مشترک دانسته میشوند. مثلا تمام تمدن ها برخوردار از هنر، دین، فرهنگ، نظام اخلاقی، قدرت ... هستند. اما اگر همه تمدن ها برخوردار از همه عناصر تمدنی هستند پس تفاوت آنها در چیست؟ خوب است در پاسخ این سوال اشاره ای کنیم به آنچه کالینگوود در کتاب New Leviathan مطرح میکند که شما در هر وضعیت تکثری باید به یک نقطه مرکزی برسید و تا زمانی که آن نقطه مرکزی را پیدا نکنید نمیتوانید روح آن تمدن را کشف کرده و به تمایزاتش با دیگر تمدن ها پی ببرید.
▫️حال سوال این است که مرکز تمدن غرب چیست؟ مثلا گئورگ زیمل آنچه که مرکزیت تمدن غرب را میسازد دلار دانسته است و آقای امیرخوانی هم در رمان بی وطن، ظریفانه هرکجا نام دلار را میبرد از علامت سجده واجب استفاده میکند! تا به نوعی نشان داده شود که این فرهنگ، فرهنگی است که کسی با دلار شوخی نمیکند و به تعبیری دلار خدای حاکم بر تمدن غرب است.
▫️ما معتقدیم این نقطه مرکزی در تمدن غرب سکولاریسم است چراکه دنیای غرب را براساس یک دین بشری استوار میدانیم و آیین و دکترین او را در طول تاریخش، خودساخته، سکولار و بشری قلمداد می کنیم و در کتاب آیین عرفی نیز توضیح داده ایم که سکولاریسم تمامی ویژگی های یک دین را دارد و از همین جهت به آن آیین یا دین میگوییم، اما آیین و دینی اینجایی و پیوند خورده با دنیا.
🔻برشی از جلسه اول درسگفتار
#علیه_وضع_سکولار
#عصر_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
🆔 @sch_negah
♦️ تیلور و مسئله جامعۀ ایران پس از انقلاب اسلامی
▫️تیلور به عنوان یک فرد کاتولیک، به دنبال یک راه جمع میان دین داری و سکولاریسم است. او مشکل پیچیدگی را اینجا مطرح می سازد و از این سخن می گوید که چگونه انسان امروز در میان فشار دولبه قیچی قرار دارد و از یک طرف دین، ایمان و مذهب و از طرف دیگر سکولاریسم او را در مضیقه قرار داده و هر کدام او را به سمت خود می کشند و مشکلاتی برای او رقم میزنند. توصیف تیلور از این «وضعیت دوگانه» به توصیف لوفان بومر از زمانهی خود با تعبیر «عصر اضطراب» و زیمل و تعبیر «عصر بی شکلی» بسیار نزدیک است.
▫️اما شاید نقد نهایی من به تیلور آن باشد که او در جمع کردن میان دین و سکولاریسم، کفه سکولاریسم را سنگین تر میکند و احیانا دین را با ابزاری سکولار نگه میدارد و به زعم خودش جمع میکند. باوجود اینکه کفه سکولارشدگی در جمع آقای تیلور سنگین است اما وقتی این اثر به فارسی در ایران ترجمه میشود برخی طبق علاقه خودشان که سعی دارند هرآنچه از دنیای غرب ترجمه میشود را سکولارشدگی بیشتری ببخشند، سکولاریسم تیلوری را سکولارتر از آنچه در امریکای شمالی میتوانیم از آن سراغ بگیریم به ما معرفی میکنند. ما گاهی برای اینکه نسبت به جبهه سیاسی یا گفتمانی خودمان تعلق خاطر داریم، به هنگامی که فردی را ترجمه میکنیم، شتابناک و عجولانه سعی در پیدا کردن شواهدی داریم تا آنرا موید خودمان بدانیم.
▫️به هر حال تیلور درباره ایران صحبت نمیکند اما این حرف درست است که آقای فرهنگ رجایی و برخی دیگر گفته اند که تعبیر تیلور آنجایی که درباره دینی صحبت میکند که برای دنیای ما آسیبی ایجاد نکند، یعنی زندگی رضایت بخشی داشته باشیم و در عین حال دین دار بمانیم، به جامعه ایرانیِ ما پس از انقلاب اسلامی نزدیک تر است، به آن ادعاهایی که ما داشته ایم؛ هم دین را میخواهیم هم دنیا را، هم علم را میخواهیم هم امور وحیانی را. بنابراین قابل تأمل است که بررسی کنیم در چه مواردی سخنان تیلور میتواند مابازاء ایرانی داشته باشد.
🔻برشی از جلسه اول درسگفتار
#علیه_وضع_سکولار
#عصر_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
🔰ناوهای امریکایی و طلسم مسجد مهمان کش
🔵 دکتر موسی نجفی :
✅در حکایات تاریخی قرن گذشته بیداری اسلامی برای نترسیدن از قدرت استعمار به یک حکایتی استناد می گردید که وصف حال امروز دنیای اسلام و بخصوص مسئله غزه است ۰
🔴استاد شهید مرتضی مطهری این حکایت را اینگونه نقل می کند :
مثلی است كه در مثنوی آورده، می گوید در یكی از شهرها مسجدی بود كه به «مسجد مهمان كُش» معروف شده بود. می دانید قدیمها مهمانخانه و مانند آن نبوده و اگر كسی وارد محلی می شد و دوست و آشنایی نمی داشت مسجد را مسكن می گزید. مسجدی بود كه معروف شده بود كه هر كس می آید اینجا شب می خوابد، صبح كه می روند، جنازه اش را بیرون می آورند و كسی هم نمی دانست علت قضیه چیست. یك آدم غریبی آمد، رفت در آن مسجد بخوابد، مردم گفتند آنجا نرو، این مسجد نمی دانیم چگونه است كه هر كس می آید شب در اینجا می خوابد صبح جنازه اش را بیرون می آورند، زنده نمی ماند. گفت: من دیگر از زندگی بیزارم و از مرگ هم نمی ترسم، من می روم. هر كار كردند گوش نكرد و رفت در آنجا خوابید.
ضمنا آدم شجاع و دلیری بود. آن نیمه های شب كه شد صداهای هولناكی از اطراف این مسجد بلند شد: آی تو كی هستی كه آمده ای اینجا؟ الان خفه ات می كنیم، الان ریز ریزت می كنیم؛ یك صداهای مهیبی در آن تاریكی كه زهره شیر می تركید. تا این صداها را شنید، این هم از جا بلند شد و گفت: تو كی هستی؟ صدایش را بلندتر كرد: هر كه هستی بیا جلو، من از مرگ نمی ترسم، من دیگر از این زندگی بیزارم، بیا هر كاری می خواهی بكنی بكن. شروع كرد فریادِ بلندتر كشیدن. یك مقدار كه جلو رفت و فریاد كشید صدای مهیبی از داخل مسجد بلند شد، ناگهان دیوارها فرو ریخت و طلسمهایی كه در آنجا بود شكست و گنجهایی كه در آنجا مدفون بود پیش پای آن آدم فرو ریخت. فردا صبح از آنجا با یك سلسله گنجها بیرون آمد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 153
🔵حکایت مسجد مهمان کش حکایت امروز جادوی ناوهای امریکایی است که مدام از آمدن و کشتن سخن می گویند و منتظرند همه قالب تهی کرده میدان را خالی نمایند؛ واکنش سخنرانی سید حسن نصرالله در نترسیدن از ناوها و بالاتر از آن تدبیر به موقع برای نابودی آنها و همچنین تهدید موشکی یمنی ها علیه ناوگان امریکا در خلیج فارس و دریای مدیترانه همان ابطال السحر حکایت مسجد مهمان کش است که در روزگار و زمانه ما اتفاق افتاده است ۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
💢 مراحل سکولاریسم و معانی آن از منظر چارلز تیلور
۱. تهیشدگی فضاهای عمومی از دین و مفهوم خداوند؛ یعنی در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی هیچ ارجاعی به باور مذهبی و خداوند صورت نمیگیرد. مبنای عمل در هر عرصه، عقلانیتِ موجود در همان عرصه است. در این مرحله، سکولاریسم لزوما منجر به حذف دین نمیشود.
۲. کاهش هر نوعی از سلوک مذهبی و باور مذهبی؛ در این معنا مردم با دین و سلوک مذهبی قهر میکنند و شاهد سکولاریسمی از نوع الحاد هستیم.
۳. تبدیل شدن باور به خداوند به گزینهای در میان هزاران گزینه دیگر؛ گاهی در شرایطی، گزینههای در دسترس برای دین داری یا بیدینی محدود است و رقبای زیادی وجود ندارد اما طبق این معنا شاهد شرایطی هستیم که رقبای بسیار زیادی برای دین پدید آمدهاند. نفسِ شلوغی و ازدحام برآمده از تکثرِ گزینهها، شما را به لحاظ روانی در وضعیت عدم استقرار قرار میدهد. یعنی شما به لحاظ ایمانی نمیتوانید استقرار پیدا کنید زیرا پیرامون شما شلوغ شده است و دائما استدلال هایی لَه و علیهِ باورهای دینی مطرح میشود که شما اولا فرصت و توان پردازش تمام آنها را ندارید و ثانیا به لحاظ روانی هر گزینه جدیدی برای شما، مقداری در ایمانتان سوال ایجاد میکند، آشکار باشد یا ذهنی. حال هرچه این گزینهها متنوع شود، به حاشیه رانده شدن دین بیشتر میشود.
▫️تیلور معنای سوم از سکولاریسم را درباره جامعۀ امریکا تحقق یافته میداند اما درباره جوامع اسلامی عقیده دارد که چنین وضعیتی وجود ندارد یا هنوز به وجود نیامده است. یعنی در جوامع اسلامی هنوز رقبای معنوی و فکری و فلسفیای به وجود نیامده است که بتوانند شرایطی متنوع و متکثر ایجاد کنند تا سبب تاخت و تاز علیه دین شده و آنرا به حاشیه برانند.
🔻برشی از جلسه دوم درسگفتار
#علیه_وضع_سکولار
#عصر_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 پیچیدگی ایمانی در ایران فرهنگی، سپری تاریخی در برابر سکولاریسم
▫️انباشت تاریخی سکولاریسم در غرب:
جامعهٔ مدرنی مثل اروپا و امریکا به لحاظ تاریخی و نظری، در فضای انباشته شدهای از سکولاریسم قرار دارند. یعنی نوعی از تراکم فرهنگ سکولار آنجا دیده میشود که حالا حالاها امکان بازگشت دین به زندگی برایشان فراهم نمیشود. وضعیت سکولار در غرب از دوران یونان باستان آغاز شد، در آتنِ عصر پریکلس خودش را بیشتر آشکار ساخت، در دوره امپراتوری روم باستان ادامه یافت و حتی در قرون وسطی، فضای فرهنگیِ سکولارِ امپراتوری روم بر اروپا حاکم بود و در دوران مدرن و اصلاحات دینی و انقلابهای بعدی همچنان امر سکولار غلبه داشت. به همین جهت است که برخی سکولارشدگی را ذاتیِ غرب می.دانند چراکه آنرا در تاریخ بلندمدتی از مغرب زمین مشاهده میکنند.
▫️انباشت تاریخی دین و باور مذهبی در ایران و جوامع مسلمان:
در مقابل اما اگر جوامع اسلامی و حتی جوامع دیگر را کم و بیش بررسی کنید و به پسِ تاریخِ آنها بروید، خواهید دید که نوعی از انباشت دینداری و باورهای مذهبی وجود دارد که امکان سکولارشدگی را دست کم به معنای سومش برای ما ایرانیان و مسلمانان ناممکن میسازد. بنابراین ما در سرزمین، تاریخ و موقعیتی قرار داریم که به لحاظ فرهنگی، نظری و تاریخی، در یک پیچیدگی ایمانی قرار گرفته ایم. این پیچیدگی ایمانی، مسیر سکولارشدگی را برای ما دشوار می سازد و به آسانی نمی.توانیم به سمت سکولارشدگی سر بخوریم.
به همین جهت است که نباید مراتب ایمانیای که علامه طباطبایی در المیزان یا خواجه نصیر در اوصاف الاشراف مطرح میکنند را مراتبی صرفا آموزهای دانست و دقت در آن است که علاوه بر آن، مراتب مذکور را مرتبههای فرهنگیِ ایمان نیز بدانیم؛ یعنی اگر بخواهید جامعه شناسی ایمان را در گذشته تاریخی ایران بررسی کنید، به گونههایی از ایمان و با درهم تنیدگیهای ایمانیای مواجه میشوید که خواهید دید این شبکهٔ ایمانیِ شکل گرفته در گذشتۀ ما، امکان به محاق و حاشیه رفتن دین را سخت کرده و در حال مقاومت در برابر سکولاریزاسیون است.
🔻برشی از جلسه دوم درسگفتار
#علیه_وضع_سکولار
#عصر_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
بازگشت غرب از استعمار نو و فرانو به استعمار کهنه
https://virasty.com/Habibollah_Babai/1699422294468295630
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
تمدن غرب «اعتبارِ» خود را بر رژیم صهیونیستی قمار کرده است
(پرسش - پاسخ)
سوال: شما به عنوان پژوهشگر در مطالعات تمدنی، وضعیت کنونی تمدن غرب را در خصوص بحرن غزه و بمباران ها و کشتارهای اخیر فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل چگونه تحلیل می کنید؟
دکتر بابایی:
در مطالعات تمدنی اصطلاحی با عنوان «قلمرو پرستیژ تمدنی» یا «حوزه اعتبار تمدنی» وجود دارد که در مورد قلمرو و عرصههای اعتبار و یا مرجعیت آن تمدن در دوره های زمانی و یا در قلمرو مکانی سخن می گوید. مثلا اینکه آیا اعتبار تمدنی ایالات متحده فقط محدود به کشور آمریکا است یا این اعتبار و حیثیت در خارج از آمریکا مثلاً در ژاپن یا مثلا اسرائیل نیز توسعه یافته است؟ آیا تمدن ایرانی یا تمدن اسلامی فقط در قلمرو جغرافیایی ایران یا کشورهای اسلامی محدود است یا ممکن است این اعتبار و پرستیژ فراتر از جهان اسلام و بلکه در سطح جهانی هم گسترش یافته باشد؟ اعتبار تمدنی هر تمدن، در حقیقت حوزۀ نفوذ و پذیرش آن تمدن از ناحیه سایر جوامع و تمدن هاست.
به رغم فعالیت های استعماری فراوان غرب در دورههای قدیم و جدید غرب، غرب برخوردار از رویه های علمی و دانشی بوده است و همان نیز در سرتاسر دنیای در عرصه های مختلف زندگی اثرگذار بوده و مایۀ اعتبار و ارزش برای غرب در میان دنیای غیرغرب بوده است. اعتبار جهان غرب برای دنیای غیرغرب نه به جهت فعالیت های استعماری غرب، بلکه به جهت اعتبار علمی و تخصصی غرب بوده است که توانسته برای خود شهرت و آبرویی جهانی کسب آورد. علاوه بر سهم علمی غرب در بسط و گسترش «اعتبار تمدنی غرب» باید به سهم اخلاقی و انسانی (واقعی یا غیر واقعی) غرب مدرن در بسط ارزشهای جهان مدرن مثل صلح، اخلاق، نظم، انسان و انسانیت نیز اشاره کرد و این عناصر مدرن را در توسعه پرستیژ مدرنیتۀ اروپایی و آمریکایی در کشورهای غیرغربی موثر و بسیار ریشه دار تلقی کرد. با تکیه بر همین عناصر اخلاقی و انسانی بوده است که تا کنون بسیاری از غربگرایان در دنیای اسلام کوشیده اند نوعی از غربیسازی را توجیه کنند و گفتمان های رقیب اسلامی و شرقی را به اتهام خشونت، ترور، و جزم اندیشی به حاشیه ببرند.
حال دو پرسش در مورد غرب و نسبتش با مسئله غزه در فلسطین وجود دارد: پرسش اول این است که آیا دنیای غرب مجددا پروژههای استعماری قدیم را با حضور مستقیم در جای کوچکی مثل غزه فعال نموده است و آیا آمریکا با تلاش برای کشت و کشتار و سپس تصرف در آن، از استعمار نو و فرانو دوباره به استعمار خشنِ قدیم بازگشته است؟ چرا غرب به رغم همه ابزار رسانهای خود و به رغم همه امکانات علمیاش نتوانست دنیا را و نیز فلسطینیها را اقناع کرده و مشروعیت اسرائیل را در اذهان جوامع اسلامی و بلکه در ذهنیت جهانیان توجیه کند؟ و چرا مدنیت غربی دوباره به بربریت قدیم اسپارتی و رومی بازگشته و مجبور شده است که دوباره استعمار را از نو آغاز کند؟ پاسخ هر چه باشد، هنوز غرب احتمالا میتواند با تکیه بر رویۀ دیگر خود و علم هژمونی که دارد، همچنان بر اعتبار و پرستیژ خود تکیه کرده و بر آن اصرار بورزد.
لیکن شکاف از جای دیگری آغاز شده است و با آن تَرَکها و تردیدها شاید دیگر غرب نتواند اعتبار تمدنیاش را در دنیای غیرغرب و بلکه در خود غرب حفظ نماید. تردید اصلی در پرسش دوم است که با توجیهات نخبگانیِ غرب در استدلال بر ضرورت نسل کشی در فلسطین رخ نموده است. پرسش این است که آیا با گونه مواجههای که غرب با مسئله غزه داشته است، آیا همچنان میتوانند در باره رویۀ دوم خود (رویۀ علمی) و نیز رویههای اخلاقی (پرستیژ انسانی دنیای مدرن) همچنان اصرار بورزند و بر آن محاجه کنند. در این باره اشکال نه فقط برای اندیشورزان مدرن، بلکه برای جماعتی در جهان اسلام و در جوامع اسلامی است که تئوریهای و نظریات نظم و اخلاق را بیش از خود دنیای غرب باور کرده بودند و اکنون دچار بحران عجیب و پارادوکسهای هویتی شده اند و فعلا در وضعیت شوک و سکوت هستند. دنیای غرب که مدت های مدیدی برای این جماعت، مرجعیت هویتی داشته، اکنون این مرجعیت را هم از دست داده است و در آینده ای نه چندان دور نه فقط منافع اقتصادی بلکه مهمتر منافع فرهنگی خود را هم از دست خواهد داد.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید پیروز میدان غزه کیست؟
پاسخ را در کلمات این نوجوان فلسطینی بجویید:
🔷️ رابطه ما را با عالم قطع كردهاند اما نمىتوانند رابطه ما را با ربالعالمين قطع كنند.
گرچه خسته و در تنگنا هستیم اما امیدمان به خداست!
خدایا زمین را زیر پاهای یهود بلرزان و
ما را بر یهود پیروز کن!
#جبهه_واحد
✅ #اخبار_جبهه_مقاومت
👇👇
🆔️ @akhbarmoghavamat
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
«مرگ سرشار» شاخصی متفاوت در ارزیابی تمدنها
چارلز تیلور در مقدمه کتاب «عصر سکولار» به مفهوم «سیری و سرشاری» (fullness) اشاره میکند و آن را در صورتبندی عصر سکولار در غرب عاملی هدایتگر و بلکه مهمترین غایت تلقی میکند. انسان جدید با عبور از دین در تاریخ غرب، در پی رسیدن به آنات سرشاری و سیری از زندگی دنیویِ اینجایی و اکنونی است و اساسا فلسفۀ زندگی نیز در این جهان چیزی جز سرشارشدگی از لذتهای مادّیِ در اوج نیست (فرهنگ enjoy it). امتلاء و سرخوشیهای ازحدّ گذشتۀ انسان مدرن گاه در حس سرخوشیِ خودخداپنداری، گاه با زیادهرویهای بیحدّ جنسی، و گاهی در خودفراموشیها (forgetfulness) و حس بیمعنایی، و گاهی هم با نوعی از خشونتهای شورانگیز یا بیرحمیهای بیحساب رخ مینماید. این گونه از سرشاریهای اینجایی و اکنونی برآمده از پوچی و نبود معناست همانطور که خودهمین سیریها و سرشاریها هم منتهی به سطحی عمیق از بیمعنایی و حس تهیبودگی میشود.
تیلور به گونهای دیگر از سرشاری (سرشاری متافیزیکی) هم در ادبیات و فرهنگ دینی اشاره میکند. جنس سرشاری در ادبیات دینی (و مسیحی در تعبیر ایشان) در کامجوییهای سرشار از دنیا نیست، بلکه در سرشارشدگیِ حاصل از خودگذشتگی و فداکاری، و نیز سرشاری حاصل از سرسپردگی به خدا است. در این منظر، نسبتی هست بین خود و خدا، و رابطه ای هست بین فیض الهی و جوشش انسانی.
حال، اینکه تیلور این بحث را به کجا میبرد بماند، لیکن از منظر فلسفی ـ الهیاتی و همین طور از نگاه تاریخی و تمدنی و در تضاد بین اسلام و غرب، با دو نوع تمدن و با دو فلسفه زندگی و اکنون در دو نقطه جوشِ تاریخی قرار داریم: تمدنی سکولار که سرشاریهای سیریناپذیرش را در اوج دنیاگرایی و خشم و نفرت حاصل از آن پی میگیرد، و تمدنی اسلامی که در اوج مقاومت و صبوری، سرشاریهای حاصل از سرسپردگی به خدا را پیش میبرد. در تمدن سکولار، مرگ، پایانی هولناک برای سرشاریهای مادی و دنیوی است (در این نگاه مقولۀ «مرگ» نمیتواند اخلاقی باشد) و در تمدن اسلامی مرگ و شهادت (به مثابه احدی الحسنیین) تصمیمی است اخلاقی برای سرشاریهای مستانه و ابدی از یک سو، و برای بقای ارزشهای انسانی در همین دنیا از سوی دیگر. البته برندۀ معرکه هم کسی خواهد بود که از چنین مرگی نمیهراسد و زندگی واقعی را در عنصر «عزت» (و نه صرفا کرامت) و نه «لذت» پی میگیرد: «الموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاه فی موتکم قاهرین» (مرگ در زندگی ذلتبار، و زندگی در مرگ عزتمندانه).
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
جنبش عدم تعهد سایبری فرصتی برای توسعه سکوهای بین المللی
عزیز نجف پور آقابیگلو
حاکمیت سایبری جمهوری اسلامی برای جلوگیری از دخالت بیگانگان در امور داخلی و حفظ استقلال کشور تابحال دو سیاست اصلی در پیش گرفته است: اول: توسعه سکوهای داخلی با کیفیت مناسب و هزینه خدمات پایین تر دوم- قانونمند کردن حضور سکوهای خارجی در کشور و اجازه فعالیت آنها در صورت تامین الزامات مقرراتی کشور
در سیاست اول اقدامات خوبی توسط دولت و بخش خصوصی انجام پذیرفته و امروز شاهد توسعه سکوهای داخلی با کیفیت مناسب هستیم که فارغ از فضاسازی های رسانه ای، مورد اقبال توده مردم قرار گرفته و روند کاربری آنها مدام در حال توسعه است و این روند را آمارها تایید میکنند و البته چالشهای متعددی هم دارند که به مرور برطرف خواهند کرد. جریان #استعمار_مجازی در برابر این سیاست چند اقدام مقابله ای انجام داده است: تشکیک در محرمانه¬گی اطلاعات در سکوهای داخلی و عدم رعایت حریم خصوصی موسوم به #تیک_سوم و تبلیغ در باب پایین بودن کیفیت این سکوها در ارائه خدمات به مردم و ...
در سیاست دوم سکوهای پرچالش خارجی ای چون اینستاگرام و تلگرام و واتس آپ و فیس بوک و ... ، هنوز حاضر به پذیرش و اعمال مقررات کشور نشده اند و جمهوری اسلامی هم منطقا حضور ایشان را فضای مجازی کشور مسدود کرده است. در مقابله با این سیاست چند اقدام صورت گرفته است: متعارض نشان دادن منافع کسب و کارهای مجازی با فیلترینگ این سکوها، هشدار بابت نقش جریان آزاد اطلاعات، توسعه ناخواسته فیلترشکن ها به عنوان نتیجه طبعی این سیاست، قطع ارتباط با دنیا و ...
غالب تشکیکات جریان استعمار مجازی در مقابل این دو سیاست بلاوجه است و عمدتا هم پاسخ داده شده و البته بگذریم از اینکه نفوذ تبلیغاتی جریان مذکور خصوصا در لایه مسوولان کشور قوی تر بوده و زمان خواهد برد تا تبیین های فوق در ذهن مسوولان و سیاسیون و ... بنشیند و چندین بار هم تاکید کرده ام که جای برنامه آموزشی ارتقای #سواد_حکمرانی_فضای_مجازی شدیدا خالی است. ولی مهمترین چالشی که مطرح شده مربوط به تحدید بستر ارتباطی بین الملی است که از طریق سکوهای خارجی تامین میشود و غفلت از سیاست سوم که در ادامه توضیح خواهم داد بستر تقویت و توجه به این اشکال را فراهم کرده است.
البته توجه هم داشته باشیم که غالب ارتباطات و تبادل اطلاعات مردم در درون خودشان است و بخش بسیار کمی از این ارتباطات به حوزه خارج کشور مربوط میشود از سوی دیگر سانسور محتواهای هویتی جامعه ایرانی در سکوهای خارجی، کلا ادعای ارتباط آزاد با مردم دنیا و حضور در عرصه های بین المللی از طریق سکوهای مذکور را با چالش میکشد. مصاف اینکه تمام مردم دنیا در سکوهای مذکور مجتمع نشده اند و مثلا حداکثر2میلیارد نفر از حدود5میلیارد کاربر اینترنت دنیا (از کل هشت و اندی میلیارد جمعیت دنیا ) در این سکوها حضور دارندو این به معنای عدم حضور در سایر سکوهای ملی و منطقه ای (مثل kakao در کره جنوبی و bbm در اندونزی)نیست.
و اما سیاست سوم چیست:
این سیاست به دنبال توسعه سکوهای بین المللی با مشارکت تمامی کشورهایی است که نمیخواهند تن به حاکمیت آمریکا بدهند. تجربه جنبش #عدم_تعهد که به نوعی سعی کرد در بین دوقطبی بلوک شرق و بلوک غرب، بلوک سومی ایجاد نماید و فارغ از اشکالاتی که بر سیاستهای انفعالی آن وارد است، ولی این تجربه می-تواند امروز با اصلاحاتی در ابعاد سیاستی آن و تقویت سیاستهای اثباتی، در #حکمرانی_فضای_مجازی هم مورد توجه کشورها قرار گیرد. با این توجه که بلوک آمریکای سایبری به مراتب قوی تر از رقبای مقابل (عمدتا چین و در مراتبی بسی پایین تر، روسیه) است.
امروز جمهوری اسلامی در چند لایه می¬تواند با مشارکت کشورها اقدام به توسعه سکوهای بین المللی نماید. لایه اول:کشورهای عضو محور مقاومت(200میلیون نفر شیعه و حدود 100میلیون نفر سنی)، لایه دوم: کشورهای جهان اسلام (حدود 2میلیارد نفر) لایه سوم: سایر کشورهای دنیا که به دنبال استقلال سایبری هستند(مثلا کشورهای عضو جنبش عدم تعهد با حدود 4.5میلیارد نفر جمعیت).
به نظر می رسد در صورت توسعه سکوهای بین المللی در این لایه ها، امکان ارتباطات روشمند و مستقل و امن مردم با سایر مردم دنیا تسهیل خواهد گردید و طبعا در این فضای مشترک، امکان مقررات گذاری بین المللی و ملی فراهم خواهد شد و دیگر سکویی بدین اقتدار نخواهد رسید که قوانین ملی یک کشور را به چالش بکشد.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
@a_najafpour
https://eitaa.com/a_najafpour
📣 کانون غربشناسی و اندیشۀ اسلامی دانشگاه رضوی برگزار میکند:
💠 تمدن اسلامی و جهان مدرن 💠
🔸با حضور حجتالاسلام والمسلمین دکتر #حبیبالله_بابایی ؛
مدیر گروه مطالعات تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
🗓 زمان: یکشنبه ۲۱ آبانماه؛ ساعت ۱۲:۰۰
🕌 مکان: حرم مطهر امام رضا (ع)، صحن امام حسن مجتبی، ساختمان شمارۀ ۱ دانشگاه علوم اسلامی رضوی، سالن شهید سلیمانی
🌐 کانون غربشناسی و اندیشه اسلامی
@gharbshenasi_razavi
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💠 غرب و غزه
استاد بزرگواری فرمودهاند غرب میراث تمدنی خویش را به پای اسرائیل ذبح کرد. در این تحلیل، مواجهه این روزهای غرب با نسل کشی صهیونیستی خطای نابخشودنی غرب است در حالی که این نه خطای او که خود غرب است. غربِ اندیشه با غربِ سیاست پیوندهای عمیقی دارد. وقتی انسان در اندیشه غربی سوژهی بدون قید نیست و همواره انسان رنگینپوست، انسان مسلمان یا انسان خاورمیانه خارج از این سوژه بوده است، طبیعی است که استانداردهای دوگانه شکل بگیرد؛ شاخصهای نوشتهای برای اولی و نانوشتههایی برای دیگری. ازین روست که حقوق بشر، حقوق بشر دوستانه و سایر قوانین بینالمللی برای انسان غربی حمایت کننده و برای انسان خارج از این تعریف حکم چماق را دارد. این راز گرچه سالیانی است عیان شده، ولی مصائب غزه و نفوس پاک آن حجت را برای همه حتی خوشبینان و سادهاندیشان تمام کرد.
@majiddehghan
https://eitaa.com/Habibollah_Babai