بسم الله الرحمن الرحیم
امروز کلمهای در غـزه شـهید شد.
شما دارید به عکس #رفعت_العریر نگاه میکنید. او نـظامی نبود. اگر بخواهم کامل صدایش کنم، باید بگویم استاد دکتر رفعت العریر.
رفعت در دانشگاه ادبیات درس میداد. شعر میگفت. داستان مینوشت. رفعت کلمات را میفهمید. وزن واژهها را حس میکرد.
در صفحهاش به میوهها و گلها دقیق میشد. ظرافتشان را ادراک میکرد.
رفعت زبان میدانست. به شاگردانش انگلیسی درس میداد. داستان نوشتن یادشان میداد.
رفعت، شصت روز مداوم، پشت یک صفحه ایستاده بود [که نزدیک به ۹۰ هزار نفر عضو داشت]
این ایدهٔ او بود: «ما عدد نیستیم.»
او شصت روز، لاینقطع، قصهٔ شـهدای غـزه را برای دنیا تعریف میکرد. با چشم خیس مینوشت و مینوشت و مینوشت تا دنیا بداند بیست هزار نفر شـهید طی دو ماه، یک گزارش آماری از غـزه نیست، بیستهزار زندگی، بیستهزار روایت، بیستهزار داستان است که در گور دستهجمعی زیر خاک رفته.
امروز، دکتر رفعت العریر، تبدیل شد به شـهید رفعت العریر. امروز اسـرائیل خانهٔ او را بمــباران کرد و رفعت و هر شش نفر عضو خانوادهاش با هم شـهید شدند.
امروز، تمام شاعران آزادهٔ جهان، تمام نویسندگان روشنضمیر جهان در غـزه شهید شدند. امروز کلمهای در غـزه زیر آوار ماند که مثلش نبود و نیست. واژهای به آسمان رفت که بلند بود، خیلی بلند، آنقدر که به سرانگشت آرزو، دستم به بلندای قامت نستوهش نرسد؛ رفیع، درست مثل اسمش.
رفعت العریر، اسطورهٔ من بود. تقلا میکردم بین او و خودم قرابتی پیدا کنم از جنس ادبیات و کلمات و زبان. آرزوبهدل بودم مثل او مؤثر باشم. او نظامی نبود، اما کلمه را مثل سـلاحی بیمانند میان انگشتانش میچرخاند و سمت ظالمان جهان شـلیک میکرد. رفعت، حاشیهنگار رنج فلـسطین بود.
عکسش را ورق بزنید. به کلماتش برسید. این شعر اوست. رفعت نوشته «اگر من باید بمیرم، پس تو باید زنده بمانی تا داستانم را برای بقیه تعریف کنی. تا خرتوپرتهایم را بفروشی… و از لباسهایم، از بند کفنم، نخ بلند بادبادکی بسازی تا بچهای در غـزه که بهشت در نگاهش خانه کرده در جستوجوی پدری که در چشمبههمزدنی شـهید شده، این بادبادک را، بادبادکی را که تو از من ساختی، ببیند و شده برای لحظهای تصور کند فرشتهایست که عشق را به او بازگردانده. اگر من باید بمیرم، بگذار این مرگ امیدی بیافریند، بگذار این مرگ افسانهای باشد.»
کلمهٔ عزیز من که امروز شـهید شدی
تو کلمهای. عدد نیستی.
دنیا شاید اعداد را فراموش کند، اما کلمات را هرگز از یاد نخواهد برد؛ بهخصوص اگر این کلمات، حماسهای باشند، چنان که تو بودی.
نوشتهی: پرستو علیعسگرنژاد
@hamshenasi
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
«اسرائیل و حال تمدن امروز» در بیان رسول جعفریان
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
«سکولاریسم گزینهای»
اندیشه چارلز تیلور در ایران؟
چرا چارلز تیلور (Charles Taylor) را باید در ایران خواند؟ آنچه تیلور در مهمترین کتاب خود یعنی کتاب عصر سکولار (A Secular Age) ارائه کرده است، نه در باره ایران و یا حتی جهان اسلام، بلکه در مورد یک تجربه تاریخی سکولار در غرب بویژه آمریکای شمالی است. اکنون این طرح بحث ایشان که به اذعان خودشان یک تجربه تاریخی مربوط به غرب است و نه شرق، چرا باید در ایران اسلامی خوانده شود؟ این نکته درست است که طرح مراحل سکولاریسم، طرح مفاهیم سکولاریزاسیون در غرب، طرح نظریات و صاحب نظران در فرایند سکولارشدگی در غرب، همه متمایز و منحصر به تاریخ و فکر و فرهنگ غرب است، و طرح این مفاهیم بدون هیچ مقدمه و تنسیقی جز ایجاد آسیب فکری و اختلالات ذهنی در طرفداران و منتقدان سکولاریسم چیز جدیدی را ایجاد نمیکند. با این همه نکتهای در اندیشه چارلز تیلور وجود دارد که شبیه آن، مثل آن، و نشانههای آن در جوامع شرقی و اسلامی در حال ظهور و بروز است بی آنکه نخبگان مسلمان نسبت به آن اندیشه و تدبیری داشته باشند و آن ظهور نوعی از «سکولاریسم گزینهای» یا سکولاریسمی که باور به آموزههای اسلامی و معارف دینی و هویت توحیدی، برای طیفی از جامعه تبدیل به یک «گزینه» در میان گزینههای معنوی دیگر، گزینههای اعتقادی دیگر، و گزینههای هویتی دیگر میشود.
در این وضعیت این سئوال پیش میآید که آیا واقعا جهان اسلام نیز همچون دنیای غرب به نوعی از سکولاریسم بی شکل، و یا سکولاریسم پلورالیستیک مبتلا شده است؟ همین طور این پرسش مطرح می شود که اساسا در صیرورت «گزینه شدن باور» تفاوت بین جهان اسلام و دنیای غرب چیست و جای دین در این تفاوت تمدنی بین اسلام و غرب کجاست؟ و سپس باید سئوال کرد که راه مواجهه جهان اسلام با این پدیده گزینهای شدن و مواجهه با گزینههای متنوع و بسیار انباشته چه میباشد؟ انسان مسلمان با چه رویکردی و چسان میتواند در برابر تراکم گزینههای غیر دینی در فرایند دینی و تمدنی خود دوام آورده و به جهت روانشناختی و نیز به جهت معرفتی در برابر این حجم انباشته از سکولارشدگی تاب بیاورد؟
اگر بخواهم پاسخهای خود بدین پرسشها را بسیار ساده و سهل ارائه کنم و چشمانداز کار را معلوم سازم، باید بگویم که به رغم سیل و سریان گزینههای عرفی و سکولار در جوامع اسلامی در دو فضای حقیقی و مجازی، تفاوتهای عمیقی بین جهان اسلام و دنیای غرب در این باره وجود دارد که نمونه این تفاوت را مثلا میتوان در «پیچیدگی ایمان» و «مراتب و لایههای ایمان» درجوامع اسلامی و در عمق فرهنگ مسلمانان مشاهده کرد که اساسا فرایند سکولاریزاسیون در جوامع اسلامی را هم پیچیده، دشوار و گاه ناممکن میسازد. از سوی دیگر، جهان اسلام همواره برخوردار از فرهنگ پیشرو در امر «محبت و عشق» بوده و هست که این عشقِ عمیق در دوسویه الهی و انسانی و در دو جهت مجازی وحقیقی همواره مانع از تشتت و تکثر وجودی انسان ها و شکاف بنیادین بین گزینهها در الهیات، در فرهنگ، و در مناسبات اجتماعی شده است. و از طرف دیگر، نوعی از تنوع و تکثر، و شکلی از گزینگی و مراتب و مظاهر در اندیشه اسلامی و نیز در فرهنگ مسلمانان وجود دارد که سیر «سکولاریسم گزینهای» را در برابر «دینداری گزینهای» (یا دینداری برآمده از گزینههای انبوه دینی و توحیدی) بسیار دشوار و سخت کرده است. در این فرایند، سکولاریسم گزینه ای غربی نمیتواند در یک سیر استدلالی و یا حتی در یک سیر روانشناختی به آسانی در میان مسلمانان پیش بتازد.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
چرا نهاد علم در ایران فاقد مسأله است؟
👇👇👇
https://rasanews.ir/0038Ur
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#برایدیدن
🔻سرمستی و سرشاری انسانِسکولار
#علیه_وضع_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 «گفتگو» راهکار تیلور برای تدبیر عصر سکولار
🔰 تنها راه تدبیرِ درهم آمیختگیِ دین و سکولاریته در عصر سکولار آن است که آنها با یکدیگر گفتگو کنند.
✍بخش اول
▫️تیلور نه میگوید به مسیحیت بازگردیم و نه از بازگشت به آن نهی میکند، او معتقد است که ما نیازمند گفتگویی سازنده میان امر سکولار و امر دینی هستیم.
او در کتاب تنوعات سکولاریسم در عصر سکولار می گوید: «من فکر میکنم نیاز مبرمی به گفتگو میان اصحاب مختلف داریم، اعم از مواضع دینی و ضد دینی، اومانیستی و ضد اومانستی و غیره. گفتگویی که به برکت آن، از تصویر کاریکاتوریِ یکدیگر فاصله گرفته و تلاش کنیم بفهمیم که از نظر بقیه کمال چه معنایی دارد. ما می توانیم نوعی توافق اجتماعی بر سر ارزش چنین گفتگویی داشته باشیم.»
▫️چارلز تیلور قصد دارد تا با برقراری دیالوگ میان امر دینی و سکولار، امر دینی را بر معایب خودش واقف کرده و امر سکولار را نیز به حفره های خودش آگاه سازد تا در نهایت هر دو به اصلاح خویش برخیزند.
▫️من حرف آقای تیلور را معقول ارزیابی میکنم اما آنچه مهم است زبان گفتگو است؛ منِ دین دار در مواجهه با فرد سکولار باید به چه زبانی گفتگو کنم؟ به زبان سکولار یا دینی؟
▫️دین می تواند به زبان سکولار گفتگو کند اما سکولاریسم نمیتواند به زبان دینی گفتگو کند. درست است که دین و دیندار می تواند با زبان و عقل سکولار از دین دفاع کند اما نکته پس از گفتگو است. یعنی حالا که من با انسان سکولار توانستم گفتگو کنم، در مقام نتیجهگیری و آنجایی که میخواهیم توافق کرده و اصل مشترک پیدا کنیم، آن اصل مشترک جنس ایمانی خواهد داشت یا جنس سکولار؟
▫️شاید اینجا از نقاط دشوار گفتگو است که اساسا معلوم نیست ما در چنین فرآیند گفتگویی، با قناعت بر حداقلهای مفهومیِ سکولار، بتوانیم در ایستگاه دینی خودمان باقی بمانیم. شاید اینجا کسی مثل تیلور زبان فطرت را اضافه کند و بگوید شما با آن زبان میتوانید فرد را از وضعیت سکولارش جدا کرده و در سطح دینی قرار دهید و سپس با او گفتگو کنید.
🔻برشی از جلسه ششم درسگفتار
#علیه_وضع_سکولار
#عصر_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 «گفتگو» راهکار تیلور برای تدبیر عصر سکولار
🔰 تنها راه تدبیرِ درهم آمیختگیِ دین و سکولاریته در عصر سکولار آن است که آنها با یکدیگر گفتگو کنند.
✍بخش دوم
▫️ اساسا هر گفتگویی لازم است متوازن و عادلانه باشد و اکنون جای این پرسش همچنان باقی است که ملاک صحت در گفتگو میان امر سکولار و دینی را چه چیزی مشخص میکند؟ عقل سکولار یا عقل دینی؟
❓ آیا شما همانطور که از دین انتظار دارید گوش شنوا داشته باشد، از سکولاریسم هم چنین انتظاری دارید؟
❓در این گفتگو آیا نظام یا اندیشه سکولار در پی ارتباط با دین، آن هم با زبان دین هست یا خیر؟ اگر نیست، گفتگوی یک طرفه چه فایده و سودی در طرح تیلور دارد؟
▫️بههرحال در یک گفتگوی عادلانه باید طرف سکولار نه فقط با گفتن بلکه با شنیدن هم شکاف هایش را رفو کند همانطور که مسیحیت نیز لازم است چنین باشد. در گفتگوی یک طرفه احتمالا راهی جز تقلیل دین به ساحت سکولار نخواهیم داشت و شما از دین انتظار دارید که خودش را در یک وضعیت سکولار تعریف کند تا به ذائقه انسان سکولار خوش بیاید و از آن طرف از انسان سکولار انتظار دارید که به دین مراجعه کرده و هرآنجایی که احتمالا سویههای عرفی و سکولار دارد را از آن اقتباس کند و در زندگی خودش به کار بندد.
▫️در پایان همچنین لازم است ما در فضای بومی و ایمانیِ خودمان بتوانیم زبان و روش تحدی را فعال سازیم. یعنی هر آنکه رقیب یا منتقد ما است را در فرآیندی تحدی وار مورد گفتگو قرار دهیم به نحوی که بتوانیم حرف خودمان را برای مخاطبمان مفهوم کرده، معقول ساخته و احیانا مقبول گردانیم.
🔻برشی از جلسه ششم درسگفتار
#علیه_وضع_سکولار
#عصر_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 غـرب فاصله بسیاری تا «بیایــمانی» دارد
▫️چارلز تیلور به عنوان کسی که بهجای نظریه پردازی درباره سکولاریسم، سعی دارد روایتی پدیدارشناختی از امر سکولار و دنیای غرب ارائه دهد میگوید: هنگامی که سکولارشدگی را در دنیای غرب دنبال میکنم، میبینم که ما فاصله بسیاری داریم تا به وضعیت «بیایمانی» برسیم. او حتی میگوید: انسان سکولار فقط در دین نیست که شک می کند بلکه در اصلِ سکولاربودگیاش هم شک می کند. او مدام از خود می پرسد که آیا واقعا چیزی ورای این دنیا وجود ندارد؟ آیا آنچه نفی کردم واقعا نیست؟
▫️این قبیل تردیدها دیگر تردیدهای علمی نیستند بلکه تردید های فطری هستند. یعنی غرب با گذشت ۵۰۰ سال از نظریات فلسفی و علمی و انقلابهای فرهنگی و سیاسی و اساسا خلق دنیای جدیدی که داشته است، هنوز نتوانسته است فطرت جمعیِ انسانها را مدفون سازد و همچنان آدمها، انجمنها، کلیساها و غیر کلیساها و غیر ادیان ابراهیمی، هر کسی در جایی به دنبال یافتن معنا و معنویت است.
▫️بنابراین تیلور میگوید وضع ما غربیها در اعتقاد داشتن و در بیاعتقادی شبیه هم است. یعنی همانطوری که دینداری ما را راضی و قانع نکرده، سکولاریسم هم ما را قانع نساخته است. ما از جهتی کاملا سکولار هستم چون مزایایی دارد و از جهتی در جاذبههای ایمانی قرار گرفتهایم و نتوانستهایم تمامی رشتههای ایمانی را قطع کنیم. اینگونه است که بحران انسان سکولار در گرفتار آمدگیای است که میان کشاکش امر دینی و امر سکولار رخ میدهد.
🔻برشی از جلسه پنجم درسگفتار
#علیه_وضع_سکولار
#عصر_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢راهکارهایی برای مواجهه با تکثرات سکولاریستی در جامعه ایران
✍ بخش اول
▫️امروز گزینههای ما در زندگی متنوع شده است و نوعی از سکولارشدگیِ روانشناختی ایجاد کرده است. یعنی من به لحاظ ذهنی کاملا قانع شدهام برای انجام مناسک دینی مثل روزهداری و نمازخواندن، اما به مرحله عمل که میرسم، به قدری پیرامون من گزینههای متنوع دینی و معنوی وجود دارد که این گزینهها اجازه نمیدهد که من ایمان مستقر داشته باشم و یا به آسانی و با فراغت بال، مناسک دینی خویش را به جای آورم. فلذا من به صورتی ناخواسته دین را در حاشیه و یا در وضعیت تردید و دودلی قرار میدهم.
❓حال ما چه تدبیری می توانیم برای این وضعیت داشته باشیم؟
▫️این بحث را به طور تفصیلی در کتاب تنوع و تمدن مطرح کردهام اما اینجا به سه نکته مختصر اشاره می کنم:
1⃣ فعال سازی نوعی از تنوع دینی، توحیدی و مشروع
▫️ما باید بتوانیم راههای متعدد، زبانهای متنوع، و اشکال گوناگون و یا «گزینههای متکثر توحیدی» (سبل الی الله) را به صورت روشمند و البته متعبدانه نسبت به فقه و شریعت فعال سازیم. مثلا میتوانیم برای اثبات خداوند از انواع زبانهای فلسفی، کلامی، عرفانی، هنری، علمی و غیره استفاده کنیم تا از طریق هرکدام، طیفی از مخاطبان را قانع سازیم و نوعی از تراکم و انباشت توحیدی را در جامعه ایجاد کنیم.
در این نگاه، برآیندِ تراکم و تنوع زبانهای مختلف سبب افزایش باور به خداوند در جامعه میشود.
اساسا برای اثبات حق، راههای متعددی وجود دارد چراکه حقیقت لایهمند و ذوابعاد است فلذا اینها را باید به عنوان سبل الهی که همگی در صراط الهی قرار گرفتهاند و یا به صراط مستقیم ختم میشوند، نگاه کرد. این رویکرد صدالبته با رویکرد پلورالیستیک به دین فرق میکند.
🔻برشی از جلسه هفتم و پایانی درسگفتار
#علیه_وضع_سکولار
#عصر_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢راهکارهایی برای مواجهه با تکثرات سکولاریستی در جامعه ایران
✍ بخش دوم
2⃣ محبت؛ عامل مکنده ای برای کنارهم قرار دادن پراکندگی ها
علاوه بر فعالسازی نوعی از تکثر و تنوع توحیدی، باید به عوامل و دالانهای خاص توحیدی نیز فکر کرد. در این باره باید به عاملهایی با مکندگی و قوهٔ جاذبهٔ فوقالعاده که بتواند در برابر پراکندگی دنیای مدرن تاب آورده و بلکه پارگیها و پراکندگیها را نیز کنار هم قرار داده و بین آنها اتحاد برقرار کند.
یکی از این عوامل بسیار قوی در مکندگی عنصر «محبت شرقی»، «محبت اشراقی» و «محبت الهی» در مناسبات بین «انسان و انسان» و «انسان و خدا» است.
▫️مقصود از محبت، محبت عمیق و بنیادین میان انسان و خدا ، انسان و امام، انسان و انسان است؛ یعنی فرهنگ محبتی که از ابعاد الهیاتی گرفته تا ابعاد اجتماعی و فرهنگی را پوشش میدهد.
ما همیشه با یک عقل مکانیکی نمیتوانیم بر گسستهای ایجاد شده در جامعه مدرن غلبه کنیم؛ زیرا اساس این گسستها استدلالی نیست، بلکه گسستی احساسی، روانشناختی و گاه مملو از سفسطه است.
در این بین ما نیازمند محبتهای تمیز هستیم. محبتهایی که شکی در معنوی بودن آن در چارچوب فقه و شریعت نداشته باشیم. فعالسازیِ این عنصر محبت در عرصههای فرهنگی و اجتماعی میتواند عامل مکندهای باشد که جامعه را از این گسستگی جدا میسازد.
3⃣ عرفان اسلامی پرظرفیت ترین دانش اسلامی برای مواجهه با سکولاریسم
▫️عرفان صرفا جنبههای نظری و انتزاعی نیست، عرفان همواره شما را در ابعادی فلسفی، روحی، اخلاقی و عملی درگیر میسازد و این عرفان قابلیتش در مواجهه با الحاد و بی اعتقادی به مراتب بیشتر از استدلال های عقلی است.
بهعنوان نمونه براساس مطالعات میدانی در زمینه های مددکاری اجتماعی، مشخص شده است برخی خانوادههایی که فرزندان معلول دارند و دچار مشکلات اعتقادی میشوند، ادبیات عرفانی برایشان موثرترین ادبیاتی بوده که توانسته است اعتقادات دینی آنها را در وضعیتهای سکولار حفظ کند.
🔻برشی از جلسه هفتم و پایانی درسگفتار
#علیه_وضع_سکولار
#عصر_سکولار
#استاد_بابایی
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
من قائل به عملیات نامنظم فرهنگی هستم. در این باره، «حسینیهٔ حکمت» در بیرجند (برگرفته از مدل حسینیهٔ ارشاد) با ۳ نفر طلبه مخلص و جوان زیر ۳۰ سال، در عملیات فرهنگیاش چنین الگوی نقطهزن در امر تبلیغ آنهم در سطح نخبگان را دنبال میکند، کاری که بسیاری از نهادهای رسمی تبلیغ از انجام مشابه آن عاجز هستند.
https://virasty.com/Habibollah_Babai/1702628320678516103
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ بی مردم
🏴 مهدی رسولی
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
36.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پادکست | اوج اخلاص
💬 ایثار فاطمه زهرا سلاماللهعلیها برای وجه خدا بود؛ ایثاری توحیدی!
🎙گفتاری از استاد علی امینینژاد
@nafahat_artmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 پادکست | همسایه
💬 وارستگی نفس را باید از سر سجاده گرفت؛ ایثار در دعا یعنی اول برای همسایه و دیگران دعاکردن.
🎙گفتاری از استاد علی امینینژاد
@nafahat_artmedia
چرا باید به عملیات فرهنگی نامنظم فکر کرد؟
در وضعیتی که ما دچار پیچیدگیهای فزاینده و شتابنده در مسئلههای فرهنگی میشویم، نمیتوان از شوراهای عالی و دانی در امر فرهنگ و ساختارهای سخت فرسوده در آن انتظار زیادی داشت. دراین میان به نظر میرسد «مبادرت فرهنگی» یا «سرعت در اقدام فرهنگی» (ببینید روایتهای زیادی که در باب «بادروا» آمده است)، «نقطهزنیهای پیدرپی و بیوقفه در اصلاح فرهنگ» و چابکی و چریکی در اجرای اقتضائات «ان تقوموا لله مثنی و فردی» در مقولۀ فرهنگ بسیار اثرگذارتر از آن خواهد بود که سیستمهای محتاط فرهنگی ما با وسواسیهای فراوان گاه کمترین اقدام را انجام بدهند. من از این فعالسازی ظرفیتهای اصلاحی ـ فرهنگیِ «فردفرد»ها (هرکسی هرکجا نشسته) تعبیر به عملیات نامنظم فرهنگی میکنم. در عملیات نقطهزنی فرهنگی (که هر فرد صالحی در امر فرهنگ، خود را معطلِ طراحی نظام کلان مسائل فرهنگی نمیکند) نقطه اصلاح و تحول، نه از ناحیۀ مدیران به سمت مردم، بلکه از بدنههای مردمی در متن عینیت فرهنگی به سمت مدیران رخ میدهد؛ همین طور در این فرایند، تحول فرهنگی نه از نسلی که دچار نوعی از تأخّر زمانی در امر فرهنگ شده، بلکه ازعرصههای چابک نسل اکنون شروع میشود. به نظر میرسد چنین عملیاتهای نقطهای، فشرده، و پیوسته ما را به یک وضعیت انباشت بزرگ از هستههای نوری در فرهنگ نزدیکتر میکند و استمرار آن جامعه را به سمت یک نور بزرگ (من آن را «تمدن نوری» یا «تمدن ایمانی» مینامم) با کمترین تضاد و تعارض میکشاند.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
🔰دکتر موسی نجفی :
✅قدسیت زدایی از نهضتها مهمترین عامل شکست ، توقف ، انحطاط و یا انحراف آنهاست ؛ از این جهت اصلی ترین عامل شکست مشروطه همانا "عرفی سازی" یک نهضت مقدس بود ؛ در صدر اسلام هم در حقیقت (خلافت ) عرفی سازی جریان قدسی (امامت ) بوده است ۰
🔴در غرب مدرن بزرگترین مشخصه سکولاریسم ، قدسیت زدایی از کل عالم و جامعه بشری است ۰ راهبرد اصلی انقلاب اسلامی و بزرگترین مواجهه اش با جوهره تمدن غرب تقابل با این روند نامقدس سازی است ؛ تقابلی که آینده اش جنگ تمدنهاست ولی ماهیت آن ، منازعه تمدن مقدس با تمدن نامقدس است ۰
http://mousanajafi.ir
https://eitaa.com/drmousanajafi
https://Sapp.ir/drmousanajafi
https://ble.ir/drmousanajafi.
https://rubika.ir/drmousanajafi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرهٔ جعفرپلنگ از رأفت امام رضا ع
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸#تیزر ا #نشست_علمی
🔳 سلسله نشستهای «بازخوانی انتقادی ایدههای دانشگاه اسلامی، علوم انسانی اسلامی و وحدت حوزه دانشگاه» به همت میز اسلامی سازی علوم انسانی دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم برگزار شد:
🎙حجت الاسلام والمسلمین دکتر #حبیب_الله_بابایی
🔸چرا نهاد علم مسأله ندارد؟
▫️چون نهاد علم به شدت و در لایه های پنهانی خودش گرفتار تفکر ترجمه شده است و نمی تواند از نقل معنا به نقد و سپس به خلق معنا فکر کند.
▫️ چون در عرصه های فلسفی بین عقل نظری و عقل عملی ما شکاف رخ داده است و این دو معطوف و متکی به همدیگر نیستند و برای اینکه یک فقیه، عالم یا محقق درگیر مسأله های پیرامونی شود، میبایست در یک بستر عملی و عینی و انضمامی قرار بگیرد.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقیقت تمدن غرب در دنیای غیرغرب،
در بیان کریستوفر هجز نویسنده و تحلیلگر آمریکایی
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
گرانفروشی «دین»!!
یکی از عوامل مهم در عرفیسازی جامعه، ارزان کردن سکولاریزاسیون و گرانکردن دینداری است. کافی است قیمتهای اعلامی و انحصاری «حج» را اینروزها مقایسه کنید با قیمت تورهای مسافرتی به استانبول و دوبی.
https://virasty.com/Habibollah_Babai/1703905305107736838
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
خانهٔ مصلحان قم،
نشستی صمیمی با دانشجویان دوستداشتنی دانشگاه معارف.
در تجربه چند سال تدریسم در دانشگاه معارف قم، نوع دانشجویان این دانشگاه را هم فاضل دیدم، هم متخلق، و هم پرانگیزه.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai