📝بررسی ادله شهادت پیامبر
🖌مهدی سیمایی
👈🏻بخش اول: بررسی روایات "ما منا الا مسموم او مقتول"
https://eitaa.com/Hadith1398/138
👈🏻بخش دوم: مسمومیت پیامبر به دست زن یهودی
https://eitaa.com/Hadith1398/139
👈🏻بخش سوم: مسمومیت پیامبر به دست عایشه و حفصه
https://eitaa.com/Hadith1398/140
@Hadith1398
📝برخی از ویژگیهای مهم پیامبر
حضرت سجاد در ضمن دعای ستایش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ویژگیهای جالبی را درباره پیامبر ذکر میکنند:
🔹نصب لامرک نفسه
جان خویش را برای اجرای فرمان تو به سختی انداخت
🔸عرض فیک للمکروه بدنه
در راه تو بدنش را هدف ناراحتیها قرار داد
🔹کاشف فی الدعاء الیک حامته
در راه دعوت به تو با نزدیکانش درافتاد
🔸حارب فی رضاک اسرته
برای خشنودی تو با قبیله خود جنگید
🔹قطع فی احیاء دینک رحمه
در راه احیاء دینت رشته خویشاوندی خود را گسیخت
🔸اقصی الادنین علی جحودهم
نزدیکترین بستگان خود را به علت انکار حق از خویش دور کرد
🔹قرب الاقصین علی استجابتهم لک
دورترین آنها را به خاطر قبول دین تو به خود نزدیک کرد
🔸والی فیک الابعدین و عادی فیک الاقربین
محض تو با دور ترین مردم دوستی کرد و با نزدیکترین آنان دشمنی نمود
🔹اداَب نفسه فی تبلیغ رسالتک
جان خویش را در رساندن پیام تو خسته کرد
🔸اتعبها بالدعاء الی ملتک
جان خود را به جهت فراخواندن مردم به آیین تو به زحمت انداخت
🔹شغلها بالنصح الی ملتک
خودش را به نصیحت نمودن پذیرندگان دعوتت مشغول ساخت
🔸هاجر الی بلاد الغربة و محل النای عن موطن رحله و موضع رجله و مسقط راسه و مانس نفسه ارادة منه لاعزاز دینک و استنصارا علی اهل الکفر بک...
به دیار غربت و محل دور از اهل و عشیره و مرکز سکونت و نشو و نما و تولد و آرامگاه جانش هجرت نمود تا دین تو را عزیز کند و انسانها را علیه کفر بسیج کند و از آنها یاری جوید...
🔗دعاء دوم صحیفه سجادیه
@Hadith1398
📝آخرین کلام پیامبر بر بالای منبر
🔹از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: خبر نزديكى وفات پيامبر به او داده شد، در صورتى كه صحيح و سالم بود و هيچ دردى نداشت. و اين خبر را جبرئيل به او ابلاغ كرد. پس نداى «نماز جماعت» داد، و به مهاجران و انصار فرمود كه همه سلاح بردارند؛ و چون مردمان جمع شدند، پيامبر بر منبر بالا رفت و خبر مرگ خود را به ايشان داد، سپس گفت: «خدا را به ياد آن كس مىآورم كه پس از من، در ميان امت والى و حاكم گردد. مبادا با مسلمانان مهربانى نكند، بلكه بايد بزرگانشان را محترم شمارد، و بر ناتوانان رحم آورد، و عالم ايشان را بزرگ دارد، و به آنان زيان نرساند تا خوار شوند، و مسلمین را به فقر گرفتارشان نكند تا كافر گردند، و در خانه خود را به روى آنان نبندد تا توانایان و اقویاء، ضعفاء و ناتوانان را ببلعند؛ و به هنگام لشكر كشى سختى بر آنان روا ندارد، تا نسل امت قطع گردد»، سپس گفت: «ابلاغ كردم و خير شما را گفتم، خود گواه باشيد!» امام صادق گفت: «اين آخرين سخنى بود كه پيامبر بر روى منبر خود گفت».
🔸عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَمَّادٍ وَ غَيْرِهِ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ نُعِيَتْ إِلَى النَّبِيِّ ص نَفْسُهُ وَ هُوَ صَحِيحٌ لَيْسَ بِهِ وَجَعٌ قَالَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ- قَالَ فَنَادَى ص الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ أَمَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارَ بِالسِّلَاحِ وَ اجْتَمَعَ النَّاسُ فَصَعِدَ النَّبِيُّ ص الْمِنْبَرَ فَنَعَى إِلَيْهِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ قَالَ أُذَكِّرُ اللَّهَ الْوَالِيَ مِنْ بَعْدِي عَلَى أُمَّتِي أَلَّا يَرْحَمُ عَلَى جَمَاعَةِ الْمُسْلِمِينَ فَأَجَلَّ كَبِيرَهُمْ وَ رَحِمَ ضَعِيفَهُمْ وَ وَقَّرَ عَالِمَهُمْ وَ لَمْ يُضِرَّ بِهِمْ فَيُذِلَّهُمْ وَ لَمْ يُفْقِرْهُمْ فَيُكْفِرَهُمْ وَ لَمْ يُغْلِقْ بَابَهُ دُونَهُمْ فَيَأْكُلَ قَوِيُّهُمْ ضَعِيفَهُمْ وَ لَمْ يَخْبِزْهُمْ فِي بُعُوثِهِمْ فَيَقْطَعَ نَسْلَ أُمَّتِي ثُمَّ قَالَ قَدْ بَلَّغْتُ وَ نَصَحْتُ فَاشْهَدُوا وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَذَا آخِرُ كَلَامٍ تَكَلَّمَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى مِنْبَرِهِ.
🔗الكافی، ج1 ص 406
@Hadith1398
هدایت شده از کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
📝روایتی از عتاب حضرت رضا علیه السلام به مامون خلیفه عباسی
🔹 نقل شده که هرگاه حضرت رضا عليه السلام خلوت مىكرد تمامى كارگزاران و خدمتكاران خويش را از صغير و كبير گرد خود جمع ميكرد و براى آنان سخن ميگفت و با آنان گفتگو مينمود و انس ميگرفت و هم صحبت مىشد، و روش آن حضرت در هنگام صرف غذا اين بود كه همه را سر يك سفره ميخواند، و همه را حتى تيمارگر اسب و حجامت كُن را سر سفره حاضر ميساخت. ياسر خادم میگويد: روزى ما با حضرت بوديم كه ناگهان صداى قفل درى كه از قصر مأمون به منزل حضرت باز ميشد شنيديم و امام فرمود: برخيزيد و متفرق شويد. ما برخاستيم و مأمون با نامهاى بلند كه در دست داشت وارد شد، حضرت خواست برخيزد و احترام كند، مأمون قسم داد كه شما را به حق پيغمبر صلى الله عليه و آله بلند نشوید. آنگاه آمد و روى حضرت را بوسيد و در مقابلش روى تشك نشست، و نامه را خواند و در آن خبر فتح پارهاى از قريههاى كابل بود و نوشته بود كه ما قلعه فلان را فتح کردیم و چنان و چنين کردیم. وقتی مامون از خواندن نامه فارغ شد، حضرت به او فرمود: آيا فتح قريهاى از قريههاى اهل شرك تو را خشنود مىكند؟ مأمون گفت: آيا در اين فتح، سرور و خوشحالى نيست؟ امام فرمود: اى امير از خدا بترس و احوال امت محمد صلى الله عليه و آله و مأموريتى را كه خدا به تو داده، مراعات کن. سرزمينهایى را كه بر آنها حكومت دارى، ضايع گذاشتهاى و به امورشان رسيدگى نميكنى و آن را به عهده ديگران محول كردهاى، و آنان به خلاف آنچه خدا فرموده، بر اين امت حكومت مىكنند و به كلى از مدينه دار الهجرة غافل شدهاى كه آن مهبط و محل ريزش رحمت و نزول وحى است و اولاد مهاجر و انصار در آنجا مظلوم واقع شدهاند و به آنان مرتب ظلم و ستم مىشود و دادرسى ندارند و كسانى كه بر آنان مسلط ميباشند ملاحظه و رعايت هيچ گونه پيمان و عهدى نه با خدا و نه با خلق نميكنند، و روزگارى بر مردم مظلوم آنجا ميگذرد كه كاملا در مشقت و بدبختى زندگی میکنند و از نفقه و مخارج خود عاجزند، و كسى را پیدا نمیکنند كه از حالشان نزد او شكايت كنند، و دست آنان به تو هم نمىرسد. اى امير از خدا بترس و به امور مسلمانان رسيدگى کن و نظرى به خانه نبوت و مركز مهاجرين و انصار بينداز. آيا نميدانى كه والى و سرپرست مسلمين حكمش حكم عمود خيمه است که هر كس بخواهد میتواند آن را بگيرد؟!
🔸حدثنا حمزة بن محمد بن أحمد بن جعفر بن محمد بن زيد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب بقم في رجب سنة تسع و ثلاثين و ثلاثمائة قال أخبرني علي بن إبراهيم بن هاشم فيما كتب إلي سنة سبع و ثلاثمائة قال حدثني ياسر الخادم قال: كان الرضا ع إذا كان خلا جمع حشمه كلهم عنده الصغير و الكبير فيحدثهم و يأنس بهم و يؤنسهم و كان ع إذا جلس على المائدة لا يدع صغيرا و لا كبيرا حتى السائس و الحجام إلا أقعده معه على مائدته قال ياسر الخادم فبينا نحن عنده يوما إذ سمعنا وقع القفل الذي كان على باب المأمون إلى دار أبي الحسن ع فقال لنا الرضا ع قوموا تفرقوا فقمنا عنه فجاء المأمون و معه كتاب طويل فأراد الرضا ع أن يقوم فأقسم عليه المأمون بحق رسول الله ص ألا يقوم إليه ثم جاء حتى انكب على أبي الحسن ع و قبل وجهه و قعد بين يديه على وسادة فقرأ ذلك الكتاب عليه فإذا هو فتح لبعض قرى كابل فيه إنا فتحنا قرية كذا و كذا فلما فرغ قال له الرضا ع و سرك فتح قرية من قرى الشرك فقال له المأمون أ و ليس في ذلك سرور فقال يا أمير المؤمنين اتق الله في أمة محمد ص و ما ولاك الله من هذا الأمر و خصك به فإنك قد ضيعت أمور المسلمين و فوضت ذلك إلى غيرك يحكم فيهم بغير حكم الله و قعدت في هذه البلاد و تركت بيت الهجرة و مهبط الوحي و إن المهاجرين و الأنصار يظلمون دونك و لا يرقبون في مؤمن إلا و لا ذمة و يأتي على المظلوم دهر يتعب فيه نفسه و يعجز عن نفقته و لا يجد من يشكو إليه حاله و لا يصل إليك فاتق الله يا أمير المؤمنين في أمور المسلمين و ارجع إلى بيت النبوة و معدن المهاجرين و الأنصار أ ما علمت يا أمير المؤمنين أن والي المسلمين مثل العمود في وسط الفسطاط من أراده أخذه...
🔗 عيون أخبار الرضا عليه السلام ج2 ص 160
#حدیث_روز
@Hadith1398
تحقیقی در روز وفات پیامبر.pdf
369.2K
📝تحقیقی در روز وفات پیامبر
🖌استاد سید محمد جواد شبیری زنجانی
🔸در این مقاله استاد شبیری پس ذکر شواهد متعدد تاریخی، میگویند:
💬"پیامبر در روز 26 ذی القعده از مدینه خارج شد و مظنون آنست که در روز پنج شنبه بود. و در روز 4 ذی الحجه وارد مکه شد چنانچه صحیحه معاویة بن عمار از ابوعبدالله بدان دلالت میکند. در این روایت آمده: حتی انتهت الی مکة فی سلخ اربع من ذی الحجة. مدت سیر پیامبر 8 روز بوده و روز ترویه روز سه شنبه و روز عرفه، روز چهارشنبه بوده است و در روز جمعه 18 ذی الحجه واقعه غدیر رخ داده است و پیامبر پس از 73 روز از واقعه غدیر در روز دوشنبه دوم ربیع الاول به جوار رحمت حق شتافت."
@Hadith1398
📝وظایف متقابل حاکم و مردم
🔹از ابوحمزه ثمالی نقل شده که از حضرت باقر علیه السلام پرسیدم حق امام بر مردم چیست؟ فرمود: حق او بر مردم این است که مردم به سخنش گوش دهند و وی را اطاعت کنند. پرسیدم: حق مردم بر امام چیست؟ فرمود: به مساوات اموال را میان آنها تقسیم کند و بین آنها به عدالت حکم کند.
🔸محَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَى النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَسْمَعُوا لَهُ وَ يُطِيعُوا قُلْتُ فَمَا حَقُّهُمْ عَلَيْهِمْ قَالَ يَقْسِمَ بَيْنَهُمْ بِالسَّوِيَّةِ وَ يَعْدِلَ فِي الرَّعِيَّةِ
🔗کافی ج1 ص405
💬علامه مجلسی در شرح این روایت نوشته: تقسیم کردن به تساوی، یعنی به قشر بالا و پایین جامعه به یک اندازه از غنائم و بیت المال عطا کند. و این سنت رسول خدا بود که خلفاء بعد از او برای جلب رضایت روساء و اشراف آن را تغییر دادند و به همین دلیل مردم به آنها مایل شدند و به دور آنها جمع شدند و از امام واقعیشان روی گرداندند. اما زمانی که امیر المومنین خلیفه شد، سنت پیامبر را احیاء کرد و بر همان سیره مشی کرد و اکثر مردم ترسیدند چرا که با باطل انس گرفته بودند و سنت پیامبر را فراموش کرده بودند. طلحه و زبیر و امثال آن دو، این مطلب را به امام گفتند اما امام به آنها گفت که شرف بر حسب دین و تقواست و دین و تقوا باعث برتری در دنیا نمیشود و این برتری فقط در آخرت است و همه مردم در دنیا نسبت به هم مساویاند. (مرآة العقول ج4 ص334)
@Hadith1398
ابولولو؛ از حقیقت تا توهم.pdf
1.14M
📝ابولؤلؤ؛ از حقیقت تا توهم
🖌عباسعلی مشکانی سبزواری
🔹در سال ۲۳ هجری، خلیفه دوم، عمر بن خطاب، به دست غلامی ایرانی الاصل معروف به «ابولؤلؤ» به قتل رسید. جزئیات این حادثه بر اثر گذشت زمان و به انگیزه های گوناگون دچار تغییرات فراوانی شده است. به همین جهت میان مورخان درباره انگیزه قتل، مذهب قاتل، زادگاه، سرانجام و محل دفن وی اختلاف نظرهایی به چشم می خورد.
🔸بر اساس این تحقیق ابولؤلؤ اهل نهاوند بوده، مسلمان بودنش محرز نیست. انگیزه وی از قتل خلیفه نیز عداوت شخصی وی با خلیفه عمر بوده است. آنچه در مورد رابطه وی با حضرت علی و فرستادنش به کاشان و دیگر وقایع که در برخی کتب غیر معتبره و دست چندم نقل شده، افسانه ای بیش نیست. ابولؤلؤ پس از قتل خلیفه در ۲۶ ذی الحجه سال ۲۳ هجری، در مدینه به قتل رسید. مقبره موجود در کاشان نیز هیچ ربطی به وی ندارد و به احتمال زیاد مقبره یکی از صوفیان قرن هفتم می باشد.
👈🏻متن کامل این مقاله را در فایل مطالعه کنید
@Hadith1398
🔹از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: دولت ما آخرین دولت است و هیچ گروه مدعی نیست مگر آنکه قبل از ما به قدرت میرسد؛ این به آن علت است که وقتی سیره ما را هنگام به دست گرفتن قدرت دیدند، نگویند که اگر ما هم بودیم مثل اینها حکمرانی میکردیم، و این همان قول خداوند متعال است که فرمود: و العاقبة للمتقین
🔸إنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلَكْنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين
🔗الارشاد ج2 ص385؛ کشف الغمة ج2 ص465
🌹سالروز آغاز امامت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) مبارک🌹
@Hadith1398
💬از دعای امام سجاد علیه السلام هنگامی که روزی بر ایشان تنگ میشد:
🔸خدایا تو ما را به بد گمانی در روزیهایمان و به آروزهای دراز در مدت عمرمان، آزمودی، تا آنجا که روزیهای تو را از روزی خوارانت طلب کردیم، و به سبب آرزوهای دراز، در عمر پیران کهن سال طمع ورزیدیم...
🔹اللهم إنك ابتليتنا في أرزاقنا بسوء الظن، و في آجالنا بطول الأمل حتى التمسنا أرزاقك من عند المرزوقين، و طمعنا بآمالنا في أعمار المعمرين...
🔗دعای 29 صحیفه سجادیه
@Hadith1398
📝اسباب قساوت قلب و راه علاج آن (بخش اول)
🖌محدث نوری
🔹قساوت قلب، سخت و شدید شدن قلب و عدم رحم بر فقیر و ضعیف و مضطر است. قساوت قلب، خشوع نداشتن و عدم تاثیرپذیری از مواعظ است که قلب را مانند زمین سختی میکند که در آن زراعت ممکن نیست و اگر فرضا کشاورزی هم در آن زمین چیزی بکارد، از آن زمین چیزی بیرون نمیآید، همان طور که خداوند متعال میفرماید:
💬ثمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ؛ پس از اين ماجرا دلهاى شما سخت گرديد اينك دلهايتان همچون سنگ يا سختتر از آن است؛ چرا كه از برخى سنگها نهرها مىجوشد و برخى از آنها مىشكافد و آب از آنها خارج مىشود، و برخى از آنها از ترس خدا فرومىغلتد (سوره بقره آیه 74)
🔸در مقابل قساوت قلب، نرمی و رافت قلب است که آن حالتی نورانی است که به خوبی و حُسن خلق و قبول مواعظ و ترس از هشدارها دعوت میکند و قلب را مانند زمین حاصل خیزی میکند که اصل بذر در آن سالم میماند و محصول آن پاک است؛ "آنان همچون گياهانى هستند كه جوانههاى خود را پيرامون خويش مىرويانند و آنها را نيرو مىبخشند تا ستبر شوند و خود بر ساقههاى خويش استوار بمانند. رشد نيكوى آن زراعت، كشاورزان را خرسند مىسازد." (اشاره به آیه 29 سوره فتح)
💬در کتاب کافی از حضرت کاظم علیه السلام روایت کرده که ایشان فرمودند: خداوند قلوب مومنان را پیچیده و دربسته بر ایمان خلق کرده، پس هنگامی که خداوند اراده کند که آن را رشد دهد، آن را با حکمت آبیاری کند و با علم کشت کند و زارع و قَیّم آن پروردگار جهانیان است؛ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ مَطْوِيَّةً مُبْهَمَةً عَلَى الْإِيمَانِ فَإِذَا أَرَادَ اسْتِثارَةَ مَا فِيهَا نَضَحَهَا بِالْحِكْمَةِ وَ زَرَعَهَا بِالْعِلْمِ وَ زَارِعُهَا وَ الْقَيِّمُ عَلَيْهَا رَبُّ الْعَالَمِينَ. (الكافي ج2 ص421)
🔹یکی از علائم قساوت قلب، خاضع نشدن در هنگام نزول عذاب است؛ خداوند میفرماید: فَلَوْ لاَ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَ لٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ؛ پس چرا هنگامى كه عذاب ما بر آنان دررسيد فروتنى نكردند و به سوى خدا بازنگشتند؟ بلكه دلهايشان سخت شد. (سوره انعام، آیه43) و یکی دیگر از علائم قساوت قلب، خشکی چشم است، همان طور که شیخ صدوق روایتی از امام علی علیه السلام ذکر کرده که ایشان فرمودند: مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَةِ الْقُلُوب؛ اشکها خشک نمیشوند جز به دلیل قساوت قلب. (علل الشرایع ج1 ص81)
🔗دار السلام ج3 ص161
@Hadith1398