عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸
༊────────୨୧────────༊
#عشق_غیر_مجاز ⛔️
#اثری_از_اعظم_فهیمی ✍
#پارت495 📝
༊────────୨୧────────༊
چشمانم گرد شده و اصلا متوجه شهاب که کنار در شاهد ماجراست نیستم تا اینکه میگوید:
-هاله؟
هاله با عصبانیت سمت شهاب برمیگردد که شهاب اشاره میکند از خانه بیرون برود، بعد رو به افشین میگوید:
-سیما دنبالت میگشت!
افشین با دیدن شهاب رنگ به رنگ میشود و از کنارش رد میشود، با رفتن افشین، هاله انگشتش را برایم تکان میدهد:
-بار آخرت باشه دور و بر خانوادم میچرخی، دفعه بعد دیگه دلم برات نمیسوزه و دستتو جلوی آقاجون و بابات رو میکنم!
به قدری شوکه شده ام که نمیدانم چه بگویم، شهاب با صدای بلندی میگوید:
-هاله گفتم بیا بیرون!
هاله با عصبانیت نگاه نفرت بارش را از من میگیرد و از خانه خارج میشود، روی مبل مینشینم و سرم را با خشم چنگ میزنم، به خیال اینکه همه‌یشان رفته اند شالم را با خشم وسط هال پرت میکنم و با حرص جیغ میزنم.
صدای بسته شدن در خانه می آید، نگاه اشکی‌ام را بالا میگیرم، شهاب دست در جیبهای شلوارش زده و با اخم تماشایم میکند، حرصی اشک میریزم که میگوید:
-چه خبره پریا؟
عصبانیتم را سر او خالی میکنم:
-برو از اون لعنتیا بپرس چخبره... انگار اونا خوب بلدن داستان سر هم کنن و تحویل بقیه بدن!
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع
عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸
༊────────୨୧────────༊
#عشق_غیر_مجاز ⛔️
#اثری_از_اعظم_فهیمی ✍
#پارت496 📝
༊────────୨୧────────༊
داد میزند:
-پرسیدم چخبره؟ چرا دست برنمیداری از این سکوت لعنتیت؟ چرا همیشه باید جون بکنم تا حقیقتو از زبونت بشنوم؟
حرفهای هاله و افشین برایم گران تمام شده و زار میزنم:
-چون هر بار میگم آبروی کسی رو نریزم، اما میبینم اونا به ناحق درموردم قضاوت میکنن و تلافی شو سرم درمیارن!
شدت عصبانیتش اوج میگیرد:
-گفتم بگو ببینم اینجا چه خبره؟
ضربه ای به در خانه میخورد و هاله با صدای بلندی میگوید:
-شهاب حق نداری با اون دختر حتی یک کلمه حرف بزنی، زود باش بیا بیرون!
و پی در پی در میزند و شهاب را صدا میزند، با صدای بلندتری گریه میکنم و دستم را روی صورتم میگذارم که شهاب فریاد میکشد:
-برو خونه الان میام هاله!
اما هاله جیغ میزند:
-گفتم بیا بیرون شهاب وگرنه همین الان میرم جلو همه پته اون دختره رو میریزم روی آب!
شهاب چنگی به موهایش میزند و زیر لب با عصبانیت میگوید:
-دهنشو نمیبنده... دهنشو نمیبنده!
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ ...
دوست داشتنی تر از صدات...
💜⃟
•••❥ ℒℴνℯ
❄♠ @deklamesoti ♠❄
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ ...
لبخند بزن...
💜⃟
•••❥ ℒℴνℯ
❄♠ @deklamesoti ♠❄
عشق‌غیر‌مجاز♡همسرتقلبی‌من♡(رمان‌های بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸
༊────────୨୧────────༊
#عشق_غیر_مجاز ⛔️
#اثری_از_اعظم_فهیمی ✍
#پارت497 📝
༊────────୨୧────────༊
بعد وحشیانه سمت در میرود و محکم بازش میکند، طوری که هاله به داخل پرت میشود، شهاب حرصی میگوید:
-چی میگی تو؟ زده به سرت؟ حرف حالیت نیس؟
هاله اشک تمساح میریزد و با گریه میگوید:
-دلم نمیخواد شوهرم جایی که این دختر هست پا بذاره یا باهاش حتی معاشرت کنه، زوره؟ اصلا دیگه حق نداری بدون من بیای خونه آقاجون... میفهمی چی میگم شهاب؟ این دختر اگه قصد و نیتی نداشت تا با تو تنها شد شالشو از سرش برنمیداشت...
-چی داری میگی؟ واسه من تعیین تکلیف میکنی؟ اینا خانوادمن... بفهم اینو... چرا شعورت نمیکشه؟
هاله با گریه داد میزند:
-اینا خانوادت نیستن، خانواده تو... همه کس تو، منم... اصلا آره من بی شعورم، این دختره شعور داره که تورشو واسه همه مردا پهن میکنه... خام این دختر شدی و واسش دل میسوزونی... بس نیست؟ تا اون سر دنیا ول کردی یک ماه رفتی تا خانمو از گندکاریاش نجات بدی... بعد به همه گفتی رفتی ماموریت... فکر کردی من خرم شهاب؟
مچ دست شهاب را میگیرد:
-لطفا عشقم... بیا بریم... من حالم بده...
و خودش را در آغوش شهاب می اندازد، بی توجه به آنها دستانم را به صورتم میفشارم تا بالاخره صدای بسته شدن در خانه می آید، با دیدی تار سر بلند میکنم و به جای خالی شان نگاه میکنم... هاله هر چه خواست به من گفته بود و من تنها به احترام شهاب نایستادم تا جواب بدهم، موهایم را چنگ میزنم و در تنهایی ام هق میزنم.
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ ...
آدما فراموش نمیکنن فقط...
💜⃟
•••❥ ℒℴνℯ
❄♠ @deklamesoti ♠❄
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ ...
لذت دنیا داشتن کسی است که...
💜⃟
•••❥ ℒℴνℯ
❄♠ @deklamesoti ♠❄
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ ...
کسی چه میدونه، شاید...
💜⃟
•••❥ ℒℴνℯ
❄♠ @deklamesoti ♠❄
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ ...
کاش...
💜⃟
•••❥ ℒℴνℯ
❄♠ @deklamesoti ♠❄
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ ...
نیازمند پیام شما :)
💜⃟
•••❥ ℒℴνℯ
❄♠ @deklamesoti ♠❄
ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ ...
دلت برام تنگ میشه🙂
💜⃟
•••❥ ℒℴνℯ
❄♠ @deklamesoti ♠❄
سلام مینویسم بچه ها
یکم فرصت بدید حالم اوکی بشه
این روزا واقعا خوب نیستم
جبران میکنم امروز و دیروزو