عشقغیرمجاز♡همسرتقلبیمن♡(رمانهای بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸
༊────────୨୧────────༊
#عشق_غیر_مجاز ⛔️
#اثری_از_اعظم_فهیمی ✍
#پارت771 📝
༊────────୨୧────────༊
نگاه هر دو به من می افتد، پدرش با کم رویی میگوید:
-سلام دخترم، حالت چطوره؟
-ممنونم، خیلی خوش اومدید!
اما مادرش چشمانش هم برق میزند وقتی میگوید:
-سلام به روی ماهت عزیزکم!
دستانش را باز میکند، زن ریز نقشیست، خودم را درون آغوشش رها میکنم و کنار گوشش جواب میدهم:
-خیلی خوش اومدین.
و صدایش را میشنوم:
-خوش باشی عزیزم، خوبی دخترم؟
از هم فاصله میگیریم:
-بله ممنون.
خانجون تعارف میکند بنشینند، حالا دختر جوانی مقابلم قرار میگیرد، فرشته خواهر شهاب است، به هم دست میدهیم و احوال یکدیگر را میپرسیم، دختر مأدبیست، بعد از او سینا برادر شهاب داخل میشود و با نیشی شل شده نگاهم میکند:
-سلام خوب هستید؟
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع