eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
【• 👒•】 |دونات سیب زمینے😋🍟| 250گرم‌سیب‌زمینی‌بخارپزوپوره‌شده 4قاشق‌غذاخوری‌نشاسته‌ذرت 1/2 قاشق‌چای‌خوری‌فلفل‌دلمه‌ای 1/2قاشق‌چای‌خوری‌نمک‌ادویه‌دلخواه پودرسوخاری و تخم‌مرغ‌برای‌سوخاری تمام مواد را مخلوط کرده و ورز دهید تا خوب مخلوط شوند کمی خمیر برداشته و سپس گرد کنید.و وسطش رو مثل دونات حفره ایجاد کنید سپس در تخم مرغ و بعد پودر سوخاری بغلتونید و در روغن داغ سرخ کنید ...‌ ‌ ‌😅 🧕🏻 یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•🌻🍃•] @heiyat_majazi
【• ☺️ •】 . . 😇|• امام باقر علیه‌السلام: 👌|• چيزى عطا مكن براى اينكه در قبال آن مقدار بيشترى طلب كنی. 📚|• ميزان الحكمه، ج۱۲ ،ص۳۷۱ . . یـه حبـه مـوعــظـه‌ِ شیریـن😉👇 [•📿🍃•] @Heiyat_Majazi
mola heydar.wav
415.7K
【• ☎️ •】 . . 💞🍃 حیــــدر . . . همــراه اول ⬅️ ارسال کد 85523 به شماره ۸۹۸۹ ایراݩــسل⬅️ ارسال کد 44110308 بہ شماره۷۵۷۵ رایتــل⬅️ ارسال کد on4004503 بہ شماره ۲۰۳۰ 💚 . . پـیشوازِ صـداتـو خوشگل ڪن😃👇 [•📱🍃•] @heiyat_majazi
【• •】 . . +⚠️‌‌ . . •/• هرچھ روح بھ "خدا " نزدیکتر آشفتگی‌اش نیز ڪمتر... زیرا نزدیکترین نقطه بھ مرکزِ دایره کمترین تکان را مےخورد! + :) ‎‌‌‌‌ ‌‌‌‌ . . +⚠️ ↫ ✋🏻         . . | |💚 😌☝️ @heiyat_majazi •🍃•☝️•
moghaddam-ghadir-2.mp3
3.08M
【• 🎤 •】 . . 🌺علی کیست... ... . . متـفاوت بشنـویـد🙃👇 [•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
【• 👳🏻 •】 . . مُهرۍ تمیز و درخشانم آرزوست😢😅 پرسش:⁉️ آیا چرك روی مهر مانع رسیدن پیشانے است؟🤔 پاسخ:✅ اگر چرك روۍ مهر به میزانے باشد که حائل بین پیشانے و مهر شود،نماز باطل است.البتھ صرف تیره شدن مانع سجده نیست☺️ ☝️ . . اینجآ هیچ شبهـه‌اےبے پاسخ نمونده😉👇 [•📖•] @Heiyat_Majazi
【• 🗣 •】 « وقتے ‌شما از این و اون طعنه مےخورید و لاجرم به گوشه اتاق پناه میبرید و با عکس‌های ما سخن مےگویید و اشک مےریزید.. به خداقسم این‌جا کربلا مےشود! و برای هریک از غم‌های دلتان اینجا تمام شهیدان زار میزنند . . ؛ -شهیدسید مجتبی علمدار -امان امان💔 از اینجآ صاف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇 [•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
[• 💚 •] . . پیامبراکرم(ص): نشستن مرد نزد زن و فرزندش، نزد خداي متعال محبوبتر است از اعتكاف او در مسجد.👌☺️ . . نڪات تربیتے خانوادگے😌👇 [•👨‍👩‍👧‍👦•] @heiyat_majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{• 🌱 •} . . برخیا رو دیدۍ هی دم به دقیقه الکے،به دیگرون تهمت میزنن؟!😏 یعنے واقعا اونا علیه‌السلامن و ما آدم بَده...:( 🤚 🚫 . . •⏱• اولِ راهیآ؛ اینجا تپشے از نو 👇 [°•💓•°] @heiyat_majazi
| 🇮🇶🇱🇧🇸🇾🇮🇷🇾🇪🇵🇸 ▪︎منبـــع تصــاویر گرافیـــکی نظامی‌...♡ ▪︎تصاویر اختصاصی جبهه مقاومت...♡ ▪︎اســـــتـــوری هـــای چیریکی ... ♡ ▪︎تصاویر با کیفیت مجاهدین ...♡ °•برای اولین بار در ایتا✊🏾 😍تصـاویر با کیفیت آدرس‌کانالــ}↯ ʝσɨռ: https://eitaa.com/joinchat/1974796324C10b8267c37 💛 °•منتظرحضورگرمتون‌هستیم
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_نود_ششم به محض اينكه از اولين سنگر عبوركرد نيروها فرياد
【• 📚 •】 قرار بود براي تصويربرداري به هادي و دوستان ملحق شويم. روز يکشنبه نتوانستم به سامرا بروم. هر چقدر هم باهادي تماس گرفتم تماس برقرار نمي شد. تا اينکه فردا يکي از دوستان از سامرا برگشت. سلام کردم و گفتم: چه خبر از بچه ها؟ گفت: براي شيخ هادي دعا کن. ترسيدم و گفتم: چرا؟ مگه زخمي شده؟ دوست من بدون مکث گفت: نه شهيد شده. همانجا شوکه شدم و نشستم. خيلي حال و روز من به هم ريخت. نمي دانستم چه بگويم. آنقدر حالم خراب شد که حتي نتوانستم بپرسم چطور شهيد شده.براي ساعاتي فقط فکر هادي بودم. يادصحبتهاي آخرش. من شک نداشتم هادي از شهادت خودش خبر داشت.به دوستم گفتم: شيخ هادي به عشقش رسيد. او عاشق شهادت بود. بعد حرف از نحوه ي شهادت شد. او گفت که در جريان يک انفجارانتحاري در شمال سامرا، پيکرهادي از بين رفته و ظاهراً چيزي از او نمانده! ******************** روز بعد دوربين هادي را آوردند.همين که دوربين را ديديم همه شوکه شدم. لنز دوربين پر از آب شده وخود دوربين هم کاملا منهدم شده بود.با ديدن اين صحنه حتي کساني که هادي را نمي شناختند، فهميدند که چه انفجار مهيبي رخ داده. از طرفي همه ي دوستان ما به دنبال پيکر شيخ هادي بودند. از هرکسي که در آن محور بود و سؤال مي کرديم، نمي دانست و مي گفت: تا آخرين لحظه که به ياد ما مي آيد،هادي مشغول تهيه ي عکس و فيلم بود. حتي از لودر انتحاري که به سمت روستا آمد عکس گرفت. من خيلي ناراحت بودم. ياد آخرين شبي افتادم که با هادي بودم. هادي به خودش اشاره کرد و به من گفت: برادرت در يک انفجار تکه تکه ميشه!اگر چيزي پيدا کرديد، در نزديکترين نقطه به حرم امام علي دفنش کنيد. نمي دانستم براي هادي چه بايدکرد. شنيدم که خانوادهي او هم ازايران راهي شده اند تا براي مراسم اوبه نجف بيايند.سه روز از شهادت هادي گذشته بود. من يقين داشتم حتي شده قسمتي از پيکر هادي پيدا مي شود؛ چون او براي خودش قبر آماده کرده بود. همان روز يکي از دوستان خبر داددر فرودگاه نظامي شهر المثني، يک کاميون يخچال دار مخصوص حمل پيکر شهدا قرار دارد. پيکر بيشتر اين شهدا از سامرا آمده. در ميان آنها يک جنازه وجود داردکه سالم است اما گمنام! او هيچ مشخصهاي ندارد، فقط در دست راست او دو انگشتر عقيق است. تا اين را گفت يکباره به ياد هادي افتادم. با سيد وديگر فرماندهان صحبت کردم. همان روز رفتم و کاميون پيکر شهدا را ديدم. 📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری 😍✋ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_نود_هفتم قرار بود براي تصويربرداري به هادي و دوستان ملح
【• 📚 •】 خودش بود. اولين شهيد شيخ هادي بود که آرام خوابيده بود.صورتش کمي سوخته بود اما کاملا واضح بود که هادي است؛ دوست صميمي من. بالای سر هادي نشستم و زارزار گريه کردم.ياد روزي افتادم که با هم از سامرا به بغداد بر مي گشتيم. هادي مي گفت براي شهادت بايد ازخيلي چيزها گذشت. از برخي گناهان فاصله گرفت و...بعد به من گفت:وضعيت حجاب در بغداد چطوره؟گفتم: خوب نيست، مثل تهران.گفت: بايد چشم را از نامحرم حفظ کرد تاتوفيق شهادت را از دست ندهيم. بعد چفيه اش را انداخت روي سر وصورتش.در کل مدتي که دربغدادبوديم همينطور بود. تا اينکه از شهر خارج شديم و راهي نجف شديم. ******************** سه شنبه بود. من به جلسه ي قرآن رفته بودم. در جلسه ي قرآن بودم که به من زنگ زدند. پرسيدند خانه اي؟ گفتم:نه. بعد گفتند: برويد خانه کارتان داريم. فهميدم از دوستان هادي هستند و صحبتشان درباره ي هادي است، اما نگفتند چه کاري دارند. من سريع برگشتم. چندنفرازبچه هاي مسجد آمدند و گفتند هادي مجروح شده. من اول حرفشان را باور کردم. گفتم: حضرت ابوالفضل و امام حسين کمک مي کنند، عيبي ندارد. اما رفته رفته حرف عوض شد. بعداز دو سه ساعت همسايه هاآمدندومادردو تن از شهداي محل مرا در آغوش گرفتند وگفتند: هادي به شهادت رسيده. موبايل را استفاده نمي کنم. اين رابيشتر فاميل و در محل کارمعمولادوستانم مي دانند. آن روز چندساعتي توي محوطه بودم.عصروقتي برگشتم به دفتر، گوشي خودم را از توي کمد برداشتم. با تعجب ديدم که هفده تا تماس بي پاسخ داشتم 📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری 😍🖐 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• 💕 •】 . . مبارزه با نفس دشوارتر از مبارزه با شیطان است در این مبارزه همواره باید خدا را در سحرگاهان صدا بزنید و از او کمک بخواهید. باید نفس امّــاره را با بیداری شب و نماز اول وقت کنترل کنید. ‌‌ . . سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇 [•🍃🌙•] @heiyat_majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
【• 📞 •】 . . سوره 👈 نصر إیه 👈 3 خدا توبه کنندگان را دوست داره😊 . . الابِذِڪــرالله تَطمَئِنّ القلـــوب🤩👇 [•♥🍃•] @heiyat_majazi
【• 🗣 •】 😍✨ .خدایا...✨ بعضی وقتا حس میکنم شاید... نه میدونم که صدامو میشنوی.😢 ولی اخه... میدونی... فقط... هیچی... ☺️ . از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇 [•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
🌻💛 | باب الحوائج شدهاۍ کھ دست بسوے غریبھ‌اۍ دراز نکنیم! درد مےپیچد بر جانِ خسته‌یِ جهان... و نام شما قرن هاست، بابِ نجاتِ اهالیِ زمین است:) ؏ 😍 @heiyat_majazi 💛🌻
【• •】 . . +⚠️‌‌ . . •/• افسردگی ناشی از گناه، یکی از دستاویزهاۍ خداۍِمهربون برای برگردوندنِ بنده‌ها بھ سمت خودشه!(:💚 ⁉️ ‎‌‌‌‌ ‌‌‌‌ . . +⚠️ ↫ ✋🏻         . . | |💚 😌☝️ @hriyat_majazi •🍃•☝️•
کربلایی‌امیربرومند | معشوق ملک یا قاسم ... 1.mp3
5.08M
【• 🎤 •】 . . معشوق ملک یا قاسم.. . . متـفاوت بشنـویـد🙃👇 [•🍃🎧•] @Heiyat_Majazi
【• 🗣 •】 علامه طباطبایے خیلی قشنگ مےگفتن که: عادت کنید که عادت نکنید...🙃☺️ از اینجآ صاف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇 [•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_نود_هشتم خودش بود. اولين شهيد شيخ هادي بود که آرام خوابي
【• 📚 •】 تماسها از سوي يکي دو تا ازبچه هاي مسجد و دوست هادي بود.سريع زنگ زدم و گفتم: سلام، چي شده؟گفت:هيچي، هادي مجروح شده، اگه ميتوني سريع بيا ميدان آيت الله سعيدي باهات کار داريم. گوشي قطع شد. سريع باموتورحرکت کردم. توي راه کمي فکرکردم. شک نداشتم که هادي شهيد شده؛ چون به خاطر مجروحيت هفده بار زنگ نميزدند؟ در ثاني کار عجله اي فقط براي شهادت مي تواند باشد و... به محض اينکه به ميدان آيت الله سعيدي رسيدم، آقا صادق و چند نفر از بچه هاي مسجد را ديدم. موتور را پارک کردم و رفتم به سمت آنها.بعد از سلام واحوال پرسي، خيلي بي مقدمه گفتند:مي خواستيم بگيم هادي شهيد شده و... ديگه چيزي از حرفهاي آنها يادم نيست! انگار همه ي دنيا روي سرم من خراب شد. با اينکه اين سالها زياد او رانمي ديدم اما تازه داشتم طعم برادر بودن را حس مي کردم. يکدفعه از آنها جدا شدم و آرام آرام دور ميدان قدم زدم. مي خواستم به حال عادي برگردم. نيم ساعت بعد دوباره با دوستان صحبت کرديم و به مادرم خبرداديم.روز بعد هم مقدمات سفر فراهم شد و راهي نجف شديم.هادي در سفر آخري که داشت خيلي تلاش کرد تا مادرمان را به نجف ببرد، رفت از پدرمان رضايتنامه گرفت و گذرنامه را تهيه کرد، اما سفر به نجف فراهم نشد. حالا قسمت اينطور بود که شهادت هادي ما را به نجف برساند.ما در مراسم تشييع و تدفين هادي حضورداشتيم.همه مي گفتند که اين شهيد همه چيزش خاص است.ازشهادت تا تشييع و تدفين و... ******************** هادي با اينكه سه ماه در مناطق مختلف عملياتي حضور داشت اما فقط يك هفته قبل از شهادت دست بر قلم برد و وصيتنامه خود را اين گونه نگاشت:اينجانب محمدهادي ذوالفقاري وصيت مي کنم که من را در ايران دفن نکنند. اگر شد، ببرند امام رضا طواف بدهند و برگردانند و در نجف و سامرا و کربلا و کاظمين طواف بدهندودر وادي السلام دفن کنند. دوست دارم نزديک امام باشم و همه ي مستحبات انجام شود. در داخل و دور قبر من سياهي بزنند و دستمال گريه ي مشکي و ... مثل تربت بگذارند. داخل قبر من مثل حسينيه شود و اگر شد جايي که سرم ميخورد به سنگ لحد، يک اسم حضرت زهرابگذارند که اگر سرم خورد به آن سنگ، آخ نگويم و بگويم يا زهرا بالاي سر من روضه و سينه زني بگيرند و موقع دفن من، پرچم بالاي قبرم قرار بگيرد و در زير پرچم من را دفن کنيد. زياد يا حسين بگوييد و براي من مجلس عزا نگيريد، چون من به چيزي که ميخواستم رسيدم. براي امام حسين و حضرت زهرا مجلس بگيريد و گريه کنيد.من را رو به قبله صحيح دفن کنيد... روي سنگ قبرم اسم من را نزنيد و بنويسيد که اينجا قبر يک آدم گناهکار است. 📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری ✍ ادامه دارد .. ✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری 😍✋ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #پسرک_فلافل_فروش #قسمت_نود_نه تماسها از سوي يکي دو تا ازبچه هاي مسجد و دوست هاد
【• 📚 •】 ....يعني؛ العبد الحقير المذنب و يامثل اين. پيراهن مشکي هم بگذاريدداخل قبر.وصيتم به مردم ايران و در بعضي از قسمتها براي مردم عراق اين است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشورم زندگي مي کنم مشکلات خارج کشور بيشتر ازداخل کشور است، قدر کشورمان رابدانند و پشت سر ولي فقيه باشند.با بصيرت باشند؛ چون همين ولي فقيه است که باعث شده ايران از مشکلات بيرون بيايد. از خواهران مي خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرارعايت کنند، نه مثل حجابهاي امروز، چون اين حجابها بوي حضرت زهرا نمي دهد. از برادرانم مي خواهم که غير حرف آقا حرف کس ديگري را گوش ندهند. جهان در حال تحول است، دنيا ديگرطبيعي نيست، الان دو جهاد درپيش داريم، اول جهاد نفس که واجبتر است؛ زيرا همه چيز لحظه ي آخر معلوم ميشود که اهل جهنم هستيم يا بهشت. حتي در جهاد با دشمن ها احتمال مي رود که طرف کشته شود ولي شهيد به حساب نيايد، چون براي هواي نفس رفته جبهه و اگر براي هواي نفس رفته باشد يعني براي شيطان رفته و در اين حال چه فرقي است بين ما و دشمن! آنها اهل شيطان هستند و ما هم شيطاني.دين خودتان را حفظ کنيد، چون اگر امام زمان عج بيايد احتمال دارد روبه روي امام باشيم و با امام مخالفت کنيم. امام زمان را تنهانگذاريد. من که عمرم رفت و وقت را از دست دادم. تا به خودم آمدم ديدم که خيلي گناه کردم و پلهاي پشت سرم را شکسته ام و راه برگشت ندارم بچه هاي ايران و عراق، من دير فهميدم و خيلي گناه وکارهاي بيهوده انجام دادم و يکي از دلایلي که آمدم نجف به خاطر همين بود که پيشرفت کنم. نجف شهري است که مثل تصفيهُ کن است که گناهها را به سرعت از آدم مي گيرد و جاي گناهان ثواب مي دهد.اين مولاي ما خيلي مهربان است.همچنين مي خواهم که مردم عراق از ناموس و وطن خودشان ومخصوصاًحرمها دفاع کنند و اجازه به اين ظالمان ندهند و مردم عراقمخصوصاًطلابنجف در اين جهاد شرکت کنند، چون ديدم که مدافع هست لکن کم است، بايد زياد شود. و مطمئنم که اينها دشمنان کم هستند و فقط با يک هجوم با اسم حضرت زهرامی شود کار اين مفسدها را تمام کرد و منتظر ظهور شويم.بهتر است که دست به دست همديگر دهيد و اين غده ي سرطاني را از بين ببريد. براي من خيلي دعا کنيد؛ چون خيلي گناه کارم و از همه حلالیت بگيريد. وصيت من به طلاب اين است که اگر براي رضاي خدا درس مي خوانند و هدف دارند، بخوانند. اگر اينطور نيست نخوانند. چون ميشود کار شيطاني. بعد شهريه ي امام را هم مي گيرند؛ ديگرحرام در حرام مي شود و مسئوليت دارد.اگر ميتوانند درس بخوانند و ادامه بدهندالبته همه اش درس نيست، عبوديت هم هست بايد مقداري از وقت خود را صرف عبادت کنند؛ چون طلبه ي با تقوا کم داريم اول تزکيه ي نفس بعد درس. اي داد از علَم شيطاني. دنيا رنگ گناه دارد، ديگر نميتوانم زنده بمانم. انشاءالله امام حسين و حضرت زهرا و امام رضا در قبر مي آيند... 📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری ✍ ادامه دارد ... ✍🏻شهـید محمد هادی ذوالفقاری 😍✋ 🌹 🌿 🍃 @heiyat_majazi 💐🍃🌿🌹🍃🌼