eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
420 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
°| #مغزبانے(905) 😎💪 |° آقـــازاده های قــاچاق😂😂 سلطــان ڪم بود آقازاده ام افـــزوده شد😎😉 من خــودم برم زودتـــر معرفے ڪنم 😎 به عنــوان دخترزاده😎 فقط،بــگم چے قــاچاق ڪردم⁉️ جــوجه رنگے میشه عــایا❗️❗️ واقعـــا دیگــه هیچ وقت به عقـــب برنمےگــردیم❌❌ سیـــــــر صعــودی داریــم😊 فقــط داداش و خــواهری گــرانقدر آقازاده، دختر‌زاده، برادرزاده، دخترعمه زاده، پسرعمه زاده و.....🙈 حــواستون بـــاشه ڪله پــا نشین😂 جـلوووووتو بــپا🙈😎😁 #هشتڪ_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡: @Heiyat_Majazi °~ ¯\_______(ツ)_______/¯
°| (450) 😊✋ |° 🍃🌺🍃🌸🍃 🏠خونہ ت که اجاره ای باشہ... دائم بہ بچه ت میگے: میخ نکوب ،😒 روی دیوارها نقاشے نکش ... و مراقب خونہ باش 👈اما اینهمه مراقبت واسہ چی؟🤔 🍂چون خونہ مال تو نیست، مال صاحبخونہ ست ... چون این خونہ دست تو امانتِ ... ❤️ خونہ ی دلت چطور !؟ 💗خونہ ی دل تمامش مال خداست ؛ ❤️ در خونه ی خدا نقش گناه کشیدن و میخ گناه کوبیدن ممنوع 👊.. 🍃🌺🍃🌸🍃 . ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
° (ع)☀️📖 [134] ° 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ✨بہ نام خــــــداے علے✨ 😎 خب قرار بود این جلسه چکار کنیم؟ ☺️ قرار بود در مورد امام علی(ع) مباحثه کلاسی داشته باشیم. 😎 مبحث جزئی تر چیه؟ ☺️ دو دیدگاه کاملا متفاوت در مورد ایشون. 🙂 گروه اول: کسانی که در دوستی می کنن و به راه غیر حق کشانده می شوند. 😕 گروه دوم : دشمنانی که در کینه داشتن به ایشون زیاده روی کرده و به راه کشیده میشن. 😎 یعنی بین این دو گروه حد وسط وجود نداره؟ 😀 یه گروه دیگه بین این دو دسته قرار می گیرن که حضرت در مورد این گروه فرمودن: بهترین مردم نسبت به من گروه میانه رو هستن. 😎 عاقبت دو گروه اول چی شد؟ 😁 هر دو گروه هلاک شدن. 😎 توصیه های خود امام در این مورد چیه؟ 🙂 این که از جدا نشویم. همیشه با گروه باشیم و از پراکندگی بپرهیزیم 😎 چرا ؟ جدا نشیم ؟ 🙂 چون انسان تنها طعمه خوبی برای هستش مثل گوسفندی که خوب برای گرگ میشه. 😎 از خود امام دستور رسیده از کسی که باعث میشه دوری کنیم و اون رو بکشید. 😎 خب این مبحث برای هفته بعد امتحان. 😎 منبع 👇 📚|• .خطبه ۱۲۷ مطابق با ترجمه 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 👇 ⛔️🙏 🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 1⃣6⃣1⃣ بعد با دقت به صورت کشیش نگاه
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 2⃣6⃣1⃣ کشیش گفت: بله! جرج جرداق خودش آن کتاب ها را به من هدیه داد. جوان پرسید: پس لابد شرح نهج البلاغهی ابن ابی الحدید را هم مطالعه فرموده اید؟ کشیش گفت: نه! این کتاب را ندیده ام. جوان از داخل قفسه کتابی را برداشت، به دست کشیش داد و گفت: البته این کتاب بیست جلدی است، قیمتش هم کمی است، اما توصیه می کنم شما که نهج البلاغه را خوانده اید، شرح و تفسیرش را هم بخوانید. 📚📚@Heiyat_Majazi کشیش صفحه فهرست را باز کرد. کتاب را به صورتش نزدیک کرد تا بدون عینک خطوط آن را بخواند. جوان گفت: البته اگر شما می گفتید به چه موضوعی از زندگی امام علاقه مند هستید، بهتر می توانستم کمکتان کنم. کشیش نخست پاسخی به او نداد، اما پس از این که بخش هایی از فهرست را مطالعه کرد، کتاب را بست و گفت: من این کتاب را می خواهم؛ همه ی جلد هایش را. جوان گفت: بسیار خوب درباره ی پیکارهای صفین و جمل هم کتاب هایی داریم؛ می خواهید ببنید؟ گفت: در آن باره چیزهایی خوانده ام. دلم می خواهد درباره ی کشیش رحلت علی و چگونگی آن کتابی بخوانم. جوان از داخل قفسه کتابی بیرون آورد و گفت: این کتاب را خودم نیز خوانده ام؛ یک رمان تاریخی است که با نثر روان داستانی نوشته شده. توصیه می کنم آن را حتما بخوانید. 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منـــبع📥 📩 @chaharrah_majazi رمـــان فوق العاده😍☝️ هر روز ساعت 🕑 و هــر شب ساعت🕘 از این ڪانال👇 📚 @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 2⃣6⃣1⃣ کشیش گفت: بله! جرج جرداق
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت3⃣6⃣1⃣ کشیش کتاب را از او گرفت و پرسید: این رمان فقط درباره على است؟ جوان پاسخ داد: خیر، زندگینامه ی کاملی از امام است؛ فصل آخرش درباره ی شهادت امام علی است. البته حاضرم این را به شما هدیه بدهم. کشیش عنوان کتاب را که دید خوشش آمد؛ «خورشیدوش» نوشته ی ابراهیم بن📚ابوالحسن. رو به جوان گفت: این را هم بر می دارم، البته نه به عنوان هدیه؛ پولش را پرداخت می کنم. 📚📚📚@Heiyat_Majazi جوان به کشیش خیره شد و پرسید: ببخشید، شما استاد دانشگاه هستید؟ کشیش گفت: نه پسرم، من یک هستم. جوان با تعجبی و توأم با هیجان گفت: خیلی است؛ شما یک کشیش مسیحی هستید و این همه کتاب درباره ی امام علی خوانده اید و باز هم به دنبال کتاب های دیگر می گردید! کشیش گفت: شما نهج البلاغه على را خوانده اید؟ جوان پس از مدت کوتاهی سرش را تکان داد و گفت: ای ... چند باری بخش هایی از آن را خوانده ام ... اما قرآن را همیشه می خوانم. کشیش گفت: خوب است، خوب است. باز شما جوانان مسلمان بهتر از جوانان مسیحی، کتاب آسمانی تان را می خوانید. اغلب جوانان مسیحی حتی یک بار هم دستشان به انجیل نخورده است. آن روز کشیش قادر نبود همه ی کتاب هایی را که خریده حمل کند. جوان کتاب فروش، کتاب ها را داخل کارتن قرار داد و آن را تا داخل تاکسی حمل کرد و در حالی که دست های کشیش را به گرمی می فشرد، او را بدرقه کرد. کشیش کارتن کتابها را گوشه ی اتاق گذاشت، کتاب خورشیدوش را برداشت و روی میز گذاشت، تا شب هنگام آن را مطالعه کند. 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منـــبع📥 📩 @chaharrah_majazi رمــان فوق العاده😍☝️ هــر روز ساعت🕑 و هر شب ساعت🕘 از،این ڪانال😎👇 📚@Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
°| #نوستالژے (154) 📺🎈 |° خوابـ توے سرما اینجورے مزه داشتـ☺️ بوے هیزم سوخـته گرماے پرحرارتـ بخـ🔥ـارے روے پوستـ پا و صداے سوختن چوبــ ڪه مثل لالایے مےموند😍 #هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 °|کلےشادابیجاتِـ ‌باحال‌گونہ از دهه شصتےها و اندڪے هفتاد‌😎👇 {📻‌} @Heiyat_majazi
°| #مغزبانے(906) 😎💪 |° مگــه خبر نــدارین😱 جـــــام ملت ها شــروع شده سلـــطان جــان داره هرشب فوتبال😎 نگـــــــــاه مےڪنه👀 اهــل ڪابینــشم همــراهیش مےڪنند😂 بـــــا سینمــای خانگـــے در ولنجــڪ😉 #تا_1400_با_سلطان_دلهــا😇 #هشتڪ_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡: @Heiyat_Majazi °~ ¯\_______(ツ)_______/¯
°| (451) 😊✋ |° عقــل معاش مےگوید ڪه شـب هنگام خفتݩ است...😴 امـا عـ∞ـشق مےگوید بیدارباش درراه خـ💛ـــدا بیــــدارباش😎 تا روح توچوݩ شعاعے ازنـور💫 به شمــس وجودحـق اتصـال یابد🍃 🌹 🖋 . . . ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
•| (14)👛|• 💢 1⃣یڪ تا دو پیمانه برنج را درون ظرف شیـشــه اےبریــزیـد. 2⃣۱۰-۲۰ قطــره از اسانس روغنے مورد نظــر (نعناع,رزماری,..) را به آن اضافــــه ڪنیـــد. 3⃣درب شیشــه را با پارچه نفوذپذیر بپوشانیـــد و آن را با بند پلاستیڪے محڪم ڪنید. 4⃣ظرف شیشه اے را به خوبے تڪان دهیــد تا اسانــس روغنے بیـــن دانـه هاے برنـــج پخـش شود.😊👌 یہ عالمہ نڪتہ هست؛جانمونے😍👇 •|👒|• @heiyat_majazi
. °⏳| (451) |⌛️° امام صادق عليه السلام😇 خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود😭 و از خدا ياد نمى گردد😔 سه گرفتاری در آن خانه بوجود می آید😩 ۱-بركتش كم شده😱 ۲- فرشتگان آن را ترك مى كنند😓 ۳- و شياطين در آن حضور مى يابند😨 (مجادلات و اختلافها را شیاطین در خانه ها ایجاد میکنند)☹️😷 📚اصول كافى، ج 2، ص 499، . . . پاتوق [ 👳🎙:👇] 🍃:🌸| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 2⃣6⃣1⃣ کشیش گفت: بله! جرج جرداق
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 4⃣6⃣1⃣ کشیش در دستی قاشق و در دستی دیگر چنگال، به نقطه ای از میز غذاخوری خیره مانده بود. ایرینا کنارش نشسته بود و با اشتها غذا خورد. اما سرگئی در حالی که لقمه را به آرامی می جوید، کشیش را در نظر داشت. 📚📚📚 @Heiyat_Majazi یولا نگاهی به کشیش و نگاهی به سرگئی انداخت، بعد با انگشت روی دست سرگئی زد و با چشم و ابرو، به او اشاره کرد. سرگئی نوک چنگالش را به طرف کشیش گرفت و بعد او را صدا زد و گفت: پدر؟ کجایید؟ کشیش مزه ای زد و گنگ و گیج به سرگئی نگاه کرد. سرگئی گفت: چه شده پدر؟ انگار توی این عالم نیستید. کشیش قاشق و چنگال را روی بشقاب غذایش گذاشت و گفت: چیزی نیست، اشتها ندارم. ایرینا با چنگال به بشقاب کشیش اشاره کرد و گفت: وا! تو که چیزی نخورده ای ؟! کشیش رو به یولا گفت: ممنون دخترم، غذای خوشمزه ای بود. بعد از جا بلند شد و زیر نگاه های متعجب سرگئی و ایرینا ویولا و حتی آنوشا، به طرف اتاقش رفت. پشت میز کارش نشست، کتاب خورشید وش را به دست گرفت و عینکش را به چشم زد. فکر کرد با وجود کتاب هایی که خریده، خواندن کتاب رمان حال و حوصله ی ویژه ای می طلبد، مخصوصا برای او که حال و حوصله ی خواندن رمان را نداشت. با وجود این نگاهی به فهرست فصل های آن انداخت؛ عناوین برایش آشنا بودند، به نظر می رسید نویسنده رمانش را بر اساس وقایع زندگی علی نوشته است. 🍃 بھ قلمـ✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منـبع📥 📩 @chaharrah_majazi رمــان فوق العاده😍☝️ هــــــر روز ساعت 14:30 و هر شــب ساعت🕘 از،این ڪانال😎👇 📚 @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
°| (452) 😊✋ |° 🍃🌸🍃🌺🍃 🍃🌸 تو گرداب زندگے، اونجایے ڪہ همہ چے بہ هم پیچیده و چرخ می خوره...... 🌺 آره دقیقاً همون جایے ڪہ زیر پات هے خالے میشہ و....... 🌹 همون جایے ڪہ فڪر مے ڪنی دستت بہ هیچ چے بند نمیشه..... 🌻همون جاها فڪر ڪن: کسے ڪہ من و آفریده دستم رو ول نڪرده ، باید پیداش ڪنم ، منتظرِ یہ ذره 👌اراده از طرف منہ. ✨ اون محڪم ترین و قوی ترین پشتوانہ من در زندگےِ✨ 🍃🌸🍃🌺🍃 ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi