eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
°| (50) 😎💪 |° 💢آمریڪابه ایران جدیدفڪرمیڪند! 🍃| مساله آمریڪایےها در درجه اول حذف و نظام سیاسے در ایران است. براےاین تغییر یڪ : ایجاد عمومےدرمردم و ناڪارآمدنشان دادن نظام ✨| جان بولتون در دو مصاحبه 🎙 اخیر خود تاڪید ڪرده است ڪه انقلابِ ایرانےها نباید به سالروز پیروزی خود برسد.😐 براے تولید نارضایتے در بین مردم از نفت تا ڪفش ورزشڪاران ایرانے👟 را میڪند. 🍃| اما این مرحله نخست ☝️ استراتژے آمریڪایے هاست، قطعا آنها به ایرانِ فرداےجمهورےاسلامے فڪر میڪنند.آمریڪایے ها با ڪدام ایران راحتتر میتوانند ڪنند؟ اگر ایرانِ انقلابے برسرڪار باشد این بازےپرهزینه ادامه خواهد داشت از این جهت جان بولتون دارد انقلاب اسلامے نباید به چهملین سال عمر خود برسد.😕 ✨| آمریڪایےها ایران و تڪه تڪه شده را قابل مدیریت تر از ایران فعلے میدانند، همان بلایے ڪه میخواستند در عراق با ڪردستان بر سر مردم بیاورند. 🍃| ایرانِ بزرگ با منابع نفتے🛢 شاهراه خلیج فارس، دریا خزر و ایدئولوژےشیعه براےآمریڪاهزینه بردار است، پس آنها فقط بفڪر سرنگونے نیستند، بلڪه ایرانِ جدید ڪوچڪ را فرداےروز موفقیت اجرایےخواهند ڪرد. ✨| ایران را بخوانید،📚 بعد از جنگ ایران و روس در دوره قاجار بخشهاےمهمے از خاڪ ما جدا شد، پس از جنگ جهانے دوم آذربایجان و ڪردستان با تحریڪ شوروےاعلام استقلال ڪردند. 🏳 ابتداےانقلاب اسلامے خلق عرب و گروههاے مختلف ادعاے داشتند. 🍃| آمریڪایے ها احمق نیستند ڪه امروز میلیاردها دلار براے انقلاب اسلامے ڪنند و بعد فرداے موفقیت ایران را راه ڪنند و با یڪ ایران‌ مستقل دیگر روبرو شوند.😏 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 5⃣2⃣ ایرینا توی آشپزخانه بود
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 6⃣2⃣ کیشیش گفت: این کتاب آخری چی بود آوردم؟ ما ميخائيل بولگاکف؟ همه اش را خواندی؟ ایرینا دیس نخود پلو را روی میز گذاشت، خودش هم نشست و گفت: مرشد و مارگاریتا، یکی از بهترین رمان هایی بود که خواندم. دو سه روزه تمامش کردم. کشیش آن شب خوش اقبال بود که در طول شام، ایرینا قصه ی رمان مرشد و مارگریتا را با همان اشتهایی که نخود پلویش را می خورد، تعریف کرد؛ چون از آن جایی که او که میلی به خوردن نداشت، توانست با همان یک کفگیر پلویی که کشیده بود ور برود تا ایرینا که کیفیت دست پختش را با اشتهای کشیش می سنجید، گمان کند او با اشتها مشغول خوردن است. بعد از شام، در جمع کردن میز به ایرینا کمک کرد تا هرچه زودتر به اتاق کارش برود و مطالعه ی را پی بگیرد. اما هنوز پشت میز کارش ننشسته بود که تلفن زنگ خورد. صدای دوستش پرفسور را شناخت. با آرامش روی صندلی نشست و پشتش را به آن تکیه داد. در جواب پرفسور که پرسیده بود با باد آورده ات چه میکنی؟ گفت: اخبارهای خوبی برایت دارم پرفسور. دیشب بخش هایی از آن را خواندم؛ با این که خواندنش برایم سخت بود، اما دارم به خطش عادت می کنم. موضوعش راجع به یکی از دین اسلام است. شخصی به نام که مسلمانان لبنان به او امام علی می گویند. شاید اسمش به گوشت خورده باشد. پرفسور گفت: من در مسائل دینی اطلاعات چندانی ندارم. ✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️ در دین السلام فقط را می شناسم. حالا این کتاب را خود علی که می گویی نوشته است؟ کشیش جواب داد: نه نویسنده اش مردی است که هم عصر علی بوده و قلم خوبی دارد. با یکی از دوستان نویسنده ام در لبنان تماس گرفتم، او چند جلد کتاب درباره على نوشته است. قرار است، به من کمک کند تا کتاب های مرتبط با علی را مطالعه کنم. پرفسور پرسید: این دوستت که می گویی مسلمان است لابد! کشیش گفت: جالب است بدانی که او یک نویسنده و متفکر مشهور است. می گفت علی یکی از مردان بزرگ ماست. او را به عیسی مسیح تشبیه می کرد، اما نکته جالب تر این که علی کتابی دارد به نام . من این کتاب را در بیروت دیده بودم، اما هرگز رغبتی به مطالعه ی آن، نداشتم. دوستم می گفت نهج البلاغه تنها کتابی است که با مطالعه آن می توانی علی را آن چنان که هست . پرفسور گفت: حالا چه اصراری است که علی را بشناسی؟ همین که چنین کتابی دستت رسیده کافی است. خودت را خسته نکن. کشیش گفت: درست می گویی پرفسور. میل من بیشتر به جمع آوری نسخه ی خطی است تا مطالعه و پژوهش در موضوع آنها، اما این کتاب با بقیه فرق می کند... پرفسور گفت: بله، میفهمم. روشت را قبول دارم و توصیه می کنم کتاب را با دقت بخوانی. خود من از خواندن نسخه ی خطی، بیشتر از نگهداری اش لذت می برم. کشیش گفت: اگر یک دستگاه اسکنر در منزل داشتم، همه ی صفحات آن را برایت اسکن می کردم. دوست دارم تو هم آن را بخوانی. پرفسور گفت: فعلا چنین کاری نکن؛ دستگاه های اسکنر معمولی ممکن است به کتاب آسیب برساند. بعدها یک روز کتاب را با خودت به انستیتوی نسخ خطی بیاور، ما اینجا دستگاه هایی داریم که می توانیم از کتابت میکرو فیلم تهیه کنیم. فعلاً زیاد وقتت را نمی گیرم، برو به کتابت را بخوان و هر وقت مشکلی پیش آمد به من زنگ بزن. ◾️ بھ قلم✍: ⚫️کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...◾️ رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi ◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 2⃣4⃣ دو مرد خطرناڪ ڪہ براے بہ دست آ
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 3⃣4⃣ ساعت ۹ شب، پشت میز ڪارش نشست و ڪتاب را مقابلش باز ڪرد. عینڪش را به چشم زد و ورق هاے پاپیروس را ڪہ خوانده بود، از روی اوراق پوستے برداشت و اولین ورق پوستے را به دست گرفت. آن را به بینـے اش نزدیڪ ڪرد، بویید و با انگشت هایش، لمس ڪرد تا تشخیص بدهد این ورق های پوستـے از پوست آهو تهیه شده یا پوست حیوانات دیگر. اما تشخیص این ڪار برای او مشڪل بود. خط نوشتـہ های روی پوست، چیزی بین خط ڪوفے و خطوط عربے امروزے بود. ڪشیش شروع ڪرد به خواندن: به نام اللـہ آنچہ مرا مجبور ساخت تا بر تحریر عمروعاص از واقعـہ ی تحریرے بنویسم، نوشتہ های سراسر دروغ و خدعـــــہ و نیرنگ پسر عـــاص است ڪہ در ڪنار ملعونـے چون معاویـہ، آن بزرگ را مرتڪب شد. امروز ڪه عمرم به درازا ڪشیده و ۸۶ سال در سفره ے خدا روزے خورده ام، بس وقایع تلخ و بزرگ را به چشم خود دیده ام ڪہ یڪے از آنها ی صفین بود. ڪہ من آن روزها جوانـے ۲۶ ساله بودم و در مولایم علـے با سپاه معاویه رو در رو شدم. من در ڪتابـے ڪہ به توصیـہ ی پسرم سلیم، نوشتن آن را به پایان برده ام، همه ے وقایع آن دوران، به شهادت رسیدن امام علـے و واقعه ی تلخ ڪــربلا در ســال ۶۳ هجــرے را به رشتــه ی تحریــر در آوردم. در ایــن ڪهولــت ســن ڪــہ بــا بیمــاری دســت و پنجــه نــرم مــے ڪنـــم و تــوان نوشتــن نــدارم، بــاز بــه اصــرار سليــم تصمیــم گرفتــم پــے نوشتـــے بــر نوشتـــہ هــای عـــمروعـــاص بنویســـم تــا بلڪــہ در تاریــخ بمانــد و مولایــم علـــے آشڪارتــر شــود. 💠💠💠@Heiyat_Majazi💠💠💠 هــر چنــد مــے توانستــم ایــن نوشتـــہ هـا را پــاره ڪنــم یــا بسوزانــم، امــا ترجیــح دادم قضـــاوت در ایــن بـــاره را به واگــذارم. آن روز سلیــم مشتـــے اوراق پاپیـــروس مصــرے را بــه دستــم داد و گفــت ڪـه آن هــا را از یــڪ مــرد شامــے خریــده اســت. سخــت متعجــب شــدم ڪــہ دســت خــط عمــروعــاص را پــس از گــذشت ۱۰ ســال در اختیــار دارم. نوشتـــہ هــا را با تعجیــل خوانــدم. شایــد وقــوع جنــگ، فرصــت نــوشتن ادامـــہ ی وقایــع را بــه او نــداده بــود. و ایــن خواســت خــدا بــود ڪــہ پــس از ایــن همــه ســال، ایــن نوشتـــہ هــا بــه دســت مــن بــرسد؛ منــے ڪــہ عمــروعــاص را در جنــگ صفیــن بــارها دیــده بــودم و هنــوز هــم چهــره ے ڪریــہ و زشــت او را بـه خاطــر دارم. ... آن روز چهارشنبـــہ ۲۵ مــاه شــوال ســال ۳۹ هجــرے بــود. سپـــاه امــام، ڪوفـــہ را بــه ســوی شــام تــرڪ ڪــرد. فصـل پایانـــے ســال بود. نسیــم ســردے صــورت هایــمان را تازیانــه مــے زد، امــا وجــود علـــے، آتــش درون‌مــان را شعلــه‌ور تــر مــے ســاخت. امــام در رأس سپــاه، بــا وقــار و متانــت بــه پیــش مــےرفــت. نــه پوشیــده بــود و نــه خــود را بــه پوشــش هــای رزم بــود. تمــام آنچــه در برداشــت پارچـــہ ای مرقــع، ڪوتــاه تا مــچ پایــش و ڪمربنــد بافتــه شــده از لیــف خرمــا بود. روزها و هفتــه هــا رفتیــم، تــا بــه سرزمیــن صفيــن رسیدیــم و بــه طلایــه داران سپــاه ڪـہ فرمانـــده اش بــود، ملحــق شدیــم. روزے و شبــے بــه استراحــت و تجدیـــد قــوا و ساماندهـــے نیــروهـا گذشــت. لشڪــر معاویــه با فاصلــه ای نــه چنــدان دور، مقابــل مــان بودنــد. آن هــا بـر ساحــل رود فـــــرات خیمــــہ زده بودنــــد. 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚|@Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
° (ع)☀️📖 [49] ° 🍃⚫️🍃⚫️🍃 ✨بہ نام خــــداے علے✨ ✨لبیڪ. اللهم لبیڪ✨ 👳عزیزان بزرگوار دقت کنین خداوند خانه خودش رو بر ما واجب کرد . 😳 این آدمای ساده دل انگار آدم تشنه هستند که به آب گوارا رسیدند. 👳 حج یعنی اعتراف به عزت سرمدی و نشانه فروتنی بنده . 👳خداوند از بین بنده هاش شما رو انتخاب کرده. 😎 چرا ما رو انتخاب کرده؟ 👳 تا سخن خدا رو به گوشِ جان بشنوید. 👳 در موقعیت های ساز و سفیران خداوند باشید و ایستاده پای# تأمل و تفکر باشید. 😁 خب این مسؤلیت مزایا هم داره؟ 👳در تجارت کده به سود فراوانی می رسید 👳 و در هنگام و مغفرت خداوند پیشتاز خواهید بود. 😎 مزایای خوبی داره. می پذیریم 😎کجا شرایط رو کامل توضیح داده؟ 📚|• . خطبه ۱ . بخش آخر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
° (ع)☀️📖 [97] ° 🍃🌸🍃🌸🍃 ✨بہ نام خــــــداے علے✨ 😎 امروز در محضر تاریخِ بزرگ محاکمه بعداز رحلت پیامبر رو آغاز می کنیم. 😎 لطفا شروع بفرمایین . 🙂 ای تاریخ! به خدا سوگند که فرزند ابو قحافه پیراهن خلافت را چون پیراهن بیقواره پوشید 🤓 شاید نمی دونست اندازه ش نیست! 🙂 در حالی که به خوبی می دانست ناخدای کِشتی جز نیست. 🤓 برای این ادعا مدرک دارین؟ 🙂 چون سیل از کوهسار وجودی علی فرو می ریزه و هیچ عقاب تیزپروازی به اوج قله او نمی نرسه. 🤓 با وجود این مدرک چرا ادعایی نکرد؟ 🙂 زیرا نیک اندیشید که یا باید تنها قیام کند یا بر تاریکی های کور رو پیشه ی خودش کنه. 🤓 تاریکی های کور چیه؟ 🙂 تاریکی هایی که بزرگسالان رو پیرو فرسوده و بر سیمای نوجوانان غبار پیری بپاشه و رو رنجور می کنه. 🤓 چه تصمیمی گرفت؟ 🙂 شکیبایی رو عاقلانه تر دید و صبر کرد. 🙂 باصبری دردآور چون خار در چشم و استخوان در گلو می دید که میراث ش رو به غارت می بردند 🤓 این شرایط تا کی ادامه داشت؟ 🙂 روزگار به همین منوال ادامه داشت تا دوره خلیفه اول تمام شد و او خلافت رو به دیگری پاس داد 😎 برای این جلسه کافیه . جلسه بعدی دادگاه فردا برگزار میشه. 📚 .خطبه ۳ 🍃🌺🍃🌺🍃 👇 ⛔️🙏 🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
[• (ع)☀️ •] ✨بہ نام خـــــداے علے✨ 👈|• موضوع دادگاه امروز : بررسی چگونگی جنگ صفین. 😎 شاهد به جایگاه وارد شود. 😎 می تونین در مورد این جنگ توضیحاتی ارائه کنین . 🙂 در ابتدا این طوری بود که ما با مردم شام دیدار کردیم . مردمی که ظاهراً با ما در دین و پیامبر مشترک بودن. در این مورد هیچ برتری بر ما نداشتن و داشتیم . 😎 پس نقطه کجا بود؟؟ 🙂 خون عثمان که ما از اون دور بودیم . 😎 شما چکار کردین؟؟ 🙂 گفتیم بیایید با خاموش کردن جنگ و آرام کردن مردم به فکر چاره و درمان باشیم. 😎 خــــب! عکس العمل اونها چی بود؟؟ 🙂 از پیشنهاد ما سر باز زدند و در گرفت و ادامه یافت و آتش آن شعله‌ور شد . 😀 قربان رأی دادگاه رو نمی‌فرمایین؟؟ 😎 خیر . ما رو به مردم و واگذار می کنیم . 📚|• . نامه ۵۸ مطابق با ترجمه ⛔️ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😌👇 [•✍•] @heiyat_majazi
[• 👜•] . . گفتم : من دنبال ✌️ هستم... 😎..... حقوق زن👱🏻‍♀ و مرد👨🏻.... 🎯 خواهشا فقط بحث رو توی پارادایم های امنــیـتـے و اینڪہ دشـمــــن👹 داره با مـــا چـے ڪار مےکنہ، نبرین❗️ گفت : من همچین قــــصـــدے ندارم ولـــــے نباید مون🎤🎥📝📚 رو در انقــــلاب جــنـــسے فراموش ڪنیم☺️👌 و اینڪہ ❎ مـــا باعث شده ڪہ عــرصــہ رو ڪامل واگذار ڪنیم...‼️😓 گفتم : این روند در غـــــرب، در حالت رخ داده😌 گفت : با عرض پوزش، منـــابع مطــالعـاتـے شما ، آمار ڪامــلاََ اشتباهــــے⛔️ رو مطــرح ڪردن. گفتم : 🤐😥 گفت: این روند در غــــرب عجیب و غریب پیش رفته... انقلاب جنــــســے یا 👱🏻‍♀💘 👩🏻‍🔧👩🏻‍⚕👩🏻‍🎓👩🏻‍🔬 → 💄💋💅👗👠 تحولاتے هست ڪہ اولـیــݩ بار در 1960,1970 در غـــرب اتفاق افتاد⬅️ تـــحــولات گســــترده در زمیــنــہ امــر جنـــســـے ⬅️ چند جنــبـش با هم رخ داد و باعث شد در زمینہ جـــنـــسے صورت بگیره گفتم : چہ فایـــده اے داره ڪہ این جـــریــاݩ رو بدونیم❓🤔😅 گفت : 😊 باعث میشہ گــــذارا از این جـــریــاݩ عـبـور نکنیم و متوجه باشیم چـــہ و 😑 در این جریـــاݩ مخــفـــے شده . . . . 😏 ⚠️💥عــمــده تریݩ بحث در انــقـــلاب جنـــســے : بواسطہ ☝️انـــقــلاب صــنعــتے ✌️حــضــور خانمـــها در فعالیت اجـــتـماعــے 🎯🎯 در نهـــــایت جـــدا کردن و خارج شدن خـــانمــهــا از 😔💔 . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•👒•] @heiyat_majazi
[• 👳🏻•] . . ❌: عایشه همسر پیامبر چند سال داشت؟ پیامبر اسلام با آن سن، با یک شده است. لطفا با سند و مدرک ثابت کنید. ✅ شبهه: 1⃣قبل از پرداختن به اصل مطلب، بايد تاريخ ازدواج رسول خدا با عائشه روشن شود تا بعد نتيجه بگيريم كه عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا چند داشته است. @GhararGahShayeat 2⃣در باره ازدواج رسول خدا با عائشه ديدگاه‌هاي متفاوتي وجود دارد. محمد بن اسماعيل بخاري ، از خود عائشه نقل مي كند كه رسول خدا سه سال بعد از حضرت خديجه (س) با او ازدواج كرده است: از عائشه نقل شده است كه به هيچ زني به اندازه خديجه ، نكردم؛ 3⃣ زيرا: (الف) رسول خدا زياد از او ياد مي‌كرد؛ (ب) رسول خدا سه سال بعد از خديجه با من ازدواج كرد؛ (ج) خداوند به رسول خدا و يا جبرئيل دستور داد كه  به خديجه  سلام رسانده و او را به خانه‌اي در بشارت دهد كه از ني ساخته شده است. منبع: صحيح البخاري، جـ3ـ ، صـ3606ـ ، حـ3606ـ با توجه به اين كه حضرت خديجه (س) در سال بعثت از دنيا رفته‌اند؛ پس زمان ازدواج رسول خدا با عائشه در سال سيزدهم بعثت بوده است. و ابن ملقن بعد از نقل روايت بخاري و به آن مي‌گويد : 5⃣رسول خدا در سال دوم هجري ، را به خانه خود آورد. منبع: الأنصاري الشافعي، غاية السول في خصائص الرسول ،  ج 1 ، ص 236 طبق اين نقل ، رسول خدا در سال سيزدهم بعثت، عائشه را به عقد خود درآورده و در سال دوم هجري رسماً با او كرده است. از نقل برخي ديگر از اهل سنت به اين نتيجه مي‌رسيم كه ازدواج رسول خدا با عائشه در سال چهارم هجري بوده است. 6⃣بلاذري در انساب الأشراف در شرح حال سوده ، همسر ديگر رسول خدا (ص) مي‌نويسد: رسول خدا بعد از خديجه، چند ماه قبل از هجرت با سوده بنت زمعه ، ازدواج كرد و او همسري بود كه رسول خدا در مدينه با او همبستر شد. منبع: البلاذري، أنساب الأشراف، جـ1ـ ، صـ181ـ 7⃣در نتيجه ، عائشه در سال چهارم هجرت (چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده) با آن حضرت ازدواج كرده است. @GhararGahShayeat 8⃣حال با مراجعه به مدارك و اسناد تاريخي سن عائشه را در هنگام ازدواج بررسي خواهيم كرد: مقايسه سن عائشه با سن اسماء بنت أبي بكر: يكي از مسائلي كه سن دقيق عائشه را در هنگام ازدواج با رسول خدا به اثبات مي‌رساند، مقايسه سن او با سن خواهرش اسماء بنت أبي بكر است. طبق نقل بزرگان اهل سنت، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده و در سال اول هجري بيست و هفت سال داشته است. همچنين در هفتاد و سه از دنيا رفته است؛ در حالي كه صد ساله بوده است. 9⃣ابونعيم اصفهاني مي‌نويسد: اسماء ابوبكر، از جانب پدر خواهر عائشه و از او بزرگتر بود، اسماء، بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمد. الأصبهاني،معرفة الصحابة  جـ6ـ ، صـ3253ـ و حافظ هيثمي مي‌نويسد: اسماء در هنگام وفات صد سال داشت، بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمد، و ابوبكر در هنگام ولادت او بيست و يك سال داشت. منبع: الهيثمي،مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، جـ9ـ ، صـ260ـ 🔟سن_عایشه: اسماء در سال اول بعثت 14 ساله و 10 سال از عائشه بزرگتر بوده است . پس عائشه در سال اول بعثت 4 ساله و در سال 13 بعثت (سال عقد با رسول خدا) 17 ساله و در شوال سال دوم هجرت (سال ازدواج رسمي با پيامبر)19 ساله بوده است. از طرف ديگر: اسماء در سال 73 صد ساله بوده ، 100منهاي 73 مساوي است با 27 . پس در سال اول هجرت،27 سال داشته است. اسماء از عائشه 10 سال بزرگتر بوده. 10 منهاي 27مساوي است با 17 . پس عائشه در سال اول هجرت 17 سال سن داشته است . پيش از اين ثابت كرديم كه پيامبر در شوال سال دوم هجري رسماً با عائشه ازدواج كرده است ؛ يعني عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا 19 سال داشته است. . . ⛔️ 🍃 هیچ شبهـه‌اےبے پاسخ نمونده😉👇 [•📖•] @Heiyat_Majazi