اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ترکیببند سیاهپوشان آمادگی برایِ عزاداری ماه محرّم ارباب
چاوُش که میخوانی دعایت میکند زهرا
میریزد اشک و میزند بر سینهاش مولا
چاوش که میخوانی پیمبر میکشد آهی
شخصاً خدا در عرش روضه میکند برپا
این بیقراریهایِ پایِ پرچمِ ارباب
آرامش و اُمّید شد در قلبِ نوکرها
دارد خدا حتماً هوایِ گریهکنها را
شالِ عزا انداخته بر شانهها آقا
آقا نگاهم کرده که از شاه میگویم
شد این نفس تسبیح وقتی آه میگویم
آه از تَهِ دل میکشم چه بر سرت آمد ؟!
هر جا به پا شد روضه فوراً مادرت آمد
بر سینهاش کوبید با ذکرِ حسینم وای
ظالم که با خنجر به سویِ پیکرت آمد
پشتِ سرِ هم زخم خوردی پشت ُو رو شد تن
خنجر نمیبرّید وقتی خواهرت آمد
خیلی معطّل شد برایِ کشتنَت قاتل
تا اینکه از خیمه صدایِ دخترت آمد
راحت کنید این تشنهیِ مظلوم و تنها را
این صبرِ بیجایِ شما که کُشت زهرا را
ای سرفرازِ بیسرِ نیزهنشین ارباب
ای پاره پاره پیکرت نقشِ زمین ارباب
بر رویِ نِی قرآن که میخواندید زینب گفت
شاهِ سَریرِ عشق عاشق را ببین ارباب
چه بر سرِ آن نازنین دختر نیاوردند
ناز و نوازش شد چه بد این نازنین ارباب
جانم فدایِ روضهخوانی که ادب دارد
عالم فدایِ نالهیِ اُمُّالبنین ارباب
بر سینهاش میزد به جایِ مادری غمگین
جایِ همان بانو که خورده سیلیِ سنگین
از روضهیِ گودال سنگینتر کجا ؟! کوچه
ای وای از روزی که رفته مجتبی کوچه
دستِ پلیدی راه را بر مادرِ ما بست
بر چادرِ ناموسِ ما بُگذاشت پا کوچه
خون میچکید و خاکِ رویِ معجری گِل شد
آویزهای افتاده رویِ خاکها کوچه
چشمی نمیدید و تنی لرزید و میخندید ....
بر گریههایِ کوثرِ پرپر چرا؟! کوچه
در کوچه راهِ پابهماهی با لگد بستند
که سینه را در حینِ ندبه سخت بِشکستند
#سیاه_پوشان #محرم #امام_حسین_علیه_السلام #کربلا
#حسین_ایمانی
1_11911872798.mp3
4.15M
نوحه شهادت امام باقر عليه السلام
منم كشته درد و ماتم
شدم زخمي بارش غم
منم يادگار غروب
محرم
من پنجمين شمس روشنگر عالمينم
از غصه كربلا غرق در شور و شينم
من شاهد حلق عطشان و زخم
حسينم
آه از غريبي امان از غريبي
شدم پابپاي رقيه
شنيدم صداي رقيه
نشد كه بميرم براي
رقيه
دارم من از كودكي شكوه ها از زمانه
مانده به روي تنم جاي صد تازيانه
برجسم من مانده جاي لگدهاي دشمن
نشانه
آه از غريبي امان از غريبي
به خاك بيابان دويدم
زاوج غريبي بريدم
زروي ابالفضل خجالت
كشيدم
ذكر امان العطش ناله و ذكرما شد
قلب عمو پاره از ناله ء بچه ها شد
دست علمگير ساقي سر تشنه كامان
جداشد
AudioCutter_MirzaMohammadi-www.Ziaossalehin.ir-Shabe1-Moharram.mp3
1.32M
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
ابی عبدالله رسید منزل ثعلبیه،
اونجا اتراق کردند
حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_حضرت_مسلم_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
ابی عبدالله رسید منزل ثعلبیه،
اونجا اطراق کردند
دو تا قاصد از کوفه میومدند
حضرت پرسید از کوفه چه خبر؟!
گفتند همین قدر بگیم مسلمت رو کشتند،
تا این خبر رو دادند
فَبکی الحُسَیْن؛
ارباب ما گریه کرد.
فرمود: رَحِمَ اللَهُ مُسْلِمًا إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ؛
بعد صدا زد حمیده دختر مسلم رو بیارند؛
مسلم تو کربلا پنج تا شهید داره،
دوتا آقازاده هاش تو خود کربلا کشته شدند
، که حضرت تو ناحیه مقدسه به اونا سلام می کنه،
دوتا آقازادش،
محمد و ابراهیم اند
که تو مصیّب کشته شدند.
یه دخترم داره به نام حمیده
که تو ماجرای شام غریبان کشته شده،
این دختر رو صدا زد،
بغلش کرد،
ابی عبدالله دایی این دختره،
یه جوری نوازشش کرد
که این دختر فهمید یتیم شده،
حضرت فرمود
مبادا دلتنگی کنی، من هستم؛
خواهران و دختران من هستند
سکینه این صحنه رو به خوبی داره می بینه،
گذشت تا عصر روز عاشورا،
با همه وداع کرد،
همه رو آرام کرد،
این زن و بچه و خواهر رو به خیمه راهی کرد،
سوار بر ذوالجناح شد
دید دیگه مرکب حرکت نمی کنه،
یه نگاه کرد دید ذوالجناح سرشو پایین انداخته،
سکینه مانع حرکت ذوالجناح شده،
از اسب پیاده شد،
این ناز دانه رو بغل گرفت،
یا الله،
نمیدونم این نازدانه چه جوری حرف میزد،
دل حسین و به لرزه انداخت، فرمود:
لاتُحرِقی قَلبِی بِدَمعِکِ حَسرَةً
مٰادامَ الرُّوحُ فِی جُثمانی؛
یعنی تا زنده ام دلمو آتش نزن،
هر جوری بود
این دختر تو بغل بابا آرام گرفت،
دست نوازش بابا رو سر دختر قرار گرفت،
هر جوری بود دختر رو آرام کرد،
اما بمیرم عصر روز یازدهم،
این نازدانه آمد کنار گودال قتلگاه،
هر چه گشت بلکه یه بار دیگه آغوش بابا رو پیدا کنه،
دست نوازش بابا رو رو سرش بیاره،
هر کاری کرد نتونست،
میدونی چرا؟
آخه هر طرف بدن رو برداشت طرف دیگه متلاشی شد.
بدن امام احترام داره،
هر کاری کرد
دید بدن داره متلاشی میشه،
آخرالامر بدنو رو زمین گذاشت،
فَانکبَّت عَلیه
بر اون بدن سجده کرد،
این لبارو گذاشت بر اون رگای بریده،
یه وقت شنید از اون حنجره خونی بابا
این صدا بلند شد،
سکینه جان،
به شیعیان من سلام مرا برسان،
بگو بابامو لب تشنه کشتن.
ای حسین....
شِیعَتِی مَا اِنْ شَرِبتُم ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونی
اَوْ سَمِعْتُمْ بِغَریبٍ اَوْ شَهِیـدٍ فَانْدُبوُنی
اگه من و تو روضه خون شدیم، از اثر اون سلامیه که از حنجره ی اربابمون به ما رسیده، روضه رو به همون جایی ختم کنم که شعرم ختم شد،
سکینه جان به اونا بگو:
لَیْتَکُمْ فِی یَوْمِ عاشُورا جَمیعاً تَنْظُروُنی
کَیْفَ اَسْتَسْقِی لِطِفْلی فَاَبَوْا اَنْ یَرْحَمُونی
ای حسین
بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین...
بالحسین یاالله
حجتالاسلام میرزامحمدی
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#نوحه
🔹نذر تو طفلانم🔹
من ماندهام در کوفه تنها
بییاورم در اوج غمها
کوفه که بوده شهر حیدر
خنجر کشیده بر، فرزند مولا
ای نور دل زهرا
گفتم بیا اما
کوفه میا مولا
«کوفه میا مولا»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یاری برای من نمانده
جان سخن گفتن نمانده
«طوعه» پناهم داد اما
در کوفه مردی جز، یک زن نمانده
آه، من با غمی جانکاه
گفتم به اشک و آه
لبیکَ ثارالله
«لبیکَ ثارالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باید شکست این بندها را
با خون نوشت این پندها را
کِی مرد، تنها رفته میدان؟
باید به میدان برد، فرزندها را
من میخوانم از جانم
ای نور چشمانم
نذر تو طفلانم
«مولا حسین جانم»
شاعر: #محمد_کاظمینیا
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
4_5776083383591372441.mp3
15.43M
🏴
#واحد
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم عليه السلام
#محمد_فصولی🎤
صلی الله علیک
ای نور هر دو دیده
دست مرا بگیر ای / شاه گلو بریده
ای شهید سر جدا
خامس آل عبا
وعده بعدی ما
اربعین کرب و بلا
من اراد الله، به خیرا
عشق تو برده، دل ما را
بی تو میمیرم، عزیزالله
با تو محشورم انشاءالله
در غربت ماندهای
ای مسلم غریبم
میبینمت سرِ دار / ای یار و ای حبیبم
عید قربان من است
اولین قربان تویی
در قیام تشنگان
اولین عطشان تویی
تشنهلب رفتی، به قربانگاه
میکشد از دل، یتیمت آه
میشوم ملحق، پس از یک ماه
من به تو مسلم، انشاءالله
غرقی در اضطراب
سوی تو کِی میآیم
با سر به خاک پاکت/بر روی نی میآیم
من به کوفه میرسم
با سری بر نیزهها
بی تنی که مانده است
غرق خون در کربلا
تو اگر امروز، شدی تنها
میشوم مثل ِ، تو من فردا
غربت است انگار، نصیب ما
در میان این، بیغیرتها
#محمد_بیابانی ✍
#مسلمیه
#مسلم_بن_عقیل_ع
.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
26.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢5⃣1⃣ پانزده
روز دیگر تا عید بزرگ غدیر خم💐
💢 عید اوصیاء
عن ابى عبد الله(علیه السلام) قال :
... تذکرون الله عز ذکره فیه بالصیام والعبادة و الذکر لمحمد و آل محمد ، فان رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) اوصى امیرالمؤمنین ان یتخذ ذلک الیوم عیدا ، و کذلک کانت الانبیاء تفعل ، کانوا یوصون أوصیائهم بذلک فیتخذونه عیدا .
📚( وسائل الشیعه 7: 327، ح .1 )
امام صادق(علیه السلام) فرمود :
در روز عید غدیر ، خدا را با روزه و عبادت و یاد پیامبر و خاندان او یادآورى کنید ، زیرا رسول خدا به امیرالمؤمنین سفارش کرد که آن روز را عید بگیرد ، همینطور پیامبران هم به جانشینان خود سفارش مى کردند که آن روز را عید بگیرند ، آنان هم چنین مى کردند
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
5⃣1⃣ روز انتظار تا عید بزرگ غدیر خم
هر روز یک فضیلت ،
فضیلت شماره : ۹۶
------------------------------
🌹#عید_غدیر_خم
🌹#مدح
🎤مداح :حاج حسن خلج
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
باید به همان سال دهم برگردیم
با بیعت در غدیر خم برگردیم
تا سوز عطش نکشته ما را باید
تا برکه ی اکملت لکم برگردیم
هرجا که غدیر رفته باران رفته
جنگل به کویر و کوهساران رفته
هر جا که امام هست در مکتب او
حیوان هم اگر آمده انسان رفته
این بغض هنوز سر به شورش دارد
این چشم هزار چشمه جوشش دارد
این زخم هزارو چارصد ساله ما
اندازه زخم تازه سوزش دارد
بر جای بماند از تو یک رد کافیست
از عشق نشانه ای در این حد کافیست
درک تو فقط حد رسول الله است
یک شیعه اگر تو را بفهمد کافیست
دور و بر نور را که خلوت دیدند
انکار تو را چقدر راحت دیدند
این کوردلان تو را ندیدند اگر
یک عمر فقط از تو کرامت دیدند
از تو اثری شگرف مخفی مانده
آئین تو پشت حرف مخفی مانده
برگرد به تیغ حنجرم را بتکان
آهنگ تو زیر برف مخفی مانده
چشمی که به یک اشاره برمیخیزد
با دیدن یک ستاره برمیخیزد
شب را به نگاه خیره سنجاق نکن
خورشید تو هم دوباره برمیخیزد
توصیف تو حال دیگری میخواهد
نیروی خیال دیگری میخواهد
محدوده واژه ها برایت تنگ است
این شعر مجال دیگری میخواهد
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین