eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
383 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
ابن مرجانه_ ازغم دوست دگر،پاره جگر ریخته است ازفراقش‌ ،به بره کوفه ؛ گهر ریخته است کوفه ومجلس مرجانه،وزندان بلا یک نظر نیست که هر گوشه نظر ریخته است مردم کوفه ،نی،دف وسره چنگ زدند تنی این سو، بدنی سوی دگر ریخته است همه سرها به سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد و قامت همه سروست چنین افتاده وای بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است کوفیان چیدن آن روی عبا را دیدند اشک داغ است که از خون بصر ریخته است آه  ِزینب طرفی، خنده ی خولی طرفی سوختم بس که در این کوفه شرر ریخته است .آرمین غلامی_مجنون
دوم آه ، ای حضرت معشوق بیا،درکوفه تنت افتاده، سرت رفته کجا ،درکوفه وای من خاک نشد ازچه تنت ،حضرت عشق خاک آلود تنت گشته رها ،درکوفه کربلا دور تو شمشیر و سنان بودحسین وای گودال تو شد کوه منا درکوفه به سخاوت پدرت بود که شدشهره به شهر از لباست نگذشتند چرا درکوفه چادر سوخته ای بودهمه هستی من تاکشم بر تن تو جای عبا درکوفه نه تورا جمعه که ، نه ،روز دوشنبه کشتند قاتل مادرمان کشت تو را درکوفه نیزه بنشست به هرجای تنت درگودال جایی ازبوسه نداری به خدا درکوفه پاره پاره شدی و بعد از آن ذبح شدی قتلِ صبرت به خدا کُشت مرا درکوفه غم انگشتریت را نخورم،بین گذر وای انگشت تو افتاده کجا درکوفه یاد داری که فقط با تو سفر می رفتم شمر گردیده جلوداربیا درکوفه کعب نی خورده ام ازدست حرامی همه شب شده ام کوه غم وآه و بلا درکوفه آیه ای از سرنی،بهرتسلا توبخوان نشود خواهرت انگشت‌نما درکوفه .آرمین غلامی_مجنون
🏴 اشعار ========================== وای از حالت زینب،دل پیغمبر سوخت کنج زندان بلابود، دل حیدر سوخت به تماشای اسیران نه فقط معجرها بین این شهر به تاراج،دل خواهر سوخت وسط کوچه وبازار دل زینب بود یاد ضرب لگدوسوختن مادر سوخت ابن مرجانه ،سریاربه قصرش زده بود تو نبودی کمکم، روی سرم معجر سوخت از غم رفتن زینب به دره قصر زیاد نیمه‌شب بود چنین، کنج تنور آن سر سوخت دخت حیدر،وسط کوفه،اسیراست است شهر آرام شد اما دل یک خواهرسوخت به سرقصر زیاداست،سری چون خورشید ناله زد از جگر ویاد تنی بی سرسوخت 🔸شاعر: غلامی_ مجنون
🏴 اشعار اسارت ======================== # برسر ناقه سوارو آسمان را تار دید خون‌پیشانی زینب برسرمحمل چکید این اسارت زخم‌کاری بود آمدبر دلش کوفه وزندان کوفه، بر اسیرانت رسید نیزه این قدِ کمان را قدکمانی‌تر کند دراسارت زینبت، داغ برادر هم چشید دراسارت زخم از زخم جگر پیشی گرفت روی ناقه لحظه آخر چو بسمل می‌پرید بین بازاراست زینب،میدوید اما چه‌سود شمر ملعون زودتر از کوفه بر زینب رسید شمرملعون آمده، نه، احتمالا مست بود وای من دربین کوفه،ناله زینب شنید پیکر ت را پشت و رو کرد، وای درگودال خون دراسارت هستم و احساس زینب را برید 🔸شاعر: غلامی_مجنون
شور، دنیای منه.mp3
6.82M
📌 📌 📌کربلایی حسن ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ شاید ازم بپرسن این روزا هنوز دوسش داری چی گرفتی از این سینه زدن از این عزاداری آخه روضه میری تو این گرفتاری اره دوسش دارم مثل قدیما اره غلامشم برا همیشه بگو که زندگی بدون این عشق مگه زندگی میشه دنیایه منه امام حسین بزرگتر از دردای منه 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 مگه امام حسینو دوست داریم برای دنیامون مگه روضه میایم فقط برا دوایه دردامون خیلی وقته حسین رفیقه باهامون اگه رفیقونه که تا دم مرگ میگرده که صبح و شب دور و وره تو یکیو میشناسم که بعد مرگم میشه همسفر تو دنیایه منه امام حسین همسفر فردای منه 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 آخه کجای دنیا رو برم دردم دوا میشه بگو که آدم از این‌همه غم مگه رها میشه شدنیه فقط با کربلا میشه شبای اربعین میفهمی این عشق برای هر مریض مثل طبیبه ذکر حسین برابره با صدها، ذکر امن یجیبه دنیای منه، دنیای منه زیارتش بزرگترین رویای منه ◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️
گلهای پرپرم کو حسین برادرم کو شهید بی سرم کو حسین برادرم کو؟ ای خاک گشته گلگون سرو صنوبرم کو من آمدم بگوئید آن یاس پرپرم کو؟ من زینب حزینم دل خسته و غمینم تنها چه سازم اینجا یاران برادرم کو؟ ای وادی شفق گون می پرسم از تو اکنون شمشاد غرق در خون یعنی که اکبرم کو؟ مشک و علم فتاده برخاک و روبرویم سقای تشنه کامان نخل تناورم کو؟ از پشت پرده غم بانگ رباب برخواست ای مهد خالی از غم ششماهه اصغرم کو ➖➖➖➖➖➖➖➖
➖➖➖➖➖➖➖ برادر رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم به دل داغ پیمبر را تو هم دیدی منم دیدم زبعد داغ جانسوز پیمبر نیلی از سیلی رخ زیبای مادر را تو هم دیدی منم دیدم چو مادر بود پشت در تو هم بودی منم بودم فشار ضربت در را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغ زاده ملجم به خون آغشته در بستر سر ساقی کوثر را تو هم دیدی منم دیدم حسن را پاره پاره شد جگر از سوده الله رخ سبز برادر را تو هم دیدی منم دیدم در این سحرای ماتم خیز و عالم سوز در یک روز شکوفه نخل باور را تو هم دیدی منم دیدم الا ای باغبان باغ از باد خزان پرپر گل و سرو سنوبر را توهم دیدی منم دیدم تو خواندی سوره انا فتحنا را منم خواندم تن گلگون اکبر را تو هم دیدی منم دیدم کنار نعش قاسم گریه ها کردی منم کردم شکسته لعل و گوهر را تو همدیدی منم دیدم کنار علقمه لب تشنه غلطان در میان خون اگر جسم برادر را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغ حرمله ای زینت دوش نبی از کین دریده حلق اصغررا تو هم دیدی منم دیدم ولی اینک میان ما و تو فرغی است در سودا وگرنه رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم به سودای تو سر را میزنم بر چوبه محمل که گویی غرق خون سر را تو هم دیدی منم دیدم
➖➖➖➖➖➖ دلِ سوخته‌دل‌ها، بُوَد محفل زینب امان از دل زینب امان از دل زینب همان داغ برادر، بود قاتل زینب امان از دل زینب امان از دل زینب دو چشمش به برادر، دو دستش به سلاسل نگاهی به حسینش، نگاهی سوی قاتل کند گریه به زخمِ، سرش، چوبۀ محمل که از خون جبین، سرخ، شده محمل زینب امان از دل زینب امان از دل زینب سر از سنگ شکسته، قد از غصّه خمیده به دل داغ برادر، ز رخ رنگ پریده شرارش به دل زار، سرشکش به دو دیده بوَد از همه عالم، فزون، مشکل زینب امان از دل زینب امان از دل زینب فلک محو کمالش، ملک مات جمالش شکسته کمر کوه، ز اندوه و ملالش کند تا به سر نی، تماشای هلالش چرا اشک دو دیده، شده حایل زینب امان از دل زینب امان از دل زینب همه زندگیش بود، غم و رنج و مصیبت شده ظلم و ستم‌ها، به او جای مودّت گمانم که ز آغاز، در این عالم خلقت به خون دل زهرا، سرشته گِل زینب امان از دل زینب امان از دل زینب ➖➖➖➖➖➖➖➖➖