کربلایی سیدرضا نریمانی4_5985626050460124368.mp3
زمان:
حجم:
4.88M
📋یا علی اکبر امام رضا
#سبک_روضه
#روضه_امام_جواد (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قسمتم بوده بال و پر بزنم
ناله از گوشهی جگر بزنم
سائلم افتخار من این است
پشت این در همیشه در بزنم
کاش بغضم شکسته میشد تا
ناله با پلکهای تر بزنم
دست رد که به سینهام نزدند
پس چرا جای غیر سر بزنم
از خراسان و بارگاه پدر
یک سری هم به این پسر بزنم
سمت باب المراد سجده کنم
بر لبم یا جواد، سجده کنم
یا علی اکبر امام رضا
تاج بالاسر امام رضا
کار من را درست کن اقا
نور چشم ترِ امام رضا
چقدر سائل این حرم دارد
مثل دور و بر امام رضا
بده آقا لیاقتی من را
بشوم نوکر امام رضا
چقدر گریه کردهای پایِ
روضهی مادر امام رضا
گریه کردی که او جوان بوده
در جوانی قدش کمان بوده
@
بین حجره چه بر سرت آمد
بوی سوزاندن پَرَت آمد
پدرت خوب شد ندید اصلاً
عطشی که به حنجرت آمد
صورتت تا به پلهها میخورد
نالهی وای مادرت آمد
بدنت را کشان کشان بردند
خون ز چشمان نوکرت آمد
بازهم غیرت کبوترها...
سایبان روی پیکرت آمد
یاد شاه غریب افتادی
یاد شیب الخضیب افتادی
چ
شاه لبتشنه پارهتن شده بود
ته گودال پر محن شده بود
چه بلایی سرش مگر آمد
یک بدن چند تا بدن شده بود
خواهرش ناله میزد و میسوخت
نوحه میخواند و لطمهزن شده بود
بعد از آن روز خواهرش میگفت
دلبرم کاش که کفن شده بود
خواهرش ماند و پیکری پامال
خواهرش ماند و غصهی گودال
*شاعر : #امیر_علوی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 #روضه_امام_جواد (ع)
#متن_روضه
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_حضرت_علی_اکبر (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقا امام جواد هی دست به زمین میزد، امام رضا هم نشسته.
میفرمود: بیچارهشون میکنم، میکشمشون، میسوزونمشون، خاکسترشونو به باد میدم...
امام رضا فرمود چی داری میگی پسرم؟! کیا رو میگی؟
گفت: آخه من جوونم، مادرم هم جوون بوده...
اونایی که جلوی مادرمو تو کوچه گرفتنو میگم، آخه مادرم باردار بوده، آخه به چه جرمی مادرمو زدن...
یازهرا....
@majmaozakerine
یکی از کنیزا تا صدای مظلومیت آقارو شنید، ظرف آبی برداشت، گفت براش آب ببرم، این که داره میمیره، بذار حداقل راحتتر جون بکَنه.
تو راه که داشت میرفت، اون نانجیبه امالفضل بی حیا جلوشو گرفت، گفت کجا داری میری؟
_مگه نمیشنوی صدای العطش آقارو.
گف: به توچه!؟ اصلا ظرف آبو بده من. ظرف آبو زد زمین آبها رو زمین ریخت
یهو صدا زد کنیزا و همه رو جمع کرد گفت: کف بزنید، هلهله کنید، کسی صدای این آقارو نشنوه....
تصور کن آقای من و تو کف حجره افتاده هی داره میگه جگرم، بیرون حجره یه عده دورتادور هی دارن کف میزنن، هلهله میکنن...
(یاد چی افتادی؟!)
اینجا یه جوون بود داشت جون میداد بعضیا هلهله میکردن...
یه جوونم کربلا من سراغ دارم...
تا ارباب من و تو اومد، دید یه عده دارن کف میزنن، یه عده دارن هلهله میکنن...
حسین.....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#روضه_امام_جواد ع
زسوز غم پر پروانه می سوخت ز داغ لاله ای گلخانه می سوخت
وجودش را شرر زد آشنایی که از جور دل بیگانه می سوخت
بنوشید آب از پیمانه زهر دل پاکش از این پیمانه می سوخت
ز آوای جواد آن جان زهرا نهان گلشن جانانه می سوخت
میان حجره بود و ناله می کرد به حال وی دلی آنجا نمی سوخت
از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان آن حجره افتاده ، از سوز زهر به خود
می پیچید ، اما کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفایی همسرش بود ، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی ، چه کشید جواد الائمه ، آن ساعتی که دید اُمالفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت : شادی کنید تا کسی صدای ناله امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب بیندازند ، اما کبوترها می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد ، اما عاشقان امام جواد این بدن دیگر برهنه نبود ، بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود .
رحمت خدا بر این ناله ها ، ای دلهای آماده ، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین ، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی ؟ فرمود : سکینه جان این بدن بابایت حسینِ ، همه صدا بزنید حسین حسین .
#متن_روضه_شهادت_امام_جواد_علیه_السلام🔰🔰
@majmaozakerine
@babolharam_net/حاج حسین سیب سرخیحاج حسین سیب سرخی_شهادت امام جواد علیه السلام_واحد_دوباره شد نمایان کربلا-1626489966.mp3
زمان:
حجم:
2.16M
|⇦•دوباره شد نمایان...
#روضه_امام_جواد و توسل به حضرت #جوادالائمه علیه السلام به نفس حاج حسین سیب سرخی
4. افتاده بود.mp3
زمان:
حجم:
12.17M
#روضه_امام_جواد
( علیه السلام )
#سید_مهدی_میرداماد
افتاده بود تشنه لب و آه می کشید
.
#روضه_امام_جواد
( علیه السلام )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
.
#جوادالائمه
روضه شهادت امام جواد (ع) - با شال عزا زائرا میان چه خبره مشهد امشب - سید مهدی میرداماد
با شال عزا زائرا میان چه خبره مشهد امشب
سینه میزنن روضه میخونن روبروی گنبد امشب
یا امام رضا به خدا غریب تنها
تو خونه مثل زهرا جونت و کشتن امشب آقا
نبودی ببینی جگرش برای یه کم آب می سوزه
نبودی ببینی که تنش سه روز توی آفتاب...
همیشه دلم توی کاظمین کنار باب المراده
یا که زائر مشهد الرضا کنار با الجواده
یا امام رضا مگه چی بوده گناهش
میبینه با اشک آهش که خونش قتلگاهش
دو تا امام ما رو تو خونشون، همسرانشون به شهادت رساندن یکی امام حسن یکی امام جواده هر دو به دست همسرانشان مسموم شدن تو خونه خودشون، اما از بغداد تا مدینه فرق زیاده، امام حسن زهر دادن اما حسن خواهر داشت تا دید جگرش داره پاره میشه گفت بگین زینبم بیاد، امام حسن دو برادر مثل حسین و عباس داشت، امام حسن بچه هاش دورش بودن؛ اما امروز امام جواد هی به در دیوار نگاه کرد نمی دونست بگه پسرم، یه نفر نبود سرش و بغل بگیره.
این سفارش تمام انبیاء ماست که دم جون دادن همه بیان یه مثال بگم پیغمبر مگه نبود فرمود: علی و فاطمه بیان حتی حسن و حسین که خودشون رو سینه پیغمبر انداختن حضرت علی اومد برشون داره پیغمبر فرمود نه علی جان اینا رو سینه ام باشن من راحتر جون میدم، حضرت زهرا همینجور بیام جلوتر حضرت علی هم همه دور برش بودن،
همه گفتن بیاید فقط یک نفر گفت زینب نیا، زینب نیا بالای گودال، اگه بیای ببینی رو سینه حسینت نشستن، زینبش اومد بالا تل دید حسینش میگه: خواهرم برگرد زینب برگشت خیلی طول نکشید دید زمین کربلا داره می لرزه همه دارن تکبیر میگن، چه خبره یه نگاه کرد دید سر حسین بالای نیزه است، حسین....
.
او می دوید و… بوی محرم میاد… خیلی نمونده ، چهل روز دیگه باید بگی : او می دوید و…
.
1. با شال عزا.mp3
زمان:
حجم:
8.61M
#روضه_امام_جواد ( علیه السلام )
#سید_مهدی_میرداماد🎤
با شال عزا زائرا میان
.
#روضه_امام_جواد ( علیه السلام )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد🎤
اُفتاده بود تشنه لب و
آه می کشید
آقا! من بمیرم که شما آه نکشی تنهایی توو حجره...
اُفتاده بود تشنه لب و
آه می کشید
فریاد بی کسیش
به جائی نمی رسید
همش میگن روضه ی امام جواد شبیه جدش ابی عبدالله است ، هر دو تشنه بودن ، باز امام جواد یه رمق داشت یه آه بکشه ، ارباب ما ابی عبدالله سه ساعت توو خون خودش دست و پا زد ، هزار و نهصد و پنجاه زخم مگه شوخیِ؟...امام جواد به دیوار حجره تکیه داد و آه کشید....اما ابی عبدالله به نیزه شکسته ها تکیه داد و آه کشید......
مجموعه ای ز مقتلِ
اولاد فاطمه است
پس روضه هاش می طلبد
گریه ی شدید
باید به پای روضه ی
این سَرورِ صبور
سر را شکست ...
گریبان ز غم درید
( چرا؟ مگه چی شده ؟)
کف می زدند ،
با نَفَسِ آتشین او
چندین کنیزِ پَستِ
زنا زاده ی پلید
شرمنده ام ز حضرت زهرا
از این کلام
آنقدر ناله زد ز عطش،
تا نفس بُرید
#شاعرمجتبی_روشن_روان
چهل شب دیگه ، شبِ عاشورایِ حسینِ ، اونایی که شب عاشورا ناله میخوان ، نفس میخوان....بگم : یا جواد الائمه ! تشنگی سختِ ،مادر شهید حججی می گفت : همه صحن های پسرم رو دیدم ،هیچ کجا دلم آتیش نگرفت ، اسارتش رو دیدم ، دست بستنش رو دیدم ، حتی سر بریدنش رو دیدم ، جیگرم کباب نشد ، گفت: یه جا جیگرم سوخت ، اونجایی که دیدم پسرم رو دارن سوار ماشین می کنند ،دوربین اومد تو صورتش ، تا نزدیک شدم دیدم لبای بچه ام خشکِ ، فهمیدم بچه ام تشنه است ،کاشکی آبش میدادن... بُنَیَّ ! قتلوک ، ذبحوک و مِنَ الماء منعوک
مادرِ آب کجایی؟
پسرت آب نخورد
روضه اینِ : بعضی نقل ها نوشته روز عاشورا ابی عبدالله روزه بوده ،توو اون گرما ، تیر و نیزه ، زخم ، خون از بدن برِ آدم تشنه میشه ، من نمیدونم اون عطش ، چه عطشی بود ؟ کسی که هزار و نهصد و پنجاه زخم داره ، یه بدن مگه چقدر جا داره که زخم بخوره ؟ با عقل جور در نمیآد ، سید بن طاووس توو لهوفش نوشته ...
می دونی چه جوری زدن ؟ می اومدن می رسیدن به بدن ،می دیدن جای سالمی نداره ، نیزه توو جای قبلی فرو می کردن ، شمشیر توو جای قبلی ...زخم توو جای زخمِ قبلی ،یه جای سالم توو بدنِ آقایِ ما نذاشتن ، حسین .... بیخود نبود عمه ی سادات رگها رو بوسید ...
این کشته ی فتاده به هامون
حسینِ توست
این صیدِ دست و پا زده در خون
حسین توست
این ماهیِ فتاده به دریایِ خون
که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون
حسینِ توست ...
#روضه_امام_جواد ع
زسوز غم پر پروانه می سوخت ز داغ لاله ای گلخانه می سوخت
وجودش را شرر زد آشنایی که از جور دل بیگانه می سوخت
بنوشید آب از پیمانه زهر دل پاکش از این پیمانه می سوخت
ز آوای جواد آن جان زهرا نهان گلشن جانانه می سوخت
میان حجره بود و ناله می کرد به حال وی دلی آنجا نمی سوخت
از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان آن حجره افتاده ، از سوز زهر به خود
می پیچید ، اما کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفایی همسرش بود ، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی ، چه کشید جواد الائمه ، آن ساعتی که دید اُمالفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت : شادی کنید تا کسی صدای ناله امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب بیندازند ، اما کبوترها می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد ، اما عاشقان امام جواد این بدن دیگر برهنه نبود ، بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود .
رحمت خدا بر این ناله ها ، ای دلهای آماده ، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین ، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی ؟ فرمود : سکینه جان این بدن بابایت حسینِ ، همه صدا بزنید حسین حسین .
#متن_روضه_شهادت_امام_جواد_علیه_السلام🔰🔰
.
#روضه_امام_جواد ( علیه السلام )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد🎤
اُفتاده بود تشنه لب و
آه می کشید
آقا! من بمیرم که شما آه نکشی تنهایی توو حجره...
اُفتاده بود تشنه لب و
آه می کشید
فریاد بی کسیش
به جائی نمی رسید
همش میگن روضه ی امام جواد شبیه جدش ابی عبدالله است ، هر دو تشنه بودن ، باز امام جواد یه رمق داشت یه آه بکشه ، ارباب ما ابی عبدالله سه ساعت توو خون خودش دست و پا زد ، هزار و نهصد و پنجاه زخم مگه شوخیِ؟...امام جواد به دیوار حجره تکیه داد و آه کشید....اما ابی عبدالله به نیزه شکسته ها تکیه داد و آه کشید......
مجموعه ای ز مقتلِ
اولاد فاطمه است
پس روضه هاش می طلبد
گریه ی شدید
باید به پای روضه ی
این سَرورِ صبور
سر را شکست ...
گریبان ز غم درید
( چرا؟ مگه چی شده ؟)
کف می زدند ،
با نَفَسِ آتشین او
چندین کنیزِ پَستِ
زنا زاده ی پلید
شرمنده ام ز حضرت زهرا
از این کلام
آنقدر ناله زد ز عطش،
تا نفس بُرید
#شاعرمجتبی_روشن_روان
چهل شب دیگه ، شبِ عاشورایِ حسینِ ، اونایی که شب عاشورا ناله میخوان ، نفس میخوان....بگم : یا جواد الائمه ! تشنگی سختِ ،مادر شهید حججی می گفت : همه صحن های پسرم رو دیدم ،هیچ کجا دلم آتیش نگرفت ، اسارتش رو دیدم ، دست بستنش رو دیدم ، حتی سر بریدنش رو دیدم ، جیگرم کباب نشد ، گفت: یه جا جیگرم سوخت ، اونجایی که دیدم پسرم رو دارن سوار ماشین می کنند ،دوربین اومد تو صورتش ، تا نزدیک شدم دیدم لبای بچه ام خشکِ ، فهمیدم بچه ام تشنه است ،کاشکی آبش میدادن... بُنَیَّ ! قتلوک ، ذبحوک و مِنَ الماء منعوک
مادرِ آب کجایی؟
پسرت آب نخورد
روضه اینِ : بعضی نقل ها نوشته روز عاشورا ابی عبدالله روزه بوده ،توو اون گرما ، تیر و نیزه ، زخم ، خون از بدن برِ آدم تشنه میشه ، من نمیدونم اون عطش ، چه عطشی بود ؟ کسی که هزار و نهصد و پنجاه زخم داره ، یه بدن مگه چقدر جا داره که زخم بخوره ؟ با عقل جور در نمیآد ، سید بن طاووس توو لهوفش نوشته ...
می دونی چه جوری زدن ؟ می اومدن می رسیدن به بدن ،می دیدن جای سالمی نداره ، نیزه توو جای قبلی فرو می کردن ، شمشیر توو جای قبلی ...زخم توو جای زخمِ قبلی ،یه جای سالم توو بدنِ آقایِ ما نذاشتن ، حسین .... بیخود نبود عمه ی سادات رگها رو بوسید ...
این کشته ی فتاده به هامون
حسینِ توست
این صیدِ دست و پا زده در خون
حسین توست
این ماهیِ فتاده به دریایِ خون
که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون
حسینِ توست ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
حاج علی کرمیShahadat_Emam-Javad_Karami_1403.mp3
زمان:
حجم:
11.61M
🏴يااَباجَعْفَرٍيامُحَمَّدَبْنَ عَلِي اَيُّهَاالتَّقِىُّ الْجَواد
🔊 تشنه بودی و کسی پیدا نشد آبت دهد
یاد لبهای عطشناک تو بارانیم ما ...
◼️ #روضه_امام_جواد علیه السلام ، به همراه توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤#حاج_علی_کرمی
عاشقی را بهترین اعمال میدانیم ما تا نفس باقیست، درسِ عشق میخوانیم ما صحبت چلهنشینی، حرف خامی بیش نیست ساقیِ کوثر نخواهد، غوره میمانیم ما قلب ما را، عشق اولادِ علی پُر کرده است لایقِ این عشق، هر کس را نمیدانیم ما ای خدای جود، ما از آشنایان توییم میشناسی، رعیتِ شاهِ خراسانیم ما کاش مثل مادرت، ما را رُطَب مهمان کنی مثل سلمان نه، ولی از نسل سلمانیم ما رود باشی ساحلیم و جود باشی سائلیم هر چه را لبهای تو فرمان دهد، آنیم ما مثل مرواریدِ یکتایی و مانند تو نیست مثل شنزارِ بیابانها، فراوانیم ما آنکه ما را میخرد با قیمت بالا تویی گرچه در بازار دنیا، جنس ارزانیم ما در تمامیِ علوم دَهر هم، کامل شویم باز در مدح شما، طفل دبستانیم ما تشنه بودی و کسی پیدا نشد آبت دهد یاد لبهای عطشناک تو بارانیم ما گرچه از خورشید سوزان در امان ماندی ولی تا قیامت دلخور از خورشیدِ سوزانیم ما جسم جدّ اطهرت زیر همین خورشید بود سینهسوزانِ غمِ آن نورِ عریانیم ما
حاج علی کرمیShahadat_Emam-Javad_Karami_1403.mp3
زمان:
حجم:
11.61M
🏴يااَباجَعْفَرٍيامُحَمَّدَبْنَ عَلِي اَيُّهَاالتَّقِىُّ الْجَواد
🔊 تشنه بودی و کسی پیدا نشد آبت دهد
یاد لبهای عطشناک تو بارانیم ما ...
◼️ #روضه_امام_جواد علیه السلام ، به همراه توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤#حاج_علی_کرمی
عاشقی را بهترین اعمال میدانیم ما تا نفس باقیست، درسِ عشق میخوانیم ما صحبت چلهنشینی، حرف خامی بیش نیست ساقیِ کوثر نخواهد، غوره میمانیم ما قلب ما را، عشق اولادِ علی پُر کرده است لایقِ این عشق، هر کس را نمیدانیم ما ای خدای جود، ما از آشنایان توییم میشناسی، رعیتِ شاهِ خراسانیم ما کاش مثل مادرت، ما را رُطَب مهمان کنی مثل سلمان نه، ولی از نسل سلمانیم ما رود باشی ساحلیم و جود باشی سائلیم هر چه را لبهای تو فرمان دهد، آنیم ما مثل مرواریدِ یکتایی و مانند تو نیست مثل شنزارِ بیابانها، فراوانیم ما آنکه ما را میخرد با قیمت بالا تویی گرچه در بازار دنیا، جنس ارزانیم ما در تمامیِ علوم دَهر هم، کامل شویم باز در مدح شما، طفل دبستانیم ما تشنه بودی و کسی پیدا نشد آبت دهد یاد لبهای عطشناک تو بارانیم ما گرچه از خورشید سوزان در امان ماندی ولی تا قیامت دلخور از خورشیدِ سوزانیم ما جسم جدّ اطهرت زیر همین خورشید بود سینهسوزانِ غمِ آن نورِ عریانیم ما