eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
351 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini آن روزها دستِ پدرها بس که خالی بود یک مشهدِ ساده برامان خوش خیالی بود از چاه های نفت سهمِ ما علاالدین از عیشِ دنیا سهمِ ما چایِ ذغالی بود کفشِ دوخطِ میخی و آتاری و تیله دار و ندارم کارت های فوتبالی بود عکسِ حرم را بوسه می زد کودکی هایم عکسی که روی سکه های صد ریالی بود عکسی که هرشب پیشِ چشمِ مادرم تا صبح تنها دلیلِ گریه های پشتِ قالی بود دستِ پدر از قلکِ من بود خالی تر آری همیشه مادرم بُغضَش سُفالی بود گاهی پدر از طُرقبه می گفت اما حیف هرسال جیبِ او دچارِ خشکسالی بود نه اهلِ مشهد نه ولیکن ریشه ام آنجاست صجایی که شوقِ سالهای نونهالی بود همراهِ اتوبوسِ بنزِ سیصد و دو ، گاه می رفت تا مشهد دلم! بَه بَه! چه حالی بود آقا نوارِ (( لاله ی خوشبو رضا )) بُگْذار فامیلیِ آقای راننده وصالی بود یک فرفره ، یک زنجبیلِ پیچی و یک عطر سوغاتِ خوبِ روزهای خردسالی بود با پرده ی نقاشی صحنِ حرم عکسی... انداختیم و من لباسم خال خالی بود یَخمَک به دستم بود و می رفتم حرم سرمَست لبهام غرقِ خنده های پرتقالی بود با اولین پرواز امروز آمدم مشهد جای منِ آن روزها بدجور خالی بود مادر! دوباره گم شدم در کوچه ی سرشور کو آن مسافرخانه ای که این حوالی بود مادر! به جای تو زیارت کردم آقا را بابا! هوای طرقبه امروز عالی بود...! 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تو را که باغ و بستان هست، قطعا باغبان داری یقینا کارگرهایی میان این و آن داری تو خدمتکارهای بیشماری داری و حتما برای گله‌های گوسفندانت شُبان داری من از تو کار می خواهم، سگ چوپان نمی خواهی؟! برایت دم تکان دادم، برایم استخوان داری؟! همیشه آب و نان سفره ما با خودت بوده است برای سفره ما تا ابد هم آب و نان داری به شوق دیدنت چون یک کبوتر پر درآوردم برایم گوشه ی گلدسته آیا آشیان داری؟! میان ازدحام زائران در کوچه حیرانم بیا و باز کن در را که خیلی میهمان داری 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini جگرم یاد حسین ریخت بهم یا بن شبیب زخم شد ؛از غم او پلکِ ترم یا بن شبیب تهِ گودال که جای پسرِ زهرا نیست جای قرآن که به زیر سم ِ مرکب ها نیست پیرُهن از تن ِ بیسر شده در آوردند بی کفن در وسط دشت رهایش کردند حرمت مهریه مادر ِ سادات شکست آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟؟ پای خود را زلبان پسرم بر دارید 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
=========================== سخت است پیش پای پسر، دست و پا مزن جانِ جواد، مادر خود را صدا مزن حالا که زهر شیره ی جانِ تو را کشید آتش به جان این جگر مبتلا مزن بالا سرت جواد و اباصلت آمدند پس بینِ هجره ناله ی واغربتا مزن از شانه ی جواد کمی هم کمک بگیر بر روی خواهش پسر خویش، پا مزن گرچه به یاد مادرت آتش گرفته ای پیش جواد، حرفی از آن کوچه ها مزن قدری بنوش جرعه ی آبی و، این همه با یاد کربلا، طرفی آب را مزن این دست از شراره ی زهر آب گشته است بر صورتت به یاد لبِ سرجدا مزن آقا عبا بکش به سر اطهرت، ولی حرف از عبای کشته ی کرببلا مزن 🔸شاعر: =============================