eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
386 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
003 Abd e Roosiah.mp3
9.03M
با روحی له الفدا و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ وداع با ماه شعبان المعظم عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمتِ این عبدِ بد اقبال شد اعتقادم پیشِ رنگ دارِ دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد ، غافل شد و اغفال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مُشت سیبِ کال شد در صدایم جوهره باقی نمانده ای خدا بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گر چه به دست اشک هایم فتح شد با نگاهِ سوی نامحرم ، ز نو اشغال شد کاشکی گویند روز اول ماه خدا رویِ ماه یوسف زهرا هم استهلال شد سلام آقا .. سلام صاحب خونه .. آقا دستِ مارم بگیر آقا .. امام رضا فرمودن تو مدینه وقتی شبِ اول ماه مادر میومد برا استهلالِ ماه بالایِ بلندی ، دیگه کسی از تو مردم مدینه نمی تونست ماه رو ببینه ، چون نورِ مادرِ ما غلبه میکرد بر نورِ ماه .. میگه تا مادر نگاه میکردن ماه رو میدیدن آروم که تشریف می آوردن همه تازه چشمشون به ماه تو آسمان می افتاد .. مرحوم صدوق آوردن این روایت رو ، عرض کردن به امام صادق چرا به مادر شما میفرمودن منصوره ؟ صدا زد نورِ مادرِ ما عجیب بوده روزی سه مرتبه تو خانۀ امیرالمومنین نورِ مادرِ ما می تابید .. (فهمیدی چی می خوام بگم؟) این شبایِ آخر می گفت ؛ نورِ خونۀ علی .. چراغِ خونۀ علی .. فاطمه جان .. حالا یه جمله بگم شبِ اول ماه .. :* با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشک هایم را خرید دستگیرم روضه خوان روضۀ گودال شد @majmaozakerine
‍ 🌹زمزمه مناجات با امام زمان (عج) 🌹 سه شنبه ها و فراق یار بسبک: دوباره مرغ روحم سه شنبه هاکه میشه دلم خدایی میشه برای جمکرانِ آقا هوایی می شه پرستوی وجودم کشیده پر دوباره شعله ی عشق تو زد قلب منو شراره یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی الهی که همیشه نوکر تو بمونم از در خونه ی خود دست خالی نرونم خداکنه فدات شم فدای خاک پات شم تو راه جمکرانت فدای نوکرات شم یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی اگه دعاکنی تو برای من همیشه این دل عاشق من از تو جدا نمیشه جامونده ام ز عشقت آقا منو نیگا کن به این غلام سیاهت یه کربلا عطا کن یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی عج عج 🔶 مرتضی شاهمندی 🔶 @majmaozakerine
سلام آقا دلم خیلی گرفته یه دنیا بغض سنگین دارم امشب می‌دونم که شما هم داغ‌داری پریشونی مثل احوال زینب سلامت می‌کنم ای مهربونم عزیز من صدامو داری آقا به امید جواب این‌جا نشستم می‌دونم که هوامو داری آقا حسین حسین حسین سلام ای دلبر صحرا نشینم دلت خونه برا اولاد زهرا سلام ای داغ‌دار جسمِ بی‌سر که عُریان مونده خاک صحرا یه ساله فکر و ذکر ما همین بود مُحرم شِه با هم روضه بگیریم یه ساله روز و شب‌‌ها رو شمردیم الهی که شب سوم بمیریم محرم شد شما هم گریه دارید خدا صبرت بده دورت بگردم می‌دونستم اگه امشب کجایی خودم اشک چشاتو پاک می‌کردم کجایی تو کدوم خیمه نشستی کجا گریون داغ کربلایی ما واسه جدتون روضه گرفتیم می‌شه تو مجلس ما هم بیایی الهی قربون پیرهن سیاهت بمیرم واسه اون اشکای چشمت شدم بدجور اسیر خشک‌سالی چشامو تَر کن از دریای چشمت بدم اما به من هم اِذن دادی برا جَدِّ شما مشکی بپوشم آخه من لایق این حرفا نیستم شما پرچم گذاشتین روی دوشم من آلودم بیا پاکم کن اول ببین بار گناه آوردم امشب امیدم رو به این یک ماه بستم قدر یک‌سال آه آوردم امشب حسین آواره‌ی صحرا شد ای وای مگه می‌شه که ما آروم بگیریم شما که روضه رو با چشم دیدی بیا روضه بخون تا ما بمیریم بمیرم که شما دیدی چه‌جوری با یه نیزه زمین زد آسمون رو خدا صبرت بده تو این مصیبت به قتل صبر کشتن جَدّتونو سر فرصت حسینو دوره کردن یکی نیزه یکی با سنگ می‌زد به موهایی که صحرا شونه می‌زد سَنان با دست خونی چنگ می‌زد این‌جا هزار حرمله در انتظار توست آقا برای آمدنت کم ‌شتاب کن رحمی به روز من نه، به روز رقیه کن فکری به حال من نه، به حال رباب کن رحمی نمی‌کنند عزیزم به هیچ‌کس حتی به تشنه‌ای که فقط شیرخواره است در کوفه‌ای که وعده‌ی ثبات مردمش تنها برای دخترکان گوشواره است این‌جا نیا که آخر سر چشم می‌زنند این‌ چشم‌ها به قامت آب‌اورت حسین این دست‌ها که دیده‌اند از کینه می‌بُرند انگشت را به خاطر انگشترت حسین برگرد جان من که نبینی ز با‌م‌ها آتش کشیده‌اند سر و دست و شانه را یا از فراز نیزه نبینی که می‌زنند بر پیکر سه‌ساله‌ی تو تازیانه را می‌ترسم از دمی که بیایند دختران با گونه‌های زخمی و نیلوفری نیا این شهر بی‌حیاست جان سکینه‌ات می‌ترسم از حرامی‌ و بی‌معجری نیا برا مسلم این غم خیلی بده که اون دستی که بهش سیلی زده به استقبال زینب اومده، دلش خونه تا اون نامرد دستشو بست گفت حسین جان خواهرت رو برگردون سیلی که خورد ناله زد گفت دخترت رو برگردون تشنه موند و گفت رباب و اصغرت رو برگردون اینا از آلِ علی بیزارن داغ علی رو دلت می‌ذارن خولی و شمر و سَنان مَلعون نقشه برای سر تو دارن شنیده مسلم درد حیدرو خودش زود رفت وا کرد اون درو نزد هیچ‌کس پشت در طوعه رو بمیرم من حمله کردن مرد جنگ کم نیاورد رو به روی اون لشکراما مسلم رو زمین زد یاد اون روز حیدر اون روزی که تو مدینه حیدرو کشت میخ در غربت حیدر که مادرو کشت سیلی به مادر صد حیدرو کشت تیر سه‌شعبه، میخ دره که علی و زهرا و بچه رو کشت خبر مسلم اومد محضرش تا که گفتن چی اومد به سرش حسین پرسید از حال دخترش بمیرم من گریه کرد و شد فراموش داغ بابا روی پای ثارالله من بمیرم واسه حال دخترای ثارالله گریه کردن سیلی خوردن تو عزای ثارالله چی بگم از این رسم زمونه غم رقیه دل می‌سوزونه یتیم ارباب مونده و رسمِ یتیم‌نوازی با تازیونه ای حسین... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
(عج) با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اشک را از چشمه سار دیده‌ی تَر می‌کشم دارم از اندوه تو آه مُکَرّر می‌کشم من به تلخی فراقت سخت عادت کرده‌ام جام زهر دوریت را شب به شب سَر می‌کشم خیمه‌ات را در بیابان‌ها تصوّر می‌کنم چادر تنهایی‌ات را عین دفتر می‌کشم بارها این شهر را گشتم، کسی فکر تو نیست بار عشقت را خودم، بی‌یار و یاور می‌کشم نَفْس من راه تَنَفُّس کردنم را بسته‌ست هرچه دارم می‌کشم از این ستمگر می‌کشم مَعصیَّت مانند من پشت کسی را تا نکرد در جوانی رنگ پیری را فراتر می‌کشم روح تو از دست سهل‌انگاریم آزار دید روی قلبت با همین اعمال خنجر می‌کشم غالباً سردرگمی‌هایم به هیئت می‌رسد مِنَّت ارباب‌ها را مثل نوکر می‌کشم چای روضه ناامیدی‌های من را شست و بُرد دست سردم را به گرمای سماور می‌کشم آرزو دارم ببینم خطبه‌خوانیِ تو را در خیالاتم تو را بالای منبر می‌کشم مستمند مهربانیِ توأم ردَّم نکن کاسه‌ی خالی خود را تا دم در می‌کشم اوج خوش‌حالیِ من لمس نوازش‌های توست سر که بُگذارم به روی شالت پَر می‌کشم هر زمان بد می‌شوم زهرا دُرُستم می‌کند در گرفتاری خودم را سمت مادر می‌کشم کُشته‌ی عشق حسینم کربلا دفنم کنید لااقل بر روی نعشم خاک دلبر می‌کشم جان بانویی که گیر افتاد پشت در بیا داغ او را در دلم تا روز محشر می‌کشم قنفذ بی‌چشم و رو می‌گفت:« ای زهرا ببین» با طنابم پهلوان جنگ خیبر می‌کشم *شاعر: ▫️ جلسه هفتگی ۱۰ آبان ماه ۱۴۰۳▫️ 🔹 هیئت فدائیان حسین(ع) اصفهان🔹 🔸 با نوای حاج سیدرضا نریمانی🔸 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‍ 🌹زمزمه مناجات با امام زمان (عج) 🌹 سه شنبه ها و فراق یار بسبک: دوباره مرغ روحم سه شنبه هاکه میشه دلم خدایی میشه برای جمکرانِ آقا هوایی می شه پرستوی وجودم کشیده پر دوباره شعله ی عشق تو زد قلب منو شراره یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی الهی که همیشه نوکر تو بمونم از در خونه ی خود دست خالی نرونم خداکنه فدات شم فدای خاک پات شم تو راه جمکرانت فدای نوکرات شم یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی اگه دعاکنی تو برای من همیشه این دل عاشق من از تو جدا نمیشه جامونده ام ز عشقت آقا منو نیگا کن به این غلام سیاهت یه کربلا عطا کن یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی عج عج 🔶 مرتضی شاهمندی 🔶 @majmaozakerine