eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
332 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
367 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
سفره ها جمع شد و ماه خدا هم شده سر رمضان رفت و غمش مانده به افطار و سحر نشدم آنچه دلت خواست ببخشید نشد مثل ارباب ز تقصیر و گناهم بگذر من که سی شب صنما فکر تو بودم همه جا به خدا خوب شوم آه بیایی تو اگر یابن الحسن گفتم این ماه کمی فاصله را کم بکنم از برم رد نشوی آه تو با فاصله تر 😭 (آخه وقتی میاد خیلیا میگن ما این آقا رو دیدیم ، اما نشناختیم) من در این فاصله ها فطر ندارم بخدا😭 عید روزیست که از تو برسد باز خبر فطر یعنی که جدا از دل صحرا بشویم فطر یعنی که همین جمعه بیایی ز سفر من شکایت به رضا میبرم از دوری تو این‌ همه سال کجایی و جداییم چقدر
لحظات دعا خداحافظ روزهای خدا خداحافظ چشم های به در خداحافظ لحظات سحر خداحافظ حال و احوال قبل افطاری قدرهای بلند بیداری چه ‌قدَر مانده است تا سلمان رمضان رفت، ای دل غافل! راه باز است تو نمی بینی میوه ی بغض را نمی چینی خویشتن را بشوی پس با اشک دست بر دامن توام با اشک اشک تنها چراغ این راه است از مسیر درست آگاه است دست خود را بده به سمت چراغ تا کبوتر شود دوباره کلاغ تا پر و بال در حرم بزند توی باب الجواد قدم بزند شب جمعه، شبای آخر، چه مایوسیم توکه مثل کبوتر طوسی گاه درپشت پنجره فولاد گاه در کنج صحن گوهرشاد السلام علیک دلتنگم ای بمیرم که مایه ی ننگم به من خسته هم نگاهی کن دل من را دوباره راهی کن کاش دلم کبوتر تو ایوون طلا بود از حرمت این دل من راهی کرببلا بود ... کرب و بلا... کاش ... خونم کنار خونه ی شاه کرم بود پنجره ی خونه ی من سمت حرم بود پرچم سرخ یا حسین بالا سرم بود… ➖➖➖➖➖➖
🏴 🏴 ✍شاعر:سید پوریا هاشمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تا داشت باز می‌شد، باب رفاقت ما گفتند سفره جمع است...،کم بود فرصت ما امشب شب وداع است، گریه زیاد داریم ساقی جوابمان ‌کرد، تا گشت نوبت ما چشمی به هم‌زدیم‌ و سی شب ز دستمان رفت بدبخت کرد مارا کفرانِ نعمتِ ما دیگر‌ کجا بیاییم با تو سخن بگوییم؟ دیدی که شام غم شد شب‌های رحمت ما ! از این به بعد مارا در خانه‌ات نگه‌دار ما با تو خوبِ خوبیم، اینجاست جنت ما هرشب حسین گفتیم، هرشب علی کشیدیم یادش بخیر باشد، خوش بود دولت ما فعلا خدانگهدار، دیدار ما محرم در روضه‌ی رقیه در بین هیأت ما
🏴 🏴 ✍شاعر:علی اکبر لطیفیان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️  یک قطره اشک شرم مرا "یم" حساب کرد کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد  آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشت ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد  با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد یک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد کارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد معلوم بود آبرویم را نمیبرد از اولش گناه مرا کم حساب کرد اول بنا نداشت حسابم کند ولى وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد ما را اگر خدا نخرد، میخرد على باید به روى شاه دو عالم حساب کرد  این گریه قابلیت غفران نداشت که... پس روى گریه هاى محرم حساب کرد فرمود "بالحسین" بگو،گفتم و خرید یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند ممنون حیدریم که درهم حساب کرد
🏴 🏴 ✍شاعر:زهرا آراسته نیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رفته ماهی که خیر و برکت بود لحظه‌هایش دم عبادت بود خانه‌مان رنگ کبریایی داشت آجرش راوی روایت بود دستمان توی دست‌های خدا دست ابلیس در اسارت بود سحر و جرعه‌ای ابوحمزه دم افطار، روضه عادت بود لذت عاشقی به کام افتاد شکرِ حق قلبمان به دام افتاد درد داریم و التماس دعا یا انیس النفوس ادرکنا ای تمام شفا به دستانت لطف کن مرهمی عطا فرما کم کم انگار که کم آوردیم به محبت نظر نما بر ما گم شده خنده‌های ما، آن را چشم لطف تو می‌کند پیدا یا کریم و رحیم و یا منان رزق عشقت نصیبمان گردان عید بندگی آمد حس و حال پرندگی آمد رشد کن، جوانه باید زد انتهای فسردگی آمد شب قدر و شکوه توبه گذشت شادی سرسپردگی آمد سخت باشد اگر عذاب خدا گاه بخشش به سادگی آمد دلمان شد به عشقتان آباد با تو خیر است هرچه باداباد واژه در واژه باده نوش آمد در تن بیت‌ها خروش آمد صحبت از درد و رنج مظلوم است خون آزادگان به جوش آمد باید رها شود برخیز آیه ی قاتلوا به گوش آمد شیشه‌ی عمرشان رها شده است تازه آغاز ماجرا شده است دشمن اینک ذلیل و حیران است این همان ماجرای است عاقبت محو می‌شود غده وعده‌ی آیه‌های قرآن است تَبَّت آن دست‌های کودک‌کش خانه‌ی عنکبوت ویران است هرکه بی غیرت است از ما نیست این وطن خانه‌ی شهیدان است خون سردار داغ و توفنده است «حاج قاسم هنوز هم زنده است» عده ای غرب را پرستیدند کدخدا را خدایشان دیدند با آمدند و قفل شدند نانمان را ز سفره‌مان چیدند جای تولید داخلی تنها به در واردات کوبیدند درد مردم معیشت و دین است جای درمان به درد خندیدند گرچه رفته رئیسشان اما مانده رد خرابی‌اش هرجا مردم اما همیشه آماده‌اند پای این انقلاب جان دادند رستم و آرش کمان‌گیرند دشمن جور و ظلم و الحادند قلبشان با شه خرسان است ایستادند گر که آزادند در مسیر شکوه این نهضت زخم خوردند و غرق فریادند گرچه امواج بسیار است چشم مردم بصیر و بیدار است شعر وحدت نموده شیدامان روشن از حق مسیر فردامان با ولایت همیشه می‌مانیم حکم آنچه بگوید آقامان گام دوم، شکوه و آبادی‌ست یاعلی گفته‌اند دلهامان راهمان می‌رود به سوی می‌رسد راهمان به مولامان نور بی حد ناب ادرکنی صاحب انقلاب ادرکنی
اشعار وداع ماه رمضان سبک : اباصالح التماس دعا خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابو حمزه خداحافظ ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها خداحافظ جوشن تقوی، مونس دلها هدیۀ زهرا همه هستم رفته از دستم، امید دل را به تو بستم ای خدا العفو، ای خدا العفو اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر مکن شکوه از معاصی من، روح عاصی من در بر حیدر مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیدۀ کوثر نما ای مه آبرو داری، که داری با من سرِ یاری ای خدا العفو، ای خدا العفو سحر خیزان کو مه رمضان سایۀ سرمان همنشین ما چه شد ای هم سفرۀ سحرم سوز آه و دل آتشین ما ندانستم قدر قدر تو را ای عطای خدا ای مه خوبان مبر با خود سوز و آه و دعا، شور و حال مرا در شب حجران به تاب و تب عادتم دادی، به اشک شب عادتم دادی ای خدا العفو، ای خدا العفو کنون که تو می روی ز برم ای تو تاج سرم ای حبیب من نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من شب عید و دست خالی من، خسته بالی من شوق هر عهدی مرا فرما با امام هدی همچنان شهدا یاور مهدی منو حجر صاحب این ماه، تو و یاری در تمام راه ای خدا العفو، ای خدا العفو مرا کردی همنشین خدا، ای مَه شهدا، ای مَه رحمت نشان دادی در میان دعا، جلوۀ سعدا با همه عزت مرا بردی گه به کرب وبلا، گه مدینه و یا کوچۀ نیلی گهی خواندی روضۀ پهلو از غم بازو یا غم سیلی بیا و کار خدایی کن، مرا دیگر کربلایی کن نینوایی کن، نینوایی کن محمودژولیده