🌹نماز شب بیست و پنجم ماه #شعبان :
رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند
🔷کسی که در شب بیست و پنجم ماه شعبان 10 رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتی سوره حمد و تکاثر را 1 بار بخواند
🔶خداوند تعالی به او پاداش آمران به معروف و نهی کنندگان از منکر و ثواب هفتاد پیامبر عنایت می کند
📕اقبال اعمال سید ابن طاووس جلد دوم ص 947
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
╭┄┅─✿🌟✿─┅┄╮
🔴هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان
🌕 اباصلت (سلام الله علیه) میگوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم. فرمود:
🔹 ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، پس در روزهای باقیمانده کوتاهیهای روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی:
1⃣ زیاد دعا کن
2⃣ زیاد استغفار کن
3⃣ زیاد قرآن تلاوت کن
4⃣ از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی
5⃣ هر امانتی که گردنت هست ادا کن
6⃣ تمام کینههایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن
7⃣ هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن...
8⃣ و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو:
🔴 اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ
🔹 خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز
📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱
📚 بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳
#ماه_شعبان
#امام_زمان
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
🕯🥀🍂
🥀
✍ در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ ه.ق قبور ائمه بقیع (علیهمالسلام) و قبر حضرت حمزه علیهالسلام در احد، به دست و هابیون تخریب شد. آنان بعضی دیگر از اماکن مقدس را هم تخریب کردند که عبارتند از:
🔹 قبر منسوب به فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)
🔹قبر فاطمه بنت اسد (سلاماللهعلیها)
🔹قبر مطهر حضرت ام البنین (سلاماللهعلیها)
🔹قبر ابراهیم پسر پیامبر (ﷺ)
🔹قبر اسماعیل فرزند حضرت صادق (علیهالسلام)
🔹قبر دختران پیامبر (ﷺ)
🔹قبر حلیمه سعدیه
🔹و قبور شهداى زمان پیامبر (ﷺ)
✍ وهابیان در سال ۱۳۴۳ در مکه، گنبدهاى قبر حضرت عبد المطلب، ابى طالب، خدیجه و زادگاه پیامبر (ﷺ) و فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) را با خاک یکسان کردند.
👈 در جده نیز قبر حوا و دیگر قبور را تخریب کردند.
👈 همچنین در مدینه، گنبد نبوى را به توپ بستند، ولى از ترس مسلمانان قبر شریف را تخریب نکردند.
✍ در همان سال به کربلاى معلى حمله کردند و ضریح را کندند و جواهرات نفیس حرم مطهر را که از هدایاى سلاطین بود، غارت کردند و قریب به ۷۰۰۰ نفر از علما و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.
📚 مستدرک سفینه البحار، ج ۶ ص ۶۵ و ۶۶
📚 کشف الارتیاب، ص ۷۷.
📚 شهداء الفضیله (علامه امینى)، ص ۳۸۸
#ائمه_بقیع علیهمالسلام
🥀
🕯🥀🍂
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
🏴#زندگینامه
⚫️⚫️ مختصری از زندگينانه #امام_زین_العابدین علیبنالحسین (علیهماالسلام)..
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️ نام: علىّ صلواتاللّهوسلامهعليه
▪️ پدر: امام اباعبداللّه الحسين، سيّدالشّهداء عليه الصّلاة والسّلام.
▪️مادر حضرت: نام و نسب مادر علی بن الحسین (علیهماالسلام)، از مسائل اختلافی است
ولی در کتابهای شیعی معروف به شهربانو، شاهزاده ايرانى، دختر يزدجرد ـ كه آخرين پادشاه فارس بود ـ مى باشد.(1)
▪️ امام سجاد (علیهالسلام) در صحرا و صحنه كربلاء حضور داشت وعُمْر آن حضرت را در آن لحظات، بين 22 تا 24 سال گفتهاند.
▪️ آن حضرت پس از شهادت پدر بزرگوارش امام حسين (عليهالسلام) مبارزات گوناگونى عليه دستگاه حكومتى بنىاميّه داشت و به شيوههاى مختلفى در فرصتهاى مناسب، در هوشيارى بخشيدن جامعه نسبت به دستگاه ظالم لحظهاى سكوت و آرامش نداشت، از طريق سخنرانى، تشكيل جلسات دعا و مناجات، گريه و اظهار مظلوميّت و تظلّم و... .
▪️مدّت عمر: عمر شریف حضرت را حدود 57 سال گفتهاند.
▪️ مدّت امامت: آن حضرت روز دهم محرّم الحرام، سال 61 هجرى پس از شهادت پدر بزرگوارش، در سنين 23 يا 24 سالگى به منصب امامت و خلافت نايل آمد و تا 12 يا 25 محرّم سال 94 يا 95، امامتش به طول انجاميد كه جمعاً حدود 35 سال امامت و رهبريّت را بر عهده داشته است.
▪️ شهادت: تاریخ دقیق شهادت امام سجاد (علیهالسلام) روشن نیست؛ برخی آن را سال ۹۴ و برخی دیگر سال ۹۵ دانستهاند، درباره روز شهادت امام سجاد (علیهالسلام) نیز اختلافاتی وجود دارد؛ از جمله شنبه ۱۲ محرم، و ۲۵ محرم گزارشهای دیگری نیز از جمله ۱۸، ۱۹، و ۲۲ محرم در منابع دیده میشود.
حضرت، توسّط هشام بن عبدالملك مروان به وسيله زهر، مسموم و به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.(2)
* تعداد فرزندان: مرحوم سيّد محسن امين تعداد پانزده پسر و چهار دختر براى حضرتش نام برده است.
* خلفاى هم عصر آن حضرت: يزيد بن معاويه بن ابى سفيان، فرزندش معاوية بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك بن مروان، وليد ابن عبدالملك..(3)
📚 منابع
1.عيون أخبارالرضاعليهالسلام،ج1 ص41
2.شیخ مفید، الإرشاد، ج۲، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۶۶ و منتهی الآمال، شیخ عباس قمی،ج۲، ص۱۱۶۷
3. اصول كافى ج1، تهذيب الأحكام ج6، كشف الغمّة ج1، و ..
#با_افتخار_عبدالحسینم
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
❣﷽❣
♨️#کرامت_امام_رضا_ع
شیخ عباس قمی در فوائدالرضوی میگوید : کاروانی از سرخس اومدند پابوس امام رضا(ع) ، یه مرد نابینایی تو اونها بود، اسمش حیدر قلی بود.
اومدند حرم امام زیارت کردند و از مشهد خارج شدند و در منزلیه مشهد اُطراق کردند، و به اندازه یه روز راه از مشهد دور شده بودند.
شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدر قلی بذاریم خستهایم، بخندیم و سرگرم بشیم!
کاغذهای خالی برداشتن گرفتند جلوشون هی تکون میدادند، بعد به هم میگفتند ، تو از این برگهها گرفتی؟ یکی میگفت: بله حضرت مرحمت کردند،
فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: آره منم یه دونه گرفتم،
حیدر قلی یه مرتبه به خودش اومد و گفت: چی گرفتید؟
گفتند مگه تو نداری؟
گفت: نه من اصلاً روحم خبر نداره!
گفتند: امام رضا(ع) برگ سبز میداد دست مردم،
گفت: چیه این برگ سبزها،
گفتند: امان نامه از آتش جهنم، ما این رو میذاریم تو کفنمون قیامت دیگه نمیسوزیم، جهنم نمیریم چون از امام رضا(ع) گرفتیم،
تا این رو گفتند دل که بشکند عرش خدا میشود، این پیرمرد یه دفعه دلش شکست با خودش گفت: امام رضا(ع) از تو توقع نداشتم، بین کور و بینا فرق بذاری، حتماً من فقیر بودم، کور بودم از قلم افتادم، به من اعتنایی نکردی!
دیدن بلند شد راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا اماننامه نگیرم سرخس نمیآم باید بگیرم،
گفتند: آقا ما شوخی کردیم ما هم نداریم!
ولی هرچه کردند آروم نمیگرفت خیال میکرد که اونها الکی میگند که این نابیناست، تو این بیابون تنها بلند نشه بره!
شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدر قلی داره میاد یه برگه هم دستشه؛ می خنده، گریه میکنه؛
گفتند: چی شده؟
گفت: امام رضا(ع) به منم برگ امان نامه دادن؛
گفتند: چی میگی؟ امام رضا(ع) چیه؟ اماننامه چیه؟
گفت: همین که به شما داده، منم همینطور که میرفتم اشک ریختم گفتم مگه من چی از بقیه کم داشتم؛ من که زائر همیشگی شما بودم؛ دلمو شکستی آقا؛
دیدم یکی میزنه رو شونهم میگه بیا ما زائرمون رو فراموش نمیکنیم اینم امان نامه تو؛
برگه رو ازش گرفتند دیدند نوشته:
هذا أمان من النار
زیرشم نوشته:
أنا علی بن موسی الرضا(ع)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
مداحی_آنلاین_معرفی_امام_زمانعج_توسط_امام_حسن_عسکری_حجت_الاسلام_رفیعی.mp3
1.96M
🌺 #میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)
♨️معرفی امام زمان(عج) توسط امام حسن عسکری(ع)
👌#سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #رفیعی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨آخرین دعای حضرت زهرا سلام الله علیها
🔹 اسماء، همسر جعفر طیّار نقل میکند که :
◾️در لحظههای پایانی عمر حضرت زهرا علیها السلام دیدم آن حضرت دستها را به سوی آسمان برآورده، چنین دعا میکند:
🔺 «اِلهی وَ سَیِّدی اَسْئَلُکَ بِالذَّیِنَ اصْطَفَیْتَهُمْ وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارَقَتِی اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شیعَتِی وَ شیعَةِ ذُرِّیَتِی»
🔹«پروردگارا! بزرگوارا! به حق پیامبرانی که آنها را برگزیدی و به گریههای حسن و حسین در فراق من، از تو میخواهم گناهکاران از شیعیان من و شیعیان فرزندان من را ببخشائی...»
📚 الموسوعة الکبری ج۱۵ ص۱۱۷.
📚 (مشابه در عوالم العلوم ج ۱۱ ص ۸۹۱)
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨آخرین دعای حضرت زهرا سلام الله علیها
🔹 اسماء، همسر جعفر طیّار نقل میکند که :
◾️در لحظههای پایانی عمر حضرت زهرا علیها السلام دیدم آن حضرت دستها را به سوی آسمان برآورده، چنین دعا میکند:
🔺 «اِلهی وَ سَیِّدی اَسْئَلُکَ بِالذَّیِنَ اصْطَفَیْتَهُمْ وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارَقَتِی اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شیعَتِی وَ شیعَةِ ذُرِّیَتِی»
🔹«پروردگارا! بزرگوارا! به حق پیامبرانی که آنها را برگزیدی و به گریههای حسن و حسین در فراق من، از تو میخواهم گناهکاران از شیعیان من و شیعیان فرزندان من را ببخشائی...»
📚 الموسوعة الکبری ج۱۵ ص۱۱۷.
📚 (مشابه در عوالم العلوم ج ۱۱ ص ۸۹۱)
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙روضه | استاد عالی
▪️رحلت حضرت ام البنین (س) تسلیت باد
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
.
❇️ سیره سیاسی امام موسی کاظم(ع)
امام کاظم(ع) به شیوههای مختلفی از جمله مناظره و عدم همکاری، بر عدم مشروعیت خلفای عباسی تأکید میکرد و میکوشید اعتماد مردم را نسبت به آنان سست کند.(۱)
نمونههای تلاش ایشان برای بیاعتبار کردن عباسیان:
او در مواردی که خلفای عباسی با انتساب خود به پیامبر(ص) در صدد مشروعیتبخشی به حکومت خود بودند، نسب خود را مطرح میکرد و نشان میداد که او از عباسیان به پیامبر(ص) نزدیکتر است.
از جمله در گفت و گویی که میان او و هارون عباسی رخ داد، امام کاظم(ع) با تکیه بر آیاتی از قرآن از جمله آیه مباهله، انتساب خود به پیامبر را از طریق مادرش حضرت زهرا(س) اثبات کرد.(۲)
هنگامیکه مهدی عباسی رد مظالم میکرد، امام کاظم فدک را از او مطالبه کرد،(۳) مهدی از او خواست تا حدود فدک را مشخص کند و امام مرزهایی را تعیین کرد که با قلمرو حکومت عباسیان برابری میکرد.(۴)
امام هفتم شیعیان اصحاب خود را به عدم همکاری با عباسیان سفارش میکرد، از جمله صفوان جمال را از کرایهدادن شتران خود به هارون منع کرد.(۵)
در عین حال از علی بن یقطین که در حکومت هارون الرشید، عهدهدار وزارت بود، خواست تا در دربار بماند و به شیعیان خدمت کند.(۶)
با این وجود، از موسی بن جعفر(ع) مخالفت علنی در برابر حکومت وقت گزارش نشده است. او اهل تقیه بود و شیعیان را نیز به رعایت آن سفارش میکرد.
به عنوان مثال، در نامهای به خیزران مادر هادی عباسی، مرگ او را تسلیت گفت.(۷)
بر پایه روایتی هنگامیکه هارون او را احضار کرد، فرمود: «چون تقیه در برابر حاکم واجب است، پیش هارون میروم». او همچینن هدایای هارون را، برای ازدواج آل ابیطالب و جلوگیری از قطع نسل آنان میپذیرفت.(۸) حتی امام کاظم(ع) در نامهای از علی بن یقطین خواست مدتی به شیوه اهلسنت وضو بگیرد تا خطری او را تهدید نکند.(۹)
📚منبع
(۱) حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، جعفریان، ص۴۰۶
(۲) عيون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۱، ص۸۴
الاتحاف بحب الاشراف، شبراوی، ص۲۹۵
(۳) تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۴، ص۱۴۹
(۴) حیاة الامام موسی بن جعفر، قرشی، ص۴۷۲
(۵) رجال، کشّی، ص۴۴۱
(۶) رجال، کشّی، ص۴۳۳
(۷) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۸، ص۱۳۴
(۸) عيون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۱، ص۷۷
(۹) الارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۲۲۷
ایام #میلاد_امام_کاظم
#امام_کاظم
#فضائل_امام_کاظم
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
🟩 ماجرای زندان و کنیز
هنگامىکه امام کاظم(ع) در زندان بود هارون به دلیل مقاصد شومى که داشت، کنیز زیبارویى را به عنوان خدمتگذارى به امام، به زندان فرستاد. آن کنیز را به زندان آوردند و مراحم و الطاف هارون را به عرض امام رساندند (هارون مىخواست از این طریق, امام را از خود خشنود سازد) امام آن کنیز را نپذیرفت و به عامرى (شخصى که واسطه رساندن کنیز شده بود) فرمود: «به هارون بگو: بل انتم بهدیتکم تفرحون؛ بلکه این شمایید که به هدایایتان شاد هستید.» (۱)
عامرى بازگشت و ماجرا را به هارون گفت. هارون خشمگین شد و به عامرى گفت: به موسى بن جعفر(ع) بگو نه ما با رضایت تو، تو را زندانى کردهایم و نه با رضایت تو خدمتگذار به نزد تو فرستادهایم. سپس کنیز را در آن جا رها کن و بیا. آنگاه خادم خود را مأمور کرد تا محرمانه وضع امام و کنیز را به او گزارش دهد. خادم پس از مدتى به هارون گزارش داد که آن کنیز آن چنان تحت تاثیر چهره ملکوتى امام کاظم(ع) قرار گرفته که به سجده افتاده و سر از سجده برنمىدارد و مکرر خدا را تسبیح و تقدیس مىکند و مى گوید: «قدوس سبحانک سبحانک.»
هارون گفت: سوگند به خدا موسى بن جعفر(ع) او را جادو نموده، او را نزد من بیاور. عامرى کنیز را نزد هارون آورد، در حالىکه کنیز از خوف خدا به شدت مىلرزید. هارون گفت: این چه حالى است که پیدا کردهاى؟ کنیز گفت: امام را دیدم شب و روز غرق در عبادت و تسبیح است به آن حضرت گفتم براى خدمتگذارى شما آمدهامُ چه کارى دارى تا انجام دهم؟
فرمود: «نیازى به تو ندارم. اینها چه خیال مىکنند.» ناگاه به سویى متوجه شد، من نیز به آن سو متوجه شدم، باغى پرصفا با حوریان و غلمان دیدم، بىاختیار به سجده افتادم تا این غلام مرا به این جا آورد.
هارون خشمگین شد و دستور داد آن زن را تحت نظر بگیرند تا وقایع زندان را به کسى خبر ندهد. او هم چنان تحت نظر مشغول عبادت بود تا از دنیا رفت. (۲)
📚منبع
(۱) سوره نمل، آیه ۳۶
این سخن در قرآن از زبان حضرت سلیمان(ع) نقل شده که به هدیه آورندگان بلقیس (ملکه کافر سبا) فرمود.
(۲) مناقب آل ابى طالب، محقق سروى، ج ۴، ص ۲۹۸
#امام_کاظم
#فضائل_امام_کاظم
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
🏴#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#کرامات
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
معجزات و کرامات امام موسی کاظم علیه السلام
* اعجاز امام کاظم علیه السلام در خروج از زندان (1)
مسیب، زندانبان امام موسی کاظم علیه السلام میگوید: سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود:
" امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم."
گفتم:" آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟!"
فرمود: " ای مسیب، تو گمان میکنی قدرت و توان الهی ما کم است؟ "
گفتم:" نه، ای مولای من. " فرمود: " پس چه؟ "
گفتم:" دعا کنید ایمانم قویتر شود "
امام چنین دعا کرد: " خدایا او را ثابتقدم بدار. "
سپس فرمود:" من با همان اسم اعظم الهی که آصف بن برخیا ( وزیر حضرت سلیمان علیه السلام ) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را میخوانم و به مدینه میروم."
ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست. سپس فرمود: " من پس از سه روز از دنیا میروم. "
من به گریه افتادم. فرمود: " گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست. "
* امام کاظم علیه السلام و خبر از مرگ زندانبان (2)
ابویوسف و محمد بن حسن که دو نفر از اصحاب ابوحنیفه بودند، در زندان سندی بن شاهک به ملاقات امام ابی الحسن موسی بن جعفر علیه السلام رفتند. در بین راه با هم می گفتند: ما چیزی از موسی بن جعفر کم نمی آوریم. یا مساوی او هستیم، یا مشابه او. وقتی به خدمت حضرت رسیدند و مقداری نشستند، یکی از مأمورین زندان وارد شد و گفت: نوبت کاری من تمام شده و از خدمت شما می روم. اگر بیرون زندان کاری دارید بفرمائید، تا مرتبه دیگر که نوبت خدمت من می شود و مجدداً باز خواهم گشت، نتیجه اش را تقدیم کنم.
حضرت فرمودند: کاری ندارم. وقتی آن مرد رفت، حضرت به ابو یوسف رو کرد و فرمود: عجیب است، او امشب می میرد. آن وقت به من میگوید اگر کاری داری بگو انجام دهم. ابویوسف و محمد بن حسن بهتزده پس از خداحافظی از زندان بیرون آمدند، در حالی که به یکدیگر می گفتند: ما آمده بودیم بحث حلال و حرام کنیم. او از امور غیبی خبر داد. زمان مرگ امری است نهانی. از کجا می دانست؟!
سپس فردی را مأموریت دادند تا آن مأمور زندان را تا فردا تعقیب کند و آنها را از وضع او مطّلع نماید. آن مرد نیز وی را زیر نظر گرفت و شب را در مسجد محله که نزدیک خانه آن مأمور بود، خوابید. صبحگاهان دید فریاد عزا بلند است و مردم به داخل خانه وی آمد و شد میکنند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: فلانی دیشب از دنیا رفت. این مرد پیش ابو یوسف و محمد بن حسن آمد خبر مرگ آن مأمور را آورد.
مجدداً این دو به ملاقات حضرت آمدند و گفتند: " معلوم شد شما به حلال و حرام دین خدا آگاهید. ولی زمان مرگ او را که از اسرار غیبی الهی است از کجا دانستید؟ حضرت فرمود: از دروازه های علم رسول الله است که به روی حضرت امیرالمؤمنین گشودند و سپس آن علم الهی از هر امام به امام بعدی منتقل شده است. "
.
پی نوشت
-----------------------------------
1- بحار الانوار، ج 48، ص 224، ح 26 از عیون.
2- بحار الانوار، ج 48، ص 64 از خرائج.
3- حار الانوار، ج 48، ص 55، از بصائر الدرجات.
4- بحار الانوار، ج 48، ص 47 از قرب الاسناد.
منبع : daneshnameh.roshd.ir
#کرامات
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا