eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان✨امنیتی ✨ گردن بند زیبایی که خریده بودم رو داخل جاش گرفتم و بعد از قرار دادنش داخل جیب کتم به راه افتادم... وارد کافه شدم ... هنوز نیومده بود ... فکرم خیلی در گیر بود که چطور بهش بگم... برای هزارمین بار با خودم تمرین کردم ... حدودا ۲۰ دقیقه طول کشید تا بیاد. از دور مثل فرشته بود برام ... موهاش رو بالای سرش بسته بود... اینجا خارج بود و اشکالی نداشت که روسری نپوشیده .... نه ؟؟؟ برای چند لحظه به فکر نرجس افتادم ... حیف که قبول نکرد شریک زندگیم بشه‌.. زن هایی مثل نرجس رو بیشتر دوست دارم تا این ولی .... چیکار کنم وقتی پسم زد ؟ با صدای پنه لوپز از فکر بیرون اومدم . پنه لوپز: سلام😄 رادوین:ام...سلام چطوری ؟ پنه لوپز: ممنونم ... تو چطوری ؟ رادوین:ممنون عزیزم‌... حدودا ۵۰ دقیقه بود که داشتم زمینه سازی میکردم ... اونم با چشمای جذابش بهم زل زده بود.... بالاخره گفتم رادوین:خواستم یه چیزی بگم.....راستش با صدا موبایلم خفه شدم....😐 اهههههه لعنت به این شانس... با گفتن ببخشید از روی میز بلند شدم و چند قدمی فاصله گرفتم. شماره از ایران بود و متعلق به مامان... جواب دادم... رادوین:بله؟؟؟ پ.ن: از دست تماس بی موقع ادامه دارد...🖇🌻 آنچه خواهید خواند: باشه باشههههه ✨با ما همراه باشید ✨ نویسنده:آ.م