عصر روز یازدهم ، کاروان میخواست حرکت کنه ... امیرقافله زینبه... گفتن :کاروانتو آماده کن ...ناقه های عریان آوردن... زینب تنها...به هربدبختی بود ، تنها دونه دونه این بچه هاروسوار کرد...بعضیاشون از شتر می افتادن... بعضیاشون بدن های برهنه رو ازبالای بلندی می دیدن ،خودشونو پرت می کردن پایین... کار زینب زیادمی شد... دوباره همه رو سوار کرد...سواربرناقه های عریان کرد... زین العابدین رو سوار کرد...حالاخودش می خواد سوار شه، یاد روز دوم می افته...هیچکسی نیست زینبو کمک کنه ...رکاب بگیره براش ، یاریش کنه ... "یامجیب المضطر...بحق المضطر...اجب المضطر ونحوالمضطرون ... امن یجیب المضطراذا دعاه ..." حالا بالاخره کاروان راه افتاد ...کاروان راه افتاد... یه وقت زینب نگاه کرد ، دید زین العابدین الان قالب تهی میکنه ...خیره خیره به این بدن پاک نگاه میکنه ...صدا زد... "یاحجة الباقین و یا ثِمال الماضین! مالی اَراک تَجودُ بِنَفسِک...؟!" ای یادگار گذشته ها ... ای امید آینده ها ... چرا داری باجون خودت بازی می کنی ؟!
توحجت خدایی ... یه وقت نگاه کرد به عمه،فرمود:عمه مگراین بدن حجت خدانیست ؟!
AUD-20220809-WA0019.mp3
3.52M
گریز روضه خانم حضرت زینب سلام الله علیها😭👇🏻
دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟!
وقتی نمانده است برایش برادری
تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت
با تو چه کرده اند در این روز آخری؟!
از صبح یکسره به همین فکر می کنم
وقت غروب می شود اینجا چه محشری
اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند
از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری
اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه
در قتلگاه باز شود پای مادری؟!
اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب
در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟!
اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری
باید جدا کنند گلوی برادری؟!
من مانده ام چطور تو را غسل می دهند
اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟!
در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟
از تو نمانده است برایم بجز سری
از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم
ممنونم ای حسین که در فکر خواهری
در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد...
ای کاش رفته بود سرت جای دیگری
...التماس دعا
#روضه_ترکی
🥀روضه تنور خولی زبانحال خانم زهرا (س)🥀
محشر اولار بلبله باخسا سارالمش گوله
واریدی قان آغلیا فاطمه بو نیسگله
نازیله من بسلین باش بلشوبدور کوله
باش یارا آلنون یارا یوز یارا حنجر یارا
ای مطبخ جفاده یاتان شاه کربلا😭
آچ بیر گوزون عیادتوه گلمیشم بالا
خورشید گر کسوف ائدوب اولدوزلارون هانی ...زینب هایاندادی بختی قاره قیزلارون هانی ....
بسلدیم ای اوغول گل اوسته سنی ...
گوردوم جداده باشوی یول اوسته سنی 😭😭😭
بیلمزدیم خویلی قویار تنوریده کول اوسته سنی ....
آلموش آنان اله باشا کوللر اولوب بالا
جدین ئوپن بوغازوه کول دولوب بالا
پاک ایلرم کولی ولی رنگین سولوب آی بالا ....او سولان رنگوه گلین ئولن ننون قربان آی بالا ...
(خانم درد دل الی بالینان ...ددی بالا کیم دیوب ننون زهرا گلنده اونی دیندیرمیسن ...عالم معناده او قان دولان گوزون آچدی شهید والاسی ...
دیله گلوب ددی خوش گلموسن یارالی ننه ...چوخدان بقیعده سن دینجلموسن ننه ...بیچاره لر سراغینه گئج گلیبسن ننه ...
سنون بو گلمغون لازمه ی هدیه دور منه ،اما ننه اوغلوم ئولوب ،قارداشیم ئولوب ،بیرزادا یوخدور گمانیم ،ننه سن گلن یولارا قربان بو کسیک باشیم 😭😭😭
دئدی ننه جوان ننه ناز ننه
غملریمی بیر بیر دییم سای ننه
یوز یوزه قوی منله ننه آغلاشاق
اوغلوم ئولوب اوغولسوزام آی ننه
دئدی حسین ،اللرده ئولن دربه در اطفالوه قربان ....
چوللرده گزن طفل پریشانوه قربان
گودالیده سو تک توکولن قانیوه قربان ....
آقانین قانلی باشین آلوب قوجاقه دئدی گل قوجاقیمه آلیم گرچی دوشوب درده باشون ....دینجله بس کی بیر آز سینه ی مادرده باشون...یورولوبسان بالا چوخ اینجیوب اللرده باشون 😭😭
هامی دسین یا حسین 😭😭😭
🍂التماس دعای فرج🍂
#ترکی
4_5854808106902488233.mp3
10.12M
روضه اسارت
حجت الاسلام میرزا محمدی
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
روضه اسارت حجت الاسلام میرزا محمدی
#روضه_اسارت_ال_الله
السلام علیک یا اباعبدالله
زینب آمد سنگها را زد کنار
باغ گل را کرد پیدا زیر خار
باغ گل صفحه ای ز آیات نور
نقطه نقطه گشته از سم سطوح
دید زینب آن صحیفه دیدنیست
یک به یک آیات آن بوسیدنی ست خواست بوسد جای بوسیدن نداشت
لعل لب بر حنجر خونین گذاشت
بدن و زیر تلی از سنگ
تیر و شمشیر و نیزه شکسته ها
دفن کرده بودند
امروز از صبح تا غروب کار زینب همین بود
گفتند همه اسرا سوار شن همه بریم
کوفه
اما همه ارباب مقاتل نوشتن غروب بود از کربلا رفتن
یعنی از صبح تا غروب زینب داره این بدن و زیارت میکنه
یک نگاه کرد دید اصلاً این بدن قابل بغل کردن نیست
دست میبره زیر بدن هر نقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه دیگه رو زمین میفته
یعنی بدن کاملاً متلاشی شده
دید یه بدنی به رو روی سینه رو خاک داغ کربلا افتاده
سر نداره
یا صاحب الزمان
عمه جان شما اینجا کاری کرد
که نوشتن حتی اسب های لشکر دشمن هم برای زینب گریه کردند
اشک هاشون می ریخت رو سم شون
اما یک عده ایستاده بودند و می خندیدند
شروع کرد با این بدن حرف زدن
آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین
اربعین که برگشت تربت و زیارت کرد
چون یک سال و نیم بعد هم دیگه کربلا نیامد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقشو ادا کنه
گفت داداش ای ز دور خردسالی یاورم
یاد داری در کنار مادرم
ماه رخسارم ز من دل می ربود
تا برد خوابم نگاهم بر تو بود
یاد داری شامگاهی با حسن
راه پیمودید دوشادوش من
غافل از خواهرنگردیدی دمی
تا نباشد گرد من نامحرمی
داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن
وقتی منو میخواستید ببرید حرم پیغمبر چجوری می بردید
بابام علی جلو می رفت شما دو طرف من حلقه می زدید
به قنبر میگفت قمبربرو چراغهای حرم و پیغمبرکم کن
شبانه منو میبردید
یه روز داداشم حسن پرسید بابا
چرا ما زیارت میریم روز میریم
خواهرم شب میره با این تشریفات میره
فرمود حسن جان
همه این کارها برای این مبادا نامحرمی قد و قامت زینب و ببینه
گفت داداش غافل از خواهر نگردیدی دمی
تا نباشد گرد من نامحرمی
حال بین نامحرمان گرد منند
خنده بر زخم درونم می زنند
حسین
نیست عباس و علی اکبرت
مانده تنها بین دشمن خواهرت
حالا میخواد سوار بشه
انشالله گریه هامون با گریه های شامگاهی مهدی زهرا عجین بشه
سنان بن انس میگه عمر سعد منو مامور کرد
سربازا تو بردار دور این زن و بچه حلقه بزن
حالا خانم میخواد اهل بیت و سوار کنه یک نگاه به من کرد یک نگاه به عمر سعد
فرمود شما حیا نمی کنید ما بچههای پیغمبریم
نگاه کردن نداره
با این تشر زینبی
من سربازامو جدا کردم
رفتم عقب تر ایستادم
اما خودم داشتم می دیدم واقعا رو
دونه دونه همه رو سوار کرد
نوبت رسید به زین العابدین
زیر بغل امام زمان شو گرفت
حضرت فرمودند عمه جان
من وظیفمه تو را سوار کنم
امام سجاد زانو زد
یا صاحب الزمان
سنان میگه من داشتم میدیدم
تا زینب پا گذاشت رو زانوی زین العابدین امام سجاد نتونس تحمل کنه
پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد
حسین
4_5841396886837135723.mp3
834.1K
❣﷽❣
🎆#زمزمه_امام_حسین_ع
🌑#اسارت
🎆#کوچ از قتلگاه
🌑#روضه_حضرت_زینب_س
سپردمت بخدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به نسیم و به خارهای
سپردمت به غبار و به نیزه های شکسته
در آن شلوغی گودال
در آن حرارت سوزان
(زبان حال بی بی زینبه)
به باد گفتم اگر شد مرتبت کند
به خاک گفتم اگر شد گل مرا توبپوشان
به آب گفتم اگر شد برس به آتش خیمه
بجای بوسه ی من برگلوی آن سه عطشان
به آفتاب سپردم که پیروهن به تنش نیست
تن عزیز خدارا به روی خاک مسوزان
حسین ...
گفت داداش
🏴یا جلورو سنگباران سرت طفلان نبینند
🏴یاعقب رو تاکه سیلی خوردن طفلان نبینی
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
1529034129417.mp3
5.9M
بریده حنجر خداحافظ
#میثم مطیعی
#واحد
#اسارت
#کوچ از قتلگاه
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🔳 #آقای_مطیعی
🔳 #واحد #اسارت #کوچ از قتلگاه
بریده حنجر خداحافظ
عزیز بی سر خدا حافظ
علی اکبر خدا حافظ
علی اصغر خدا حافظ
تو را می سپارم به آغوش صحرا
فتاده ز نی سایه ات بر سرما
من و گریه ها همسفر در بیابان
تو مویه های پر از سوز زهرا
مانده، خاکستری از خیمه ها
مانده، از قتلگه داغی با ما
افتد، بر روی ما چشم اعدا
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
ببین از امشب برادر جان
شروع کرب و بلای من
ملائک را خیره خواهد کرد
شکوه صبر و رضای من
فتد آتش خطبه هایم پس از این
به شام سیه روی این قوم بی دین
به لحن کلامم شود زنده حیدر
به سعی مدامم شود زنده آئین
بردم، بعد از تو صحرا به صحرا با خود
پیغام کرب و بلا را
زینب، فدای تو یا بن الزهراء
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
(آقای محمد مهدی سیار)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فراخوان
تعامل هنر در هیات
هنر "پرده خوانی" نه تنها با آئینهای شیعی متصل است بلکه با موسیقی کهن ایرانی نیز در تعامل است لذا
در جهت تحول در ارائه محتوای آئین های حماسی کشور به نوجوانان و جوانان
از مبلغین واساتید وستایشگران و
علاقمندان به این حوزه، دعوت میشود
در دوره آموزش پرده خوانی مجازی و امتیاز خد نصاب بصورت حضورو دوره تربیت مربی شرکت نمایند.وپایان دوره آموزشی حضوری به بزرگواران که موفق می شوند ارائه می شود
جهت ثبت نام و شرکت در دوره به ایدی
پیام دهید✍🏻✍🏻✍🏻
https://eitaa.com/madehintaha
توضیحات👇👇
🔹دوره مختص بانوان میباشد .
🔸14 محرم یک جلسه مجازی برگزار میشود و آزمون گرفته میشود و کسانیکه قبول شوند یک دوره حضوری دو روزه احتمال قوی در اصفهان و احتمالات بعدی قم یا تهران برگزار خواهد شد.
📜 #متن
🚦زمان و نحوه دفن شهدای کربلا
استاد دکتر محمد حسین #رجبی_دوانی
🔹ویژه ماه #محرم
🚦#سوال : زمان و نحوه دفن پیکر شهدای کربلا و مشخص کردن قبور مطهر آنها چگونه بوده است؟
📍 #پاسخ : طبق نقلهای صحیح، پس از شهادت یاران امام حسین علیهالسلام و نهایتاً وجود مقدس حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، این جنایتکاران شروع کردند به بریدن سرهای مطهر شهیدان.
📍عمرسعد لعنهالله سر مقدس امام حسین علیهالسلام را به خولی داد که همراه با #حمید_بن_مسلم_ازدی که وقایعنگار لشکرخود بود، به سرعت به کوفه نزد عبیدالله ببرند و خبر پیروزی خود و شکست و شهادت امام حسین علیهالسلام را به اطلاع او برسانند.
📍اما چون دیر وقت بود و به شب رسیدند، این جنایتکاران پس از غارت خیمههای عزاداران و مصیبتزدگان امام حسین علیهالسلام شب را به صبح رساندند و صبح روز یازدهم تا ظهر به غسل دادن و دفن کشتههای منحوس خود پرداختند و بعدازظهر روز یازدهم در حالی که پیکر مقدس شهیدان را دفن نشده روی زمین رها کردند، عمرسعد لعنهالله دستور داد که آماده حرکت بشوند و به سوی کوفه بازگردند.
📍وقتی که لشکر عمرسعد لعنهالله همراه با اسیران آل الله منطقه را ترک کردند و از کربلا دور شدند، قبیله بنیاسد که در غاضریه در نزدیکی کربلا زندگی میکردند و از حادثه خبر داشتند، عصر روز یازدهم خود را به کربلا رساندند و امر تدفین پیکر مقدس شهدا را بر عهده گرفتند. منابع تاریخی که عمدتاً اهل تسنن هستند به این صورت آورده اند. یعنی قبیله بنی اسد در عصر روز یازدهم آمدند و پیکر مقدس شهدا را دفن کردند.
📍اما در منابع شیعی و عمدتاً در احادیث ما اینگونه آمده است که چون بر مبنای اعتقاد شیعه امام معصوم را جز امام معصوم نماز نمیخواند و دفن نمیکند، امام سجاد علیهالسلام که در اسارت به سوی کوفه برده میشدند با قدرت امامت و به اذن الهی از همان اسارت به کربلا باز گردانده شد و امام سجاد علیهالسلام است که بنیاسد را راهنمایی دفن شهدا میکند. چون سر شهدا همه بریده شده بود و پیکرهای آنها قابل شناسایی نبود و این مهم فقط از امام معصوم برمیآمد.
📍لذا امام سجاد علیهالسلام پیکر مقدس پدر خود را شناسایی کردند و خود این پیکر مقدس را دفن فرمودند سپس پیکر مطهر برادر خویش حضرت علی اکبر علیهالسلام را هم شناسایی کردند و آن پیکر مطهر را در مقابل پدر دفن کردند. بعد امام سجاد علیهالسلام به بنیاسد دستور دادند که در پایینتر از پای امام علیهالسلام یک قبر بزرگی حفر شود و پیکر مطهر همه شهدا را در این قبر جمعی دفن کنند، جز وجود مقدس حضرت عباس علیهالسلام که در کنار شریعه به خاک افتاده بود و در همانجا پیکر مقدسش دفن شد.
📍برخی نقلها حاکی از آن است که حر هم که با فاصلهای از منطقه درگیری به شهادت رسیده بود را هم در آنجا دفن کردند. برخی از نقل ها البته نه در نقلهای معتبر اصلی، حاکی از این است که چون قبیله بنی اسد از خویشاوندان حبیببنمظاهر بودند پیکر او را هم شناسایی کردند و وی را جداگانه در کنار امام حسین علیهالسلام دفن کردند که امروز هم ضریحی منسوب به حبیب بن مظاهر در نزدیکی قبر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام وجود دارد...
4_6026062098105109606.mp3
1.64M
❣️﷽❣️
📿 #زمزمه_امام_حسین_ع
📿 #تنور_خولی
📿 #سبک سلام آقا که الان روبروتونم
سلام مادر .... ببین با من چها کردن
لب تشنه ... سرم از تن جدا کردن
ببین موهام .... پر از خاکستر و خونه
سرم اینجاس ... تنم بین بیابونه
سلام مادر ... چرا دیر اومدی مادر
بگو امشب ... به زینب سرزدی مادر
ته گودال ... که غوغا شد کجا بودی
سر نعشم .... که دعوا شد کجا بودی
......
سلام مادر ... چرا پر خونِ موی تو
سلام مادر ... بریده کی گلوی تو
خودم دیدم ... چها بر روزت آوردن
به پیش من ... لباس کهنتم بردن
ته گودال ... برای تو دعا کردم
تو دست و پا ... زدی و من نگا کردم
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
AUD-20220726-WA0003.mp3
5.15M
روضه دشتی زبانحال حضرت زینب سلام الله وگریز به روضه امام سجاد علیه السلام
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
روضه دشتی زبانحال حضرت زینب سلام الله وگریز به روضه امام سجاد علیه السلام 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
ای دل همیشه قلب دشمن سنگ بوده بیداد بیدادم
میخوام زینب بخونم گودال ببینم چقد سنگ روضه خوردیا امیدوارم حقشو اداء کنیا
همیشه $....
داداش سر پیراهنت هم جنگ بوده بیداد بیدادم
آخ
داداش ولی شرمنده زینب دیر فهمید بیداد بیدادم
وای که انگشتر به دستت تنگ بوده بیداد بیدادم
گفت حسین من بخوان قرآن که صوت دلربایت بیداد بیدادم
زقرآن علی دارد حکایت امان آخی.... امانم
آخ بیا داداش ببین حال خرابم2
زهجرونت ببین در پیچ وتابم داداش
سلام من ،به غیرت الله ،آقام علی بن الحسین
رسیدند صدا زدآقا جان تو این چهل منزل کدوم منزل به شما سخت گذشت
آی بچه غیرتیا
فرمودند :سه مرتبه الشام الشام الشام
بمیرم الهی به سهل ساعدی فرمودند: (اومد محضر زین العابدین گفت آقا من از محبین شمام )
فرمودند:سهل پول همرات داری یانه؟عرض کرد دارم آقا فرمود: برو پول بده به اینایی که سرها رو نیزه زدن بهشون بگو یا جلو برند یا عقب بیان چرا؟
فرمود انقدر این مردم به بهونه سرا ناموس ما را نگاه نکنن ای وای هان
ناله داری یانه؟ ای حسین ...
میگه انجام دادم، آمدم محضر زین العابدین آقا تمامه !
فرمود پارچه داری یانه؟عرض کردم عبام را برات پاره میکنم
فرمود پارچه زیر این زنجیر بنداز این گرما زنجیر رو داغ کرده
میگه قسمتی از عبام رو پاره کردم تا این زنجیر رو از گردن مبارک بلند کردم دیدم خون تازه از گردن مبارک جاریه!
همه باهم به غربت زین العابدین
به اشک چشم بچه ها و عمه اش زینب
حوائج امام زمان شفای مرضا یاد همه گذشتگان و حسینیا و شهدا و اموات این دسته جمع سه یاد مرتبه بلند بگو یا حسین
#مرثیه_زبانحال_زینب_کبری_س_از
#بالای_تل_با_برادرش_امام_حسین_ع
برادر قتلگه شده رو به رویم
یکی تو بگو تا، یکی من بگویم
من از غربتِ تو، تو از غربتِ من
هر آنچه ستم که به ما کرده دشمن
تو از نیزه ها گو که بر دل نشسته
من از ناقه گویم که بر گِل نشسته
تو از شمرِ ملعون و خنجر کشیدن
چگونه سرت را ز پیکر بریدن
تنت را به سمّ ستوران کشیدن
من از روی تل تا به مقتل دویدن
تو از آه کشیدن، من از خون چشیدن
تو از قد کشیدن، من از قد خمیدن
بگو شمر بریده چگونه گلویم
بگو آب نداده شکسته سبویم
تو را در کفِ مقتلِ خون بجویم
که بر روی سینه ت نشسته عدویم
برادر قتلگه شده رو به برویم
یکی تو بگو تا یکی من بگویم
تو از شرحِ کشتن من از دل شکستن
تو از سر بریدن، من از دل بریدن
تو از شرحِ میدان، من از شرحِ جولان
تو از تیغِ برّان، من از جسمِ عریان
تو از نای سوزان، من از آهِ هجران
تو از سوزِ عطشان، من از قلبِ بریان
تو از نیزه باران، من از داغِ یاران
تو از دردِ مقتل، من از قصه ی تل
عطش در لب تو، طپش در گلویم
جواب زنانِ حرم را چه گویم
تو را جانِ مادر نظر کن به رویم
به یک بار دیگر گلم را ببویم
برادر قتلگه شده رو به رویم
یکی تو بگو تا یکی من بگویم
یه چشمم به سویت، یه چشمم به خیمه
مبادا سرت را ببینه رقیه
که لب تشنه رفته به بالای نیزه
بگو چی بگویم جوابِ سکینه
تو از قتلگه گو ز نای دریده
که دشمن سرت را چگونه بریده
اگر در گمانی که زینب ندیده
بدان که صدایت به گوشم رسیده
ز تل تا قتلگه به سویت دویده
چطور قد خمیده به مقتل رسیده
ز داغِ تو خواهر گریبان دریده
فراقِ تو موی سرش را کشیده
مرا تا به کوفه کشانده عدویم
که در کوفه برده همه آبرویم
برادر قتلگه شده روبرویم
یکی تو بگو تا یکی من بگویم
تو از ذلتِ من، من از مِحنتِ تو
تو از حسرتِ من، من از غربتِ تو
چرا سر بریدن شده قسمتِ تو
چرا دشمنِ دون کند دعوتِ تو
چرا که شکستن همه بیعتِ تو
چه آورده او بر سرِ عترتِ تو
چرا کشته گشتی تو در رو به برویم
من از این جنایت چه دارم بگویم
چنان بغض گرفته برادر گلویم
کمی آهسته تر نظر کن به سویم
برادر قتلگه شده روبرویم
یکی تو بگو تا، یکی من بگویم
نبودی ببینی که من چی کشیدم
ز دردِ فراقت گریبان دریدم
به تا کوفه وُ شام به پایت دویدم
سرت را به نوک و سرِ نیزه دیدم
چه طعنه که از دشمنِ تو شنیدم
تمامِ بلا را من از جان خریدم
بلای دگر را نذار تا بگویم
که در رو به رویم نشسته عدویم
برادر قتلگه شده رو به رویم
یکی تو بگو تا یکی من بگویم!
#هستے_محرابے
AUD-20220810-WA0005.mp3
9.62M
نوحه سه ضرب
یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی.
چقدر درد و.
بلا کشیدم.
یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی.
مُخَدَّراتُ.
چه حالی دیدم 😭
کاشکی نبودم ببینم .
میون. قافله.
به دستای عمه ها و. همسرم. سلسله 😭
چقدر رو..بروشم.
با شمر و .حرمله .
علی بن. الحسین .یا زین. العابدین(۳)
یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی
دیدم جُیُوبِ المُضَرَّجاتُ
پای برهنه تو بیابون
آواره دیدم مُخَدَّراتُ
یاد فرار کودکان بُرده آرامشم
هنوز از عمه هام خجالت میکشم
علی بن الحسین یا زین العابدین
_________________
بند سوم
یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی
دیدم به صحرا دود و شراره
حجاب دختران زهرا
چادر خاکی معجر پاره
مادری میگفت ای خدا دخترم میسوزه
دختری با گریه میگفت معجرم میسوزه
دلم خیلی برا خواهرم میسوزه
علی بن الحسین یا زین العابدین
کانال نوحه مجمع الذاکرین.m4a
3.95M
سبک زمزمه مناجات امام زمان*عج*
مناسب اجرا مناجات در مجالس مختلف
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
سبک زمزمه مناجات امام زمان*عج* مناسب اجرا مناجات در مجالس مختلف
🎼 سبک زمزمه آرام و زیبا
#مناجات_امام_زمان_عج
بهسبک:خدایاعاشقانراباغمآشناکن
✍️ #علی_حاجیان_فر
ــــــــــــــــــــــــ
#بنداول
فراقودوریازتوباعثایناشکوآهه
بدونِدیدنِرویِشماعُمرمتَباهه
بیاامشبنگاهیکنبهحالوروزمآقا
کهمنعمریبرایدیدنتچشمامبراهه
میخونم با دلِ خون
با اشک و آهِ محزون
بِهت روو میزنم من
ازم رو برنگردون
داره میگذره/دیگه عمر من
ولی غرق در گناهم
ازامشب بهبعد/کنارخودت
بیا و بده پناهم
ـــــــــــــــــــــــــ
#بنددوم
بهدنبالنشونیازتومیگردم؛ کجایی؟
مدینهیانجفیا کاظمین یا کربلایی؟
شنیدم که توازحاتمکریمترهستیآقا
بادستخالیامشباومدماینجاگدایی
چقدرطعنهشنیدم
بهاینوادیرسیدم
چقدجمعهگذشتو
ولیتوروندیدم
برا دیدنت/همیشه آقا
دعای فرج رو میخونم
کدومجمعهاز/کدومراهمیای
بگو که منم بدونم
ـــــــــــــــــــ
#بندسوم
الهی بشنوی آقای خوبم این صدامو
الهیکههمینامشباجابتشهدعامو
تمومحاجتمبعد ازوصالت ؛تنها اینه
بیا امضا بزن امشب برات کربلامو
تموم باورم شد
دلم تنگ حرم شد
زیارت ؛ اربعین که
دعای مادرم شد
الهی همین/روز اربعین
ببینم ضریح دلبر
به یاد مسیر جاده میگم
حسین ای غریب مادر
4_5855215402946136693.mp3
3.18M
شده عنان گیر دلم
روضه
امام سجاد علیهالسلام
اسارت
دروازه ساعات
مهدی سماواتی
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
شده عنان گیر دلم روضه امام سجاد علیهالسلام اسارت دروازه ساعات مهدی سماواتی
شده عنان گیر دلم قصه ویرانه شام
زآنچه با آل علی گشت به کاشانه شام
از ازل کاش نمی گشت بنا خانه شام
که بلا موج زنان گشت ز پیمانه شام
هر زمان یاد ز دروازه ساعات کنم
به خرابی سخن ازپیر خرابات کنم
بهردیدار اسیران حبش خیل تتار
آمد از شام تماشایی ، هشتاد هزار
همه آکنده دل از کین رسول مختار
همه را بغض نبی کین علی آمده کار
همه مزمار ونی وچنگ ودف و تار زدند
کوس شادی سر هر کوچه و بازار شدند
سر بی پیکر شاه شهدا زیور نی
ز جلو آن سر و هجده سر ببریده ز پی
⬅️ (( سوال کردن از امام زین العابدین تو این سفر با این همه مصیبت کجا به شما خیلی سخت گذشت سه بار فرمود الشام از الشام ، کربلا تیرها به بدن ها اصابت میکرد اما شام به جگرها می خورد - سر بریده حجت خدا را به هم نشان می دادن میگفتن هذا راس خارجی ))
◀️(( آنقدر پشت دروازه ساعات نگهشون داشتند تا شهر و آذین بستند))
سر بی پیکر شاه شهدا زیور نی
ز جلو آن سر و هیجده سر ببریده ز پی
محمل پرده گیان آمده اندر پی وی
چه بنات النعش افتاده به دنبال جدی
بسته سر سلسله قوم چه در سلسله بود
از بلا سلسله بر گردن آن سلسله بود
گاهی از خیل یهود آتش کین بر سرشان
گاهی از سنگ ستم خسته شده پیکرشان
بسته اندر غل و زنجیر تن سرورشان
در برابر بسر نیزه سر اکبرشان
پیر زالی بسر غرقه از سنگ جفا
وامصیبت که شکست آینه عرش خدا
(#میرزا_یحیی_مدرس_اصفهانی)
💠(( اول سنگشان زدن ، خاک و خاکستر به سرشان ریختند مقابلشان زدن و رقصیدن امان از دل زینب خیلی که تو شهر گرداندن خسته شدند یه جایی رو زمین نشاندن سراها را به شاخه آویزان کردند روضه من همین جمله است نگهبان سر ها میگه از خستگی سرم را به قبضه شمشیر گذاشتم از گوشه چشم نگاه می کردم دیدم یه دختر بچه ای آرام بلند شد اومد مقابل سر بریده بابا دستهای کوچکش دراز کرد سر رو بغل بگیره قدش نمیرسه میگه دیدم شاخه خم شد سر بابا رو بغل گرفت صورت بابا رو می بوسه سرهم دختر رو داره میبوسه حسین جان))
با زبانی پر گلایه مقتل تحریر شد
آیه های غربت من یک به یک تفسیر شد
تو غریب کربلا و من غریب شهر شام
ماجرای غربتم مثل تو عالم گیر شد
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5998799071639241119.mp3
6.88M
#روضه
بسیارجانسوز
#اسارت_خاندان_اباعبدالله
حجت الاسلام والمسلمین میرزامحمدی