ابعاد شخصیت امام حسن مجتبی .pdf
739.2K
📝 منبر مکتوب | ابعاد شخصیت امام حسن مجتبی (ع)
🔸استاد رفیعی
#امام_حسن
#شهادت_امام_جسن
#بسته_فرهنگی
📚بسته فرهنگی
علیکم السلام و الرحمة
*🏴شش حدیث و روایت در باب شهادت رسول الله*
1️⃣امام رضا علیه السلام فرمودند: *والله هیچ یک از ما نیست مگر اینکه مقتول شهید است...[۱]*
2️⃣امام حسن علیه السلام به اهل بیتشان فرمودند:
*من با سم از دنیا می روم، همان گونه که رسول الله از دنیا رفتند.[۲]*
3️⃣سلیم بن قیس هلالی از عبدالله بن جعفر نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خطبه ای خواندند و فرمودند:
*ای مردم! زمانی که من شهید شوم،* علی أولی به نفس شماست، و زمانی که علی به شهادت برسد، فرزندم حسن أولی به نفس مؤمنین است.... پس علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاد و در حالی که گریه می کرد، فرمود:
*پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا! آیا کشته می شوی؟!*
*حضرت فرمود: بله، به وسیله سم به شهادت می رسم،* و تو با شمشیر کشته می شوی و محاسنت از خون سرت خضاب می شود...[۳]
4️⃣مرحوم عیاشی روایت کرده است که حسین بن منذر گوید:
*از امام صادق (علیه السلام) در مورد قول خداوند ﴿أفإن مات أو قتل إنقلبتم علی أعقابکم﴾ پرسیدم: آیا قتل بوده یا موت؟ فرمود: اصحابش کردند آن چه کردند (یعنی ایشان را به شهادت رساندند).[۴]*
5️⃣عیاشی رضوان الله علیه عالم و مفسر بزرگ شیعه روایت کرده است:
عبد الصمد بن بشیر گوید که امام صادق علیه السلام فرمودند: *میدانید پیامبر صلی الله علیه و آله درگذشت یا کشته شد. همانا خدا میفرماید: اگر وفات کند یا کشته شود، آیا به گذشتهتان بر میگردید؟ پس پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از مرگ مسموم شد و همانا آن دو زن به او سم خوراندند. راوی گوید: پس گفتیم که آن دو زن و پدرانشان بدترین مخلوقات خدایند.[۵]*
6️⃣مرحوم علی بن یونس عاملی نباطی روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:
*پیامبر (صلی الله علیه و آله) حفصه را آگاه کردند که پدرش و (عتیق) امارت را غصب می کنند، حفصه این سر را برای عایشه فاش کرد و عایشه هم برای پدرش گفت و عتیق هم به رمع گفت. پس آن دو جمع شدند برای این که این امر زودتر اتفاق بیفتد، پیامبر را مسموم کنند[۶].*
📚منابع:
[۱]- عیون اخبار الرضا (علیه السلام) ج۲ ص۲۸۷ طبعة منشورات الشریف الرضی.
[۲]- الخرائج و الجرائح ج۱ ص۲۴۱
[۳]- كتاب سليم بن قيس الهلالی، صفحه ۳۶۲-۳۶۳، نشر الهادی.
[۴]- تفسير العياشي ج۱ ص۲۲۴ ح۱۵۳
[۵]- تفسیر العیاشی ج۱ ص۲۲۴
[۶]- الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم ج۳ ص۱۶۸
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭خورشید به سوگ مصطفی(ص) میگرید
😭مهتاب به حال مجتبی(ع) میگرید
😭در مشهدِ دل چه کربلایی برپاست
😭شیعه به شهادت رضا(ع) میگرید
✨ شهادت پیامبررحمت وشهادت حضرت امام حسن مجتبی وحضرت امام رضا(ع) برعموم مسلمانان تسلیت باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴انیمیشن زیبا و مفهمومی
✍این انیمیشن را نشان فرزندانتان بدهید تا بدانند باید در مقابل دشمنان یکدل و یکدست بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا ماله کشان منافق از #نرگس_ربیعی چیزی هشتگ نمیکنند؟
برای این منافقان زن فقط کالا و ابزار هست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔴تو دهنی محکم به مهران مدیری و علی کریمی و #سلبریتی های همیشه طلبکار
📍اولتیماتوم جدی به سازمان صدا و سیما و شخص آقای جبلی به عنوان مدیر
#حجاب
#مهسا_امینی
emamreza_seyed_mahdi_hoseyni_roze.mp3
2.14M
|⇦• یابن شبیب گریه به جز...
#روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس سیدمهدی حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
#رهبر_انقلاب:
خیال نکنید اگر چهار نفر که سابقه #انقلابی دارند
از کاروان انقلاب کنار رفتند، انقلاب غریب است؛
این انقلاب تا آخر هست و به #مهدویت وصل خواهد شد و هرکس پیاده شود باخته است.
Shab29Safar_960826_02.mp3
5.4M
#روضه
#شهادت_امام_رضاع
🎤سید محمدجوادی
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه #شهادت_امام_رضاع 🎤سید محمدجوادی
صد جا شمرده ام تو به دادم..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ سید محمد جوادی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بی اعتنا به گنبد و گلدسته و ضریح
این بار آمدم که ببینم تو را فقط ..
*یا امام رضا .. دلاتون هوایی حرم امام رضاست میدونم .. اما یه کاری کن امام رضا بیاد تو جلسه ...*
صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای
*هرجا زمین خوردم اول گفتم یا امام رضا .. آخه شما هم تو کوچه تا بیای خونه هی زمین خوردی آقا ..*
صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای
دورست از تو اینکه بیایی سه جا فقط
*به خدا هرجا گره به کارمون میخوره میاد .. یا امام رضا .. جانِ جوادت امشب یه نظری به ما کن امام رضا .. قربونِ حرم با صفات ..*
در بینِ کوچه هایِ خراسان دلش گرفت
از اینکه آمده است به ایران دلش گرفت
هرچند شد عزیزِ خراسان طبیعی است
یوسف اگر به خاطرِ کنعان دلش گرفت
آن چند دانه حبه ی انگور را که خورد
از هرچه میهمانی و مهمان دلش گرفت
*گفت میرم مجلسِ مامون بر میگردم اباصلت ، اگه دیدی عبا رو سر گرفتم بدون زهرم دادن .. اباصلت نشسته دل نگران ، داره لحظات رو میشماره خدایا آقام کی میاد چه جوری میاد ..
یه وقت دید آقا آمد ، عبا رو سرشِ .. هی چند قدم راه میره رو زمین میشینه .. هی میگه جگرم .. قربونِ این ناله ها و اشک ها ..
جگرم میسوزه ..
بال و پرم میسوزه ..
وارد حجره شد ، میگه هی می نشست پا میشد ، بعضی نقل ها میگه ۵۰ بار نشست هی بلند شد .. هی میگه جگرم .. یه وقتایی هم هی صدا میزنه پسرم ..
از بس شبیه مادرش افتاد بر زمین
در انتهایِ کوچه سرش را گرفته بود
چشم انتظارِ دیدنِ روی جواد بود
خیلی بهانه ی پسرش را گرفته بود ..
بر روی خاک بود که پیچید بر خودش
*صدا زد اباصلت فرشایِ حجره رو جمع کن .. میخوام مثل جدِ غریبم بال بال بزنم .. اباصلت میگه گلیمُ جمع کردم دیدم آقا پیراهنشُ بالا زده سینه مبارکشُ رو خاک گذاشته مثل مار گزیده به خودش میپیچه .. هی زیرِ لب میگه غریب حسین ..
لحظاتِ آخر ، انقده جوادشُ صدا زد ، اباصلت میگه یه وقت دیدم درای حجره باز شد .. یه آقازاده نورانی وارد شد فرمود من جواد ابن الرضا هستم .. جلو آمده سر مبارکِ حضرتُ رو زانوهاش گذاشت .. یه پدر آرزوش همینه لحظات آخر سرشُ رو پای پسر بزاره .. بابا وقتی سر رو زانو پسر میزاره آروم میشه .. چشم به چشم پسر باشه راحت جان میده .. اینجا جوادالائمه سرت رو به زانوش گذاشت .. دست تو گیسوانت کرد گفت بابا آروم باش .. بابا خودم بدنتُ تشییع میکنم .. خودم کفنت میکنم .. با دستِ خودم تو خاک میگذارمت .. (بگم صدا ناله ت بلند شه؟!..) امام رضا حجره وسیع بود راحت جون دادی اما جد غریبت تو گودال گیر افتاد .. همه ریختن تو گودال ..
امام رضا یه سنگ به پیشانیت نخورد .. امام رضا با اسب از رو بدنت رد نشدن .. امام رضا جوادتُ سیلی نزدن .. تا نفس داری و زنده ای گریه کن .. یکی دو شب دیگه آواره میشی میگی کجا روضه برم ..
یا امام رضا بدنت رو با احترام تشییع کردن .. خدا خیر بده نوعروسانِ خراسانُ .. پیش مادرش رو سفیدمون کردن یه جا دیگه ام سراغ دارم خوب مهمان نوازی کردن علما بزرگان و سادات از شهر بیرون اومدن گفتن این دختر موسی ابن جعفر .. این همونیِ که باباش از سندی ابن شاهک خیلی سیلی خورده .. آی امام رضا ایرانیا غوغا کردن .. زن ها اومدن گفتن مهریه هامون حلالتون فقط اجازه بدید بریم تشییع جنازه ی عزیز فاطمه .. آخه این آقا اینجا مادر نداره ، این آقا خواهر و دختر نداره .. جمعیت انبوهی آمد .. انقده گل ریختن رو این بدن .. اما کربلایی ها .. زینب اومد دید یه نقطه پر از سنگه .. سنگا رو کنار زد ( آی بمیرم ..) دید یه بدنِ پاره پاره .. یه بدنِ بی سر .. یه بدنی که پر جای سم اسبِ ... نشست رو خاکا .. داداش جان با بدنت چه کردن .. این کلامه معصوم علیه السلامِ میگه به اندازه نگین انگشتر جا سالم رو بدن نبوده ..ببین زینب چی کشیده .. یه وقت دیدن خم شد ، لب ها رو رگ های گلوی بریده گذاشت ..
هرچی نفس داری بگو حسین ...
#انتقام_سخت
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
#شفاي عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي #كرامت به وي
#کرامت امام رضا علیه السلام
✨✨🍀✨✨🍀✨✨
آيه الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود :
« مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،سجدهي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شدهام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالبتر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري ميكشيدم، بيدرنگ شفا مييافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماريهاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .»
آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشهي چشمي به ما كنند؟
#امام هشتم علیه السلام و ماجرای تشییع جنازه
#کرامت امام رضا علیه السلام
✨✨✨🍃✨✨
موسي بن سيار كه از ياران حضرت رضا عليه السلام است ،ميگويد :
« روزي همراه ايشان بودم همين كه نزديك ديوارهاي طوس رسيديم صداي ناله و گريهاي را شنيدم . من به جست و جوي آن رفتم . ناگاه ديدم جنازهاي را مي آورند در اين حال حضرت از مركب پياده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند كردند و چنان به آن جنازه چسبيدند، همچون بچهاي كه به مادرش ميچسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند :
« هر كس جنازهاي از دوستان ما را تشييع كند، مثل روزي كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك ميشود »
وقتي جنازه كنار قبر گذاشته شد، حضرت كنار ميت نشسته و دست مبارك خود را روي سينهي او گذاشتند و فرمودند :« فلاني ! تو را بشارت ميدهم كه بعد از اين ديگر ناراحتي نخواهي ديد .» (1)
عرض كردم : فدايت شوم، مگر اين مرد را ميشناسيد، در حاليكه اينجا سرزميني است كه تا كنون در آن گام ننهادهايد امام عليه السلام فرمود: موسي ! مگر نمي داني كه اعمال شيعيان ما هر صبح و شام بر ما عرضه ميشود.
اين چنين است كه امامان عليهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندي كه رو به سوي آنان ميكند، مورد توجه قرار ميگيرد و حاجتش به نحو شايستهاي برآورده ميگردد.
#دستگيري امام هشتم عليهم السلام از زائران در راه مانده :
#کرامت امام رضا علیه السلام
✨✨🌿✨✨🌿✨✨
محدث نوري رضوان الله عليه نقل ميكند :
يكي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت : در شبي كه نوبت خدمت من بود، در رواقي كه به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم .
ناگاه در خواب ديدم كه در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند :« برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من ميآيند و اكنون در اطراف « طرق » ( هشت كيلومتري مشهد ) بر اثر بارش برف راه را گم كردهاند برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن كند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حركت كنند .»
آن خادم ميگويد : از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار كرده و ماجرا را برايش گفتم او نيز با شگفتي برخاست و با يكديگر بيرون آمديم در حالي كه برف به شدت مي باريد مشعلدار را خبر كرديم و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن كرد آنگاه با عدهاي از خدام حرم به خانهي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حركت كرديم نزديك طرق به زوار رسيديم . آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند . از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند : ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نميتوانستيم مسير حركت را تشخيص دهيم تا اينكه از شدت سرما دست و پاي ما از كار افتاد و خود را آمادهي مرگ نموديم . از مركبها فرود آمديم و همه يك جا جمع شديم . فرشهايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن كرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم . در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود . همين كه چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود ،كه به او فرمود :
« برخيز ! كه دستور دادهام چراغها را بالاي منارهها روشن كنند. شما به طرف چراغها حركت كنيد .» همه برخاستيم و به طرف چراغها حركت كرديم كه ناگاه شما را ديديم .»
•---
14000714-narimani-monajat.mp3
5.59M
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦• اَلا امامِ غریبان، سلام... #قسمت_اول / #روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس سید ر
|⇦• اَلا امامِ غریبان، سلام...
#قسمت_اول / #روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اَلا امامِ غریبان، سلام یا سلطان
امیدِ قلب ضعیفان، سلام یا سلطان
من و گدایی این در، تو و سخا آقا!
نظر به حالِ گدایان، سلام یا سلطان
خوشا غلامیِ دربارِ حضرتت، یک عُمر
تو و عطا به غلامان، سلام یا سلطان
منم که نوکرِ کویِ شَهِ خراسانم
تویی تو شاه خراسان، سلام یا سلطان
*بعد از دوماه چی میخوای از امام رضا؟...*
به جان نثاري تان مفتخر شدن زیباست
مرا بخوان ز شهیدان، سلام یا سلطان
گناهکارم اگر، ای رضا تو را دارم
منم ز خیلِ مُحبان، سلام یا سلطان
اگر اجازه دهی یک حرم بیایم باز
بگویم از دل و از جان، سلام یا سلطان
«سلام آقا! که الان روبروتونم
من اینجامو زیارتنامه میخونم
بذار سایه ات همیشه رو سرم باشه
قرارِ ما شبِ جمعه حرم باشه
حرم گفتم، هوای کربلا کردم
هواییتَم، فقط دورِ تو میگردم»
به صحن صحنِ حریمت طواف باید کرد
به ذکرِ نابِ رضا جان، سلام یا سلطان
ضیافت تو بهشتِ همیشۀ اَحباب
که من شدم به تو مهمان، سلام یا سلطان
رئوفی و به دلِ آشفتگان نظر داری
اَلا امامِ رئوفان، سلام یا سلطان
نوشته بر دَرِ جنت به خطّ نورانی
بگو به روضۀ رضوان سلام یا سلطان
* چقدر امشب بهت سلام دادم آقاجانم! به امید اینکه یکی از سلام هامو جواب بدی، نه من اشتباه گفتم، آقا به ما سلام کرده ما داریم جواب سلامِ آقارو میدیم...از همین جا دلت رو ببر حرمش، بعضی ها میرن صحنِ گوهر شادش، بعضی ها میرن صحن قُدسش...*
هر آنکه کرب و بلا، اربعین نشد رزقش
بگوید از دلِ سوزان، سلام یا سلطان
برای جدِّ غریبت که پِلکِ تو شد زخم
شده مُحبِّ تو گریان، سلام یا سلطان
غمِ اسیری زینب، غمِ یتیمان هم
تو را نموده پریشان سلام یا سلطان
به انتقامِ غریبان دعا کن ای آقا
عزیزِ عترت و قرآن، سلام یا سلطان
#شاعر محمود ژولیده
چگون دل بِکَنم ازلباسِ ماتمِ تو
چه گریه ها که نکردم دو ماه درغمِ تو
*خداحافظ پیرهن مشکیِ مُحرم، خداحافظ پارچه های مشکیِ مُحرم، خداحافظ گریه های تویِ ماهِ صفر، خدا حافظ اربعینِ حسین، خداحافظ کربلایِ اربعین...*
نه ما فقط همه ی کائنات سینه زدن
در این دو ماه شب و روز پایِ پرچمِ تو
در این دو ماه چه دلها که از غمت لرزید
چه مُرده ها که مسیحا شدن با دَمِ تو
چه روضه ها که شنیدیم و زنده ایم هنوز
چگونه جان نسپردیم در مُحرم تو
* حال ما مثل اونایی است که میخوان از حرم خداحافظی کنند، هی سلام میدن، بعد چند قدم میرن، دوباره برمیگردن، آقا! شاید دوباره نتونم برگردم حرمت، شاید دیگه مُحرم نباشم...*
شاید به محرم نرسیدم آقا
این اشک علی الحساب پیشت باشد
*آقا جان من رو حلال کن، من امسال خوب برات گریه نکردم...*
14000714-narimani-roze.mp3
4.64M
|⇦•یابنالشبیب! عمهی ما...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾•
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•یابنالشبیب! عمهی ما... #قسمت_پایانی / #روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس سید ر
|⇦•یابنالشبیب! عمهی ما...
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هنوز خونِ تو در قتلگاه میجوشد
چه کرده با دلِ عشاق جسمِ درهمِ تو
دوباره ماهِ غمِ تو تمام شد اما
چگونه دل بِکَنم از لباسِ ماتمِ تو
*امشب امام رضا میخواد برای همه ی ما روضه بخونه، روضه خون امام رضاست، ما هم گریه کن...*
یابنالشبیب! عمهی ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند به زور رفت
آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید
پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود
پنجاه و پنج سال پرش را گرفتهاند
مردانِ خانه دور و برش را گرفتهاند
یابنالشبیب! عمهی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت
پیشِ بزرگ قافله فریاد میزدند
یابنالشبیب! بر سرِ او داد میزدند
یابنالشبیب! دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را زدند
یابنالشبیب! آتش خیمه امان نداد
فرصت به روی زخمی دختران نداد
یابنالشبیب! بسکه زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد توان نداشت
از پیشِ نیزههایِ شکسته عبور کرد
او را به دستهای خودش جمع و جور کرد
او را به ریگهای پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت
#شاعرحسن لطفی
غریبِ گودالی، یارالی
تشنه و بی حالی، یارالی
زیرِ سُمِ اسبا، یارالی
زخمی و پامالی، یارالی
چیزی نموند از بدنت
با همه چیز میزدنت
تنها تویِ یه گُلِ جا
غریب گیر آوُردنت
صدات چه آرومِ، یارالی
تیغِ رو حُلقومِ، یارالی
مادرمون میگه، یارالی
بچه ام مظلومِ، یارالی
رگات چه نامرتبِ
شمر چقدر بی ادبِ
به من میگه تَنِ حسین
به زیرِ نعلِ مَرکبِ
تنها نذار مارو، یارالی
خیمه ی زن هارو، یارالی
می سپاری دستِ کی؟ یارالی
زینبِ کبری رو، یارالی
غصه مگه امون میده
بی تو رقیه جون میده
خولی داره به لشکرش
خیمه هارو نشون میده
*اباصلت دید امام رضا عبا به سر کشیده و افتان و خیزان داره میاد، جوری که روایت میگه: پنجاه بار امام رضا به زمین نشست و بلند شد، همینطور مثل مار گزیده امام رضا داره به خودش میپیچه... فرمود: اباصلت! فرش های حجره رو جمع کن، میخوام مثلِ جدم حسین جون بدم، میخوام این صورتم رو رویِ خاک بذارم، هی بگم: حسین!...اما جوادش اومد سرِ امام رضا رو بغل گرفت...
تویِ این عالم قرار نیست، سرِ هیچ کشته ای رویِ زمین بمونه اِلا حسین... همه رو یکی بود سرشون رو بغل بگیره، اما اربابِ من و تو اون لحظه های آخر صورتش رو گذاشت رویِ خاکِ کربلا، از زیر چشم هی داره خیمه هارو نگاه میکنه، دید یکی از دور داره میاد، به سر میزنه، به سینه میزنه...*
به سمت گودال از خمیه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
*نوشتن امام رضا اینقدر غریب بوده، کسی رو نداشته براش گریه کنه، زنهای توس مهریه هاشون رو بخشیدن، گفتن: مهریه هامون رو میبخشیم، فقط به ما اجازه بدید ما بریم تشییع جنازه امام رضا، میگن: امام رضا کسی نداره، ما بریم زیرِ تابوتش رو بگیریرم، زنهای شهر توس همه گُل آوُردن، رویِ تابوتِ امام رضا ریختن، همه گریه میکردن برا امام رضا، اما یه شهر دیگه هم من سراغ دارم، زنهای اون شهرهم همه جمع شدن، روی پشت بامها رفتن، بعضی هام اون پایین می رقصیدن، کف میزدن، هلهله میکردن، چه خبر شده؟ میگن: یه عده خارجی آوُردن، ای حسین!
Haj Mehdi Salahshoor - Reside Shabe Akhar.mp3
7.25M
#وداع ماه صفر
#مهدی سلحشور
رسیده شب آخر تورو به جون مادر بده برات نوکر ، رسیده جون من دوباره بر لب
پیش تو دلم گیره به پای چو زنجیر مگه که یادم میره روضه و گریه و نوای هرشب
خداحافظ کتیبه و علم و پرچم سیاهی های غم و ماتم نوکرای ارباب
خداحافظ روضه های قهط بارون رباب و دل بی سامون مشک و ساقی آب
دلم پر شیون و شعر شده اشسیر غم و منو میکشه فراغ کربلا
بگو با چشم پر آب
کربلامیخام ارباب
نوکرتونوردریاب
حسین وای حسین وای حسین وای (۳)
حال عجیبیه چه عطر سیبیه
توحرم آقای خوبیها کربلایی کرده مارو
هرکسی که آمد به سینه و سر زد
نیومده به مشهد گرفت براتش از امام رضا را
حال ما این شبا دیگه معلومه وقتی
علی بن موسی شفیع ماباشه
چی میشه بینم این اشکو ناله میون دل زهرای مرضیه جاشه
چشام برای تو دوماهه حسین خون قتلگاهه
سینم برای غم عشقت پراهه
هوای گریه دارم مثل ابر بهارم (۳)
تویی داروندارم
حسین وای حسین وای حسین وای