eitaa logo
حوزویات
582 دنبال‌کننده
71 عکس
29 ویدیو
8 فایل
💫 آنچه در رسانه‌های رسمی حوزوی نمی‌بینید و نمی‌خوانید! 💫 ارتباط با ادمین: @hadirahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
50.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ طلبه خوب که خوبه، متوسطم که متوسطه، ولی اون که بده، واگذارش می‌کردی به من! 🔺روایت اصغر خدادادی، خادم مدرسه فیضیه قم در جمع اساتید، از خوابی که دیده بود... ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️درباره روز و کیفیت وفات حضرت زینب (س) ✍️حجت‌الاسلام مهدی مسائلی، پژوهشگر و مدرس حوزه درباره وفات حضرت زینب دو موضوع محل تأمل است: ۱. روز وفات حضرت زینب(س) اختصاص پانزده رجب به روز وفات ایشان برگرفته از کتاب اخبارالزینبیات است. این کتاب را به عُبَیدِلی نسب‌شناس معروف نسبت داده‌اند، ولی دلایل متعددی از جعلی بودن آن حکایت دارد و ظاهرا توسط کسانی که خواسته‌اند مزار زینب(س) را در مصر نشان دهند، نوشته شده است. اشکالات محتوایی متعددی نیز در اسناد و گزارش‌های این کتاب وجود دارد. نکته جالب این‌که اگر این روز را به عنوان‌ سال‌روز وفات حضرت زینب(ع) بپذیریم باید محل دفن ایشان را نیز مصر بدانیم. ۲. کیفیت وفات حضرت زینب(س) در سال‌های اخیر شاهد نسبت دادن عنوان‌ شهادت به حضرت زینب(ع) هستیم درحالی‌که هیچ گزارش تاریخی مبنی بر قتل ایشان وجود ندارد. نویسنده معاصر سید محمدکاظم قزوینی (۱۳۴۸ - ۱۴۱۵ ق) در کتاب "زینب الکبرى(ع)من المهد الى اللحد" به صراحت می‌گوید که سخنی از ذکر سبب وفات ایشان در تاریخ نیامده است. با این حال، این احتمال را مطرح می‌کند که عوامل یزید ایشان را به صورت مخفیانه و سری مسموم کرده باشند، به گونه‌ای از مردم و تاریخ مخفی مانده است. (زينب الكبری(ع) من المهد الى اللحد، ص۵۹۱) جالب این‌که همین سخن ذوقی تبدیل به یک سند تاریخی شده است و در مطالبی که برای مسموم شدن و شهادت حضرت زینب تنظیم می‌شود به این کتاب استناد می‌کنند. البته بعضی نیز عنوان شهادت برای ایشان را از جنبه‌ی تحمل مصائب عاشورا مطرح می‌کنند، ولی اطلاق عنوان‌ شهید در فقه اسلامی شرایط خاص خود را دارد که شامل چنین مواردی نمی‌شود. مقام بالای معنوی حضرت زینب قابل انکار نیست ولی نباید پنداشت که اگر عنوان شهادت را به ایشان نسبت ندهیم، از ارزش‌های ایشان کاسته‌ایم. نکته پایانی این‌که دین‌داری مذهبی شیعه در زمان کنونی، تکیه زیادی بر عزاداری دارد. عزاداری بر دو محور استوار است؛ اول مشخص بودن روز وفات شخصیت‌های مذهبی، و دوم نسبت دادن شهادت و مرگ غیرطبیعی به آنها. این درحالی است که در دین‌داری مذهبی در اعصار متقدم اسلامی، عزاداری چنین محوریتی را در شیعه نداشته است و حداکثر مختص به امام حسین(ع) بوده است. از این جهت، درباره روز وفات بعضی از شخصیت‌های مذهبی تردید و اختلاف وجود دارد یا کلا نامشخص هستند. این موضوع موجب شده که برای فراهم کردن مقدمات عزاداری برای همه شخصیت‌های مهم مذهبی در زمان کنونی، به هر گزارشی، حتی گزارش‌های جعلی، استناد کنیم. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
هدایت شده از حوزویات
📷 تصویری تاریخی در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه رفاه ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
هدایت شده از حوزویات
♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزن قدش! چهل و چهارمین سالگرد شکوهمند انقلاب اسلامی مبارک🇮🇷 ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️ روح بعثت نبوی و کالبد ساختار سیاسی و درنگی در همسانی پدیده انقلاب اسلامی با آن ✍️ حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محسن الویری خاستگاه مسأله‌بودگی انقلاب اسلامی در شرایط کنونی، فاصله شگفت بین آرمان‌های انقلاب و وضعیت نابسامان کنونی به ویژه در عرصه اقتصاد، فرهنگ، سیاست، اجتماع و علم است. با کسانی که کشور را در همه عرصه‌ها در حال پیشرفت خیره‌کننده می‌دانند کاری نداریم ولی در بین کسانی که می‌پذیرند ناکارآمدی‌های جدی در کشور وجود دارد، برخی وضعیت موجود را بهای طبیعی و لازمه تداوم انقلاب می‌‌دانند و برخی دیگر آن را نشان‌دهنده شکست انقلاب می‌شمرند. در این جا می‌توان از دیدگاه سومی سخن گفت که با تفکیک بین پدیده انقلاب اسلامی و ساختار سیاسی، انقلاب را همچنان زنده و پویا و حرکت‌بخش می‌داند هر چند بپذیریم که در بدترین تحلیل، کالبدی به نام نظام جمهوری اسلامی ایران توان حرکت در مسیر آن را از دست داده باشد. برای تبیین دیدگاه سوم با این پیش‎‌فرض که انقلاب اسلامی بازتولید بعثت نبوی در دوران معاصر است، باید نگاهی به ذات و جوهر بعثت نبوی در متون دینی پرداخت. بدین منظور و به عنوان نمونه، مروری بر هفده گزاره منتخب از نهج‌البلاغه با کلیدواژه بعثت (خطبه‌های ۱، ۷۲، ۹۱، ۹۴، ۹۵، ۹۶، ۱۰۰، ۱۰۴، ۱۰۶، ۱۱۶، ۱۴۷، ۱۷۸، ۱۸۵، ۱۹۲، ۱۹۸، ۲۱۳ و نامه ۶۲) نشان‌دهنده آن است که از نگاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام اهداف و دستاوردهای بعثت نبوی مواردی از این دست بوده است: برون‌رفت از گمراهی، رهایی یافتن از نادانی، پایان یافتن هشدارها و تکمیل حجت الهی، فراخواندن به حکمت، به خاک سپردن کینه‌ها، خاموش کردن کینه‌توزی‌ها، ارائه معیارهایی نو برای تنظیم روابط اجتماعی، برافراشتن پرچم حق، کرامت یافتن انسان‌ها و مانند آن. ساختارهای سیاسی پس از عهد نبوی در تحمل این روح و پای‌بندی به این آرمان‌ها یکسان نبودند و هر چند پاره‌ای از آن‌ها همسو با روح بعثت نبوی حرکت می‌کردند ولی بیشتر آن‌ها از حرکت در این مسیر ناتوان بودند. بر پایه پیش‌فرضی که در باره همسانی پدیده انقلاب اسلامی با بعثت نبوی به آن اشاره شد، ناتوانی ساختار سیاسی جمهوری اسلامی از پاس‌داشت آرمان‌های انقلاب همچون تجربه بعثت نبوی امری ناممکن نیست و به نظر می‌رسد کنش سیاسی مردم هم در عمل از همین منطق پیروی می‌کند و راز حضور چشمگیر مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن و حضور کمرنگ آن‌ها در انتخابات نشان از تفکیک بین انقلاب و نظام و در نتیجه حفظ پایبندی به انقلاب از یک سو و تنظیم رابطه‌ای نو با ساختار کنونی جمهوری اسلامی از سوی دیگر است. سزاوار است نخبگان نیز آرمان‌های انقلاب را در برابر ناتوانی‌ها و ناکارآمدی‌های ساختار کنونی (با وجود کامیابی‌هایی که در برخی عرصه‌ها وجود دارد) قربانی نکنند و از آن دست نکشند و به ویژه در عرصه امت اسلامی خود را معطل ساختار کنونی نکنند و آرمان‌های انقلاب را معطوف به تمدن نوین اسلامی در سطح فراملی عرضه نمایند. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️ با فروع دین گردن اصول دین را نزنید! ✍ حجت‌الاسلام دکتر جلیل محبی، دانش آموخته حوزه و دبیر سابق ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر به نقل از زنده یاد مرحوم دولابی نوشت: 📌در امر به معروف و نهی از منکر مواظب باشید با فروع دین گردن اصول دین را نزنید: احکام شرع فروع دین است و محبت و ولایت خدا و اولیائش اصل دین است. خانه‌ی امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (ع) را به این جرم آتش زدند، که اگر کسی از جماعت مسلمین کناره بگیرد و تا سه روز در جماعت حاضر نشود، باید خانه‌اش را سوزاند. معاویه هم به یزید گفت اگر خواستی با امام حسین (ع) درگیر شوی، با شمشیر جدش او را بکش؛ یزید هم خروج امام حسین (ع) از دین را به علت نیمه کاره گذاشتن حج و قیام علیه خلیفه‌ی رسول الله (ص) از شریح قاضی گرفت و با فتوای فقهی، حضرت را به شهادت رساند. به گونه‌ای روی عمل به احکام فشار نیاورید که افراد را از خدا و دین منزجر سازید و به اصل دینشان یعنی محبت آنها به خدا و اهل بیت (ع) لطمه وارد شود. بچه‌ها را خیلی نهی نکنید چون فطرتشان خراب می‌شود. عمل با کره و بدون رغبت به سمت دین نه تاثیر دارد و نه ثواب و اجر. جوانان این زمان، تحریک را دوست ندارند. نمی‌خواهد آنها را خیلی امر به معروف و نهی از منکر بکنید. آنها "فطرتا" در راه هستند با اخلاق و صفات شایسته و با نیت خوب و دعای خیر در حق آنها کار کنید و آنها را به سوی کمال ببرید آنها را باید با نماز دوست کنید نه اینکه فقط نماز خوان کنید. کار بعضی بی‌نماز کردن مردم است. آنها با امر و نهی زیاد و مردم آزاری، جوانها را تارک الصلاه می‌کنند. اینکه در احادیث آمده است در آخر الزمان امر به منکر و نهی از معروف می‌کنند معنی‌اش این است که امر به معروف و نهی از منکر که می‌کنند اثر عکس دارد، چون دائم به افراد سیخ می‌زنند و آنها را از دین بی‌زار می‌کنند. امر به معروف جائی موثر است که طرف مقابل به تو مومن باشد و تو را قبول داشته و دوست داشته باشد. هر جا قرآن فرمود: مومنین را چنین و چنان بکن، مقصود: مومنین  بک است یعنی کسانی که به تو ایمان دارند. عقرب و مار سمی بهترند از کسی که به اسم امر به معروف و نهی از منکر به افراد نیش می‌زند و آنها را می‌آزارد و از خدا و اولیاء و دین بی‌زار می‌کند. همانطور که خدا با کارهایش خودش را به بندگانش نشان می‌دهد، تو هم با اخلاق و عملت خودت را به زیر دستانت نشان بده. امام صادق (ع) فرمودند: کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم: یعنی بدون زبان‌هایتان دعوت کننده مردم باشید. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️ امید آینده نجف و جهان تشیع 📌روایت سید عطاءالله مهاجرانی، وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد از سفر یک ماهه خود به عراق و حضور در درس خارج آیت‌الله ایروانی تمام ماه رجب را در عراق بودم. مقرم نجف اشرف بود و در دهم و بیستم و سی‌ام ماه رجب به کربلا و کاظمین مشرف شدم. سفر یک ماهه، مطابق رویه و سابقه‌ام با تامّل و نوشتن یادداشت همراه بود. به چند نکته مهم اشاره می‌کنم: یکم: زیارت عتبات در عراق، می‌بایست یا شایسته است، یکی از مهم‌ترین سفرهای عمرمان باشد. من‌هم نخستین‌بار بود به عراق می‌رفتم. ما در زندگی معنوی خویش به زمان یا گوهر زمان نیاز داریم تا درباره خودمان بیندیشیم. به تعبیر قرآن مجید: «به کجا می‌روید؟!» و می‌رویم. فرصت دم‌زدن در فضای نجف و تامل درباره نهج‌البلاغه، من به جای تکرار دعاها، تمرکزم بر نهج‌البلاغه بود. بدیهی است که خواندن و تامّل درباره نهج‌البلاغه در فضای صحن حرم امیرمومنان طراوت دیگری دارد. دوم: در نجف، صبح‌ها بعد از نماز و زیارت در حرم، به درس آیت‌الله ایروانی می‌رفتم. از ساعت ۷ تا ۸ صبح. نیم ساعت اول خارج فقه و نیم ساعت دوم، خارج اصول. به نظرم ایشان در شیوه تدریس، دقت‌های سنجیده و معماری شده، ادبیات بحث، صمیمت در ارتباط با شاگردان و مستمعان، کم‌نظیرند؛ یکی از امیدهای بزرگ آینده حوزه علمیه نجف و جهان شیعه. به نظرم طلاب دروس خارج فقه و اصول، اگر گذارشان به نجف افتاد حتما درس آیت‌الله ایروانی را ببینند و شرکت کنند و تامل کنند، بدیهی است که در نجف دروس متعدد خارج فقه و اصول برگزار می‌شود... ازجمله درس آیت‌الله سید محمدرضا سیستانی، فرزند مرجع اعلا آیت‌الله سیدعلی سیستانی که «جهانی است بنشسته در گوشه‌ای.» من در فرصت یک ماهه در نجف فقط درس آیت‌الله ایروانی شرکت کردم. بسیار مغتنم بود. سوم: فضای زیارت نجف و نیز کربلا و کاظمین و سامرّا، فرصتی است برای آشنایی بیشتر با هموطنان‌مان که از گوشه و کنار و متن کشور در قالب کاروان‌های کوچک به عراق می‌آیند. موسیقی لهجه مشهدی و یزدی و اصفهانی و خوزستانی و... انصافا شنیدنی و مغتنم بود. من در هر نماز با افراد کنار دستم سر صحبت را باز می‌کردم. از کدام ولایت‌اند، چه می‌کنند؟ زندگی چگونه می‌گذرد؟ صفا و صمیمیت و سادگی و نیز دقت و عمقی که در سخنان هموطنان‌مان دیده می‌شد، بسیار دلپسند و مغتنم بود. شما با یک ایران کوچک روبه‌رو هستید و می‌توانید تصویری از مردم ایران داشته باشید. این تصویر با تصویر فضای مجازی و شوهای براندازان به کلی متفاوت است! پیشنهاد می‌کنم همین براندازان محترم، به عنوان یک سفر شناخت و فهم جامعه ایران، سری به نجف و کربلا بزنند تا ببینند، برای کدام مردم نسخه می‌پیچند؟ آیا چنان‌که مدعی‌اند، انقلاب سوم؟ همان انقلاب ژینا، به قول یکی از تجزیه‌طلبان، انقلاب برهنگی به تعبیر یکی از مارکسیست - لنینیست‌های سابق که از کمونیسم تنها سبیلش برای ایشان مانده بود، آن را هم دور انداخت و از برهنگی به عنوان هنر تجلیل می‌کند. آیا مردم ایران برهنگی را -تماما برهنگی را- هنر می‌دانند؟ یا گرایش مردم چیز دیگری است و مردم به راه دیگری می‌روند. فردوسی در شاهنامه که شناسنامه فرهنگی و ملی ماست، شرم را یکی از ویژگی‌های بانوان ایرانی می‌داند: سیه نرگسانت پر از شرم باد / رخانت همیشه پر آزرم باد! براندازان بایست جامعه ایرانی را با تمام رنگارنگی‌اش حقیقتا بشناسند تا ببینند، چرا ایده براندازی ۴۴ سال است بر همان خشت اول که معمار کج نهاده است مانده است؟/ اعتماد ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
🔺یاسر میردامادی دانش‌آموخته حوزه، دکترای مطالعات اسلام و مدرّس و پژوهشگر اخلاق زیستی‌-پزشکی در مؤسسه‌ی مطالعات اسماعیلی لندن، ضمن انتشار این ویدئو نوشت: 📌(بدون پیش‌داوری و دخل و تصرف «حوزویات») ✍«بسا باطل است اگر گمان کنیم با استبداد می‌توان از آرمانی دفاع کرد. استبداد همه چیز را به شکل خویش درمی‌آورد. استبدادِ دین‌مالی‌شده در خدمت دین نیست، بلکه امر دینی را اوراق می‌کند تا آهن‌پاره‌های‌اش را در کوره‌ی خود ذوب کند. هر آن کس که درد دین دارد باید مخالف استبداد باشد، به ویژه استبداد دین‌مالی‌شده. نمونه‌ی اخیر پوچی استبداد همانا بلایی است که بر سر ترجمه‌ی قرآنِ آقای محمدعلی کوشا آمده است. کوشا منتقد برجسته‌ی ترجمه‌ی قرآن و مترجمی است که ترجمه‌ی قرآن‌اش (به گواهی صاحب‌نظرانی هم‌چون بهاء‌الدین خرمشاهی و مصطفی ملکیان) از بهترین ترجمه‌های قرآن است. آستان قدس رضوی («به‌نشر») اما پس از معطلی بسیار حاضر نشده ترجمه‌ی کوشا از قرآن را منتشر کند، زیرا وزارت اطلاعات با آن مخالفت کرده است. بله درست خواندید. امنیتی‌ها چنان سرور شده‌اند که حالا حتی آن‌ها باید اجازه بدهند که چه کسی قرآن را ترجمه کند یا نکند. بخشی از توضیح گلایه‌آمیز آقای کوشا را در این ویدئو می‌شنوید. این بریده‌ای است کوتاه از جلسه‌ی چهار ساعته‌ی نقد و بررسی ترجمه‌‌ی او از قرآن. به زبان بدن استاد ملکیان موقع صحبت آقای کوشا هم توجه کنید.» ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️ جهانِ "زاویرایی" در انتظار یوسفِ مصلح ✍ حمزه واقعی این گزاره معرفتی که منتظران مصلح باید خود صالح باشند از بی تکرار شده، حکم ضرب المثل یافته است. نمی‌شود دستِ آلوده و نگاه ناپاک داشت اما به انتظار کسی لحظه شمرد که آن دست و آن نگاه را دشمن دارد. نمی‌شود در انبوهی از غبار کبر و ریا و تملق و خود مطلق پندای گرفتار بود و توقع داشت که با همه این مولفه‌های شخصیتی در شمار یاران امام ایستاد. باید به خودمان تکانی بدهیم. بر اساس بینات حرکت کنیم تا به شانی بایسته برای ظهور برسیم. زنده یاد فرج‌الله سلحشور را؛ اگر «یوسف پیامبر» هیچ نداشته باشد جز همین ماجرای زندان زاویرا، کافی است تا همیشه دعاگوی تعالی مقامش باشیم. به واقع، قصه زندان زاویرا حکایت بسیار پرتأملی است که دقت در آن نگاه انسان را تحولی شگرف می‌بخشد. همان زندانی که حضرت یوسف در آن به حبس رفته بود. جلوه‌هایی از آن را در سریال یوسف پیامبر دیدیم. مصیبت‌خانه‌ای بود در زیر زمین که زباله و کثافت از در و دیوار و از سر و روی زندانیان می‌بارید. خودشان هم نه‌تنها پذیرفته بودند وضع موجود را که کمک‌کار شدائد هم بودند برای خویش با دعوا‌هایی که می‌کردند. با ستمی که قلدر‌ها بر ضعیفان روا می‌داشتند و دیگران به سکوت نادیده می‌گرفتند این عصیان‌ها را و این بیداد افزون می‌شد. تا اینکه یوسف نبی (ع) آمد و آنان را تکان داد. اول، غبار از ذهنشان گرفت و بعد به دست خودشان غبار از در و دیوار زندان. او با رهبری خود، کار را به جایی رساند تا همان‌هایی که از هم یقه و مچ می‌گرفتند، دست بگیرند و یاریگر هم باشند. از همان زندانیان هم یارانی برای خود و مردانی کارآمد و صالح برای حکومت ساخت و… این ماجرا را می‌توان خوانشی چنین داشت که؛ آن زندان، دنیای ما، و زندانیان، خود ما هستیم و یوسف، مهدی آل محمد است. حضرت، ما را تکان خواهد داد تا جامعه را و جهان را تکان بدهیم ودر زندانیان زاویرا تا یوسف بیدار و هوشیارشان نکرد، به ضرورت حیاتیِ غبارتکانی از خویش و طهارت دادن محیط، اصلا توجه نداشتند، تا چه رسد که بخواهند کاری بکنند، اما نبی خدا آنان را توجه داد و راه نمود و خود نیز در تطهیر مکان و نظام‌مند کردن رفتار‌ها پیش‌قدم شد و راه را به سوی آینده‌ای شکوهمند باز کرد. البته مکتب انتظار هم اکنون با نگاه ژرف و همه جانبه رهبر حکیم انقلاب، ایستا نمی‌ماند تا زمان ظهور بخواهد تکانی بخورد، بلکه پیش هنگام ما را به غبارروبی از خویش می‌خواند، به ضرورت تطهیر جامعه توجه می‌دهد و تأکید دارد که پیش از ظهور حضرت مصلح باید به تراز اصلاح تن در داد. این مهم که به هزار زبان می‌شنویم و به هزار قلم می‌خوانیم «منتظران مصلح خود نیز باید صالح باشند» همین است که زاویرا‌های درون را باید غبار روفت و بسامان کرد تا وقتی یوسف به میدان می‌آید، خط جمال او را گرفت و به حضرت ذوالجمال و ذو‌الجلال معرفتی افزون‌تر یافت آن زندان و آن ماجرا شمایی کوتاه بود از شمایلی که باید نقشه راه ما باشد برای رسیدن به فصل ظهور و چشمانمان را به این حقیقت بینا کرد که همان‌گونه که یوسف از ظرفیت خود زندانیان برای ساختن محیط و تغییر شرایط استفاده کرد در دولت مهدوی هم همین مردم‌اند که باید بسازند و بسازند و بسازند که مأموریت ساختن زمین بر عهده زمینیان است و قرار نیست ملائک به کار سازندگیِ مُلک، آستین بالا بزنند، چنان‌که در عهد رسول‌الله الاعظم (ص) هم چنین نکردند. قاعده آفرینش هم قرار نیست تغییر کند. تغییر را ما باید درون خویش ایجاد کنیم مطابق نقشه راهی که معصومین (ع) برای فصل انتظار و دولت ظهور تبیین کرده‌اند. اگر چنین شد و در مسیر، راهبردها و خط روشن رهبر فرزانه انقلاب، عمل کردیم فصل فرخنده فالی ما فرا خواهد رسید. فصلی که زمین و زمان به تجربه زیبایی، برکت خواهد یافت؛ چنین باد ان‌‌شاءالله. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
16.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ عمامه‌گذاری و پول پاشی «مادر» برای فرزند طلبه، در مراسم جشن تلبس! 🔺در مراسم عمامه‌گذاری پنج نفر از طلاب حوزه علمیه المهدی (عج) رامسر که به مناسبت نیمه شعبان در مصلی جواد الائمه (ع) برگزار شد، بنابر پیشنهاد امام جمعه رامسر، مادر دو نفر از طلاب که در مصلی حضور داشت به جایگاه دعوت شد و برای اولین بار در تاریخ روحانیت بر سر فرزندان خود عمامه گذاشت و آنها را معمم کرد!!! امام جمعه رامسر دلیل این کار را تکریم مادران به پاس قدردانی از زحمات آنها دانسته و تأکید کرده خواستیم با این کار به دشمنان روحانیت ثابت کنیم که شما خواستید زنان عمامه پراکنی کنند ولی مادران این سرزمین فرزندان خود را به لباس سربازی امام زمان (عج) ملبس و معمم می‌کنند؛ مانند مادران رزمندگانی که در طول دفاع مقدس بر تن فرزندان خود لباس رزم می‌پوشیدند و آنها را به جبهه ها می‌فرستادند. حجت‌الاسلام علیخانی عمامه‌گذاری در مکان حوزه علمیه و مصلی رامسر را تحقق وعده الهی دانسته و گفته همان‌گونه که خداوند وعده داد انسان‌های صالح وارثان زمین شوند، پهلوی در این بلوار بساط فساد را پایه‌ریزی کرد و عمامه گذاشتن را ممنوع کرده بود ولی خداوند اراده فرمود که حتی در این مکان هم سربازان امام زمان (عج) معمم شوند. ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat
⭕️ پرچمدارِ «گفت‌وگو» و «مرگ‌اندیشی» ✍️ علی‌رضا ملااحمدی 🔻در گرامی‌داشتِ حجت‌الاسلام مسعود دیّانی که رضوان الهی بر او باد. مسعود دیّانی یکی از پرچم‌دارانِ «گفت‌وگو» در جامعه‌ی ما بود. مشتریِ «سوره‌»اش بودم و این برنامه بخاطر کارشناسیِ پویایش، از معدود رشته‌های باقیمانده‌ی اتصال من به تلوزیون شده بود. تنوّع و بداعتِ موضوعات و انتخاب‌های چالشیِ که او و تیم خوبش، پرسش‌هایش که مشخص بود پشت هر یک ساعت‌ها مطالعه و مشورت خوابیده، چالش‌هایی که برای مهمان ایجاد می‌کرد، هدایت خوب بحث با سوالاتش و مهم‌تر از همه فراهم‌کردنِ مجال سخن برای صداهای کمترشنیده‌شده، باعث می‌شد در طول برنامه بارها و بارها تحسینم را برانگیزد. همه‌ی اینها بدون گشودگی نسبت به اندیشه‌های گوناگون و گاه متضادّ امکانپذیر نبود و همین خصیصه بود که مسعود دیّانی را در افقی قرار می‌داد که کمتر کسی را به آن راه بود! کاش این مرد تکثیر شده باشد؛ امروز جامعه‌ی ما بیش از هر زمانی به امثال او نیاز دارد... اما این ماه‌های آخر، مسعود دیّانی بیشتر شگفت‌انگیز شده بود؛ رسالت مقدّسِ جدیدی را برای خودش تعریف کرده بود و دیگر -لااقل در نویسندگی- تنه به اسطوره‌ها می‌زد! در غم‌بارترین و رنجورترین روزهایی که یک انسان می‌تواند تجربه کند، بقول خودش در «موقعیّت مرزی» ایستاده بود و انگار از افقی فراتر از ما آدم‌ معمولی‌ها زندگیِ آن‌روزهایش را روایت می‌کرد؛ چنانکه گویی نیم‌قومی به «آن‌سوی مرگ» گذاشته باشد و از آنجا درباره‌ی دنیای ما آدم‌ها سخن بگوید! «مرگ‌اندیشی»اش در این یادداشت‌ها ویژگی عجیبی داشت؛ بدون اینکه زیاد رنگوبوی الهیوتی بگیرد و حتی ذرّه‌ای ناامیدی نسبت به زندگی از حرف‌هایش استشمام شود، تلخی‌ها و رنج‌ها و دردهایش را روایت می‌کرد؛ چنانکه در متن این تلخ‌کامی‌ها شور و نشاط عجیبی در قلمش موج می‌زد. در آن یادداشت‌ها بطور غیرمستقیم تلاش آن تجربه‌ی وجودی‌اش را منعکس کند که خودش درباره‌اش چنین گفته بود: «برخلاف آنچه بسیاری از آدم‌ها گمان می‌کنند، یاد مرگ، رفتن به استقبال مرگ و پذیرش مرگ، نشانه‌ی ناامیدی نیست. امید و نشاطی را که در مرگ ریشه دارد، هیچ یأسی نمی‌تواند درو کند. همین» ♨️«حوزویات» را به علاقه‌مندان معرفی کنید 🆔 @Howzaviat