⚡️علی حمد؛ سخنگوی رسانه ای اخوان المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin 📢 صدور حکم اعدام برای مرشد اخوان و دیگر برادران، هرگز موجب تضعیف و تغییر رویکرد در این گروه نخواهد شد بلکه این نوع وقایع دلالت بر درستی مسیر و استحکام مواضع در این گروه دارد...! ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

⚡️محمد الشواف، از عضویت در اخوان المسلمین تا دستیاری عبدالله عزام و بن لادن "سرگذشت عضو ارشد اخوان از آموزش فرزند ملک عبدالله سعودی تا میانجیگری بین عزام و بن لادن" https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin 🎬 (پلان اول) 🔹محمد الشواف، نمونه بارز یکی از اعضای برجسته اخوان المسلمین است که برخی از شدیدترین فراز و نشیب های این گروه را در کشورهای مختلف گذرانده و اکنون در اروپا زندگی می کند. الشواف پس از پیوستن به این جنبش در سوریه، قبل از نقل مکان به پیشاور در طول جنگ افغانستان و شوروی، در کشورهای مختلف زندگی کرد. او با داشتن برخی از مهمترین مناصب در سیستم حمایت از مجاهدین عرب، روابط نزدیک خود را با بنیانگذاران جنبش جهادی جهانی مانند: عبدالله عزام و اسامه بن لادن و نقش مهمی که اعضای اخوان در شبکه های آنها ایفا کردند را بازگو می کند. او در سال 2015 به آلمان نقل مکان کرد و در آنجا همچنان درگیر فعالیت های اخوان در سراسر جهان است. در این گزارش الشواف دیدگاه خود را در مورد اهداف اخوان، حضور و تاکتیک های آن در اروپا، اهمیت پنهان کاری برای این سازمان و رویدادهای مختلف ژئوپلیتیکی که در چند دهه گذشته تجربه کرده است را بیان خواهد کرد. 🔸محمد عبدالقادر الشواف در اوایل دهه 1950 در شهر حماة سوریه در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش که یک عالم اسلامی بود، با اخوان المسلمین همراهی می کرد اما هرگز وارد فعالیت های سیاسی نشد. الشواف در رابطه با پدرش می‌گوید: «وقتی کودک بودم پدرم مرا به گعده ها و محافل اخوان می برد». او می‌افزاید: «پدرم مرا نزد شیخ مروان حدید، یکی از اعضای اسلام‌گرای معروف و از مخالفان سوریه برد. او بعدها به عنوان یک جهادگر شناخته شد و در آن زمان جزء اخوان المسلمین بود که هنوز سمت های جهادی نگرفته و در واقع او نقش بسزایی در آشنایی بیشترِ من با اخوان المسلمین داشت. 🔸الشواف در کلاس سوم ابتدایی بود که برای اولین بار وارد دنیای اخوان شد و در این رابطه می گوید: «اولین قدم های من در اخوان دوره بزرگی بود و ما برنامه درسی اخوان المسلمین را مطالعه کردیم، کتاب های موسس گروه حسن البنا و روش های او برای ساختن فرد،خانواده و جامعه و دیگر مسائل را به خوبی آموختم. وی ادامه می دهد:《زمانی که به اخوان پیوستم، این کار را با شور و شوق و اشتیاق انجام دادم زیرا عضویت در اخوان برای من رؤیایی بود که به حقیقت پیوست و آرزویی که برای آن شبانه روز تلاش کردم》 🔸او معتقد است؛ پیوستن به اخوان یک فرآیند پیچیده و تدریجی است، افرادی که به عنوان اعضای بالقوه آینده انتخاب می شوند، به آرامی با برخی از جنبه های ابتدایی ایدئولوژی و عملکرد درونی گروه آشنا می شوند و به طور مستمر مورد آزمایش قرار می گیرند تا اعضای ارشد بتوانند مصالح سازمانی جنبش را بسنجند، تا علاوه بر اطمینان از اطاعت پذیری و امانت داری فرد، به او اعتماد کنند. این فرآیند پیچیده که معمولاً بین دو تا پنج سال به طول می‌انجامد پس از بررسی ها به فرد پیشنهاد می‌شود تا با ادای سوگند به طور رسمی به گروه بپیوندد. 🔸الشواف این مرحله از زندگی طولانی خود را در اخوان المسلمین در دهه 1970 پشت سر گذاشت و پس از جلب اعتماد مقامات سازمان در سنین نوجوانی با مأموریت های کوچکی مانند: تحویل و توزیع اسناد در بین اعضای اخوان، یا تخریب و از بین بردن پوسترهای حزب بعث آغاز به کار کرد اما در همان سنین جوانی این حسرت را در دل داشت که چرا نمی تواند در مسائل سیاسی سازمان مشارکت داشته باشد. 🔸مقامات سوری به زودی متوجه فعالیت‌های این جوان شدند و برای او پرونده امنیتی تشکیل دادند. او یک بار برای مدت کوتاهی دستگیر شد و بار دیگر موفق به فرار از بازداشت شد. با این حال، در سال 1975 با افزایش تنش ها، مقاماتِ سوریه، مروان حدید و دیگر اعضای اخوان المسلمین نزدیک به شواف را دستگیر کردند. 🔸او ادامه می دهد: «اخوان به من کمک کرد که از سوریه فرار کنم. من برای در امان ماندن توانستم با افرادی که در اردوهای تابستانی قبلی اخوان برای جوانانی که از آنها مراقبت می کردم ملاقات کرده بودم، ارتباط برقرار کنم زیرا الشواف در سال های گذشته در اردوهای تابستانی اخوان در اردن شرکت کرده بود. سپس با عبدالله عزام آشنا شدم که در آن زمان استاد بود و برای ما سخنرانی می کرد.  🔸الشواف با علاقه از اولین تعاملات خود با عزام صحبت می کند کسی که به سرعت تبدیل به یکی از چهره های برجسته در تاریخ جهاد جهانی شد. همان مردی که بسیج داوطلبان عرب را برای جنگ با شوروی در افغانستان رهبری می کرد و توانست اسامه بن لادن را به خدمت بگیرد. 📌ادامه دارد... ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

💠شیخ یوسف قرضاوی در نامه به شیخ علی جمعه در رابطه با سید قطب چه گفت؟ 🔹در رابطه با سید قطب نظرها مختلف است. برخی سید قطب را بسیار تجلیل می کنند و بر این باور هستند که وی مسیر درستی را برای احیای تمدن اسلام پیش گرفته است. از همین رو در جهان اهل سنت وی طرفدارانی پیدا کرد که به قطبیون معروف شدند. در مقابل عده ای دیگر بر این باور هستند که سید قطب، منشأ افکار تروریستی است؛ زیرا جریان های تندور و افراطی با استفاده از افکار سید قطب به تکفیر روی آورده اند. 🔹در این میان دیدگاه شیخ علی جمعه از مفتیان برجسته الازهر مصر جالب توجه است. وی نگاه مثبتی به سید قطب ندارد و می گوید حتی شیخ یوسف قرضاوی در اواخر عمرش در نامه ای به من (شیخ علی جمعه) گفت: «همه مصیبت ها و بلاهای تکفیر مربوط به افکار سید قطب است». ◀️امت مدیا @ummahmedia

💠آیا سید قطب به حضرت علی توهین کرده است؟ 🔹همانطور که در پست قبلی گفته شد، در اینکه سید قطب چگونه شخصیتی است، اختلاف است. برخی او را شخصیت مهم در راستای احیای تمدن اسلام می دانند و برخی نگاه منفی نسبت به او دارند. در کلیپ قبلی نگاه شیخ علی جمعه که نگاه منفی نسبت به سید قطب داشت را منتشر کردیم و اکنون در این کلیپ دیدگاه فائق الشیخ علی، سیاستمدار عراق را منتشر می کنیم. 🔹فائق الشیخ علی، سیاستمدار عراقی و از نواگان یکی از مراجع نجف است که رویکرد مثبتی به سید قطب دارد. وی مدعی است برخی برای اینکه سید قطب را تخریب کنند، دست به تحریف در کتب سید قطب زده اند. به عنوان مثال وی از گنجاندن یک روایت موهون نسبت به امام علی در کتاب فی ضلال القرآن پرده بر می دارد که در چاپ اول این کتاب موجود نیست. 🔹به عبارت دیگر برخی می خواستند با چنین تحریف هایی، محبوبیت سید قطب را زیر سؤال ببرند... ◀️مطالعات اخوان المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

⚡️التقاط محمد قطب؛ جمع بین بیداری اسلامی و تحجر. https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin ✍ به قلم: مهدی زندی 🔸 برخی افراد دارای توان جمع اضداد هستند. امکان این را دارند که مثلا در عین حمیه و حماسه ورزی، شاعری لطیف باشند. همانقدر که این موضوع در شخصیت یک نفر نشان از چالاکی شخصیت است در عقیده نشان از انحراف و التقاط است. شبیه التقاط مجاهدین قبل انقلاب که بین اسلام و کمونیست جمع می‌کردند. زیرا جمع بین دو اندیشه ای که یکی خداوند را محور اتفاقات جامعه می داند و دیگری جبر تاریخ را محور می داند، نشان از چالاکی نیست بلکه نشان از انحراف، التقاط و عدم انسجام یک منظومه فکری است. 🔸محمد قطب نیز از این افراد است. محمد قطب یکی از اعضای اخوان المسلمین مصر است که پس از مهاجرت به عربستان تلاش کرد تا افکار اخوانی و وهابی را با یکدیگر ترکیب کند و نشر دهد. محمد قطب علیرغم ادعای تلاش برای بیداری اسلامی و در خصوص حرکت های مسلمانان، به حرکت وهابیت معتقد است، « حرکت محمد بن عبدالوهاب حرکت بسیار خوبی برای بیداری مسلمانان و بازگشت آنان به حقیقت اسلام بود. اما صلیبی ها محمد علی پاشا را مآمور سرکوب این حرکت کردند و اگر چنین نمی شد انان هرگز نمی توانستند در تسلط بر مسلمانان توفیق پیدا کنند» ( محمد قطب، هل نحن مسلمون، ص50 و 51) 📌اشکالات این نظریه؛ 1️⃣در این اظهار نظر قطب عامل حمله به جریان عبدالوهاب را تحریک صلیبی ها می داند در حالی که عامل اصلی این اتفاق مخالفت های عقیدتی و سیاسی این حرکت با عثمانیه (به عنوان نظریه مشروع سیاسی در جهان اهل سنت) بود. چرا که وهابی ها با تصرف بخش هایی از عراق و سوریه مسلمانان را کشته و غارت کرده بودند و در حجاز فتنه مذهبی راه انداخته بودند. ( تاریخ ابن بشر ص295 الی 315، لوتسکی، تاریخ عرب در قرون جدید، ج1،ص128) 2️⃣اشکال مهم تر در این شخصیت مدعی اسلام سیاسی این است که وی بر چه اساسی وهابیت را مایه نجات اسلام می دانسته است. یا ایشان مبانی فکر وهابیت را پذیرفته است و یا به دلیل سکونت در عربستان مجبور به کتابت این سطور بر اساس نظر وهابی ها بوده است که در هر حالت خیانتی به اسلام سیاسی و اسلام بیداری محسوب می شود. 3️⃣در حالی که وهابیت تقریبا در تمام تاریخ خود هرگز در برابر غرب مقاومت بلکه موضع گیری مؤثری هم نداشته است، محمد قطب چگونه وهابیت را نیروی در مقابل غرب میداند. در حالی که وهابیت تقریبا تمام جنگ های خود را با مسلمانان داشته است. و در دوران معاصر نیز همیشه از روابط خوبی با غرب برخوردارند. (کامرا مهران، خاورماینه معاصر، ص78) ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

⚡️محمد الشواف، از عضویت در اخوان المسلمین تا دستیاری عبدالله عزام و بن لادن "سرگذشت عضو ارشد اخوان از آموزش فرزند ملک عبدالله سعودی تا میانجیگری بین عزام و بن لادن" https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin 🎬 (پلان دوم) 🔸رابطه من با عبدالله عزام رابطه ی خاص استاد و شاگردی بود و برخلاف دیگران من برای عبدالله عزام یک دوست صمیمی بودم. او تا روز شهادت استاد من ماند و من او را دوست داشتم و برایش احترام قائل بودم و او نیز برایم احترام زیادی قائل بود و هنوز با خاطرات او زندگی می کنم. 🔸سکونت من در اردن پس از فرار از سوریه، کوتاه بود. خیلی زود به کویت رفتم تا با خواهرم زندگی کنم. در این مدت با اخوان المسلمین در تماس بودم و سپس برای زندگی نزد عمویم به عربستان سعودی رفتم و در نهایت در دانشکده زبان عربی دانشگاه الإمام ثبت نام نمودم. 🔸در دوران دانشگاه، اخوان المسلمینِ سوریه درگیر یکی از خونین ترین حوادث تاریخ مدرن در خاورمیانه شد. در سال 1982، ارتش سوریه به شهر حماة، زادگاهم حمله نظامی کرد تا قیام تحت رهبری اخوان را سرکوب کند و در نتیجه بسیاری در این درگیری کشته شدند.حوادث سوریه تأثیر روانی شدیدی بر من گذاشت و وقایع سوریه عاملی در تصمیم من برای سفر به افغانستان در تعطیلات تابستانی دانشگاه بود زیرا این کشور در دسامبر 1979 توسط اتحاد جماهیر شوروی مورد تهاجم قرار گرفت و در همان روزهای آغازین جنگ، گروه های پراکنده اسلام گرا از جهان عرب برای ارزیابی درگیری و در مواقعی برای جنگیدن به افغانستان رفتند. 🔸پس از یک ماه و نیم حضور در افغانستان، با رهبران مجاهد افغان، عبدالرسول سیاف و گلبدین حکمتیار، ملاقات کردم و حتی خود را به کابل رساندم. پس از اولین سفر به افغانستان، به عربستان سعودی بازگشتم و در آنجا تحصیلات خود را ادامه دادم. پس از فارغ التحصیلی در سال 1985شیخ عبدالله عزام برای من تلگرافی فرستاد. دوستی که نزد من درس خوانده بود به پیشاور رفته بود و شیخ عبدالله عزام علاوه بر اینکه جویای حال من شده بود، درباره من از او پرسش هایی مطرح نموده بود. وقتی از من مطلع شد برایم تلگرافی فرستاد و گفت: "تو و خانواده ات به ما ملحق شو و می‌توانی با زن و بچه‌ات بیایی، اینجا جایی برای تو و دغدغه هایت هست و ما نیز به تو نیاز داریم". 🔸بدون اینکه دو بار فکر کنم، همسر و سه دخترم را به پیشاور، شهر مرزی پاکستان که به عنوان مرکز مجاهدین خارجی و مبدأ ورود آن ها به افغانستان بود، سفر کردم.به محض ورود به پیشاور، مستقیماً زیر نظر عزام در دفتر خدمات و پشتیبانی شروع به کار کردم، نهادی که عزام برای جمع آوری کمک های مالی، تامین نیازهای مختلف جنگجویان عرب در سفر به افغانستان و ترویج جهاد در این کشور تأسیس کرده بود. نمی توان بر اهمیت این دفتر در جهادگرایی معاصر بیش از حد تأکید کرد، زیرا بنا به ایده عزام، اولین نهادی بود که جهادگران را از سراسر جهان گرد هم آورد و ارتباطاتی را ایجاد نمود که تا دهه های آینده دوام می آورد به ویژه دفتر جنین که بعداً به مرکز القاعده تبدیل شد. گفتنی است بسیاری از بنیانگذاران القاعده که در مناصب مختلف مشغول به کار بودند در این دفتر همکاری می کردند. 🔸خیلی زود به مجلس شورا و کمیته اجرایی راه پیدا کردم. در مجلس شورا اعضای اخوان المسلمین حضورداشتند، اما اخوان هیچ اختیاری نداشت. در بین اعضای شورا از جریان‌های مختلف فکری عضویت و مشارکت داشتند، اما در هیئت اجرایی فقط افرادی بودند که شیخ عزام به آنها اعتماد داشت که متشکل از ۵ نفر بود آن هم با ملیت های عربستانی، فلسطینی،اردنی و ... بودند.تمام تصمیمات مهم توسط کمیته اجرایی پنج نفره و شیخ عبدالله گرفته می شد. 🔸مسئولیت اصلی من در کمیته اجرایی دفتر، نظارت بر رسانه ها و مجله جهاد بود. مجله الجهاد زاییده افکار عظام بود و یک ماهنامه عربی زبان بود که در دسامبر 1984 با هدف افزایش آگاهی در مورد مسئله افغانستان پیش از حضور من، راه اندازی شده بود. تا پایان دهه 1980، هزاران نسخه چاپی در سراسر جهان توزیع می شد. وظایف من شامل: ۱. ایجاد روابط با وزارتخانه های مرتبط در سراسر جهان عرب ۲. افتتاح دفاتر در آنجا بود که در این رابطه حتی دو بار به ایالات متحده سفر کردم.ما قبلاً 120000 نسخه از هر شماره چاپ می کردیم که از نگاه من زیاد نبود. برخی از مشتریان ما اظهار می کردند: بیشتر چاپ کنید و ما هزینه آن را پرداخت می کنیم، اما توزیع از طریق پست گران بود و ما نتوانستیم چاپ کنیم و بودجه لازم برای توزیع بیشتر پاسخگو نبود. 📌ادامه دارد... ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

💠شیخ یوسف قرضاوی در رابطه با صلح با یهود چه گفت؟ 🔹این روزها و با شروع جنگ طوفان الاقصی این بحث زیاد مطرح می شود که آیا صلح با یهود جایز است؟ یا خیر؟ وهابیت درباری صراحتا اعلام می کنند که صلح با یهود جایز است، چون رسول الله با یهود صلح کرده است، پس دلیل مشروعی برای جواز صلح با یهود وجود دارد. 🔹شیخ یوسف قرضاوی، رهبر معنوی جریان اخوان المسلمین در پاسخ به وهابیت صراحتا اعلام می کند که صلح با یهود جایز نیست! چون صلح با اسرائیل متفاوت با صلح رسول خدا با یهود است و این ها دو مقوله جدا از هم هستند. رسول خدا با یهودیانی صلح کرد که غاصب نبودند؛ اما صلح با اسرائیل باعث به رسمیت شناختن یک دولت غاصب و جنایتکار می شود! بنابراین به هیچ وجه صلح با اسرائیل جنایتکار پذیرفتنی نیست. 🔹این در حالی است که وهابیت در راستای خدمت به اسرائیل سخن از صلح کشورهای اسلامی با اسرائیل می گویند تا از این طریق بتوانند بیشترین خدمت رسانی را به یک دولت غاصب داشته باشند. 🔹منبع: امت مدیا @ummahmedia ◀️مطالعات اخوان المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

⚡️محمد الشواف، از عضویت در اخوان المسلمین تا دستیاری عبدالله عزام و بن لادن "سرگذشت عضو ارشد اخوان از آموزش فرزند ملک عبدالله سعودی تا میانجیگری بین عزام و بن لادن" https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin 🎬 پلان سوم 🔸تجربه من به عنوان سردبیر مجله الجهاد بسیار مثبت بود. در ابتدا تقریباً همه مقالات را خودم می نوشتم، سپس برادران دیگری به من ملحق شدند. "احمد موفق زیدان" وقتی آمد دانشجو بود و دستیار سردبیر بود. "فاضل الهادی وازن" هم دانشجو بود و از ما بهتر بود و بر بقیه برتری داشت. فاضل الهادی حتی در انتخاب نویسندگان جدید، اختیار مطلق داشت. احمد موفق زیدان پس از کار در روزنامه های الشرق الاوسط و الحیاة، در نهایت رئیس دفتر الجزیره پاکستان شد. فضل هادی وازن یکی از اعضای برجسته حزب اسلامی شد و اخیراً در انتخابات 2021 افغانستان به عنوان معاون رئیس جمهور نامزد شد که از سوی گلبدین حکمتیار، رهبر مجاهدین کهنه کار افغانستان کاندید شد. 🔸نقش من در دوران افغانستان به مدیریت مجله الجهاد محدود نمی شد و حقیقتی که تا امروز هیچ کس نمی داند این است که شیخ عبدالله عزام من را به عنوان مدیریت کمیته امنیتی گماشت. این بدان معناست که من مسئول مبارزه با جاسوسان و اطلاعات کشورهای عربی بودم. کار من تحلیل و اشاره به افرادی بود که متهم به جاسوسی در برخی کشورها بود. من در خلال مسئولیتم در کمیته امنیتی یک هکر را کشف کردم که توسط FBI آموزش دیده بود. در آن زمان جاسوسان زیادی وجود داشت که اکثر آن ها ملیت مصری و اردنی داشتند. 🔸مهارت های من در کشف جاسوسان ناشی از تمایلات شخصی ام بود که در اولین روزهای حضور در اخوان المسلمینِ سوریه کسب کرده بودم. همه سازمان های اسلامی جاسوس دارند، از جمله ما افسران بازنشسته نظامی/اطلاعاتی یا جداشدگانی که ایدئولوژی اخوان را پذیرفتند. من دوره هایی را در جوانی پس از پیوستن به اخوان المسلمین سوریه و همچنین کتاب هایی در این مورد مطالعه کردم. یکی از بستگانم در وزارت کشور در اداره امنیت جنایی کار می کرد و کتابی از او پیدا کردم با عنوان «راهنمای کارآگاه». این کتاب در شخصیت من در این زمینه تأثیر زیادی گذاشت. کتابی است که حاوی مثال‌های فراوانی هست که نشان می‌دهد چگونه یک متهم جنایتکار به جرم خود اعتراف کند. 🔸من حدود یک سال به عنوان رئیس کمیته امنیتی کار کردم. پس از آن از مسئولیت خود استعفا دادم، اما اولین نفری بودم که ریاست کمیته را بر عهده گرفتم. مسئولیت برنامه ریزی و بازجویی بر عهده من بود و هر کاری که در توان داشتم انجام دادم تا اشتباهی رخ ندهد.برای پنهان کردن هویت خود یک نام مستعار انتخاب کردم. برخی از لقب هایی که استفاده کردم ابواحمد السوری و نضال الشهابی بود. به دلیل فعالیتم مجبور شدم از نام مستعار زیادی استفاده کنم. اگرچه مشهورترین آنها ابواحمد السوری است. برای مثال، با این نام مستعار بود که دفتر امور اجتماعی را برای کمک به خانواده‌های پیشاور اداره می‌کردم. 🔸بنده به عنوان یکی از اعضای برجسته دفتر خدمات، با برخی از چهره هایی که بعدها به برخی از برجسته ترین نام های جهاد جهانی تبدیل شدند، آشنا شدم. در طول مسئولیتم به عنوان رئیس کمیته امنیتی، از جمله وظایف من این بود که مردم را از پذیرش ایدئولوژی های افراطی جلوگیری کنم. در آن زمان، اسامه بن لادن ساختار سازمانی جدیدی از خود به نام القاعده را ترسیم کرده بود. شیخ عبدالله عزام مرا در رأس هیئتی مأمور کرد که با بن لادن ملاقات کنم و او را متقاعد کنم که از عقیده خود دست بردارد. ما با او ملاقات کردیم و به او گفتم: مأموریت ما تلاش برای افغانستان است و هر فعالیت دیگری که شامل کشورهای عربی باشد و فراتر از هدف ما باشد، برای ما مشکل ایجاد خواهد کرد. بنا براین، اگر از کاری که انجام می‌دهید متقاعد شده‌اید، باید مسئولیت آن را نیز بپذیرید. بن لادن به من گفت: من مسئولیت خود را می پذیرم. 📌ادامه دارد... ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

⚡️به بهانه درگذشت عالم انقلابی مصر "شیخ احمد المحلاوی" https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin ▪️صبح دیروز، یکشنبه 10مارس 2024 م،خبر درگذشت جناب شیخ احمد المحلاوی، از نمادهای تبلیغ اسلامی مصر و شخصیت مورد توجه اخوان المسلمین، به دنیا مخابره شد. او حدود یک قرن عمر خود را صرف تدریس، تبلیغ و ارشاد نمود و در محراب مسجد "القائد ابراهیم" در شهر اسکندریه خدا را عبادت کرد و با تکیه بر منبر این مسجد شاگردان بسیاری را تربیت نمود. ▪️شیخ احمد بن عبدالسلام المحلاوی در اول ژوئیه 1925 میلادی در استان کفر الشیخ به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را تا سال 1957 میلادی در دانشکده شریعت دانشگاه الازهر به اتمام رساند. سپس به اسکندریه نقل مکان کرد تا به عنوان واعظ در مسجد سیدی جابر و سپس در مسجد قائد ابراهیم واقع در محله ایستگاه الرمل فعالیت تبلیغی خود را آغاز کند. او همچنین ریاست کمیته ای به نام «کمیته دفاع از مقدسات اسلامی» را بر عهده گرفت که پس از هتک حرمت به قرآن کریم تأسیس شد. ▪️بسیاری از وعاظ مانند: شیخ دکتر صفوت حجازی، شیخ فایز النوبی، شیخ محمد اسماعیل المقدم و دکتر عبدالعزیز الرنتیسی تحت تاثیر او بودند. شیخ، منبر مسجد قائد ابراهیم را مدرسه ای قرار داد که به وسیله آن به احوالات مسلمانان بپردازد و از انور سادات و اوضاع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و آموزشی انتقاد می کرد.به همین دلیل مصری ها تحقق آرزوهای خود را در نگرش المحلاوی جستجو می کردند زیرا منبر را به شیوه ای از زندگی روزمره مردم تبدیل نموده بود. ▪️شیخ در تمام وقایع معاصر، از ظلم و فساد حاکم بر مصر سخن می گفت تا اینکه سادات در سال 1981 میلادی او را دستگیر کرد و در سخنرانی طولانی معروف خود در 5 سپتامبر 1981 م، دو ساعت و نیم علیه المحلاوی سخنرانی کرد. ▪️شیخ احمد به فعالیت های خود در مصر ادامه داد تا اینکه مقامات مصری در سال 1996 میلادی او را از تبلیغ منع کردند و پس از پانزده سال، نسیم انقلاب 25 ژانویه 2011 مصر وزیدن گرفت و شیخ احمد همچون فرمانده انقلابی به مسجد قائد ابراهیم بازگشت. وی خطبه‌ای آتشین در جمعه 4 فوریه 2011 در بین جمعیت عظیم نمازگزار ایراد نمود و تبعات زیادی علیه حاکمیت مصر به بار آورد. ▪️شیخ در مسجد خود به ایراد وعظ و درس و بیانیه برای افکار عمومی و هدایت و اظهار نظر در مورد حوادث و اتفاقات مصر پس از انقلاب ادامه داد تا اینکه افراد ناشناس اطراف مسجد را محاصره کرده و شیخ را در مسجد محصور کردند. نمازگزاران در 14 دسامبر 2012 م بعد از نماز جمعه در اعتراض به اعلامیه همه پرسی پیش نویس قانون اساسی جدید، به همراه هیئتی از وعاظ و علما از قاهره برای شکستن محاصره به سمت مسجد رفتند و محاصره را شکستند. شیخ احمد پس از سال ها مبارزه و تبلیغ علیه استبداد و فساد برآمده از تفکرات فرعونیسمِ سادات و پیروان وی، در نهایت پس از تحمل مدت ها بیماری در سن 98 سالگی جان به جانان تسلیم کرد. ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

🌙حسن البنا؛ ماهِ رمضان، ماه بازجویی از خویش و محاسبه ی نفس https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin ✨عزیزم بیا ببین در طول یک سالی که گذشت با دقایق و ساعتها و روزها و شبهایش چه نفعی نصیب خود یا ملت خود کردیم. ✨آیا ما در ماه رمضان سال گذشته به روش صحیح به سوی تربیت روح، تهذیب نفس و تهذیب اخلاق هدایت شدیم؟ آیا اکنون که ماه رمضان امسال فرا رسیده است، روح و جان و اخلاق ما از سال گذشته پاکتر گشته است؟ ✨آیا احکام اسلام و معارف اسلام به هر ملتی آنطور که اسلام می خواهد بازگشته است؟ نه ✨آیا اخلاق اهل اسلام آنطور که اسلام می خواهد بهتر شده است؟ ✨آیا مسلمانان به احکام قرآن کریم توجه داشته اند و همواره به آن گوش داده و از آن آگاه بوده اند و می دانند که قرآن اساس اسلام است؟ نه ✨پس هیچ چیز جدیدی برای خوشحالی ما وجود ندارد و همچنان در موقعیت یک سال پیش خود هستیم و اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، گذر روزها بر تأخیر ما افزوده می شود. چیزی است که حلقه های دل را از درد و اندوه آب می کند. ✨اگر چه غفلت در گذشته جرم بود، اما در آینده جرم و گناهِ آن بزرگتر است، پس ای فرزندان اسلام، بیائید فرصت تجدید ماه مبارک رمضان را غنیمت بشماریم. ✨ای جوانان اسلام، این جانهای کهنه، فاسد، مستبد، ضعیف، نرم، غوطه ور در امیدها و امیال را تجدید کن و در رمضان جدید جانهای دیگری را جایگزین کنیم. ✨تجدید کنید، نفس خود را پاکیزه سازید، از نماز و روزه و طاعت و ایستادن کمک بگیرید و توبه خالصانه ای را تجدید کنید که پروردگارتان را خشنود سازد و او نیز از شما خشنود باشد. ✨ماه آرامش و معنویت است. برای همین ترجیح می دهم تنها باشم و در خلوت شبانه روز در احوال خویش بیندیشم و خود را بازجویی کنم و درباره تکالیف خویش نسبت به پروردگارمان، دینمان، خانواده، امت، وطن و خویشاوندان از خود سوال کنیم. ✨عزیزِ من مطمئن باش که معرفت واقعی از روح سرچشمه می گیرد و از دل سرازیر می شود و از جانهای پاک و درخشان سرچشمه می گیرد. پس بنده الهی باش که دلش به خدا وابسته است. خواهی دید که روحت را سرشار از شادی و سرور می کند و خداوند بخشنده به ما توفیق رسیدن به آنچه دوست دارد را در این ماه فراهم نموده است. 🔻مقاله ای از امام حسن البنا؛ مجله اخوان المسلمین، سال دوم، ش 32، مورخ 6 رمضان 1353 ه ق برابر با 13 دسامبر 1934 م. ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

⚡️ سلفیه چه کسانی هستند؟ (قسمت هفتم) ✍️ به قلم: مهدی فرمانیان ➣https://eitaa.com/muslimnair مُسْلِمْنا 🔹 ابومصعب سوری یکی از رهبران فکری القاعده در کتاب «دعوه المقاومه الاسلامیه العالمیه» درباره سلفیه می نویسد: «عبدالعزیز پادشاه عربستان برای فریب مردم ادعای احیای تفکر شیخ محمدبن عبدالوهاب کرد. به همین علت میراث شیخ ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم و دیگر کتب مبلغان عقاید سلفی و مکتب اهل حدیث احیاء شد. تفکر وهابی و عقاید سلفی حول محور احیاء فقه مبتنی بر دلیل و روش اهل حدیث می چرخید. در دهه شصت میلادی عربستان پایگاه رهبران اخوان المسلمین مصر شد و اندیشه اخوانی سید قطب با اندیشه عقیدتی و میراث فقهی دعوت سلفی و مکتب وهابیت در هم آمیخته شد و دو مکتب سروری و مکتب سلفی گری جهادی شکل گرفت. ساختار جریان جهادی عبارتند از: تفکر اخوان المسلمین، جنبش سید قطب، فقه سیاسی ابن تیمیه و مکتب سلفی، میراث دعوت وهابی». (ص۷۰۶). 🔸نویسنده درباره اشتباهات سلفیه جهادی می نویسد: «عقیده سلفی گری معاصر با سلفی گری سنتی تفاوت های مهمی دارد و جریان های سلفی گری در دو دهه گذشته افزایش یافت. جریان سلفی گری بر جریان جهاد تاثیر زیادی گذاشت و تعصب شدید برخی از جهادیون متاخر نسبت به سلفی گری، یکی از آسیب های ترکیب جریان جهادی با سلفی گری است. یکی از مشکلات به وجود آمده این ترکیب این شد که به بهانه دفاع از سلفی گری حرمت مذاهب اربعه به ویژه حرمت امامان مذاهب اربعه شکسته شد. این مشکل در تفکر سلفی بود که به جریان جهادی سرایت کرد. سلفی گری باعث رواج جهل و مصیبت تربیتی و اخلاقی در میان جهادیون شد». (ص۸۹۲-۸۹۵ ترجمه). 💠 از این عبارات می توان به دست آورد که نویسنده سلفی گری را معادل وهابیت دانسته که از تفکر سلفی سنتی که همان اندیشه ابن تیمیه و ابن قیم است دور شده و عدم اعتنا به مذاهب اربعه اهل سنت از مصائبی است که از وهابیت به سلفیه جهادی سرایت کرد. ✅ بنابراین در نگاه ابومصعب سوری سه نوع سلفی داریم: سلفی سنتی، سلفی وهابی و سلفی جهادی. ادامه دارد... 🏷 #اسلام_سلفی 💥مسْلِمْنا (کانال علمی‌تخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و بله: ➣ @Muslimnair ؛ @muslimnair ➣ واتس اَپ: https://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J

⚡️اخوان المسلمین در سوگ جمال عبدالهادی، تاریخ دانِ مصری  https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin ▪️جمال عبدالهادی مسعود، از عالمان اخوانی و استاد سابق تاریخ اسلام در دانشگاه های ملک عبدالعزیز و ام القری عربستان و عضو کمیسیون حقوق و اصلاحات شرعی مصر، دیروز پنجشنبه در سن 87 سالگی درگذشت. ▪️دکتر عبدالهادی در 19 فوریه 1937 میلادی در شهر ملوی واقع در استان المنیا به دنیا آمد و در سال 1958 میلادی از دانشگاه قاهره لیسانس هنر گرفت و سپس مدرک دکتری خود را در رشته فلسفه و هنر از دانشکده هنر دانشگاه بروکسل در بلژیک در سال 1972 دریافت کرد. ▪️وی از سال 1973 تا 1981 میلادی در دانشکده تاریخ در دانشکده هنر و علوم انسانی دانشگاه ملک عبدالعزیز در جده مشغول به کار شد. همچنین در دانشکده تاریخ اسلامی دانشکده شریعت و مطالعات اسلامی در دانشگاه ام القری از سال 1981 تا 1987 میلادی اشتغال داشت. ▪️وی پس از بازگشت به مصر در زمینه دفاع از اسلام به ویژه معرفی تاریخ اسلام و ارتباط تنگاتنگ مردم جهان اسلام فعالیت کرد و با توجه به دفاع از مسائل جهان اسلام به ویژه مسئله فلسطین که اولین مسئله محوری جهان اسلام است علاقه مند بود. ▪️وی با تاکید بر اینکه مسئله بیت المقدس از لوازم اعتقادات اسلامی است و (بیت المقدس) موقوفه اسلامی است و با توجه به اینکه آزادسازی آن، حمایت از مردم و دفع تجاوز به آن یک تکلیف شرعی و از ضروریات زندگی است به افشاگری علیه جنایات رژیم اشغالگر صهیونیستی و یهودی سازی فلسطین در عین نابودی و آواره کردن مردم آن تلاش کرد. ▪️او بیش از 5000 سخنرانی دارد که برخی از آنها را در اینترنت منتشر کرد و برخی از آنها را در کتاب ها و نشریات منعکس ساخت. او کتاب های زیادی نوشت، از جمله آن: ۱.اشتباهات تاریخ که باید اصلاح شود . ۲.راه فلسطین. ۳.تاریخ امپراتوری عثمانی . ۴.فتح مصر . ۵.شبه جزیره عربی . ۶.آفریقایی که قرار است از گرسنگی بمیرد. ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

⚡️آینده ی جریان های جهادی و تکفیری https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin ✍ به قلم: محمد برهومة 🔹محمد برهومه یک محقق و روزنامه نگار اردنی و منتقد اخوان المسلمین است که در نگارش و ویرایش بسیاری از کتاب ها و مطالعات منتشر شده توسط مرکز مطالعات خاورمیانه (اردن) مشارکت داشته است. وی علاوه بر همکاری با روزنامه های لندنی الحیات و الرای اردن، در حال حاضر در مرکز مطالعات استراتژیک در امارات متحده عربی کار می کند. محمد برهومه دارای مدرک لیسانس زبان عربی و جامعه شناسی از دانشگاه یرموک (1994) است. گفتنی است محمد برهومه در آثار خود از تمامی جریان های جهادی (اخوان، حماس، حزب الله، انصارالله) و گروه های تکفیری ( داعش و ...) تحت عنوان تروریسم یاد می کند.به عبارت دیگر او نگاهی یکسان پندارانه به جریان های مشروع و نامشروع دارد.! 🔸برهومه معتقد است با توجه به وضعیت درگیری بین گروه های مسلح به ویژه القاعده و داعش و متحدان آنها و سیاست های تقابل جهانی و ملی، سه سناریو ممکن برای آینده این گروه ها وجود دارد؛ 🔸سناریوی اول: ناپدید شدن گروه‌های تروریستی با محاصره قرار دادنِ همه جانبه( نظامی، سیاسی، اقتصادی و ...) با هدف از بین بردن این گروه ها. او توضیح می دهد: "این نخستین سناریویی است که به توانایی نظام بین‌الملل برای توافق بر سر راهبردی جامع برای مبارزه با تروریسم باید در نظر گرفت و عواملی که محیط مناسب برای این گروه ها ایجاد می کند، باید ریشه‌کن کرد.! 🔸سناریوی دوم: تجزیه ی سازمان های جهادی و تکفیری بزرگ به گروه های کوچکتر.  برهومه در توضیح این سناریو می گوید: "در نتیجه حملات هوایی کشورهای ائتلاف و قدرت های بزرگ علیه این سازمان ها و گروه ها در عراق، سوریه، یمن و لیبی، همراه با کشته شدن رهبران آن، ممکن است سازمان های بزرگ به گروه های کوچکتر تقسیم شوند. محتمل است این سناریو در کوتاه‌مدت اتفاق بیفتد و مشابه آن قبلا در مورد القاعده در افغانستان، عراق و شمال آفریقا اتفاق افتاده است. 🔸سناریوی سوم: گسترش گروه های جهادی و تکفیری از طریق ائتلاف های منطقه ای. وی اذعان می کند: "این سناریو تا حدی از طریق استراتژی داعش در ایجاد ائتلاف با سایر گروه‌های تروریستی با هدف گسترش خلافت ادعایی اسلامی محقق شد و از جمله برنامه‌های آن این است که شمال آفریقا را دومین پایگاه و کشور خود برگزیند. در واقع به نظر می رسد که با تشدید فشارها، تحت محاصره این گروه ها در عراق و شام، به سمت شمال آفریقا حرکت می کنند. یک جنبش ضد بین المللی و منطقه ای برای جلوگیری از استقرار آن در آنجا یا گسترش آن در لیبی و همسایگی آن و ایجاد تداوم جغرافیایی که مالی و نیجر را به هم پیوند می دهد، وجود دارد. این سناریو ممکن است در لیبی نیز محقق شود و در صورتی که قدرت های منطقه ای و بین المللی نتوانند به سرعت با این گروه ها مقابله کنند، ادامه یابد و این بدان معناست که نیاز به توسعه سیاست های ضد تروریسم در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی وجود دارد". 📌نگاه فوق به معنای دیدگاه کانال نیست. ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin

⚡️محمد الشواف، از عضویت در اخوان المسلمین تا دستیاری عبدالله عزام و بن لادن "سرگذشت عضو ارشد اخوان از آموزش فرزند ملک عبدالله سعودی تا میانجیگری بین عزام و بن لادن" https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin 🎬 پلان چهارم 🔸زمانی که احساس کردم بن لادن شروع به پذیرش افکار تکفیری کرد، نمی توانستم آن را باور کنم. من فقط یک بار او را بعد ازخروج از دفتر خدمات دیدم.دو ماه بعد، در راه پیشاور، به او گفتم: اگر شما یک سازمان افراطی را رهبری می کنید، نباید با ما همکاری داشته باشید.! بن لادن، تنها رهبر جهادی نبود که من از نزدیک می دیدم. ایمن الظواهری، جانشین بن لادن به عنوان رهبر القاعده و یکی از اعضای سابق اخوان المسلمین، از دیگر چهره های برجسته مذکور بود. او فردی بسیار باهوش و پیشگام بود و من فکر می کردم او از دنیا رفته است. راستش رویکرد من با او متفاوت بود وقتی متوجه شدم الظواهری منحرف شده است، دیگر به آن فکر نکردم و موضوع را پیگیری نکردم. 🔸من با چندین رهبر جهادی دیگر بر خلاف بن لادن و الظواهری که مدت حضورشان در افغانستان زیاد نبود، تعامل داشتم. یکی از آنها عمر عبدالرحمن معروف به شیخ نابینا بود. عبدالرحمن رهبر الجماعة الاسلامیه مصر و طراح بمب گذاری در مرکز تجارت جهانی در سال 1993 بود. دیدار من با عبدالرحمن زمانی اتفاق افتاد که برای سرکشی از دفتر مجله به پیشاور آمد. من ارادت ویژه ای به او داشتم و به همین خاطر از حضور او در تشکیلات و دفتر کار خودم استفاده کردم. عمر عبدالرحمن عکاسی را دوست نداشت و آن را حرام می‌دانست اما من او را با این جمله متقاعد کردم که مردم در جهان عرب به شما احترام می گذارند، شما شخص مهمی هستید، آیا فکر نمی کنید که اگر عکس شما در مجله چاپ شود، تأثیر زیادی در مسئله افغانستان خواهد داشت؟ او گفت: می‌توانی عکس بگیری. 🔸آرمان افغانستان در واقع برای من بسیار عزیز بود و با اشتیاق فراوان آن را پذیرفته بودم.وقتی به افغانستان رسیدم بسیار هیجان زده بودم. من واقعاً می خواستم به آرمان افغانستان خدمت کنم. من قبلاً آنچه را که در افغانستان اتفاق می‌افتاد قبل از سفر دنبال کرده بودم. در واقع به برقراری روابط بسیار نزدیک با برخی از برجسته‌ترین شخصیت‌های اسلامی کشور در دهه‌های گذشته، از جمله برهان الدین ربانی، بنیان‌گذار الجمعیة الاسلامیة، که مسلماً یکی از قدرتمندترین گروه‌های مجاهدین افغانستان است، ادامه یافت. ربانی بعداً رئیس جمهور افغانستان طی سال های (1992-2001) شد. «رابطه من با برهان الدین ربانی بسیار خوب بود، به طوری که او به خانه من رفت و آمد می کرد و من در خانه اش با او دیدار می کردم. اگرچه رابطه ما به یک دوستی خوب ختم شد، اما مدت ها نمی دانست که من به اخوان المسلمین تعلق دارم.» 🔸با این حال، این رهبر مجاهدین گلبدین حکمتیار بود که بعداً نخست وزیر افغانستان شد و شخصیت وی بر من تأثیر زیادی گذاشت. من از دیدگاه حکمتیار حمایت می کردم. حکمتیار فردی سختگیر بود تا جایی که نماز شب خود را به صبحانه وصل می کرد و چاشت او تنها با قدری نان به همراه چای شیرین نشده بود و چیز دیگر در صبحانه نمی خورد. این غذای فرماندهی بود که 400000 جنگجو تحت فرمان خود داشت. ما در اردوگاه او با حدود 12000 تا 14000 سربازش نماز می خواندیم. او یک رهبر نمونه، کاریزما و بسیار قوی بود. این چیزی بود که من را به حدی جذب کرد که به فکر تغییر بیعت با اخوان المسلمین افتادم زیرا از شخصیت او شگفت زده شدم و اگر در آن زمان به اخوان المسلمین تعلق نداشتم، فوراً با او بیعت می کردم و برای همیشه یکی از سربازان او باقی می ماندم. نمی دانم اگر اجازه بگیرم اخوان به من اجازه می دهد یا نه. در هر صورت، حکمتیار بخشی از جنبش اسلامی، دوست اخوان و بسیار نزدیکتر از سیاف به ایدئولوژی اخوان است. 🔸در هر صورت من به اخوان المسلمین وفادار ماندم و نقش اخوان در مسئله افغانستان کاملاً روشن بود. حضور اخوان المسلمین در افغانستان کاملا سنجیده و قوی بود.. بسیاری از ما سوری ها، مصری ها و تعداد زیادی از شمال آفریقا و همچنین اردنی ها و فلسطینی ها با پیشینه و بیعت با اخوان به افغانستان آمده بودیم. حتی پسر یکی از وزیران اردنی هم با ما بود، اما نام او را به خاطر ندارم. البته اخوان المسلمین از اعضای خود نخواسته بود که به افغانستان بروند بلکه موضوع را به انتخاب آزادانه هر یک از آنها واگذار کرده بود. اگرچه شیخ عبدالله عزام در این باره فتوا داد، اما این فتوای سازمان اخوان نبود بلکه فتوای عضو اخوان بود.! 📌ادامه دارد... ◀️مطالعات اخوان‌المسلمین https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin