#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
با یاد #شهدای_گمنام
شمع شبهای تار میآید
خبر آمد که یار میآید
عطر گمنامی شهیدان از
کوچهی انتظار میآید
مجلس مادر است و آقامان
از کنار مزار میآید
مادر از دست دادهها! امروز
گریه کردن به کار میآید
از همان خانهای که میسوزد
مهدی داغدار میآید
نزنی حرفی از در و دیوار
چون به قلبش فشار میآید
جلوی بانویی که حامله است
چه کسی با هوار میآید؟
فضه دیده چطور در این باغ
روی گل، پای خار میآید
زینب از درد مادرش جان داد
دختر اینگونه بار میآید
من بمیرم که هرچه چادر را...
می تکانَد... غبار میآید
* *
گفت ای بازوی کبود شده:
وارث ذوالفقار میآید
✍ #رضا_دین_پرور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسماللهالرحمنالرحیم
#فاطمیه
#امام_زمان_عج
تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم
تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کشیم
نوبتِ ما میشود آیا ؟ به ما هم سر زنی
رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم
ما نفهمیدیم کِی ما را صدا زد فاطمه
مِنَتِ این لطف را با چشمِ بارانی کشیم
شرط یاری تو را فهمیدهام قبل از خودت
باید اول بارِ این یارِ خراسانی کشیم
میشود در وقت جان دادن رضا را دید و مُرد
دست از غیرش اگر چون مَرد سلمانی کشیم
دستِ ما را رو نکردی دست رد کار تو نیست
دستگیری کن که دست از هرچه میدانی کشیم
وای بر ما ما نمردیم و شنیدیم از غمت
زخم این شرمندگی داغِ گرانجانی کشیم
مادرت غش کرد وقتی روضهی تو شام شد
باید امشب داد زد تا دردِ ویرانی کشیم
تازه میفهم اگر طفلِ یتیمی گُم شود
میشود صد خار را از بین دامانی کشیم
#حسن_لطفی
#فاطمیه
#امام_زمان_عج
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری
تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری
تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی
تو از سوزِ دل صدیقهی اطهـر خبر داری
عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما
تو خود از آنچه پیش آمد به پشت در، خبر داری
تو میدانی علی با چاه کوفه شب چهها میگفت
تو از ناگفتهغمهای دلِ حيدر خبر داری
تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی
تو از آن کشتهی بی چشم و دست و سر، خبر داری
تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی
تو از قلب وی و داغ علیاکبر خبر داری
تو روی شانهی خورشید دیدی ماه کوچک را
تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری
تو دیدی عمهات زینب کنـار قتلگاه آمد
تو از بوسیدن آن نازنینحنجر خبر داری
تو میدانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد
تو از این بندهی بی دست و پا، بهتر خبر داری
✍ #غلامرضا_سازگار
#فاطمیه
#امام_زمان_عج
عصر هر جمعهی دلگیر، تو را میخواند
دم به دم کوچهی تقدیر تو را میخواند
مادری چشم به راه است بیایی از راه
کنج خانه پدری پیر تو را میخواند
ندبهها اشک شد و از تو نیامد خبری
قطرهی اشکِ سرازیر تو را میخواند
عالمی منتظر جلوهی مولایی توست
هر نفس قبضهی شمشیر تو را میخواند
ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید
صبح و شب عرصهی تدبیر تو را میخواند
یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو
دل واماندهی ما دیر تو را میخواند
مادری پشتِ در خانه صدایت میکرد
مادری خسته، زمینگیر، تو را میخواند
دارد از حنجرهای خشک صدا میآید
دختری در غل و زنجیر تو را میخواند
از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن
عصر هر جمعهی دلگیر تو را میخواند
✍ #وحید_محمدی
#فاطمیه
#امام_زمان_عج
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست
تحمّل غم هجر تو در توانش نیست
کسی که سوخته از انتظار میداند
دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست
کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر
چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟!
کسی که درک کند دولت حضور تو را
نیاز گوشهی چشمی به دیگرانش نیست
نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت
که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست
به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار!
گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست
بهارِ زندگیام در خزان نشست؛ بیا!
«بهار نیست به باغی که باغبانش نیست»
کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی،
به جز تو با خبر از قبر بینشانش نیست
بیا و پرده ز راز شهادتش بردار
پسر که بیخبر از مادرِ جوانش نیست...
✍ #محمدجواد_غفورزاده
#فاطمیه
#امام_زمان_عج
این روزها که میگذرد، غرق حسرتم
مثل قنوتهای بدون اجابتم!
بستهست چشمهای مرا غفلت گناه
تو حاضری! منم که گرفتار غیبتم!
یک گام هم به سوی شما برنداشتم
ای مرحبا به این همه عرض ارادتم!
خالیست دست من، به چه رویی بخوانمت؟
دل خوش کنم به چه؟ به گناهم؟ به طاعتم؟
من هر چه دارم از تو، از این دوستیِ توست
خیری ندیدهای تو ولی از رفاقتم
بگذر ز رو سیاهی من، أیها العزیز!
حالا که سویت آمدهام غرق حاجتم
بگذار با نگاه تو مانند حُرّ شوم
با گوشهچشم خود بِرَهان از اسارتم
آن روز میرسد که فدایی تو شوم؟
من بیقرار لحظۀ ناب شهادتم
✍ #یوسف_رحیمی
4_5961009307964149855.mp3
12.56M
🎵 ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم
.
.
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان عجل الله فرجه
✍️احسان_نرگسی
🎤محمدرضاطاهری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم
در هر نفس و هر قدمی یاد تو بودیم
هنگام خوشی یاد تو از خاطرمان رفت
با دیدن هر درد و غمی یاد تو بودیم
اینگونه به بی راهه نمی رفت دل ما
هر روز اگر قدر دمی یاد تو بودیم
امروز جهان تشنهی عدل است؛ کجایی؟
ما با خبر هر ستمی یاد تو بودیم
ما گریه کنان حسن و فاطمه هستیم
در روضهی هر بی حرمی یاد تو بودیم
ما فکر گناهیم و تو فکر غم مایی
ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم
دیر گاهیست که ما تشنه ی دیدار تو ایم
قد رعنا بنما جمله خریدار تو ایم
گر چه با دست و زبان موجب آزار تو ایم
گل نرگس نظرے ما همگے خار تو ایم
.
#حضرت_مهدی_ارواحنا_فداه
#غزل
۱۱۵۹
بیا دلربایم فدایت شوم
دعا کن برایم فدایت شوم
به هر صبح و ظهرو شب و نیمه شب
بوَد این نوایم فدایت شوم
منآلوده و روسیاهم ببخش
ببین بینوایم فدایت شوم
تو مولای کلّ جهانی و من
تورا خاک پایم فدایت شوم
چه کم گردد از تو بزن یکدمی
غلامت صدایم فدایت شوم
همین بس ولینعمت من تویی
همین بس گدایم فدایت شوم
به هر آدمی فخر دارم که من
سگ این سرایم فدایت شوم
غریبه نیام اشکریز حسینم
ببین آشنایم فدایت شوم
✍️ #محمود_اسدی_شائق
.
#امام_زمان
#مناجات_با_امام_زمان
امان از فتنههای آخرالزمان
گرچه در حالِ نَبَردیم، عزیز زهرا!
ما برای تو چه کردیم، عزیز زهرا؟
وسطِ معرکه هستی تو، در این دفعِ فِتَن
ما کجائیم در این فتنهی پر درد و مِحن؟
چه کسی گفته که دل، بر من و ما بَستی تو؟
که اَمانِ حرمِ عمّهی خود، هستی تو!
پسرِ فاتحِ خیبر، مَددَش خیبری است
غضبِ یوسفِ زهرا و علی، حیدری است
گرچه این حَصر، به اطرافِ حرم تکراری است
گِرهِ اَبروی تو، حیدری و کرّاری است
تو بخواهی، همهی صحن، پر از شور شود
هر نگاهِ نظرآلود، از آن دور شود
کاش تکرارِ شبِ واقعه دیگر نشود
صحبت از مقنعه و چادر و معجر نشود
جای ما سینهزنان است، در آنجا خالی
که صفِ صف شکنان است، در آنجا خالی
در حقیقت، مددِ دینِ خدا، مادرِ توست
حافظِ صحن و حرم، عمّهی غم پرورِ توست
گر دهد اِذن، ز لطف و کرَمش، میآییم
اشک ریزان، به طوافِ حرَمش میآییم
نکند از تو بمانیم جدا، در میدان
نکند باز نگردیم فدا، در میدان
حاضریم از تو دفاع، چون شهدای تو کنیم
دور تا دورِ حرم، جان بفدای تو کنیم
ما همان طایفه هستیم، که یارانِ توئیم
همدل و همصف و همراهِ شهیدانِ توئیم
مُتمَسّک به تولّای تو، گمراه نشد
عبدِ درگاهِ تو، با غیرِ تو همراه نشد
□ □ □
ننگ بر آنکه، جدا از شهدا شد، راهش
مرگ بر آنکه، فقط هست، به فکرِ جاهش
هر که را روی، به اُردوی ضَلالَت آرَند
مادرانِ شهدا، ناله و نفرین دارند
ای همه مدعیان! سخت مراقب باشید
بر فرامینِ علی، سخت مواظب باشید
فتنهها، دَم به دَم و فوری و تو در تو شد
وای بر آنکه به دشمن، سخنَش همسو شد
باید از عاقبتِ کار، بترسید ای قوم!
بخود از تَرکِ تکالیف، بلرزید ای قوم!
مدّعی، سر ز رهِ شمر دَرآرَد، روزی
نیزه بر حنجرِ مظلوم گذارد، روزی
فتنهی حرمله، در حافظهی تاریخ است
به گلو، تیر سهشعبه ست، به سینه میخ است
پشتِ در، فاطمه گفتا ثمرم را کشتند
کربلا گفت حسینش، پسرم را کشتند
#محمود_ژولیده ✍
.
#امام_زمان
#حضرت_مهدی_ارواحنا_فداه
#غزل
آرزویم همه این است گدای تو شوم
یا که یک لحظه هوایی به هوای تو شوم
چه شود ای پسر فاطمه با یک نظرت
رسد آن روز که خاک کف پای تو شوم
نیستم لایق اگر، خادم کویت گردم
کاش از لطف، سگ درب سرای تو شوم
تو خدای کرمی و کرمی کن آقا
که منِ بی سرو پا نیز، برای تو شوم
من آلوده کجا مجلس جد تو کجا؟
راه دادی تو مرا، ای به فدای تو شوم
در فراقت به همین قطرهی اشکم که چکید
دارم امید که مشمول دعای تو شوم
✍️ #محمود_اسدی_شائق
.
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#امام_زمان عج
#زمزمه
۱۱۵۳
بیا آقا
بیا امروز توی روضهی زهرا
بمیرم واسه غریبی مولا
بیا آقا
ای بود و نبودم
ای تمام هستم
ای ماه دل آرا
دلتنگ تو هستم
میبینی
مادرت افتاد از نوا
یابن الحسن ای آقای ما
کارش بهجایی رسیده است
که در نمیاد ازش صدا
****
گل حیدر
توی شعله سوختی و شدی پرپر
دیدم مونده بودی تو به زیر در
گل حیدر
دیگه نمیتونی
تو برخیزی از جا
ای پا به ماهم
کشتن تورو با پا
میمیرم
که میزدنت چه بی خبر
تورو میزدن چهل نفر
بخدا سرم تیر میکشه
آخه زدنت از پشت سر
میمیرم
توو شلوغیا میزد تورو
یه غلام سیا میزد تورو
غلاف و لگد به جای خود
با هیزم چرا میزد تورو
****
در افتاده
درو هل دادن که مادر افتاده
به زیر در زهرا با سر افتاده
در افتاده
دیدم که چل تن
با کینه رسیدن
ناموس علی رو
بین خون کشیدن
رد شدن
از رو دری که افروخته بود
از رو مادری که سوخته بود
انقد کوبیدن با پا رو در
که میخو به سینه دوخته بود
دیدم که
زخم پهلوی تو کاری بود
از سینهت خونابه جاری بود
یه جوری درفشار دادن
روی زمین از تو باری بود
****
چه غمگینی
چرا راه نرفته تو میشینی
مغیره داره دست سنگینی
چه غمگینی
این جدایی والله
سخته واسه حیدر
بیتاب حسینی
این ساعت آخر
قرارِ
بعدیمون توی گودال
کنار تن پامال
وقتی که حسین ما
از عطش میره از حال
میبینی
که برش میگردونن
تنشو میسوزونن
استخون سینهشو
نعل اسبا میشکونن
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
👇