eitaa logo
🌸🍃اشعار و مناجات امام زمانی🍃🌸
992 دنبال‌کننده
206 عکس
220 ویدیو
54 فایل
✅ #فیلم ✅ #صوت ✅ #متن اشعار و سرودها در رابطه با حضرت مهدی علیه السلام 🔵کپی مطالب کانال بلا مانع حتی با جایگزین کردن لینک کانال و گروه خودتان 🔸التماس دعا 🔸 ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @tavasolnameh 🆔 @hzrt_mahdi . التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
ای‌وجودت‌برتن‌بی‌جان‌عالم‌جان‌بیا_سماواتی_6015007913142127669.mp3
1.29M
🔘 ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا ✍️ .
متن با حضرت مهدی علیه السلام لال است آن‌زبان که نگوید ثنای‌تو کور است دیده‌ای‌که‌ببیند سوای‌تو رحمت‌به‌روح"صائب"شیرین‌سخن که گفت: «عالم پر است از تو و خالی است جای تو» از آن‌سری،که‌پای گذاری به‌چشم ما ای‌چشم‌جبرئیل امین! جای پای تو هرشب،دلم‌مسافرسرداب‌سامره‌ست همچون‌کبوتری که پرد در‌هوای تو شب های جمعه ناحیه خوانند انبیا در صحن سیّدالشّهدا با صدای تو ای کاش در کنارحرم،صبح‌جمعه‌ای تو بر حسین گریه کنی، ما برای تو هرنیمه‌شب که بهرظهورت،دعاکنی آمین فاطمه است، جواب دعای تو دارند التماس دعا از تو دوستان هر لحظه در زیارت کرببلای تو بگذارما به جای توگرییم بر حسین تبدیل تابه‌خون نشود،اشک‌های‌تو "میثم"اگر به‌کعبه بود،‌لحظة ظهور زیبد کند هزار سر و جان فدای تو 🦋🦋🦋🌷🌷🌷🌷🌷
سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا تا نکشته است مرا طعنهٔ اغیار بیا من همه عمر تو را جستم و نایافته‌ام تو عنایت کن و یک لحظه به دیدار بیا من‌که از کوی طبیبم نگرفتم خبری تو که دانی چه گذشته است به بیمار بیا جان به تنگ آمده بس در قفس کهنهٔ تن بهر آزادی این مرع گرفتار بیا همه جا گشتم و دستم به وصالت نرسید تو بنه پای به چشم من و یک بار بیا یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تواند رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا با وجودی که همه مست تماشای توأند لحظه‌ای را به تماشای من زار بیا چه شود جلوه دهی خانهٔ تاریک مرا روز من شب شده اینک به شب تار بیا خواب را راه ندادم به حرمخانهٔ چشم ز انتظارم مّکُش، ای دولت بیدار! بیا در فراقت نه همین سوختم از اوّل عمر تا دم مرگ همین است مرا کار بیا سخن آخر «میثم» سخن اول اوست سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا
قرار دل! ز فراقت دگر قرار ندارم به انتظار قسم، تاب انتظار ندارم به احتضار مبدّل شد، انتظار ظهورت اجل رسیده دگر؛ تاب احتضار ندارم ز بس گریستم و دیده‌ام ندید رخت را گمان برند گروهی به من که یار ندارم اگر بهار شود، چارفصل سال برایم خدا گواست که بی‌روی تو، بهار ندارم به سلطنت ندهم رتبه‌ی گدایی خود را که در زمین و زمان، جز تو شهریار ندارم نه مانده تاب فراق و نه هست طاقت صبرم چگونه صبر کنم؟! دیگر اختیار ندارم دیار من نبود غیر خاک مقدم یارم چو دُورِ غیبت یارم بود، دیار ندارم به اشک دیده بیارم مگر به دست، دلت را عزیز دل! چه کنم؟! چشم اشک‌بار ندارم اگر تو سوز دهی، جز به آتشت نگدازم اگر تو اشک دهی، غیر گریه کار ندارم به دار عشق تو، میثم مگر قرار بگیرد وگرنه تا به تنم جان بود، قرار ندارم
سحر نوید دهد، صبح نور نزدیک است زمان غم به سر آمد، سرور نزدیک است شفق زده است ز مشرق، فروغ صبح امید دهید مژده که روز ظهور نزدیک است گذشته موسی عمران از آن سوی دریا بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است حجاب ها ز میان رخت بسته اند همه الا که لحظه ی فیض حضور نزدیک است رسد ز سینهء سینا ندا به اوج فلک که پای موسی عمران به طور نزدیک است چگونه از حرم یار دور افتادید!؟ برای اهل دل این راه دور نزدیک است طلایه دار عدالت ز راه می آید زوال سلطنت ظلم و زور نزدیک است ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست یقین کنید که روز نشور نزدیک است 🌸
ای‌وجودت‌برتن‌بی‌جان‌عالم‌جان‌بیا_سماواتی_6015007913142127669.mp3
1.29M
🔘 ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا ✍ .
💠متن با حضرت مهدی علیه السلام - - تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری ✍️ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کویر تشنه شده قلبم، ای سحاب! بیا تمام زندگی‌ام بی تو شد سراب؛ بیا هزار جمعه گذشت و نقاب نگشودی به جان فاطمه این جمعه بی‌نقاب بیا مباد آنکه بیایی و مرده باشم من شتاب کن که اجل می‌کند شتاب؛ بیا گذشت عمر و ندیدم تو را به بیداری کرامتی کن و امشب مرا به خواب بیا به کوچه کوچه‌ی شهرم ز خون دل همه‌شب برای آمدنت ریختم گلاب؛ بیا گناه من ره دیدار بسته بر رویت تو بهر دیدن من از رهِ ثواب بیا غروب جمعه شده، بی تو روزهای دلم به صبح جمعه‌ی من همچو آفتاب بیا به دردهای به حیدر نگفته‌ی زهرا به ناله‌های سحرگاه بوتراب بیا به سینه‌ای که شکست از سُم ستور، قسم به صورتی که شد از خونِ سر خضاب بیا سرشک دیده‌ی "میثم" به سیل شد تبدیل هنوز ناله‌ی او مانده بی جواب؛ بیا ✍️ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری ✍
ای‌وجودت‌برتن‌بی‌جان‌عالم‌جان‌بیا_سماواتی_6015007913142127669.mp3
1.29M
🔘 ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا ✍️ .
. حاج به نوکری تو خط سیادتم دادند زکودکی به ولای تو عادتم دادند در آستان تو اول مرا پذیرفتند سپس اجازه عرض ارادتم دادند مرا چه زهره که گویم غلام کوی توام زلطف توست اگر این سعادتم دادند محبت تو که گنج خداست در دل من سعادتیست که پیش از ولادتم دادند خدای را به ولای تو بندگی کردم به یمن عشق تو حال عبادتم دادند گدای خاک نشین در تو گردیدم که در تمامی عالم سیادتم دادند چه از تو خواسته «میثم» که از تو نگرفته که هر چه خواستم از آن زیادتم دادند .
🌸السلام علیک یا صاحب الزمان 🌸 نشاط عید هم از دوری‌ات غم‌انگیز است بیا اگر تو نباشی، بهار، پاییز است چگونه خنده کند آن‌که در فراق رُخت همیشه کاسه‌ی چشمش ز اشک، لبریز است؟ به رونمای جمالت چه آورم با خود؟ که جان هر دو جهان در بهاش ناچیز است سحرگهان که تو را می‌زنم صدا مهدی! ز نکهت نفسم صبح، عطرآمیز است لبی که وصف تو گوید چو صبح، خندان است دلی که یاد تو باشد چو گل، سحرخیز است چگونه کوه گناهم ز پا در اندازد؟ مرا که رشته‌ی مهر تو دست‌آویز است خط امان من از فیض دست‌بوسی توست چه بیم دارم اگر تیغ آسمان، تیز است؟ جحیم با تو بهشت گل است "میثم" را بهشت اگر تو نباشی ملال‌انگیز است ✍️ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e