eitaa logo
🌸🍃اشعار و مناجات امام زمانی🍃🌸
523 دنبال‌کننده
192 عکس
207 ویدیو
52 فایل
✅ #فیلم ✅ #صوت ✅ #متن اشعار و سرودها در رابطه با حضرت مهدی علیه السلام 🔵کپی مطالب کانال بلا مانع حتی با جایگزین کردن لینک کانال و گروه خودتان 🔸التماس دعا 🔸 ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @tavasolnameh 🆔 @hzrt_mahdi . التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
259.7K
(عج) ✍️شاعر: محمدرضامحمدی(ناعم) 🎶آهنگ : من غلام نوکراتم..... باز ،دلم درانتظاره درانتظار یاره تو سینه بیقراره باز ، من ودوچشم گریون من ودل پریشون من و یه قلب پرخون غم ، یعنی توروندیدن بی تونفس کشیدن بیا که بیقرارم عشق ، یعنی برا توخوندن به پات همیشه موندن بیا گل بهارم ( یابن الحسن، ای یادگارزهرا ای شهریاردلها فرمانروای دنیا ، بیا ) تکرار شب ، شب سیاه غیبت تویی ودردوغربت بیا امیرامت غم ، غم فراق ودوری جدایی وصبوری بیا سفیر رحمت من ،نشسته ام به راهت گدای یک نگاهت تویی امیر دلها تو ،مسافرمدینه امیر بی قرینه بیانگار زهرا ( یابن الحسن تومصلح دنیایی سلاله ی زهرایی امیربی پروایی ، بیا ) تکرار ترکی✔️ ای ، اوره کلرین قراری بوعالمون بهاری یگانه شهریاری گل ، نگاردلسِتانیم امیرمهربانیم فراقه یوخ توانیم من ،یولوندا انتظارم غریق آه وزارم همیشه بیقرارم سن ،امیرملک جانسان مراد عاشقانسان شکوه جاودانسان ( یابن الحسن گل ای جهانه رهبر قاپونداشاهلارنوکر قالیب یولونداگوزلر،آقا ) گل ،یانورفراقه دللر سولوب سارالدی گللر غمونده کئچدی ایللر آل ،اله لوای قرآن گل ای سفیرایمان بوعالم اولدی زندان باخ ،اوره کده سوزوآهه بوخلق بی پناهه اولوبلاغرق محنت باخ ،اسیرظلمت اولدوخ غریق محنت اولدوق جهاندایوخ عدالت (یابن الحسن ای یادگارزهرا دولوب ستملن دنیا گل عدلی ایله احیا ،آقا خوشنودی آقا امام زمان صلوات
1. بی پناه شدم.mp3
8.11M
( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ یا اباصالح .. حالا که بی پناه شدم یابن فاطمه محتاجِ یک نگاه شدم یابن فاطمه با دستِ خویش آبرویِ خویش بُرده ام بیچارۀ گناه شدم یابن فاطمه تا خواستم زمین بخورم با دعایِ تو هر بار رو به راه شدم یابن فاطمه عمرم به سر رسید ، ولی تو نیامدی خیره به قبلگاه شدم یابن فاطمه .. تو مجلسِ ما محاسن سفید هست الحمدالله ، جوان هست ، نو حوان هست .. یه نفسِ شما بگیره کارِ همه درست میشه .. ای کاش همچنانِ شهدا وقت رفتنم بینم چو قرصِ ماه شدم یابن فاطمه هر بار وقتِ گریه به غمهای مادرت در زمرۀ سپاه شدم یابن فاطمه یادِ غریبیِ علی و بُغضِ در گلو سر در میانِ چاه شدم یابن فاطمه مادر ، میانِ کوچه صدا زد حسن بیا محتاجِ تکیه گاه شدم یابن فاطمه اما بدونِ کرب و بلا شعر ناقص است دلخون شبیهِ آه شدم یابن فاطمه با گریه بر حسین عزیزِ تو می شوم با آنکه روسیاه شدم یابن فاطمه هنگامِ روضه چشمِ مرا گریه باز کرد راهیِ قتلگاه شدم یابن فاطمه چادر سیاه فاطمه بر خاک می خورد تقصیر بوسه هاست که خنجر نمی بُرد یابن الحسن ، یابن الحسن .. همه جا بروم به بهانۀ توست که مگر برسم درِ خانۀ تو همه جا دنبالِ تو می گردم که تویی درمانِ همه دردم یا اباصالح مددی مولا ..
آقا بيا که بي تو پريشان شدن بس است از دوري تو پاره گريبان شدن بس است کنعان دل، بدون تو شادي پذير نيست يوسف! ظهور کن که پريشان شدن بس است يعقوب ديده ام چه قَدَر منتظر شود؟ يعني مقيم کلبه ي احزان شدن بس است گريه ... فراق ... گريه ... فراق ... اين چه رسمي است؟! ديگر بس است اين همه گريان شدن بس است موي سپيد و بخت سياه مرا ببين ديگر بيا که بي سر و سامان شدن بس است تا کي گناه پشت گناه ايّها العزيز؟! تا کي اسير لذّت عصيان شدن؟! بس است خسته شدم از اين همه بازي روزگار مغلوب نفس خاطي و شيطان شدن بس است سرگرم زندگي شدنم را نگاه کن بر سفره هاي غير تو مهمان شدن بس است يک لحظه هم اجازه ندادي ببينمت گفتي برو که دست به دامان شدن بس است باشد قبول مي روم امّا دعاي تو... ...در حقّ من براي مسلمان شدن بس است دست مرا بگير که عبدي فراري ام دست مرا بگير، گريزان شدن بس است اِحيا نما در اين شب اَحيا دل مرا دل مردگي و اين همه ويران شدن بس است آقا بيا به حقّ شکاف سر علي از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است محمدفردوسي
، عجل الله تعالی فرجه الشریف صحرا به صحرا کو به کو آقا کجایی؟ هستم تورا در جست و جو آقا کجایی؟ مکه، مدینه، سامرا، یا کاظمینی ای یوسف زهرا بگو، آقا کجایی؟ شاید کنار قبر جدّت روضه داری ای راوی تیغ و گلو آقا کجایی؟ اُمید دارم که می آیی وارث مشک با بیرقِ سرخ عمو، آقا کجایی؟ هر روز می یابم تو را اما هزار آه.. نَشناسمت ای سبزه رو، آقا کجایی؟ وقت ظهورت را کسی تأیین نکرده شد دیدنت سرّ مگو، آقا کجایی؟ من آبرو می گیرم از دیدارِ رویَت رو کن به ما، با آبرو آقا کجایی؟ خیلی زمانَت را نمی گیرم اماما.. اندازه یک گفت و گو، آقا کجایی؟ بین نماز و بین اشک و بین روضه می خوانَمت من با وضو آقا کجایی؟ آیا شود ای جلوه ی مولا که گردم.. ..یک لحظه با تو رو به رو آقا کجایی؟ فصل جوانی ام گذشت ای پیر خلقت گشته سفید از من دو مو آقا کجایی؟ زهرا تو را کرده صدا در کوچه غم ای آخرین اُمید او آقا کجایی؟ سیلی به رویش زد عدو و مجتبی دید مادر فِتاد از رنگ و رو آقا کجایی؟ جان علی و فاطمه دریاب ما را ای مصطفایی خُلق و خو آقا کجایی؟ ✍️ عج
عجل الله فرجه الشریف دلگیرم از زمانه بیا مهربان من بر لب رسیده از غم ایّام، جان من دنیا مرا به بند اسارت کشیده است رنگ قفس شده همه‌ی آسمان من عمرم به سر شد و نشدم آنچه خواستی باران شرم می چکد از دیدگان من عشّاق را به رنج و بلا آزموده‌اند ای وای اگر «فراق» بود امتحان من دستم بگیر تا نرود نوکرت ز دست هجران تو ببین که بریده امان من در عالم خیال شدم با تو همسفر تعبیر شد اگر سحری، داستان من… شبگرد فاطمه، شب جمعه برای تو شب‌های چارشنبه‌ی هفته از آن من «یک شب به خاطر سفر کربلای تو یک شب به خاطر سفر جمکران من» با خود ببر مرا سحر جمعه کربلا تا تلّ زینبیه شوی روضه خوان من با یک نگه برای دلم فتح باب کن گردم فدائی تو، امام زمان من شاعر/ یوسف رحیمی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz
. (عج) منبع کتاب نخل میثم ══════ اي آفتاب زهرا عَجّل علي ظهورك تنهاي شهر و صحرا، عجّل علي ظهورك گم گشته وجودي، هم غيب و هم شهودي در ديده و دل ما، عجّل علي ظهورك بي تو غريب، قرآن، بي تو اسير، عترت بي تو علي است، تنها، عجّل علي ظهورك نه طاقتي نه صبري، تا چند پشت ابري؟ اي مِهر عالم آرا عجّل علي ظهورك دنيا در انتظار است، خون قلب روزگار است پا در ركاب بنما، عجّل علي ظهورک زخمِ به خون نشسته، پيشانيِ شكسته دارند با تو نجوا، عجّل علي ظهورك خون دو ديده گويد، دست بريده گويد بر انتقام بازآ، عجّل علي ظهورك هم عمّه‌ها پريشان، هم جدّ توست عطشان هم چشم ماست دريا، عجّل علي ظهورك بر "ميثمت" نگاهي، از لطف گاه گاهي اي چشم حق تعالي! عجّل علي ظهورك .
عجل الله فرجه الشریف علیه السلام به اين غبار، نگاهی كه آفتاب شود بسوز قلبِ مرا، كز غمت مُذابّ شود دوباره روی تو را آسمانِ جمعه نديد كدام جمعه، جمالِ تو ماهتاب شود؟ برای آمدنت، شب به شب دعا كردم اشاره كن به دعايم كه مستجاب شود زمان به خاطرِ ما دير دير می گذرد برای خاطرِ تو كاش پُر شتاب شود امير گريه، مرا هم صحابه­ي خود كن كه آسمانِ نگاهم پر از سحاب شود نبايد اشكِ تو بر صورتِ زمين بچكد سرشكِ چشمِ تو بايست كه گلاب شود من آمدم كه سلامِ مرا جواب دهي سلام می كنم و وای اگر جواب شود اگر اجازه دهی روضه خوان شوم امشب كه قلبِ سوخته ات بيشتر كباب شود برای كودكِ خود آب خواست امّا حيف همين دليل بر اين شد، حسين آب شود بگويم از شررِ خنده های حرمله ای كه پاسخِ شرر گريه­ ی رباب شود شاعر/ محمد بیابانی علیه السلام علیه السلام
نمیدونم دلم دیونه کیست، کجا میگردودرخونه کیست، نمیدونم دل سرگشته مو، اسیرنرگس مستونه کیست، {آقا بیا دیگه خسته شدم تا کی بایدگریه کنم تاکی دنبالت بگردم،} بیا مهدی بیا دورت بگردم، بیاتا دست خالی برنگردم، بیا مهدی بیا دردم دوا کن، مرا بادیدنت حاجت روا کن، {گفت برو دیگه ازت بدم میاد غلامشو بیرون انداخت ساعتی بعدخبر اوردند بیا غلامتوتوکوچه دارن میزنن دوید باعجله همه راکنار زد دست غلامشو گرفت بلند کرد خاکشوراتکوند ، یه نگاه کرد گفت ارباب توکه ازمن ناراحت بودی مرابیرون انداختی ارباب یه نگاه به غلام گفت هر چی باشه من ارباب توام توهم غلام من همه این شهر تورا به غلامی من میشناسند، اقا جان همه میدونند ما نوکر شماییم،ماسینه زن شماییم ما گریه کن شماییم زمین خورده ام دستمو بگیر اقا به حق پهلو شکسته مدینه دستمو بگیراقا به حق دست بریده کربلا دستمو بگیر اقا، به حق دست کبود رقیه دستمو بگیر اقا اگه نگام نکنی بیچاره ام کسی غیر توندارم } هرجا نشسته ای دست گدائی رابالا بیار، یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان فاطمه