السلام علیک یا صاحب الزمان
در مَطلَعُ الفجری که امرِ داور آید
با صد امانت، زادهی پیغمبر آید
یک چادرِ خاکی، بروی دست دارد
بر دستِ دیگر، با گُلی که پرپر آید
پیراهنی کهنه، امانت نزد آقاست
شاید عبای پارهای بر پیکر آید
وقتی که میگوید: اَنابنُ الذِّبحِ اَعظم
والله، با صوتُ الحزینِ حنجر آید
صحبت ز چشمی تیر خورده دارد انگار
شاید به همراهش، امیر لشکر آید
گریانِ طفلِ تشنهای باشد دمادم
اشکش، بیادِ ارباً اربا اکبر آید
آن وارثِ تیغِ دو دَم، الله اکبر
با نعرهی صوتِ اَنابنُ الحیدر آید
ذکرِ اَنابنُ الفاطمه، رمزِ خروجش
یعنی به لب، با آیههای کوثر آید
آندم ندا آید که: اَینَ الفاطمیّون
هر کس که زهرائی است، نزد دلبر آید
از هر طرف، مخصوصاً از ایرانِ زهرا
با پا نه، بلکه هر فدائی با سر آید
گردانی از رزمندگانِ نابِ اسلام
پا در رکابِ حضرتش، با رهبر آید
در اِعتلای آیهی اَجراً عظیما
هر کس مجاهد بود، با آن سَرور آید
یارانِ بیسر، دور تا دورش قطارند
همراهِ او، خیلِ شهیدِ پرپر آید
ما راستی، در این صفِ یاران کجائیم؟
وقتی که مولا، از پسِ پرده درآید
آن سیصد و آن سیزده یاران کیانند؟
آیا بما، حتی سیاهی لشکر آید؟
باید برای روزِ موعودش بکوشیم
وقتی که از کعبه، به چشمانِ تر آید
باید که در پای رکابش، سر بریزیم
نوکر سزاوار است، صَلِّ وَانحَر آید
محشر اگر، اربابِ عالم بیسر آید
خیلی بد است آنجا، که نوکر با سر آید
من سالم و بیدرد، در محشر بیایم؟!
آنجا ولی، پهلو شکسته مادر آید؟!
من با چه توجیهی، سرم بالا بگیرم؟
روزیکه با فرقِ شکسته حیدر آید!
شرمندهام، بیاضطرار آیم به محشر
آنجا، اگر مظلومه زینب مضطر آید
امروز، فکرِ یاریِ اسلام باشیم
وَرنَه، بزودی مهلتِ ما هم سرآید
مظلوم را یاریم و ظالم را بکوبیم
وَرنه به ظلمِ دیگری، دشمن برآید
در دل برای انتقامش، انقلابی است
در انتخابِ ما، همانا انتصابی است
#یا_مولا_ادرکنی
#حاج_محمود_ژولیده ✍️
.
#یا_مولا_ادرکنی
سال نو شد، ولی از یار نیامد خبری
همچنان ماند به سر، سایهی هر دردسری
گرچه، ای قافله هنگامِ فرج نزدیک است
باید از دستِ دعا، کم نگذارد نفری
"سالها میگذرد حادثهها میآید"
دارد این عمر، چسان میشود آخر سپری؟
یوسفِ فاطمه راضیست ز کارم، یا خیر؟
یا شود مادر او واسطه، با یک نظری؟
در شبِ قدر، گرفتیم رضایت از یار
تا همه داشته باشیم، به راهش اثری
قلبِ عالم همه، در دستِ عزیزِ زهراست
تا رسد صبحِ فرج، بعدِ دعای سحری
مادرش فاطمه، پیوسته دعاگویش هست
قلبِ او هست، به دستانِ ولای پدری
بر سرش دستِ خدا، دستِ خدا کیست؟ علی
میرسد، از نفَسِ شاهِ ولایت خبری
او ز کعبه، سوی ایوانِ نجف میآید
ذوالفقارِ علوی بندَد و سربندِ سری
ذکرِ آن منتقم این است به لب: یازهرا
که از این رمزگشایی، برسد هر ظفری
ما، در این راه قرار است؛ هزینه بدهیم
هست، عنوانِ شهادت به رکابش، هنری
همه بایست، که یارانِ ولایت باشیم
تا نمانیم از این قافله، در بیخبری
جانِ عالم، همه قربانِ ولیالله است
اُمَّتی نذرِ امام است، به وقتِ خطری
خطِّ اول، یمن و غزه و لبنان و عراق
همچو ایران، همه هستند به مهدی سپری
عهدِ خود را شهدا، خوب وفا کرده و ما...
منتظِر مانده به راهش، که رسد منتظَری
□ □ □
به اباالفضل قسم، دست ز عهدَش نکشیم
به علمدار که نه دست بِماندَش، نه سری
مَشک و چشم و دلِ عباس، که بر تیر نشست
دستِ او شد قلم و، دستِ دگر بر کمری
#امام_زمان
فروردین۱۴۰۴/ماه رمضان۱۴۴۶
#محمود_ژولیده ✍
.